شعار «مرگ بر آمریکا» ریشه در تاریخ، سیاست و اعتقادات نظام جمهوری اسلامی دارد

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد مهری استاد حوزه و دانشگاه در جمع مسئولين و رابطين انتخابات شهرستان هاي قم، كهك و جعفريه به مناسبت سالروز تأسیس شورای نگهبان (۲۶ تیرماه 1404)، به تبیین فلسفه وجودی، وظایف و جایگاه این نهاد پرداخت و شورای نگهبان را «نبض نظام» خواند که نقش کلیدی در حفظ اسلامیت و جمهوریت نظام دارد و هشدار داد تخریب این نهاد، توطئه دشمنان برای نفوذ به ارکان حاکمیت است.
وی شورای نگهبان را يك نهاد نظارتی کلیدی در نظام جمهوری اسلامی ایران خواند و گفت: نهاد شورای نگهبان با ترکیب ۱۲ نفره (۶ فقیه و ۶ حقوقدان) و دوره ۶ ساله، از طریق مکانیسم های نظارتی، تطبیقی و تفسیری، نقش «فیلتر حقوقی – شرعی» را در نظام ایفا می کند. به اين معنا كه شورای نگهبان در نظام جمهوری اسلامی ایران، سه وظیفه اساسی را عهده دار است: 1- وظیفه تطبیقی(تطبیق مصوبات با قانون اساسی و شرع): بر اساس اصول ۴، ۶۹، ۷۲، ۹۶، ۹۷ و بند ۱ اصل ۱۷۷ قانون اساسی، شورای نگهبان موظف است تمام مصوبات مجلس شورای اسلامی- اعم از طرحهای نمایندگان یا لوایح دولت - را بررسی کند تا دو شرط اصلی را احراز نماید: عدم مغایرت با شرع مقدس و عدم تعارض با قانون اساسی. در صورت تشخیص مغایرت، مصوبه به مجلس بازگردانده میشود. این سازوکار، تضمینی برای انطباق قوانین با مبانی دینی و حقوقی نظام است. 2- وظیفه تفسیری (تفسیر قانون اساسی): طبق اصل ۹۸ قانون اساسی، شورای نگهبان تنها مرجع رسمی تفسیر اصول قانون اساسی است. هرگاه قوای سهگانه (مقننه، مجریه، قضائیه) یا نهادهای دیگر در فهم دقیق اصول دچار اختلاف نظر شوند، تفسیر نهایی از سوی این شورا ارائه میشود. این اختیار، از جمله ابزارهای مهم شورا برای جلوگیری از برداشتهای سلیقهای از قانون اساسی محسوب میشود. 3- وظیفه نظارتی( نظارت بر انتخابات): مطابق اصول ۹۹ و ۱۱۸ قانون اساسی، شورای نگهبان نظارت تام بر تمام مراحل انتخابات - از تایید صلاحیت داوطلبان تا مرحله رایگیری و اعلام نتایج- دارد. این نظارت از طریق ساختار سهلایه زیر انجام میشود: هیئتهای مرکزی نظارت (۵ نفر منتخب شورای نگهبان)، هیئتهای نظارت استانی (تحت نظر هیئت مرکزی)، هیئتهای نظارت حوزهای (سه نفره در هر شهرستان). این شبکه گسترده نظارتی، با هدف جلوگیری از تخلفات و تضمین سلامت آرای مردم طراحی شده است. بنابراين شورای نگهبان با سه وظیفه تطبیق، تفسیر و نظارت، نقش بیبدیلی در نظام جمهوری اسلامی دارد. درحالی که الگوهای جهانی عموماً بر نظارت حقوقی تمرکز دارند، این نهاد با افزودن مولفه شرعی، کارکردی دوگانه و ویژه یافته است.
حجت الاسلام والمسلمین مهری در پاسخ به برخی شبهات درباره ضرورت وجود شورای نگهبان خاطرنشان كرد: بعضی می گویند ما چه نيازي به نظارت شورای نگهبان داريم - چه نظارت بر قانونگذاری و تطبيق مصوبات؛ و چه نظارت بر انتخابات - در دولت و مجلس هم حقوقدان است، هم روحانيت هستند، هم ديگر تخصصها هست. نمايندگان خودشان تشخيص ميدهند كه چه چيزي با شرع و قانون اساسي مغايرت دارد يا ندارد. خودشان تصويب ميكنند و تاييد و سپس ابلاغ. و در امر انتخابات هم وزارت كشور، استانداري و فرمانداري و بخشداران؛ تمام مراحل انتخابات از ثبتنام، بررسي صلاحيتها، برگزاري انتخابات، تاييد و يا عدم تاييد را انجام ميدهند؛ چه نيازي به نظارت شوراي نگهبان است؟ در جواب بايد بگوييم تجربه تاریخی اين پنج دهه پس از انقلاب نشان ميدهد كه عليرغم اينكه در همه دولتها و مجلسها، مخصوصا مجالس اول؛ نخبگان و مجتهديني نیز حضور داشتند؛ لوايحي كه دولت به مجلس برده و تصويب شده و يا قوانين و طرحهايي كه نمايندگان محترم تصويب كردهاند. همهاش موارد تاييد شورا قرار نگرفته و بسياري از مصوبات مجلس؛ خلاف شرع و مغاير با قانون اساسي تشخيص داده شده و مجددا به مجلس عودت داده شده است. همچنين تجربه سال 88 ثابت کرد بدون نظارت مستقل، برخی به راحتی نتایج انتخابات را زیر سوال میبرند. لذا طبق اصل ۹۲ و ۱۱۸ قانون اساسی، نظارت بر انتخابات به عهده شورای نگهبان است، به سه دلیل عمده: 1.پیشگیری از رقابت ناسالم میان داوطلبان 2. جلوگیری از تخلفات و خطاهای برگزارکنندگان انتخابات 3. صیانت از آرای مردم. پس نياز به نهاد شوراي نگهبان هم عقلي است و هم شرعي.
