نگاهی به تازههای شبکه های اجتماعی امروز
به گزارش خبرگزاری رسا، بایدن و تبعات داخلی خروج از افغانستان، آمریکا سر شکسته شد چرا برای مردم ما فاکتور میکنند؟!، اهداف و ضوابط اقتصاد ایران در قانون اساسی به روایت طحان نظیف، آغاز پایان آمریکا در خاورمیانه بخشی از تازه های شبکه های اجتماعی امروز است.
بایدن و تبعات داخلی خروج از افغانستان
کانال تلگرامی اندیشکده راهبردی تبیین نوشت: اندیشکده بروکینگز با استناد به نظرسنجیهای صورتگرفته، در یادداشت کوتاهی به ارزیابی این مسأله پرداخته که تبعات داخلی خروج آمریکا از افغانستان برای دولت بایدن چه خواهد بود. نویسنده معتقد است که سطح حمایت از پایان دخالت نظامی، همچنان در بین آمریکاییها بالا است و تبعات این خروج، نظر عمومی را تغییر نداده است.
با این وجود، مردم بین تصمیم به عقبنشینی و نحوه اجرای این تصمیم تمایز قائل میشوند. از هر چهار آمریکایی، سه نفر معتقدند که خروج بد انجام شده و تنها ۳۳ درصد فکر میکنند که یک برنامه مشخص برای تخلیه غیرنظامیان آمریکایی وجود داشته است.
نگرانی آمریکاییها شامل افغانستانیهایی که با آمریکا همکاری کردهاند نیز میشود. هشت نفر از هر ۱۰ آمریکایی از نجات آنها و اعزامشان به آمریکا حمایت میکنند و شش نفر از هر ۱۰ نفر به این نتیجه رسیدهاند که دولت به اندازه کافی برای کمک به آنها تلاش نکرده است.
به همین دلایل است که میزان مقبولیت عملکرد بایدن نزد مردم آمریکا، روندی کاهشی در کوتاهمدت داشته و در حالی که در ماه ژوئیه، ۶۰ درصد از آمریکاییها عملکرد او را تایید کردند، این رقم تا آگوست، به ۴۷ درصد کاهش یافته بود. البته اوجگیری دوباره کرونا نیز در این خصوص بیتأثیر نبوده است.
به نظر میرسد خروج آمریکا از افغانستان اولین بحران دولت بایدن باشد که بر مقبولیت داخلی وی مؤثر واقع شده ولی با توجه به تمرکز بیشتر مردم آمریکا بر مسائل داخلی مانند کرونا و مشکلات اقتصادی، بعید است که در بلندمدت، تأثیر منفی تعیینکنندهای بر محبوبیت وی داشته باشد.
آمریکا سر شکسته شد چرا برای مردم ما فاکتور میکنند؟!
محمد ایمانی فعال رسانهای در کانال تلگرامی خود نوشت: آمریکا در افغانستان، قطعا شکستی بی نظیر و تحقیر آمیز را به جان خرید. برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، زمانی که آمریکا گروهی از جهادیون (طالبان بعدی) را در افغانستان علیه شوروی به خدمت گرفت، گفت:
" ما این فرصت را داریم که به روسها جنگ ویتنام شان را عرضه کنیم. برای ده سال، حکومت مسکو مجبور بود در جنگی وارد شود که توانایی پیشبرد آن را نداشت. چه چیزی در تاریخ مهم تر است؟ وجود طالبان یا فروپاشی شوروی؟".
پا گذاشتن شوروی به افغانستان به مدت ده سال -به اعتبار هزینه های کمر شکن آن- مقدمه "فروپاشی" محسوب می شد. اما احمق های درجه یک آمریکایی، به مدت بیست سال پا در همان باتلاق مرگباری گذاشتند که برای رقیب تدارک کرده بودند!
این که آمریکا شکستی بزرگ را در اشغال افغانستان و سپس خروج از آن خرید، جای انکار ندارد. دیروز ٩٠ ژنرال آمریکایی، خواستار استعفای وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک ارتش شدند و نوشتند:
"از دست رفتن میلیاردها دلار تجهیزات نظامی فاجعهبار است. لطمهای که به اعتبار ایالات متحده وارد شده قابل توصیف و جبران نیست. تا سالیان دور در هر توافق یا عملیات چندملیتی، شریکی غیرقابل اتکا دیده خواهیم شد. اعتماد به آمریکا لطمهجبرانناپذیری خورده است. دشمنان، حالا به دلیل ضعفی که نشان داده شد، برای اقدام علیه ما جسور شدهاند. ابتدا چین و بعد از آن روسیه، ایران، کره شمالی و دیگران بیشترین نفع را میبرند".
