۳۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۱
کد خبر: ۶۵۸۴۲۹

پشیمان نیستیم

پشیمان نیستیم
اکنون عزّت ملی به گفتمان رایج مردم و یکی از ملاک‌های سنجش عملکرد مسوولان تبدیل شده است؛ عزّت ملّی ذیل مفهوم استقلال، شکل می‌گیرد.

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، مدّتی است که انتقاد به جمهوری اسلامی، گونه‌ای از روشنفکری و آزاداندیشی، شمرده می‌شود. نویسنده، برخی از این انتقادات را می‌پذیرد و خود نیز در حوزه‌هایی چون عدالت اجتماعی، توزیع ثروت، بانک، بورس، خانواده، تربیت، رسانه و ... منتقد سیاست‌ها یا مجریان است.

اما همه این نقدها از یک دسته نیستند. برخی از نقدها در مقایسه با «چیزی که باید باشد» است؛ یعنی در قیاس با آرمان‌های اصیل اسلامی و انسانی، دارای عقب‌افتادگی‌های بسیاری هستیم. برخی دیگر از این انتقادها در قیاس با شعارها و آرمان‌های تبیین شده در جریان انقلاب اسلامی سال ۵۷ و سال‌های نخستین پس از آن است. یعنی به آن‌چه گفته شد، نرسیدیم و حتّی از برخی آرمان‌ها دور شدیم. گروه دیگری از انتقادها در قیاس با کشورهایی است که از جهات مختلفی قابل مقایسه با آنهاییم؛ مانند ترکیه و مالزی. یعنی در مقایسه با این کشورها از جهاتی جا مانده‌ایم. گروه چهارم این انتقادها در قیاسی عمومی با همه کشورها و همه برنامه‌هاست. یعنی برخی از کشورها در برخی جهات، پیشرفت کرده‌اند و ما در آن جهت، رشد قابل قبولی نداشته‌ایم. دسته پنجم، انتقاداتی است که گمان می‌رود به اِشکالی واقعی است؛ ولی در حقیقت، واقعی نیست و محصول تخیّلات منتقد است.

این نگاشته درصدد پرداختن به انتقادها نیست و دسته‌بندی یادشده، تنها برای توجّه ‌دادن به این نکته است که انتقادها همه از یک گونه نیستند و باید با جداسازی آنها از یکدیگر، متناسب با هر گونه، راهکار شایسته‌ای برای طرح انتقاد و اصلاح مشکل یافت.

از سوی دیگر، نقدکردن به معنی پشیمانی از انقلاب اسلامی سال ۵۷ نیست. ارزش‌های جمهوری اسلامی به اندازه‌ای است که با وجود همه این ضعف‌ها، باز هم انقلاب ۵۷ قابل دفاع قطعی می‌باشد. نادیده‌گرفتن پیشرفت‌ها و دستاوردهای جمهوری اسلامی، گونه‌ای از ناشکری بوده و دنباله‌های زیان بار معنوی و مادّی خواهد داشت.

برخی از این دستاوردها در حوزه‌هایی است که معمولا مورد توجّه آمارگیران قرار می‌گیرد؛ حوزه‌هایی چون عمران، بهداشت، آموزش و ارتباطات. نویسنده با تأکید بر اینکه خود را منتقد اشکالات و ضعف‌ها می‌داند، اما نمی‌تواند بر دستاوردهای بزرگی که هر یک از آنها به تنهایی ارزش یک انقلاب را دارد، چشم ببندد و فیگور روشنفکری و آزاداندیشی گرفته و بدون توجّه به پیامدهای انتقاد پی در پی، جبهه یاران انقلاب اسلامی را کم‌رنگ کند. از این رو و در راستای عمل به فرمایش رهبر معظّم انقلاب اسلامی حفظه الله مبنی بر لزوم توجه به دستاوردها و ناامیدنشدن از ادامه مسیر، به برخی از پیشرفت‌هایی که شاید در این اوضاع و احوالِ رفته و در حال گذر، کمتر به آن توجّه می‌شود، اشاره می‌کنم:

