آسایش مهمتر است یا آرامش
به گزارش خبرگزاری رسا، محمدرضا سعیدفیروز، روانشناس و مشاور خانواده، به مناسبت هفته ازدواج در گفتوگو با ایکنا به تشریح مهمترین مسائل مرتبط با ازدواج پرداخت و گفت: چهار اتفاق مهم در طول زندگی انسان به وقوع میپیوندد؛ تولد، مرگ، ازدواج و اشتغال. تولد و مرگ به دست خداوند منان است. با توجه به شرایط امروز جامعه بسیاری از افراد در زمینهای که در آن تحصیل کردهاند توفیق اشتغال ندارند، بنابراین تنها گزینهای که ما میتوانیم نقش مؤثر در آن داشته باشیم ازدواج است.
وی با تأکید بر اهمیت عنصر آگاهی برای ازدواج، گفت: بسیار مهم است که با عنصر آگاهی وارد مقوله ازدواج شویم و باید از انتخاب هیجانمدار در این زمینه پرهیز شود. رفتارهای انسان معمولاً یا منطقمدار و یا هیجانمدار است. در رفتار هیجانمدار میخواهیم به سرعت به خواستههایمان دست پیدا کنیم اما در رفتار منطقمدار شرایط موجود و شرایط مطلوب را پیشبینی میکنیم و از شرایط موجود تا شرایط مطلوب را طراحی میکنیم تا به آنچه میخواهیم، دست پیدا کنیم.
این روانشناس با تأکید بر اینکه ازدواج یک رفتار دقیقاً منطقمدار است و باید با بصیرت، آگاهی، بینش و شناخت عمیق از طرف مقابل وارد این مقوله شویم، گفت: بنای ازدواج بنای محکمی است که باید با صبر، تأنی و استفاده از عامل زمان در ایجاد شناخت کامل انجام شود. افرادی که با شناخت، تحقیق و تدبر وارد زندگی میشوند، از ازدواج بادوامتری برخوردار هستند.
۳ تا ۶ ماه؛ بهترین زمان برای آشنایی قبل از ازدواج
وی در خصوص بهترین مدت زمان برای آشنایی قبل از ازدواج گفت: اگر زمان آشنایی خیلی طولانی شود آسیبزاست؛ پیشنهاد ما سه تا شش ماه است.
فیروز در مورد مسائل اقتصادی که بر تصمیم جوانان در ازدواج تأثیر گذاشته است، گفت: مسئله اقتصادی بر زندگی همه اقشار جامعه تأثیرگذار است ولی خوشحالیم که بسیاری از نهادها و سازمانهای خیریه در این زمینه وارد شدهاند و فعالیتهای چشمگیری با همت سازمان نظام روانشناسی و وزارت ورزش و جوانان در حال انجام است.
نه کودک همسری؛ نه ازدواج دیرهنگام
وی با تأکید بر اینکه ازدواج پایدار حداقل سه ویژگی دارد، تشریح کرد: آگاهانه بودن انتخاب، آسان برگزار شدن و حذف بسیاری از تجملگراییها و تشریفات کاذب از ویژگیهای ازدواج پایدار است. اگر سادهزیستی را سرلوحه تشکیل خانواده قرار دهیم، قطعاً توفیقات زیادی را خواهیم داشت. باید از چشم و همچشمی، تجملگرایی و ... فاصله گرفت تا به نقطه مطلوب برسیم. سومین ویژگی نیز به هنگام بودن است؛ بسیار مهم است ازدواج در سن ازدواج اتفاق بیفتد. کودک همسری و تأخیر طولانی در امر ازدواج مناسب نیست. سن مناسب برای ازدواج برای دختران و پسرانی که تحصیلات در سطح دیپلم دارند برای دختر خانمها ۱۸ تا ۲۲ سالگی و برای پسران ۲۲ تا ۲۵ سالگی است. سنوات تحصیلات دانشگاهی هم اگر به این عدد اضافه شود هم خوب است یعنی پسری که لیسانس دارد تا ۲۷ سالگی و دختری که تحصیلات دانشگاهی تا فوق لیسانس دارد تا ۲۸ سالگی هم دیر نشده و سن به هنگام ازدواج است.
دکترای مشاوره خانواده و ازدواج این مسئله را نیز خاطرنشان کرد که اخیراً نظریاتی مطرح شده که برای دختر خانمها تا سن ۳۵ تا ۳۶ سالگی هم زمان مناسبی برای ازدواج است. امروزه سن ازدواج را ماحصلی از سن تقویمی، سن عاطفی، سن عقلانی و سن ژنتیک میدانند و این عدد کمک بهتری میتواند برای تصمیمگیری کند.
فیروز در خصوص وظایف اقتصادی دختر و پسر در شرایط کنونی برای ازدواج گفت: شکل بهتر این است که به لحاظ اقتصادی دختر و پسر هم کف باشند. این همکفو بودن در ابعاد مختلف وجود دارد که یک بُعد آن هم اقتصادی است. حقوق اسلامی بیان میکند که نفقه زن بر عهده مرد است؛ این مسئله در جای خود ارزشمند است اما مشارکت، همدلی و فهم مشترک بسیار مهم است. اگر زوجین درامدی دارند هر دو با رضایت و برای بقا و استمرار خانواده بهتر است همکاری داشته باشند و این ایدهآلتر است.
آرامش را بر آسایش ترجیح میدهم
وی در تعریف یک زندگی خوب گفت: تعریف از خوبی و خوشبختی نسبی است و به خود افراد باز میگردد. یک نفر خوشبختی را در داشتن خانه، ویلا، ماشین و ... میبیند اما یک نفر دیگر خوشبختی را در تفاهم و نگاه یکسان به قضایا داشتن میبیند. خوشبختی به اعتقاد من در فهم مشترک است که در آن نگاه زوجین به مسئله زندگی و آینده و آنچه باید با هم بسازند یکسان است. من آرامش را بر آسایش ترجیح میدهم. آرامش را تجهیزات ایدهآل و گران قیمت به بار نمیآورد. آرامش باید در ذهن آدم و در مجموعه باورهای انسانها باشد. آرامش از اعتماد به نفس، عزت نفس، خودپنداری و خودباوری انسان ایجاد میشود.
این روانشناس در پایان سخنان خود در پاسخ به این سؤال که آیا پس از ازدواج طرفین میتوانند همدیگر را تغییر دهند؟ گفت: فرد مقابل را باید با تمام داشتههای مثبت و منفی او بپذیریم. این بستگی به درایت، هوش و ذکاوت افراد دارد. بسیاری از مواقع میتوانیم با رفتار سالم خودمان عامل رفتار اثربخش در دیگران باشیم؛ لذا اگر دختر و پسر هر کدام بر روی نقاط قوت و ضعف خود تمرکز و تلاش کنند نقاط قوت را ارتقا و به دنبال حل نقاط ضعف خود باشند، مفیدتر خواهد بود و فهم و درک مشترکی از وجود یکدیگر خواهند داشت.