بایدن هم دیروز سر بسته گفت: "ایالات متحده برخلاف بیست سال پیش که وارد جنگ در افغانستان شد، فاقد یک هدف روشن و مشخص است. ما ٢٠ سال است روزانه ٣٠٠ میلیون دلار در افغانستان هزینه میکنیم و نمیتوانستیم به این هدر دادن ادامه دهیم. دنیا در حال تغییر و تحول است . ما درگیر رقابت جدی با چین و درگیر چالش هایی با روسیه و حمله سایبری و اشاعه هسته ای هستیم... چین و روسیه آرزو دارند که آمریکا ده سال دیگر در افغانستان گرفتار شود".
روزنامه فرانسوی فیگارو نیز پریروز نوشت: آمریکا شکستخورده و تحقیر شده از افغانستان بیرون آمد. طالبان خواهند کوشید قدرت خود را بر پکن، مسکو، تهران و اسلامآباد متکی کند. سقوط کابل، سرآغاز جهان بعد از آمریکا است. خروج فاجعهبار، نه فقط دولت بایدن را بیاعتبار کرده، بلکه طرح بازگشت آمریکا به صف نخست نظم جهانی را نابود ساخته. این روند، با اقدامهای ترامپ علیه متحدان آغاز، و با خروج بایدن، تضمینهای امنیت ملی آمریکا ضعیف تر شد. به موازات این تضعیف، موقعیت چین، روسیه و ایران تقویت شده. شکست آمریکا در افغانستان زنگ خطری برای غرب است. وضعیت جهانی، بسیار تغییر کرده. قدرت آمریکا در حال افول، و خود این کشور، با دو دستگی روبرو است".
حتما باید درباره تحولات افغانستان با هوشیاری و احتیاط و فعالانه مواجه شد. اما تا اینجای کار، شکست راهبردی آمریکا، خبری غیر قابل انکار است. بنابراین چرا برخی محافل اصرار دارند شکست آمریکا را بپوشانند؛ و در مقابل، مردم ما را شریک ورشکستگی آمریکا کنند؟ یا حس شکست را در داخل ایران تزریق نمایند؟ نمی فهمند؟ یا ماموریت دارند؟!
اهداف و ضوابط اقتصاد ایران در قانون اساسی به روایت طحان نظیف
هادی طحان نظیف سخنگوی شورای نگهبان در توییتر نوشت: ایجاد تحول در اقتصاد ایران، نیاز ضروری کشور است. این تحول باید بر اساس اهداف و ضوابط اقتصاد ایران که در قانون اساسی به خوبی ترسیم شده است، برنامهریزی شود.
توجه به این چارچوب اساسی میتواند حقوق اقتصادی ملت را تأمین و یک اقتصاد قوی را برای کشور به ارمغان آورد.
آغاز پایان آمریکا در خاورمیانه
کاربرفضای مجازی در توییتر نوشت: بعد از شهادت حاج قاسم با حمله به عین الاسد یک سیلی سبک به آمریکا زدیم اما قرار شد سیلی سنگین تر خروج امریکا از منطقه باشد! امروز اخرین نظامی امریکا هم از افغانستان خارج شد و این خروج آغازِ پایان آمریکا در خاورمیانه است.
وزیری که برای تحویل صندلی مدیریتی، شوآف کرد
یک کاربر فضای مجازی در توییتر نوشت: تو جمهوری اسلامی کسی برای پایان مسئولیتش و تحویل دادن صندلی مدیریتی، شوآف نکرده بود که خوشبختانه آذری جهرمی امتیاز این مرحله رو هم گرفت.
درخواست توییتری وزیر بهداشت از مردم
بهرام عیناللهی، وزیر بهداشت در توییتر نوشت: اولویت دولت سیزدهم مقابله با کرونا و واکسیناسیون است و همه در این موضوع هم صدا هستند.
بر اساس مذاکرات به عمل آمده با سایر دستگاهها در هفته های آینده روند واردات واکسن در کشور تسریع خواهد شد و برای انجام بهتر واکسیناسیون، از مردم عزیرمان میخواهیم که به کمک وزارت بهداشت بیایند.
عبرتی تاریخی برای اعراب خلیج فارس
علیرضا تقوینیا، تحلیلگر در کانال تلگرامی خود نوشت: از ابتدای جنگ صدام علیه ایران، کشورهای حاشیه جنوبی فارس به خصوص کویت و عربستان نهایت تلاششان را برای حکومت بعثی جهت پیروزی بر جمهوری اسلامی نمودند.
اما پس از مدتی مشخص شد صرف حمایت مالی و فروش نفت به جای عراق برای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی کفایت نمی کند ،پس به ارتش بعثی مجوز دادند از آسمانشان در حجم وسیع علیه اهداف نفتی ایرانی و نفتکش های آن استفاده کند.