یکم: استقلال و عزّت ملّی

پیش از انقلاب اسلامی، دیکتاتورها، جهان را به دو بلوک شرق و غرب تقسیم کرده بودند. کشورها تصوّر می‌کردند که باید برای ادامه حیات، زیر پرچم یکی از این بلوک‌ها زندگی کنند. «استقلال» مفهومی قابل تصوّر برای حاکمان ممالک مستضعف نبود. اقتصاد، فرهنگ و سیاست کشورها تحت سلطه مستکبران قرار داشت. انقلاب اسلامی برای نخستین بار در عصر کنونی، مفهوم «استقلال» را در واقعیت خارجی آن، نمود بخشید. ایران به دیگران نشان داد که می‌توان سیاست‌های کشور را بدون توجّه به منافع مستکبران و با تکیه بر منابع داخلی تعیین کرد. این دستاورد بزرگ به تنهایی ارزش یک انقلاب را دارد. طبع انسانی تحقیر شدن را نمی‌پذیرد. اکنون عزّت ملی به گفتمان رایج مردم و یکی از ملاک‌های سنجش عملکرد مسوولان تبدیل شده است. عزّت ملّی ذیل مفهوم استقلال، شکل می‌گیرد. «نه» گفتن به کفّار، مستکبران و زورگویان، شیوه‌ای اسلامی و جزو نخستین آموزه‌های رسول اعظم اسلام صلی الله علیه و آله بود که با شعار توحیدی «لا اله الّا الله» گره خورد.

دوم: آزادی پیشرفت

آزادی، شعار زیبایی است که امروزه دستاویز زورگویان نیز قرار گرفته است. آنها الزامات و اجبارهای خود را که کاملا مخالف آزادی است به اسم آزادی پیش می‌برند. جلوگیری از حجاب بانوان در برخی از کشورهای غربی نمادی از زورگویی و مقابله با آزادی است. مفهوم آزادی، محورهای مختلفی دارد که به برخی از این محورها توجّه بیشتری شده است. یکی از محورهای کمتر توجّه‌شده ذیل مفهوم آزادی، «آزادی پیشرفت» است. پیشرفت علمی، اقتصادی، فرهنگی، دینی و ... برخی از زیرمجموعه‌های پیشرفت است که اگر «آزادی پیشرفت» نباشد، امکان دستیابی به آن وجود ندارد. انقلاب اسلامی، راه پیشرفت را برای مردم، دانشگاهیان، حوزویان و نخبگان باز کرد. اینکه کشورهای زورگو جلو پیشرفت هسته‌ای و نظامی و پزشکی ایران را می‌گیرند، همان مقابله آنها با آزادی پیشرفت است و این همان دستاوردی است که انقلاب اسلامی به ارمغان آورد.

سوم: رشد علم و اندیشه

دستاوردهای علمی کشور در بازه سالیان پس از انقلاب اسلامی، نادیدنی نیست. موفّقیتی که ایران را به یکی از کشورهای اثرگذار علمی در منطقه تبدیل کرده است. امکانات و برنامه‌های علمی فراوان کشور مانند کتابخانه‌ها، پژوهشگاه‌ها، گسترش آموزش‌های همگانی و تخصّصی، افزایش استادان و دانش‌پژوهان، افزایش ناشران و رشد چشمگیر نشر کتاب و مجلّه، یکی از زمینه‌های است که رشد علمی کشور را رقم زد. این پیشرفت و گسترش به صورت تصاعدی روی داده و نسبت آن بسیار بیشتر از نسبت جمعیتیِ سال انقلاب اسلامی است. در حقیقت، این رشد، طبیعت گسترش جمعیت نبوده بلکه با برنامه اتّفاق افتاده است. در کنار رشد علمی، پیشرفت فکری مردم نیز از دستاوردهای دیگر انقلاب اسلامی بوده است. مردم ایران توان فهم بیشتری یافته‌اند. خوب و بد را بهتر از گذشته می‌فهمند و دیگر، به سادگی نمی‌توان آنها را فریب داد. راز گسترش رسانه‌های غربی فارسی‎‌زبان نیز همین است. دشمن دریافته که برای تغییر راه ملّت، مسیری طولانی در پیش دارد که زیرساخت آن رسانه است. از این رو با گسترش رسانه‌ها تلاش می‌کند تا بصیرت مردم را برباید. امّا اندیشه‌ای که ریشه در دین داشته باشد، به این آسانی، ربودنی نیست.

