۱۷ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۶:۵۵
کد خبر: ۶۷۶۲۶۳
روایتی از زندگی شهید شمس آبادی؛

شهادت در وقت اضافه!

شهادت در وقت اضافه!
روزهای آخر ۳۰ سالگی خدمت رسیده بود و حسنعلی باید لباس سبز سپاه را از تن در می‌آورد. او داشت بازنشسته می‌شد بدون اینکه به هدفش رسیده باشد.

به گزارش خبرگزاری رسا، ۳۰ سال گذشته بود، اما حسن نتوانسته بود به چیزی که می‌خواهد برسد. از وقتی یادش می‌آمد به دنبال این آرزو دویده بود. می‌خوابید به وصال فکر می‌کرد، بیدار می‌شد به امید رسیدن بود، نفس می‌کشید به عشق همین آرزو.

۳۰ سال تمام همه خطرها و سختی‌ها را به جان خریده بود. چه آن زمان که نوعروسش را تنها رها کرد و عازم جبهه شد، چه زمانی که هیچ کسی حاضر نبود برای خدمت به بندر عباس برود و گرمای سخت آفتابش را به جان بخرد و او داوطلبانه رفته بود. 


شهید شمس‌آبادی نفر اول از سمت راست تصویر

همه این سال‌ها با نفسش مبارزه می‌کرد، مبادا دست از پا خطا کند و دور بیفتد. بعدازظهرها که همه از محل کار به خانه می‌رفتند، حسن آستین‌ها را بالا می‌زد و کمک خدمه اتاق‌ها را مرتب می‌کرد تا به خودش بیاموزد مبادا درجه‌ها لحظه‌ای او را به خود غره کند و از یاد خدا غافل شود. 

حالا به روزهای آخر ۳۰ سالگی خدمت رسیده بود و باید لباس سبز سپاه را از تن در می‌آورد. حسن داشت بازنشسته می‌شد بدون اینکه به هدفش رسیده باشد.


شهید شمس آبادی، سمت چپ تصویر

شب‌ها سر از سجده برنمی‌‌داشت و روزها ذکر خدا لحظه‌ای از کلامش قطع نمی‌شد. گریه می‌کرد و با خدا صحبت می‌کرد. اما انگار کار از کار گذشت و باید دیگر فصل خانه‌نشینی زندگی را تجربه می‌کرد.

عازم کربلا شد تا شاید آنجا گره‌ای از کارش باز کنند. از امام حسین (ع) خواسته بود خودش راه را برای حسن باز کند و لااقل بشود مدافع حرم خواهرش زینب (س) که این روزها دستخوش هتاکی تکفیری‌ها قرار گرفته بود.

وقتی از سفر بازگشت به یکی از دوستانش گفت: مطمئنم در این سفر آنچه می‌خواستم به من عنایت شد. درست یک روز بعد از بازنشستگی بود که ساکش را بست و عازم سرزمین شام شد. به گواه دوستانش رفتن برای هیچ کسی چنین سهل و آسان نبود که برای حسن اتفاق افتاد.


شهید شمس آبادی، نفر وسط

دیده‌بان سال‌های دفاع مقدس که حالا فرقش با آن سال‌ها تنها موهای سپید شده‌اش بود، رفت و روز دوازدهم نبرد در منطقه سوق‌الجیشی شهرک العیس حومه حلب و با هدایت دقیق گلوله‌های توپخانه، بیش از ۲۰۰ نفر از تکفیری را به هلاکت رساند و خودش نیز در ۱۷ اسفند سال ۹۴ به آرزویی که سال‌ها بی‌سر و سامانش کرده بود رسید و شهید شد.

پیکر اولین شهید مدافع حرم روستای جوین، سردار حسن علی شمس‌آبادی در گلزار شهدای «نقاب» به خاک سپرده شد تا همچون مزار دیگر شهدا گواهی باشد بر حقانیت راهی که رفتند و جانشان را دادند.

علی اصغر خواجه الدین
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۳
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
0
0