۲۳ دی ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۹
کد خبر: ۶۹۹۸۸۴

دوز سوم؛ پاشنه آشیل ما در موج ششم

دوز سوم؛ پاشنه آشیل ما در موج ششم
تعارف که نداریم. هفته گذشته که میزان قربانیان روزانه کرونای ایران به ۱۹نفر رسید، کمتر رسانه‌ای آن را تیتر کرد و تنها سخنگوی وزارت بهداشت در جشنی یک‌نفره در نشست روزانه خبری‌اش به آن اشاره کرد.

به گزارش خبرگزاری رسا، رسیدن از مرگ‌های روزانه سه رقمی‌به آمار ۱۹ نفره تنها در یک فاصله حدودا پنج ماهه اتفاق افتاد اما این خشنودی دیده‌نشده نگرانی‌هایی هم به همراه داشت. از بی‌توجهی به تزریق دوز یادآور گرفته تا کاهش معنادار پروتکل‌های بهداشتی توسط شهروندان.

این موضوع آن‌قدر به چشم آمده که هر روز در نشست‌های خبری مسؤولان به آن اشاره شود، آنها می‌گویند نه تنها سویه امیکرون خفیف نیست بلکه حالا دارد در پایش‌های صورت گرفته مدام موارد ابتلا به آن افزایش می‌یابد.

تازه‌ترین این آمار مربوط به گفته‌های دیروز دبیر علمی‌کمیته کشوری است که گفته‌ بود در حال حاضر ۲۷درصد کل تست‌هایی که در هفته گذشته انجام شده، مربوط به امیکرون است و ابراهیم قادری، رئیس مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر وزارت بهداشت هم آشکارا از استقبال کم در تزریق دوز سوم گلایه کرده‌است.

علیرضا ناجی، ویروس‌شناس هم به جام‌جم می‌گوید «برخلاف باور عام، امیکرون هم می‌تواند به بستری و مرگ منجر شود.» اینها را بگذارید کنار این گزاره که هرچند تعداد افراد واکسن‌نزده نسبت به کل جامعه زیاد نیست اما همین تعداد کم هم می‌تواند منشأ چرخش ویروس و گرفتاری افراد دیگر جامعه و ایجاد پیک‌های بعدی باشد. راه مطمئن و بی‌دردسر برای فرار از گرفتاری موج ششم با سویه امیکرون تداوم پروتکل‌ های بهداشتی (زدن ماسک در فضای عمومی و پرهیز از تجمعات و...) و البته تزریق واکسن است. هر دو راهکار پیش‌رویمان قرار دارد و کمی‌که به گذشته نگاه کنیم، نباید تردیدی در تزریق دوز سوم واکسن کنیم اما رفتارها نشان از این دارد که انتخاب اولیه ما حالا تزریق دوز سوم نیست، رفتاری که ممکن است به سومین خانه‌نشینی ما در نوروز پیش رو بینجامد.

دوز سوم؛ پاشنه آشیل ما در موج ششم

سرعت تزریق دوز سوم توسط شهروندان کندتر از شیب ابتلا به سویه تازه است و این پیام نگران‌کننده‌ای به همراه دارد. این‌که به نظر می‌رسد حالا شهروندان در سایه کاهش مرگ‌های روزانه ساده‌انگارانه رفتار می‌کنند، تعداد دوزهای تزریقی دوز سوم نسبت به گذشته همچنان کم است در حالی که برخی کارشناسان معتقدند دوز سوم در سویه امیکرون تا حد بسیاری (حدود ۸۰ درصد) مؤثر است. ساده‌انگاری‌ها در حالی است که از ابتدای شیوع سویه تازه گفته‌ای مبنی بر بی‌خطر بودن امیکرون دست به دست می‌شده‌است،

این‌که سویه تازه از کشندگی کمتری برخوردار است و نمی‌تواند به اندازه سویه دلتا قربانی بگیرد اما حالا دبیر کمیته علمی‌کشوری ستاد ملی مقابله با کرونا می‌گوید «این ساده‌انگاری است که فکر کنیم امیکرون خفیف است و بنابراین همه چیز را رها کنیم.