چهارم: گسترش نمادهای دین‌داری و تعمیق باورهای دینی

نمادهای دین‌داری، پشت‌گرمی دینداران و مایه امید آنهاست. ایران، کشوری است که از دیرینه دور، مردمی دیندار داشته و مذهب، جزو فطری ایرانیان بوده است. در رژیم پهلوی، عامدانه نمادهای دینداری تضعیف می‌شد و لاابالی‌گری و مقابله به دین، جای آن را می‌گرفت. فریب مردم با ابزاری چون شراب و قمار و مسائل جنسی و ... به استراتژی دولت‌ها برای تخدیر و تحمیر ملّت ایران تبدیل شده بود. انقلاب اسلامی راه را برای دینداران باز کرد و مردم، خود، امکانات خویش را با اراده و اختیار در خدمت گسترش دینداری قرار دادند و در عین حال، مقرّرات کشور، آزادی انسان در حریم شخصی خویش را محترم شمرد. در هیچ دوره‌ای از تاریخ، این مقدار از امکانات در اختیار دینداران نبوده است. مساجد، زیارت‌گاه‌ها، ساختمان‌ها، کانون‌های دینی و مؤسّسات و ... همگی در خدمت متدیّنان قرار گرفته است. اکنون هر کسی که تمایل به انجام کار دینی داشته باشد، راه او باز است و زمینه‌های مردمی و دولتی در اختیارش. چنین زمینه‌هایی، آرزوی سالیان دراز گذشتگان ما بوده است که حتّی تصوّر آن نیز برایشان مشکل بود. همچنین باور به دین در میان مردم گسترش یافته است. این را می‌توان از جمعیت فراوان مردم در حرم‌ها، مساجد، مراسم‌های دعا، زیارت اربعین و ... مشاهده کرد. گسترش حوزه‌های علمیه با پول‌های اهدایی مردم، یکی دیگر از نشانه‌های رشد دینداری است. هرچند برخی از رسانه‌ها دوست دارند تا حکومت دینی را سبب کاهش دینداری بدانند ولی واقعیت‌های میدانی، چیزی خلاف این را نشان می‌دهد. این سخن به معنای نفی مظاهر غیر دینی نیست؛ بلکه مظاهر غیر دینی در رژیم گذشته هم وجود داشت امّا در برابر آن، مظاهر دینی بسیار کمرنگ بود. اکنون، معادله تغییر کرده است و این دستاوردی برای حکومت دینی است.

پنجم: ایجاد گفتمان مطالبه‌گری و عدالت‌خواهی

در حکومت شاهان، مردم همواره خود را بدهکار حاکمان می‌دانستند. این تفکّر پیوسته از سوی دیکتاتورها به مردمان‌شان القا می‌شد که اگر ما نبودیم شما هم نبودید. انقلاب اسلامی، تلاش کرد تا این فکر ظالمانه را تغییر دهد. امام خمینی رحمة الله علیه، مردم را «ولی نعمت» حاکمان شمردند و از همان جا بود که مردم، خود را همراه با مسوولان و در کنار ایشان دیدند. رفته‌رفته و با شکل‌گیری تخلّفاتی در میان برخی از حاکمان، رهبر معظّم انقلاب اسلامی برای حفظ کشور از چنگال متخلّفان و غاصبان حقوق ملّت، موضوع عدالت‌خواهی را مطرح کرده و از مردم به ویژه جوانان و نخبگان خواستند تا پرچم مطالبه‌گری از مسوولان را برافرازند. مطالبه‌گری و عدالت‌خواهی به راهی برای تضمین حرکت انقلاب اسلامی بر روی ریل صلاح، تبدیل شد. هرچه این پرچم بلندتر و قوی‌تر باشد، امکان جابه‌جایی ریل کمتر خواهد بود.

ششم: ایجاد گفتمان دین‌خواهی

انقلاب اسلامی، مطالبه دینی را به جزئی از برنامه‌ها و گفت‌وگوهای روزانه مردم بدل کرد. امروزه همه مردم در اجتماعات کوچک و بزرگ، مطالبه‌گری و نقدهای خویش را با تکیه بر اطّلاعاتی که از سیره اهل بیت علیهم السلام دارند، مطرح می‌کنند. این مطالبه‌گری دینی به معنی شکل‌گیری یک مقیاس مهم در قضاوت‌های مردم است؛ اینکه آیا رفتار حاکمان منطبق بر اسلام هست یا نه؟ این دستاورد به معنی اعتماد مردم به اسلام بوده و بصیرت ایشان در جداسازی اشکالات حاکمان از احکام اسلام را نشان می‌دهد.

