۰۶ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۴۷
کد خبر: ۶۹۰۸۳۶
یادداشت؛

جامع علم و عمل

جامع علم و عمل
حمایت های بی نظیر علامه حسن زاده آملی از قیام خمینی کبیر و ملت مبارز ایران و ولایت پذیری ایشان نسبت به ولی فقیه زمان بهترین نشانه از وجه جامعیت در جمع بودن و زهد است.

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حوزه علمیه شیعه، عالمان بسیاری را به جامعه تقدیم کرده است. هریک از آن عالمان بزرگ ویژگی های منحصر به فردی داشته اند که بواسطه آن شناخته می شوند. مرحوم علامه حسن زاده، نیز از علمای بنام و موثِّر سده معاصر و قرن¬های بعد است. قطعا در وصف ایشان آثار متعددی نگاشته خواهد شد و اوصاف ایشان بهتر و بیشتر برای تشنگان معارف ، تبیین خواهد شد.

از نظر نگارنده اگر بخواهیم یکی از ویژگی های کلیدی آن فقیه عالیقدر را ذکر کنیم، که شاید محور بسیاری از اوصاف ایشان باشد، باید به ویژگی بسیار خاص «جامعیَّت» اشاره کنیم. که در ادامه به توضیح آن می پردازیم:

1-جامع معقول و منقول

در حوزه های علمیه برخی از علماء عمر با برکت خود را صرف علوم منقول می کنند و برخی دیگر به علوم معقول می پردازند. نادر هستند علمایی که در هر دو زمینه معقول و منقول صاحب نظر باشند. ایشان همچنانکه استاد تراز اول در حکمت و فلسفه شناخته می شده است، اجازه نقل حدیث از مرحوم علامه شعرانی ، تصحیح کتاب شریف نهج البلاغه، و اعراب گذاری دو جلد از اصول کافی شریف نشان از تسلط و اهتمام ویژه آن علامه به علوم نقلیه دارد.

ایشان عقل و نقل را جدای از هم و مقابل هم نمی دانست. عقل آن چراغ روشنی است که اگر به خدمت نقل برود می تواند گره های بسیار بگشاید.از نگاه ایشان اگر معقول، درست شکل بگیرد و برهان شود ، از قرآن که کتاب آسمانی و وحی الهی است هیچ فاصله ای ندارد بلکه مویِّد آن و مویَّد به آن می شود.

2-جامع اصالت و تکثُّر

آن عالم ربَّانی ، در ضمن تکثُّر فنون وعلوم مختلف هیچگاه اصالت در معارف و عقائد را فراموش نکرد. از نگاه ایشان بعد از منبع وحی ، این حضرات معصومین هستند که منبع تمام معارف و هدایت¬ها برای بشریَّت به شمار می روند. غرق شدن برخی از افراد در علوم و فنون،  باعث کنار گرفتن آنها از دفاعِ حریم ولایت اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین گشت. امَّا این علامه فرزانه با آثار گران باری چون «رساله فی الامامة» و تصحیح «کشف المراد» و گفتار بلندی که بارها آنرا تکرار می کرد، اصالت یک عالم شیعی در اتصال به دریای بی حدِّ عصمت اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین ، را ثابت کرده است.

3-جامع فنون

در قدیم حوزه های علمیه همچنانکه پاسخگوی مسائل دینی جامعه بود ، پاسخگوی نیازهای علمی کشور و جوامع هم بشمار می آمد. لذا علوم مختلفی چون ریاضیات، نجوم، طب، سیاست مدن و .. هم در حوزه های علمیه تدریس و ترویج می شد. با شکل گیری سکولاریزم در اروپا و سرایت پیدا کردن جدایی دین ازعلم، به ممالک اسلامی، متاسفانه سیاست گذاری های کلان حاکمان بی علم دوران قاجار و پهلوی به سمت کنار گذاردن علوم مختلف از حوزه های علمیه پیش رفت. و علوم غربی جایگزین علوم سنتی و اسلامی شد. زعم مروِّجان «دارالفنون» این بود که علوم غربی می تواند تمام گره های کشور را بگشاید، امَّا متاسفانه نه تنها در عصر ترجمه معاصر تمام علوم غربی به کشور منتقل نشد ، بلکه همان علوم هم بصورت ناقص به کشور منتقل شد. شاهد آنجاست که ما با اینکه سابقه بسیار طولانی در تاسیس دارالفنون در کشور داریم در دوران طاغوت نتوانستیم در علم و صنعت صاحب کرسی شویم و حتی نیاز های خودمان را هم نتوانستیم تامین کنیم.