اکنون در بسیاری از کشورها تعداد بستری‌های ناشی از ابتلا به امیکرون به میزان زیادی افزایش یافته و میزان مرگ‌ومیر هم رشد داشته‌است.» نگرانی مسؤولان و کارشناسان بهداشتی از رفتار شهروندان دلایل دیگری هم دارد، از کاهش میزان رعایت پروتکل‌های بهداشتی گرفته تا حضور در فصل سرما و ترکیب سویه تازه با سرماخوردگی و آنفلوآنزا که می‌تواند شدت بیماری را افزایش دهد. همه اینها هم در حالی است که بدانیم گرفتاری در موج تازه کرونا با توجه به در پیش بودن سال جدید می‌تواند دوباره تعطیلات نوروز را دچار محدودیت‌هایی کند که از تاب شهروندان فراتر خواهد بود.

همه این موارد باعث شده هرچند محدود اما هشتگ‌هایی در فضای مجازی پا بگیرد و طی آن از شهروندان خواسته شده هرچه‌زودتر دوز سوم واکسن کرونا را تزریق کنند. این نکته در حرف‌های دکتر احسان مصطفوی، عضو کمیته واکسن کشور به جام‌جم هم رنگ هشدار به خود گرفته‌است.

او به جام‌جم می‌گوید: «نگرانی کنونی ما نه نوع واکسن و نه منع احتمالی واردات واکسن است بلکه بیشترین نگرانی کنونی از استقبال سرد شهروندان در تزریق دوز سوم است. آنها در سایه امنیت کاذبی قرار گرفته‌اند و در تزریق دوز سوم اهمال می‌کنند درحالی‌که این تعلل می‌تواند به قیمت افزایش موارد ابتلا و آغاز موج ششم کرونا در کشور تمام شود.» نشانه‌های این نگرانی را می‌شود در آمارهای اعلام‌شده توسط وزارت بهداشت و درمان هم دید. مقایسه روزانه آمارهای تزریق دوز سوم در هفته گذشته نشان می‌دهد به‌طور میانگین روزانه حدود ۳۰۰هزار دوز واکسن یادآوری تزریق می‌شود و این عدد در برابر سرعت ابتلاها بسیار کم است.

کجا بودیم؟ از «واکسن بخرید» تا «واکسن بزنید»

سه‌شنبه دوم شهریور ۱۴۰۰. آمارهای روزانه وزارت بهداشت‌ودرمان مثل همیشه حول‌وحوش ظهر اعلام می‌شود. آن‌روز سیاه‌ترین روز کرونایی کشور نام گرفته‌است. آمارهای رسمی ثبت‌شده می‌گویند در آن سه‌شنبه عزا ۷۰۹نفر از هموطنان جان عزیزشان را از دست داده‌اند.

پیوست این اخبار در شبکه‌های اجتماعی روایت‌های مختلفی از مرگ‌ومیرها در جریان است. تصاویر هولناکی از گورستان‌ها، ازدحام در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی و موج سوگی که همراه با شیب آمارهای قربانیان بالاتر رفته دست‌به‌دست می‌شود. تا آن روز تنها ۲۲میلیون واکسن تزریق شده‌بود که از میان‌شان تنها پنج میلیون و ۸۳۰هزار نفر موفق به دریافت دوز دوم شده‌بودند.همه این اتفاقات در حالی می‌افتاد که جو سنگینی از خشم و عصبانیت هم در شبکه‌های‌اجتماعی به‌راه افتاده‌بود.

