نگاه سکولار به فعالیتهای فرهنگی در شهرداری تهران
اشاره: شهرداری تهران بیشتر از آنکه بر ارتقای سطح فرهنگی جامعه تمرکز کند، بر کاهش فرهنگ تمرکز کرده و در اغلب موارد فعالیتهای ضدفرهنگی را در دستور کار قرار داده است. این اتفاق حکایت از مسؤولانی دارد که قدرت را به دست گرفته و به دور از تقوا و اخلاق اجتماعی، مرتکب هر جنایت فرهنگی میشوند، از سوی دیگر مردم و جامعه نیز نباید نسبت به چنین مسائلی بی تفاوت باشند.
ازاینرو خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا در گفتوگویی با حجتالاسلام سیدکمیل موسوی از فعالان فرهنگی و فضای مجازی به مسأله فعالیتهای اخیر شهرداری تهران در زمینه فرهنگ پرداخته است.
رسا ـ وضعیت فعلی شهرداری تهران در این دو دوره اخیر مدیریتی چگونه بوده است؟
ما بعد از دوره آقای قالیباف بهدور از هرگونه سیاستورزی و سیاستبازی شاهد افول شدیدی در زمینه کارهای عمرانی و نظارتهای میدانی در شهر تهران بودیم. حتی برخلاف انتظارات، نقاط حساس و اماکن پربازدید شهر هم رها شدند؛ در حالی که اگر کسی بخواهد کم کار کند ولی در چشم باشد میتواند خیلی به آن مکانها برسد!
علت کمکاریها این بود که شورای شهر تهران درگیر انتخاب شهردار بودند. عجیبتر آن که پس از انتخاب شهردار بهدنبال تثبیت آن بودند؛ بدین معنا که هر کسی را که انتخاب میکردند طی یک پروسه سعی میکردند اشکالاتی که بر شخص وارد بود را برطرف کنند، پس از آن به برطرف کردن حاشیههایش برسند و در نهایت باید او را متوجه میکردند که چطور باید کار کند.
در دوره آقای نجفی این مشکلات وجود داشت؛ بهخصوص حواشی فراوانی که پیرامون ایشان بود که کمی بعد اخبار و تحلیلها این موضوعات را ثابت کرد. آقای حناچی هم بهطور اسمی شهردار است درحالی که ایشان باید کلی کار را در شهرداری دنبال کند که یکی داشتن ظاهر شهرداری است. بنابراین در این چند دوره هر کسی که آمد ساز خودش را زد.
آقای حناچی به عنوان شهردار تثبیت شد؛ یعنی حاشیههای پیرامونی ایشان برطرف شد و ایشان هم کاری جز شهرداری نداشت. مشکل و تفاوتش با آقای نجفی این بود که او آمده بود به اسم شهرداری مقاصد دیگری را تأمین کند؛ از جمله صاف کردن راه برای افراد دیگر که بیانش در اینجا نمیگنجد.
اشکال عمدۀ آقای حناچی عدم توانایی بود. توانایی حناچی و قالیباف به شدت غیرقابل مقایسه است. نوع نگاه حناچی به شهر تهران، نگاه فرهنگی، آیینی، ایرانی و اسلامی نبود.
حناچی میخواست یک نگاه سکولار را در شهرداری تهران پیاده کند. این نگاه در مقابل بافت مذهبی و معتقد شهر تهران بود که بهخصوص در محلههای قدیمی سکونت دارند و نسبت به این نگاه مخالفت میکردند. یکی از همین نگاههای سکولار سیاهپوش نکردن شهر تهران در ایام محرم بود که گذشت.
در مقابل میتوانیم بسیج و کانون مساجد را ببینیم که واقعاً اهتمام و دقت نظر را دارند؛ اما بودجه نداشتند. آنها مصداق حقیقی این بیت هستند که: «کَرم داران عالم را دِرم نیست و دِرم داران عالم را کَرم نیست.»
