نمی از یم کرامات علامه مصباح

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، «و من اذلّ مؤمنا اذلّه اللّه؛ هر کس مؤمنی را خوار بشمارد، خداوند او را خوار و ذلیل خواهد کرد.». اخیراً آیت الله کاظم صدیقی در برنامه‌ای تلویزیونی به کرامتی از علامه مصباح در هنگام غسل دادن اشاره کرده است. آیت‌الله صدیقی در این برنامه گفت، هنگامی که غسال در دل خود آرزو می‌کرد تا علامه مصباح او را شفاعت کند، ناگهان علامه مصباح چشمانشان را باز می‌کند و به غسال نگاهی می‌اندازد و چشمانشان را می‌بندد.

 

پیش از آن که درباره درستی و یا نادرستی ابراز این کرامت در رسانه ملی و برای عموم مردم اظهار نظر کنیم؛ لازم است در چرایی انکار چنین کراماتی را از سوی منکرین آن جویا شویم.

 

قطعاً تأسیس و برجا ماندن مؤسسه امام خمینی(ره) که اساتید زیادی را در حوزه علوم انسانی تربیت می‌کند، برجا ماندن بیش از دویست جلد و عنوان اثر از ایشان و همچنین تأیید رهبر انقلاب که علامه مصباح را در زمرۀ علمایی چون علامه طباطبایی و علامه شهید مطهری می‌داند کرامتی فوق العاده از این عالم بزرگوار است. یک نگاه لطف آمیز علامه مصباح تنها قطره‌ای از اقیانوس کرامت‌های ایشان است، کرامت‌هایی که مورد غفلت قرار گرفت.

این کرامت و هزاران کرامت‌های دیگری که در کتاب‌های مختلف پیرامون زندگی پس از مرگ بیان شده برای افرادی که قائل به ماوراء الطبیعه هستند، دل‌هایشان مأنوس با حق و حقیقت است و زندگی را فراتر از چند صباح زندگی مادی می‌دانند، مورد پذیرش است؛ اما کسانی که قلبشان از نفرت و سیاهی پرشده نمی‌توانند چنین کراماتی را از شخصی که تمام عمرش را در راه دفاع از حقیقت گذرانده قبول کنند و با تمسخر تلاش می‌کنند آن را کمرنگ سازند.

 

 

تصاویر زیادی برای اثبات کرامت‌های اولیای الهی وجود دارد. حقیقتاً کسی که واقعاً عبد خداوند باشد، خداوند نیز جهان را برای آنها رام می‌سازد. برای مثال تصویر پیکر مطهر شهید محمدرضا شفیعی که توسط رژیم بعث عراق به شهادت رسیده بود برای اثبات کرامت شهدا کافی است. پیکر این شهید پس از سال‌ها توسط بعثی‌ها پیدا می‌شود درحالی که کاملاً سالم بوده و آن کوردلان برای پنهان کردن این حقیقت این جسد را روز‌ها در مقابل خورشید قرار دادند و بار‌ها از پودر تخریب جسد استفاده کردند، ولی هیچ آسیبی به این پیکر نرسید.

حتی اکنون در بهشت زهرا، قبر شهید پلارک، یکی از مزارهایی است که کرامت خاصی دارد. بوی بهشت از این قبر بیرون می‌آید. کسانی خواسته‌اند بار‌ها منکر این کرامت شوند، ولی وقتی به بالا سر این مزار مطهر رفته‌اند فهمیدند که اشتباه می‌کنند. 

 

 

بار‌ها در کتاب‌های مختلفی مانند «آن‌سوی مرگ»، «سه دقیقه در قیامت»، «بازگشت» و «شنود» نیز به کرامت‌های این چنینی اشاره شده است. برای مثال توانایی خواندن ذهن افراد از جمله این کرامت‌ها و توانایی‌های ارواح و به‌ویژه ارواحی است که در دنیا به خوبی زیسته‌اند و به معنای واقعی کلمه عبدالله بوده‌اند.

ضعف مبانی معرفت شناختی این افراد که منکر کرامت هستند باعث می‌شود تا چنین مسائلی را باور نکنند؛ اما هنگامی که دقیق‌تر به مسأله و اتفاقاتی که برای عده‌ای از افرادی که تجرد روح از بدن خودشان را تجربه کرده‌اند را مرور و مطالعه کنند متوجه خواهند شد که باید عینک ماتریالیستی خود را از نگاه خود بردارند و به گونه‌ای دیگر جهان را ببینند.

 

 

شهید مطهری در کتاب آزادی معنوی و در بخش عبادت و دعا به مسأله قرب معنوی و ربوبیت عبد اشاره می‌کند. شهید مطهری دربیان فایده عبد بودن چند مرتبه و مرحله را برای انسان بر می‌شمارد که انسان می‌تواند با اذن الهی از خودش تا در عالم دخل و تصرف داشته باشد. این کرامت نیز تنها قطره‌ای از اقیانوس کرامات علامه مصباح بوده که به زعم اطرافیانشان، ایشان خیلی از کرامت‌ها را به ائمه اطهار و اهل بیت منصوب می‌دانستند.

از این رو لازم است تا افراد در مواجهه با چنین مطالبی جانب انصاف را از دست ندهند و پیش از تمسخر یا توهین کمی درباره این گونه حوادث تفکر کنند. این گونه کرامت‌ها برای اولیاء الهی کم نیست. حتی نقل است زمانی که برای یکی از علما تلقین می‌خواندند، آن عالم به تلقینات پاسخ می‌داد و به طور کلی از این گونه کرامات به دو دلیل ضعف مبانی معرفت شناختی افراد و ترس جریان حق از بازنشر این گونه کرامت‌ها، مردم و جامعه با چنین مطالبی آشنایی ندارند و دشمن با تمسخر این گونه حوادث و با بیان روایتی یک جانبه، حقیقت را تحریف می‌کنند.

ما نیز امیدواریم تا علامه مصباح و حاج قاسم سلیمانی شفاعت کننده ما در روز قیامت باشند و خداوند دل‌های سیاهی که تحمل شنیدن و دیدن حق را ندارند، بدان رو بیاورند. آه از غمی که تازه شود با غمی دیگر!