در کنار این جو عاصی که بار تقصیرات را بر تعلل خرید و ورود واکسن می‌دانست عده‌ای از میان مسوولان آمارهای رسمی اعلام شده را نادرست ‌خوانده و معتقد بودند آمارهای واقعی چندبرابر آمارهای اعلام شده‌است. در همان هیاهو تصمیم‌گیرانی هم بودند که از بازار پرسود جایگزینی داروی رمدسیور به جای واکسن گفتند تا با وجود درد سوگ و فقدان، خشم را هم کنار حال شهروندان عزادار بنشانند.

این شمایلی کلی از وضعیت پنج‌ماه پیش است. روزی که قله موج‌پنجم کرونا نام گرفت. رصدی در رفتار کاربران فضای‌مجازی در آن روزها نشان می‌دهد موجی از هشتگ‌ها برای خرید واکسن در جریان است، سلبریتی‌های مجازی هم با تهیه ویدئوهایی درخواست خرید واکسن را فریاد می‌زدند‌ اما از آن روز سیاه تا امروزی که بعد از دوسال آمار قربانیان روزانه به زیر ۲۰‌نفر رسیده خبری از آنها نیست. این پنج‌ماه فارغ از آمار کم ابتلا و قربانی‌های روزانه دستاوردهای دیگری هم داشت.

وقتی پایگاه‌های واکسیناسیون گسترش یافت، وقتی ذخیره خرید واکسن به اندازه‌ای شد که دیگر محدودیت سنی از سامانه ثبت‌نام برداشته شد این‌بار کسی از گروه سلبریتی‌های همیشه در صحنه حاضر نشد که به جای درخواست «واکسن بخرید»، «واکسن بزنید» بگوید! خیلی از مراکز به شکل عجیبی خلوت بود، بسیاری از آنها که چند ماه پیش با نفرین از خرید واکسن می‌گفتند حالا نشسته‌بودند در انتظار واکسن فایزر!‌

خوشحال باشیم یا نگران؟

خروج از بحران ۷۰۰ قربانی روزانه، یک بخش ماجراست و ثبات و پایداری در شرایط موجود بخشی دیگر، بخشی که به باور کارشناسان این حوزه مدیریت آن دشوارتر از وضعیت بحرانی گذشته‌است.

نشانه‌های کنونی هم حکایت از این دارد که در همه زمینه‌هایی که به آن تفاخر می‌کنیم، کوتاهی‌هایی شکل گرفته‌است. مهم‌ترینش شاید مربوط به واکسیناسیون عمومی‌باشد، به این معنا که حالا به صورت میانگین روزانه فقط نزدیک به ۳۰۰هزار نفر به تزریق دوز سوم اقدام می‌کنند که تعداد بسیار کمی است، تا ۱۹ دیماه کمی‌بیش از ۹ میلیون نفر اقدام به تزریق دوز سوم کرده‌بودند و آن‌طور که دبیر کمیته علمی‌کشوری کرونا می‌گوید « نیاز است ۴۰ تا ۵۰میلیون نفر دیگر وارد تزریق دوز سوم شوند.»

تزریق دوز سوم از سوی شهروندان در حالی با بی‌توجهی روبه‌رو می‌شود که آژانس امنیت سلامت انگلستان اعلام کرده سه‌ماه پس از دریافت دوز سوم، میزان بستری در بیمارستان در افراد بیش از ۶۵سال، ۹۰درصد کاهش داشته‌است.  از سوی دیگر درصد رعایت پروتکل‌های بهداشتی هم روز به روز پایین‌تر می‌آید که این موضوع می‌تواند پیامدهای تلخ بسیاری به همراه داشته باشد. پیامدهایی که در ذهن نگران شهروندان در ۵ماهه گذشته ثابت مانده است.

