۰۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۶:۵۰
کد خبر: ۶۶۱۷۲۲
دین، فرهنگ و اوقات فراغت (۸)؛

کلنجار غرب با فراغت محض

کلنجار غرب با فراغت محض
فراغت فرصت طلایی است که غرب برای به دست آوردن آن تمام تلاش خود را می‌کند تا با آن بر روی قشر آینده‌ساز یک کشور تأثیر بگذارد و بردگان مدرن خود را تربیت کند.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، اوقات فراغت فرصت طلایی است که می‌توان زمینه مناسبی برای رشد و بالندگی افراد را فراهم آورد به شرط آن که قدرش را بدانیم و با بی‌توجهی از کنار آن نگذریم. به گفته کارشناسان، افرادی که اوقات فراغت مفید و مطلوبی دارند، هم از لحاظ اقتصادی بازده بهتری دارند و هم عمر بیشتری می‌کنند. استفاده صحیح از اوقات فراغت هم بر زندگی فرد و هم بر جامعه تاثیر مثبت خواهد داشت، استفاده نادرست از اوقات فراغت در هر دو سطح یاد شده می‌تواند باعث بروز مشکلات و خسارات جبران ناپذیری شود.

این مسأله به‌خصوص در مورد جوانان و نوجوانان از حساسیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا این قشر آینده‌ساز، خود و نسل بعدی اجتماع را خواهند ساخت، بنابراین سرنوشت آن‌ها با سرنوشت جامعه گره خورده است. سرگرمی و فراغت، چه به‌عنوان یک کنش فردی و اجتماعی، چه به‌عنوان یک نیاز و یا به‌عنوان یک پدیده اجتماعی دارای بنیان‌های نهادین و در عین حال ظرفیت‌های دینامیکی و خلاق، از حیث منشأ و خاستگاه، مفهوم و ماهیت، نحوه وجود، ضرورت و اهمیت، روند شناسی تاریخی و کارکرد‌ها و پیامدها، عرصۀ قابل توجهی برای اندیشه‌ورزی و نظریه پردازی شمرده می‌شود.
 
فاصلۀ فرش تا عرش غرب در تفریح سالم

عرصه‌ای که تقریبا تا ۱۹۶۰، از میدان دید محققان به دور مانده و تنها پس از تحولات فرهنگی و اجتماعی ناشی از انقلاب صنعتی و موقعیت‌یابی تمدنی این قلمرو خاموش و حاشیه‌ای است که اندیشمندان حوزه‌های مختلف بدان اقبال کرده و بخشی از تأملات و دغدغه‌های نظری خویش را بدان معطوف داشته‌اند.

از همین رو برخی اندیشمندان بر این باورند که دیدگاه‌های معاصر در خصوص سرگرمی به دو سنت پاسکال و مونتنی از فیلسوفان فرانسوی قرن هفدهم برمی‌گردد. در هر دو سنت سرگرمی و فراغت را به‌عنوان امری آسان، ارضا کننده، لذت بخش و دموکراتیک در مقابل طبیعت جدی، بازیافتی و به لحاظ شناختی پیچیده فرهنگ برتر نخبگانی تلقی کرده‌اند.
 
هر دو سنت، سرگرمی و فراغت را عرضه کنندۀ لذت‌های سودمند در رویارویی با مشکلات زندگی ملاحظه کرده‌اند. سنت پیرو پاسکال، این شکل از سرگرمی را به‌عنوان گریز و رهایی که در نهایت نوعی خود تخریبی است، تلقی کرده است؛ زیرا این نوع سرگرمی، صرفاً راهی برای انطباق فرد با وضعیت موجود و متقاعد کردن او به پذیرش شرایط زندگی (آن‌گونه که هست) می‌باشد.
 

لذت‌هایی همچون مشروب خواری، رقص، ورزش و شهوت‌رانی که دقیقا برای ایام تعطیلات افراد طراحی و تدبیر شده، به مثابه مواد نیروزایی است که آن‌ها را به عنوان کارگران، آن‌چنان تقویت و بازسازی می‌کند که بتواند کار پرزحمت ایام هفته را تحمل کنند.

فروید در تحلیلی فلسفی از نیاز انسان به فراغت و تفریح با محوریت اصل لذت جویی، دیدگاه‌هایی را مطرح ساخته که جامع‌ترین بیان آن در کتاب تمدن و ملالت‌های آن یافته است، به نظر او هدف زندگی به وسیلۀ برنامۀ اصل لذت تعیین می‌گردد.

این اصل از ابتدا بر فعالیت دستگاه روانی حاکم است و دربارۀ اثربخشی آن نمی‌توان شک کرد. با وجود این، برنامه‌اش با همۀ جهان در ستیز است؛ هم با عالم صغیر و هم با عالم کبیر. این کار اصلاً عملی نیست؛ همه قواعد عالم در جهت خلاف آن در کارند.
 
سرمستی از فراغت مدرن

همچنین فروید معتقد است که سعادت، از طریق لذت بردن از زیبایی به دست می‌آید. لذت بردن از زیبایی ماهیت احساسی خاص، ملایم و سرمست‌ کننده دارد. فایدۀ زیبایی معلوم نیست، ضرورت فرهنگی آن را نمی‌توان به روشنی درک کرد؛ با وجود این، تمدن نمی‌تواند از آن صرف نظر کند.
 
مسأله اوقات فراغت در دین مبین اسلام جایگاه ویژه‌ای دارد. آیات قرآن و همچنین احادیث و روایات به جا مانده از اهل‌بیت (ع) مؤید این مسأله است که اوقات فراغت در دین ما یک موضوع تعریف شده است. برای مثال خداوند خطاب به پیامبرش در آیه هفتم سوره انشراح می‌فرماید: «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» این آیه بدان معناست که وقتی از کاری فراغت یافتی به کار مهم دیگری بپردازد، به عبارت دیگر؛ اوقات فراغت در اسلام به رسمیت شمرده شده است، ولی تأکید بر آن است که این اوقات اولا بیهوده، دوما صرفا تفریح و سوما طولانی نباشد.
 

معصومین (ع) در عین حال که به مسأله اوقات فراغت توجه داشته و تأکید بر اهمیت آن داشته‌اند، فرموده‌اند که انسان در طول زندگی خود از این اوقات غافل نشود و آن را فراموش نکند. برای مثال امیرالمومنین(ع) در تفسیر آیه‌ شریفه «لا تنس نصیبک من الدنیا» می‌فرمایند: چند چیز را در دنیا فراموش نکن؛ سلامتی، غذا، اوقات فراغت و تفریحات، جوانی و نشاط و بی‌نیازی‌ات.

همچنین اندیشمندان و عالمان اسلام معتقد هستند انسان‌ها تفریح و استراحت می‌خواهند. در این زندان دنیا و با این قواعد طبیعت که اگر مدام مشغول کار باشیم بدون شک فرسوده می‌شویم و از کار خواهیم افتاد، احتیاج به آرامش و نفس کشیدن داریم. علما و اندیشمندان اسلامی منکر این مسأله نیستند؛ ولی بحث در این است که، چون ضد ارزش‌ها هم در هنر امروز وارد شده‌اند، دیگر نمی‌توان هنر و بسیاری از تفریحات موجود را در راه دستیابی به مطلوب‌های خویش آزاد گذاشت./ی703/ف
ارسال نظرات