جنگ دریایی از اواخر سال ۶۵ به اوج خود رسید و ایران نیز مجبور شد مقابله به مثل کند؛ لکن آنزمان دیگر هیچ نفتکشی با پرچم عراق در دریا نبود که هدف نیروهای ارتش و سپاه قرار گیرد در نتیجه تصمیم تهران بر آن قرار گرفت که شناورهای حامیان عراق را نابود کند.
در واکنش دولت کویت به جای عقب نشینی از مواضعش از شوروی و آمریکا درخواست کمک کرد تا نفتکش های این کشور را اسکورت کنند.
در مقابل هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه اعلام کرد: کویت برای امنیتش نیاز به شوروی و آمریکا ندارد بلکه کافی است آسمانش را برای حمله به نفتکش های ایرانی در اختیار عراق قرار ندهد.
کویتی ها هشدار رفسنجانی را جدی نگرفتند و چند نفتکش شان که تحت اسکورت شوروی و آمریکا بود مورد اصابت مین قرار گرفت اما بازهم کوتاه نیامدند .
تا این که در ۱۰ شهریور ۱۳۶۶ یک فروند موشک کرم ابریشم متعلق به نیروی دریایی سپاه به تاسیسات جنوب کویت اصابت کرد و اوضاع این کشور را به هم ریخت.
کویت که هیچ گزینه ای برای عکس العمل در برابر جمهوری اسلامی اختیار نداشت تنها ۵ دیپلمات ایرانی را اخراج کرد .
موشک های HY2 یا کرم ابریشم در تعداد نه چندان زیاد در سال ۱۳۶۴ از چین خریداری شده بود که پس از تصرف فاو در این نقطه سوق الجیشی مستقر شده و طی دوسال آخر جنگ توانستند تاثیرات مهمی در جنگ دریایی با عراق و حامیانش داشته باشند.
کرم ابریشم ۸۰ تا ۱۰۰ کیلومتر برد و ۵۰۰ کیلوگرم سرجنگی داشت و برای هدف قرار دادن اسکله های نفتی کویت باید حتما در فاو مستقر میشد .
نکته جالب این بود که ایران در موشک زمین به زمین محدودیت داشت و مجبور بود از این موشک ضدکشتی برای زدن اهداف زمینی استفاده کند.
اما عملیات موشکی سپاه پاسداران ایران در ۱۰ شهریور ۱۳۶۶ چند دستاورد مهم در بر داشت؛
جمهوری اسلامی در خصوص امنیت نفتکش های خود با احدی تعارف ندارد و در صورتی که منافعش ایجاب کند کشورهای جنوبی خلیج فارس از امنیت برخوردار نخواهند بود .
در واقع استراتژی "امنیت و فروش نفت برای همه یا هیچکس" از آن موقع به اجرا درآمد و تاثیر قابل توجهی در سالهای بعد بر تضمین صادرات نفت ایران داشت .
دولت کویت نیز متوجه شد که آمریکا و شوروی نخواهند توانست در برابر جمهوری اسلامی برایش تولید امنیت نمایند و به همین دلیل چندی پس از این حمله موشکی ، در روزنامه القبس که مواضع حاکمان این کشور را منعکس می کرد مطلبی چاپ شد مبنی بر این که کویت هیچگاه به صدام کمک نکرده است.
شیخ نشین های کوچک حاشیه خلیج فارس نیز با احساس جدی بودن ایران در ضربه به حامیان صدام تا حد زیادی در مواضع علنی خود علیه جمهوری اسلامی تجدید نظر کردند .
استراتژی بهره گیری از موشک در خلیج فارس به دلیل عرض کم آن و سواحل گسترده ایران ، پس از جنگ نیز پی گیری شد و سپاه و ارتش جمهوری اسلامی به طیف متنوع و متکثری از موشک های کروز و بالستیک ضدکشتی بومی و تولید وزارت دفاع مجهز شدند و شهرهای زیرزمینی گسترده ای نیز در سواحل شاخاب پارسی و دریای عمان برای افزایش قدرت آتش و ایمنی یگان های موشکی ایجاد گشت.
جمهوری اسلامی با برقراری توازن وحشت میان خود و عراق و حامیانش این ذهنیت را برای همیشه در اذهان شیوخ مناطق جنوبی خلیج فارس ایجاد کرد که درگیری با ایران چه هزینه ای را در بر خواهد داشت و پس از جنگ تحرکات مخاصمه آمیز آنان تا حد زیادی کاهش یافت و استراتژی آنان در برابر تهران صرفا بهره گیری از حمایت آمریکا در راستای اهداف تدافعی بود و هیچگاه جرات نکردند حتی در لفظ به تهدید جمهوری اسلامی بپردازند.