وی در بخشي ديگر از سخنان خود، جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل را نه تنها یک رویارویی نظامی، بلکه «آزمونی برای روحیه جمعی و معنوی مردم ایران» توصیف کرد و افزود: در این بحران، شاهد تقویت گرایشهای معنوی و دینی در جامعه بودیم که تحت تأثیر عوامل متعددی قرار داشت. عواملی مانند رهبری معنوی، فرهنگ شهادت، وحدت ملی، نیایشهای جمعی و رسانههای مذهبی، همگی در تقویت این روحیه نقش داشتند.
استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان كرد: از آن جا که این عوامل نقش کلیدی در همراهی مردم با نظام را داشتند و سبب شد که مردم ایران یکپارچه در مقابل دشمن بایستند. لذا لازم است این عوامل را بیشتر تشریح و تبیین کنیم.
حجت الاسلام والمسلمین مهری با اشاره به تقویت گرایشهای دینی و معنوی در جامعه ایران طی این جنگ، عوامل مؤثر در این پدیده را برشمرد و بیان داشت: اولين عامل افزایش سطح معنویت در جامعه ایران، در جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل؛ نقش رهبری و تأکید بر معنویت مقاومت بود: رهبری انقلاب با تأکید بر اتکا به عنایات الهی و روحیه ایمان و استقامت، نقش کلیدی در تقویت معنویت جامعه داشتند. ایشان بارها اشاره کردند که پیروزی نهایی در گرو توکل به خدا و مقاومت است. بیانات ایشان درباره حقانیت جبهه مقاومت و لزوم پایبندی به ارزشهای اسلامی، انگیزهبخش مردم و نیروهای مسلح بود. دومين عامل افزایش سطح معنویت؛ تأثیر شهدا و فرهنگ ایثار بود: شهادت فرماندهان و رزمندگان در این جنگ، یادآور حماسههای دفاع مقدس بود و حس تقدس مبارزه با ظلم را زنده کرد. مردم با الهام از سیره شهدا، بهویژه شهید سلیمانی، روحیه فداکاری و مقاومت را تقویت کردند.
وی افزود: سومين عامل افزایش سطح معنویت؛ وحدت ملی و همبستگی دینی بود: در اين جنگ ۱۲ روزه، اختلافات سیاسی و اجتماعی، تحت الشعاع اتحاد ملی قرار گرفت. حمایت گسترده مردم از جبهه مقاومت و خانوادههای شهدا، نشاندهنده همدلی عمیق بر اساس ارزشهای اسلامی بود. چهارمين عامل افزایش سطح معنویت؛ نیایشهای دستهجمعی و توسلهای مذهبی بود: در روزهای جنگ، مراسم دعا و نمازهای دستهجمعی در مساجد و حسینیهها افزایش یافت. روضهخوانیهای ویژه شهدا و توسل به اهلبیت (ع) به عنوان یک پناهگاه معنوی در شرایط بحرانی عمل کرد. پنجمين عامل افزایش سطح معنویت؛ رسانهها و تبلیغ معنویت مقاومت بود: صداوسیما و شبکههای اجتماعی با پخش مناجاتهای انقلابی، خاطرات شهدا و بیانات روحانیون، به تقویت گرایشهای معنوی کمک کردند. تأکید بر پیوند ایمان و مقاومت در برنامههای رسانهای، روحیه معنوی جامعه را تقویت کرد. ششمين عامل افزایش سطح معنویت؛ بازگشت به فطرت الهی در شرایط بحران بود: بحرانهایی مانند جنگ، فطرت خداجوی انسان را بیدار میکند. بسیاری از مردم در این شرایط به توبه، نماز و انس با قرآن روی آوردند. احساس نیاز به حمایت الهی در لحظات خطر، یکی از عوامل اصلی تقویت معنویت بود.
حجت الاسلام والمسلمین مهری با تأکید بر لزوم تحقیق و تولید محتوا درباره این عوامل، تصریح کرد: این مؤلفهها، سلاح نامرئی ملت ایران در برابر جنگ روانی دشمن بودند. اسرائیل و غرب میخواستند با ایجاد یأس و اضطراب، روحیه مردم را تضعیف کنند، اما مقاومت معنوی جامعه، توطئه آنها را خنثی کرد.