نکته دردناک آنجاست که غرب با تمام ادعایی که در ترویج علوم جدید دارد، هیچگاه علوم گذشته خود را فراموش نکرده و با هزینه های هنگفتی که انجام می دهد علوم سنتی خود را بازبینی وحتی مجددا از آنها استفاده می کند، این راهبرد غرب هم بخاطر حفظ اصالت علمی خود است و هم بخاطر حل معضلات پیش رو ، چون آنها علم جدید را ناقص می دانند نه عصای موسی برای کنار زدن دریای موَّاج مشکلات موجود.

متاسفانه در کشور ما بسیاری از علوم کهن همچون هندسه، طب، ریاضیات، هیئت و .. فراموش شدند. در حوزه های علمیه امروز بسیار اندک هستند علمایی مانند مرحوم علامه حسن زاده که بر این علوم تسلط داشته باشند.

4-جامع هنر و ادب

آیت الله حسن زاده آملی، از علمای بنامی بود که هم تسلط لازم بر ادبیات عرب و ادبیَّات فارسی داشتند و هم مروَّج بزرگ هر دو ادبیات بودند. اشعار فارسی شعرای بزرگ در نگاه ایشان ، برآمده از منابع اصیلی دینی بوده و هدایت کننده جامعه به سوی خوبی ها. لذا اگر ایشان بر«نصاب الصبیان» و «مطوَّل» تعلیقه نگاشته اند ،«گلستان سعدی و کلیله و دمنه» را نیز تصحیح کرده اند.ذوق هنری آن فیلسوف بزرگ ، بصورت اشعار والایی به قلم در آمده است . لطافت هنری ایشان هم در «الهی نامه» متجلِّی گشته است.

4-جامع سیاست، فرزانگی و ربانیَّت

شیپور های استعماری بصورت مستقیم و غیر مستقیم همیشه جدایی علماء از سرنوشت جوامع را تبلیغ می کرده است.آنها این تلقی را متاسفانه در زمان هایی در حوزه های علمیه تثبیت کرده بودند که اگر کسی بخواهد در علم، ملا شود می بایست از اتفاقات جامعه و سرنوشت مردم فاصله بگیرد. سکولاریزم از نگاه آنها بهترین راه برای زاهد شدن، و عالم شدن بوده است. امَا آن عارف گرانسنگ نشان داد، در عین اصالت علمی، و کناره گیری از زخارف دنیایی می توان نگران سرنوشت مردمان روزگار بود. حمایت های بی نظیر ایشان از قیام خمینی کبیر و ملت مبارز ایران و ولایت پذیری ایشان نسبت به ولی فقیه زمان بهترین نشانه از وجه جامعیَّت در جمع بودن و زهد است.

5-جامع فقاهت، عرفان و فلسفه

آن فقیه که مدَّت های زیادی را نزد فقهای بزرگ تلمذ کرده بود  و به درجه رفیع فقاهت رسیده بود. نه عرفان و فلسفه را رقیب فقاهت قلمداد می کرد، و نه فقاهت را محدود کننده عرفان و فلسفه راستین.ازمنظر ایشان ، ائمه اطهار بزرگترین عارفان اعصار بوده اند و علم عرفان و فلسفه میراث کسانی است که بدنبال فهم مقاماتی است که سرسلسله آنها امام العارفین و نبی خاتم است.لذا تصوُّف مذموم در نگاه ایشان هیچ اهمیَّتی نداشته است. و عرفان و برهان حقیقی با قرآن و سنت اهل بیت علیهم السلام یگانگی کامل دارند. و احکام فرعیَّه دین در واقع همان محقَّق کننده کمالاتی است که عارفان بدنبال رسیدن به آن هستند.

جعفر بحرینی

 

ارسال نظرات