مادرانه شهید محمدرضا تورجی زاده

به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، مؤسسه انتشارات شهید کاظمی کتاب «در انتظار پدر: مادرانه شهید محمدرضا تورجی زاده» نوشته کبری خدابخش دهقی را راهی قفسه کتاب‌فروشی‌ها کرده است.

کتاب در اصل شنیده‌های مادر درباره کودکی شهید تورجی زاده و روایتگر سیر زندگی از فوت پدر در خردسالی تا زمان ازدواج و تولد این شهید بزرگوار است.

اعزام به جبهه، مجروحیت تا زمان شهادت به روایت مادر شهید در این کتاب گردآوری و تدوین شده است.

ویژگی اثر:

این کتاب مادرانه‌ای دلنشین از شهید محمدرضا تورجی‌زاده است. این کتاب با زبانی جذاب و سرشار از احساسات شما را به دنیای زندگی اطرافیان شهدا می‌برد.

ویژگی دیگر این است که راهنمایی است برای نسل جدید که اطلاعی از واقعیت‌های جنگ ندارند.

خواندن این کتاب را به‌ تمام علاقه‌مندان به زندگی شهدا پیشنهاد می‌کنیم.

برشی از کتاب:

نویسنده در صفحه 9 کتاب از زبان مادر شهید چنین خاطره‌ای را بیان می‌کند و چنین می‌نویسد:

پدرم به بیماری سختی مبتلا شد. هر روز حالش بدتر می‌شد. هرجایی می‌بردندش، نمی‌دانستند دردش چیست. یک سالی با بیماری‌اش دست‌وپنجه نرم کرد تا اینکه آبان سال ۱۳۲۰، به رحمت خدا رفت. آن موقع مادرم من را باردار بود. خودش برایم تعریف می‌کرد:

- پابه‌ماه بودم. حال پدرت هرروز بدتر از روز قبل می‌شد، تا اینکه فوت کرد. مراسم خاک‌سپاری و سوم رو با همون حال رفتم. برای مراسم هفتم آماده می‌شدم که دردم گرفت و تو به دنیا اومدی. همه برای مراسم پدرت به تخت فولاد رفتن. از اون همه جمعیت، فقط یک نفر پیش من موند. لحظه‌ای دلواپسی و نگرانی رهام نمی‌کرد. درمانده و تنها شده بودم. خونه ‌خراب شدنم رو به چشم می‌دیدم. مونده بودم بدون شوهر، با سه تا پسربچه شیطون و قدونیم‌قد و یک بچه یک‌روزه، چه بکنم. بغض عجیبی توی گلویم جا خوش کرده بود. کسی از اومدن تو خوش‌حال نبود و این من رو بیشتر آزار می‌داد.

ما همراه دو تا از دایی‌هایم در خانه‌ای درندشت با چندین و چند چهاردیواری بزرگ و کوچک، در نزدیکی مقبره علامه مجلسی در اصفهان زندگی می‌کردیم. مقبره علامه دقیقاً وسط یک بازار است که به سبزه میدان معروف است. از وقتی یادم می‌آید، همیشه گوشه‌ای نشسته بودم و ریزریز گریه می‌کردم. هر وقت دایی‌ام را می‌دیدم که دخترش را در آغوش گرفته، با آه و افسوس به آن‌ها نگاه می‌کردم. همیشه با حسرت نداشتن پدر دست‌وپنجه نرم کردم. پیش خودم می‌گفتم: «خوش به حال دخترداییم که حالا توی بغل پدرشه. غصه‌ای هم توی دنیا هست که این دختر داشته باشه؟»

نداشتن پدر در دوران کودکی تا بزرگ شدنم، بزرگ‌ترین مشکل زندگی‌ام بود و از این کمبود خیلی زجر کشیدم. هر روز و هر لحظه با این مشکل زندگی‌ام را سر می‌کردم. بیشتر اوقات، پنهانی شب‌ها زیر لحاف گریه می‌کردم و با همان حال خوابم می‌برد. در عالم کودکی شنیده بودم که مرده‌ها روزی زنده می‌شوند. همیشه امید داشتم که امروز و فردا پدرم زنده و زندگی‌مان زیرورو شود و بالاخره من پدردار شوم. بعد هم همه مشکلات از زندگی‌مان دور و غصه‌هایم آب خواهند شد.

مؤسسه انتشارات شهید کاظمی کتاب «در انتظار پدر: مادرانه شهید محمدرضا تورجی زاده» نوشته کبری خدابخش دهقی را در 103 صفحه با شمارگان 1000 نسخه به قیمت 20000 تومان روانه بازار نشر کرده است.

علاقه‌مندان می‌توانند جهت تهیه این کتاب به آدرس قم، خیابان معلم، مجتمع ناشران، طبقه اول، فروشگاه 131 مراجعه و یا با شماره تلفن: 37840844-025 تماس حاصل کنند./998/