هشتگ دست مریزاد

دو سال گذشته اندازه یک عمر طی شده‌است. اگر بخواهیم زندگی‌مان را در نمودارهای ابتلا و مرگ‌ومیرهای کرونایی جست‌وجو کنیم این گذر عمر دوساله بالا و پایین‌های بسیاری به خود دیده‌است. چه وقت‌هایی که شیب مرگ‌ها شتاب می‌گرفت و جامه سیاه به تن‌مان اندازه می‌کرد و چه زمان‌هایی که عزا آرام و قرار می‌گرفت و می‌توانستیم نفسی تازه کنیم. همه این روزها اما چشم‌مان به آمارها بود. مرگ در هیات اعداد هر روز اعلام می‌شد. گواه این آمار را می‌شد در جامعه کوچک پیرامون‌مان هم به چشم دید. تعداد ابتلا و مرگ‌ها که زیاد می‌شد روایت سیاه‌پوش شدن آشناها، دوستان و همسایه‌ها هم بیشتر در محاوره‌های خانوادگی و دوستانه شنیده می‌شد.

حالا اما بعد از دو سال عجیب تعداد مرگ‌های روزانه در هفته گذشته به زیر ۲۰ نفر رسیده؛ اتفاقی که به‌جز لحن خوشحال سخنگوی وزارت بهداشت اثری از آن را نمی‌شود در رسانه‌ها دید. البته که دیروز بهادری‌جهرمی، سخنگوی دولت مدیریت بحران کرونا را «وضعیت قابل‌قبولی» خواند که با «حمایت مردم و تلاش شبانه‌روزی همکاران وزارت بهداشت و همیاری دستگاه‌ دیپلماسی در تأمین واکسن» به دست آمده‌است.

در فاصله تنها پنج ماه از رکوردشکنی مرگ‌های روزانه رسیدیم به کمترین میزان قربانیان از اسفند ۹۸ تا امروز. این روند اتفاقی نبود اما کسی ندید. ۷۰۰ کشته شهریورماه کجا و ۱۹ قربانی دی‌ماه کجا؟ البته که اخبار بد همیشه مخاطبان بیشتر و پیگیرتری دارد اما حجم عجیب هشتگ‌های «s.o.s iran» کجا و سکوت محض این روزها کجا؟ همه هم آگاهیم به این موضوع که سیاست، چنبره زده بر زندگی روزمره‌مان.

به این معنا که نمی‌توانیم هیچ اتفاقی را بدون دخالت سیاست در آن ببینیم اما بدون لحاظ سیاست هم این روند پنج‌ماهه ارزش یادآوری داشت. تعلل احتمالی در خرید واکسن، نارسایی‌هایی در تولید آن، سوءمدیریت‌هایی در راه مقابله با کرونا و موانع تحریم و سدهای بین‌المللی پیش‌رویمان را هم که بگذاریم کنار باید به این فکر کنیم که هرچه بود و هرکسی که کرد ما از فاصله ۷۰۰ قربانی روزانه رسیدیم به ۱۹ قربانی. این را اگر «موفقیت» بخوانیم که منصفانه‌اش همین عنوان است پیشران و پیشقراول این موفقیت همان مردمی هستند که از ابتدا اصرار داشتند به این نقطه برسند. حالا رسیده‌اند و یک دست‌مریزاد خشک و خالی حداقل استحقاق آنهاست.

کجا هستیم؟ وقتی نگهداری وضعیت‌مان سخت‌تر است

منسوب‌کردن شرایط کنونی به دوره مدیریتی خاصی، تنزل‌دادن خدمات صورت‌گرفته در کل دو سال فراگیری است. بدون خودتحقیری اگر عینک واقعیت به چشم بزنیم متوجه می‌شویم شرایط کنونی ما در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر‌(آن‌هم بدون لحاظ‌کردن همه مشکلاتی که ایران با آن رو‌به‌رو بود) شرایط مطلوبی است.

با سنجه آماری هم که بخواهیم به این موقعیت نگاه کنیم متوجه می‌شویم که وضعیت پیش‌رو چه به لحاظ میزان ابتلاهای روزانه‌، چه قربانیان و چه میزان واکسیناسیون عمومی وضعیت قابل قبولی است.