هفتم: شکست هیمنه استکبار

پیش از انقلاب اسلامی کسی گمان نمی‌کرد که بتوان با استکبار غربی و شرقی، مواجه شد. ستم‌پذیری به جزئی از درون ملّت‌ها تبدیل شده بود. این روند، روز به روز تشدید می‌شد و نظامات فرعون و نمرود را تداعی می‌کرد. انقلاب اسلامی، خارج از معادلات دو بلوک مستکبر جهان شکل گرفت و هیمنه شرق و غرب را شکست و به ملّت‌ها جرأت سخن گفتن داد. این دستاورد در بلندمدّت راه را برای آزادی مردم باز کرد؛ همان‌گونه که پس از انقلاب اسلامی ملّت‌های متعدّدی در راه آزادی خویش از نظامات دیکتاتور و یا برای خروج از سیطره بلوک شرق و غرب گام برداشتند و به موفّقیت‌هایی دست یافتند. کشورهای شوروی سابق، عراق، افغانستان، ترکیه، لبنان، سوریه، مالزی، ونزوئلا و ... نمونه‌هایی از تأثیر تفکّر «امکان مقابله با استکبار» است.

هشتم: زنده‌کردن مسأله فلسطین

رژیم صهیونیستی با حمایت مستکبران جهان سرزمین‌های اسلامی را غصب کرده و در میانه آن اعلام حکومت کرد. این حکومت غاصبانه از هنگام تشکیل تاکنون، برنامه خود را بر کاهش نسل مسلمانان و ایجاد مانع بر سر راه رشد کشورهای اسلامی قرار داده است. بیشتر گرفتاری‌های بزرگ کشورهای اسلامی اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... ریشه در شیطنت این رژیم شیطانی دارد. از این روست که اگر مردم یک کشور تنها برای مقابله با اسرائیل قیام کنند و درصدد تغییر حاکمان و حکومت خویش برآیند تا پس از آن بتوانند این غدّه سرطانی را تضعیف نمایند، کاری باارزش انجام داده و در مسیر رشد انسانیت و کشور خویش گام برداشته‌اند. انقلاب اسلامی ایران در کنار دستاوردهای دیگر خویش، همواره در این مسیر گام برداشته است. در حقیقت، اعتقاد رهبران این انقلاب آن بوده که حلّ مسأله فلسطین و مبارزه با رژیمی که انسان‌های دیگر را برده خویش می‌داند، موجب حلّ مسائل جهان اسلام و بلکه رشد انسانیت خواهد شد.

اکنون با آوای رسا اعلام می‌کنیم که «از انقلاب‌مان پشیمان نیستیم.» هر یک از دستاوردهای یادشده، ارزش یک انقلاب را دارد؛ چه رسد به اینکه در طول این چهار دهه، همه اینها افزون بر دستاوردهایی دیگر، ارمغان انقلاب اسلامی و خون شهیدان بوده است. آری، به ضعف‌ها، سوء مدیریتی‌ها، بی‌عدالتی‌ها، دزدی‌ها، دروغ‌ها، اعتمادکردن‌های بی‌جا و رهاکردن امور معترضیم؛ ولی این اعتراض مانع از دیدن پیروزی‌ها، پیشرفت‌ها و دستاوردها نیست. دشمنان هم فهمیده‌اند که نمی‌توانند آبنبات قرمز را به جای یاقوت به این ملّت رنج‌دیده و شهید داده قالب کنند؛ به همین جهت درصددند تا اثبات کنند که آن‌چه در دست داریم، یاقوت اصل نیست و آن‌چه آنها می‌گویند فراتر از آبنبات است ولی در «برجام» دیدیم که حتّی حاضر نشدند همین آبنبات را هم به ملّت ایران بدهند و دستاورد اعتماد به دشمن «تقریبا هیچ» بود.

محمّد مهدی احسانی‌فر

تیرماه 1399 خورشیدی

قم

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۳۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۴
سلام
یادداشت خوبی بود و نویسنده نگاه جالبی داشت.
1
0