البته وضعیت فعلی تهران هم بهخاطر فشارهای افکار عمومی بابت همین مسألهای که چند وقت پیش آمد مثل سیاه پوش کردن شهر بر شهرداری قابل تحملتر شده است. البته این بدان معنا نیست که کارکرد درستی ارائه دادهاند؛ بلکه ما در تهران داریم میبینیم رویه کمی بهتر از قبل شده است ولی هنوز خیلی جای کار کردن دارد.
رسا ـ نتیجۀ این یله و رها بودن چه شد؟
شاید یکی از بزرگترین دلایل استقبال قطعی مردم تهران در انتخابات مجلس نسبت به لیستی که آقای قالیباف در آن بود همین کارکرد غلط شهرداری فعلی است. نمیخواهم بگویم کار نکردن؛ چراکه یک موقع شما کار نمیکنید و یک موقع شما کار میکنید ولی به شکلی غلط. مردم کسی را که کار نمیکند راحتتر میبخشند تا کسی که کار نمیکند.
مردم در بحث شورای شهر تهران و انتخاب رئیس دیدند که تمام هیمنه اصلاحات بدون نظارت شورای نگهبان به این نتیجه رسید که با آن همه ادعا نتوانستند یک شهرداری ساده را مدیریت کنند؛ چرا که اصلاحات بهانه داشت که شورای نگهبان نمیگذارد مدیران ارشد ما بیایند در شورای شهر تا چشم عالم را کور کنیم.
بدون نظارت شورای نگهبان شورای شهرهای اصلاحاتی رأی آوردند ولی بعداً دیدند فردی را برای شهرداری ندارند که انتخاب کنند. آنها انقدر گشتند ولی دوباره داشتند به سمت قالیباف میرفتند! ولی گزینه خودشان را آوردند و مردم شهر تهران دیدند شهرداری تهران اقل کارهایش را به زور انجام میدهد؛ یعنی حتی موفق نیستند وضعیت فعلی تهران را حفظ کنند.
بنابراین این اتفاقات باعث شد مردم علاوه بر کارکرد مثبت خود قالیباف و برای نشان دادن نارضایتی از جبهه اصلاحات به سمت تیم قالیباف و لیست او بروند که شما در این جا حتی میبینید که به کسانی که در این لیست نبودند ولی مخالف اصلاحات بودند هم رأی آوردند.
رسا ـ راه حل پیشنهادی شما برای حل این قبیل مشکل چیست؟
ما با مطالعات و تحقیقاتی که انجام دادهایم معتقدیم که باید کار به کانال و مجرای خودش بازگردد؛ یعنی همان درهم باید به دست کسی برسد که دغدغه دینی و مذهبی دارند تا بتواند کار کنند. باید بودجه تزئینات شهری در جشنهای ملی - مذهبی و ایام سوگواری و مرثیهسرایی به سمت سازمان تبلیغات اسلامی و اداره فرهنگ و ارشاد برود؛ نه اینکه در دست شهرداری بماند.
البته خود اداره فرهنگ و ارشاد این وظیفه را دارد؛ اما بهطور رسمی نیروی انجام این کار را در اختیار ندارند ولی در مقابل سازمان تبلیغات نیرو دارد و میتواند این کار را دنبال کند. کافی است این همه هیأتی که در شهر تهران وجود دارد بودجه و امکانات را دریافت کنند تا بتوانند در مناسبتهای مختلف به سیاه یا سفید پوش کردن شهر اقدام کنند.
در اینجا حرف آقای حقشناس درست در میآید که میگوید: «وظیفه ما سیاه پوش کردن شهر نیست.» البته این حرف در اصل یک حرف غلطی است؛ چرا که تا وقتی شهرداری دارد بودجه میگیرد در حقیقت برای او این وظیفه تعریف شده است. شهرداری بودجهاش را بدهد تا دیگر وظیفهای برگردن خویش نداشته باشد.
خبرنگار: محمدحسین کتابی
ت300/ق