استاد حوزه و دانشگاه از نهادهای فرهنگی، حوزههای علمیه و رسانه ملی خواست تا با پژوهشهای عمیق و تولید برنامههای اثربخش، این دستاورد هاي معنوی را به سرمایه پایدار نظام اسلامی تبدیل کنند. چرا كه جنگ ۱۲ روزه ثابت کرد که معنویت، زیربنای مقاومت ایران است. برای تثبیت این دستاورد، پیشنهاد میشود:1- تولید محتوای علمی توسط حوزههای علمیه درباره «معنویت مقاومت». 2- رصد افکار عمومی توسط نهادهای فرهنگی برای تقویت گفتمان معنوی. 3- تبیین الگوی شهدا در رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی انجام پذيرد.
وی در بخش ديگري از سخنان خود به تحلیل ابعاد تاریخی، الهیاتی و سیاسی شعار «مرگ بر آمریکا» پرداخت و افزود: شعار «مرگ بر آمریکا» یکی از نمادینترین شعارهای جمهوری اسلامی ایران بوده، و دارای ابعاد فلسفی، تاریخی، سیاسی و الهیاتی است. به این معنا که ریشه در تاریخ، سیاست و اعتقادات این نظام دارد. لذا براي فهم دقيق چرايي، چگونگي، تداوم و استمرار این شعار، نيازمند تحلیل ریشهها، معنا و کارکردهاي آن هستيم.
حجت الاسلام والمسلمین مهری با اشاره به سابقه تاریخی این شعار تأکید کرد: ریشهی تاریخی شعار «مرگ بر آمریکا» به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برمي گردد. این شعار نخستین بار در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ توسط دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به کودتای ۲۸ مرداد و دخالت آمریکا در امور ایران سرداده شد. و سپس در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ هنگام تسخیر سفارت آمریکا (که به یک لانه جاسوسی تبدیل شده بود)، به شعار اصلی مناسبات ضداستکباری تبدیل شد. در واقع این شعار پاسخی به دخالتهای مداوم آمریکا در ایران بود؛ از کودتای ۲۸ مرداد و حمایت از رژیم پهلوی تا حمایت از صدام در جنگ تحمیلی، بیش از 4 دهه تحریم ظالمانه ملت، ترور دانشمندان هستهای و حمایت از اسرائیل در تجاوز 23 خرداد 1404 به ایران.
پژوهشگر حوزه امنيت و دفاع، مبانی الهیاتی و دینی شعار «مرگ بر آمریکا»؛ را یک نوع نفرین بر ظلم و ستمگری است توصيف كرد و گفت: بر اساس آیه ۱۶۱ سوره بقره(إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ)؛ نفرین بر کافران و ستمگران یک امر الهی است و مؤمنان نیز میتوانند در مسیر مقابله با ظلم، چنین رویکردی داشته باشند. بنابراین شعار «مرگ بر آمریکا» در چارچوب گفتمان اسلامی، یک نفرین الهی بر نظام ظلم است، نه توهین به اشخاص. و آیات قرآن (مانند آیه ۱۶۱ بقره) و روایات اهلبیت (ع) نفرین بر ستمگران را تأیید میکنند، همان طور كه در زيارت عاشورا نيز مي خوانيم: اللَّـهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد. البته همان گونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند: مرگ بر آمریکا بهمعنای نفرین بر سیاستهای استکباری و ظالمانهی آمریکاست، نه دشنام به مردم آن کشور. ایشان در سخنرانیهای متعدد، این شعار را نماد مقابله با نظام سلطه دانستهاند و آن را در راستای آیات قرآن و روایات معصومین (ع) تفسیر کردهاند.
حجت الاسلام والمسلمین مهری در بعد سیاسی و روانشناسی اجتماعی؛ شعار «مرگ بر آمریکا» خاطرنشان كرد: اين شعار دارای کارکردهای راهبردی فراوانی است از جمله اینکه: یک - این شعار، کارکرد وحدتآفرینی و تقویت هویت ضداستعماری دارد. با تکرار این شعار در مراسمهای رسمی (مانند راهپیمایی ۲۲ بهمن و نماز جمعه)، حس غیریتسازی (Othering) در برابر دشمن مشترک و انسجام ملی حول گفتمان مقاومت تقویت میشود. لذا رهبری فرمودند: این شعار، پرچم مبارزهی ملت ایران با استکبار است. دو - این شعار، نماد مقاومت در برابر استکبار جهانی است. سه - این شعار، واکنشی نمادین به سیاستهای تهاجمی آمریکا (مثل تحریم، ترور و جنگ اقتصادی) است.
وی در پايان اظهار داشت: شعار «مرگ بر آمریکا» یک ابزار گفتمانی، سیاسی و روانشناختی است که هم وحدت داخلی ایجاد میکند و هم پیام مقاومت را به جهان منتقل مینماید. تغییر در این شعار، منوط به تغییر در رفتار آمریکاست. به تعبیر رهبری؛ تا زمانی که سیاستهای خصمانهی آمریکا ادامه دارد، این شعار بهعنوان صدای ملت ایران باقی خواهد ماند.