آمارهای ثبت‌شده در وب‌سایت ورلدمترز نشان می‌دهد تا ۱۸‌دی، کشور آمریکا موفق‌شده  62.4 درصد از مردم خود را واکسینه کند و در ایران 62.3 درصد تحت‌پوشش واکسیناسیون کامل‌(تزریق دو دوز واکسن) قرار گرفته‌اند و کشور روسیه تا امروز تنها 45.8 ‌درصد جمعیت خود را واکسینه کرده‌است؛ البته که مقایسه صرف میزان درصد واکسیناسیون موید موفقیت یا نبودموفقیت آن نیست و مولفه‌های دیگری هم علاوه‌بر تعداد جمعیت در این حوزه دخیل است اما باید بدانیم در حالی درصد واکسیناسیون ایران و آمریکا یکی است که ایران ۹‌ماه پس از آغاز واکسیناسیون سراسری در آمریکا آغاز به این کار کرده‌است.

میزان مبتلایان و مرگ‌و‌میرها هم تفاوت‌های شگفتی دارد. ابتلای یک روز آمریکا یعنی در ۱۷‌دی، ۸۷۰‌هزار و ۷۰۲‌نفر و میزان قربانیان روزانه این کشور در همان روز ۲۴۵۷‌نفر بوده‌است. ۱۴۶‌هزار و ۳۹۰‌مبتلای تازه همراه با مرگ ۳۱۳‌نفر هم آمار ۱۸‌دی‌ انگلیس است. این در حالی است که مبتلایان تازه کرونا در ایران مربوط به ۱۹‌دی‌‌، ۱۴۸۰ نفر بوده و طی آن روز ۳۱نفر جانشان را از دست دادند. این وضعیت اما ظاهر مطلوبی دارد و همان‌طور که گفته شد مانایی‌اش منوط به رفتار شهروندان است.

آرامشی که معمولی نیست

برای مایی که دو سال گذشته را در میانه بحران قرار داشتیم، مایی که با محدودیت‌های عجیبی همچون منع تردد شبانه روبه‌رو بودیم، مایی که همواره در تیررس اخبار اندوه‌زده بودیم، این شرایط غیرمعمولی است. این‌که اروپا در واهمه غلبه سویه امیکرون است، این‌که شیب ابتلا در بسیاری از کشورها روندی افزایشی دارد و ما از روند کند افزایش ابتلاها می‌گوییم و از تداوم کاهش قربانی‌ها خشنودیم، شرایط غیرمعمولی است.

 وضعیت کنونی شبیه آرامش پیش از توفان است، حداقل ذهن ما طی این دو سال چنین گواهی می‌دهد که یک جای کار اشکال دارد. آمارها هم به این اضطراب عجیب دامن می‌زند، داده‌ها گواه بر این هستند در دنیا میانگین ابتلا، ۶۵درصد افزایش پیدا کرده و در ایران ۲۶درصد کاهش داشته‌است.

تقریبا در همه کشورهای همسایه ایران هم موارد ابتلا به امیکرون افزایش داشته‌است. این اتفاقات پاسخ‌هایی هم دارد، تا یکشنبه ۲۰ دی‌ماه نزدیک به ۵۰۰ مبتلای قطعی به امیکرون در ۲۲ استان کشور شناسایی شده‌اند و این تعداد با توجه به هفته پیش که ۱۹۴ نفر بود افزایش معناداری دارد. در کنار این موضوع باید بدانیم هنوز ایران در موارد شدید ابتلا در رتبه نهم قرار دارد اما در گرفتن تست ابتلا در رتبه ۱۱۶ جهان.

 این‌که بیش از ۶۰ درصد مردم ایران موفق به دریافت دو دوز واکسن شده‌اند اما هنوز در فهرست درصد واکسیناسیون هم در رتبه ۸۴ جهان قرار داریم. بدتر از همه شکل‌گرفتن امنیت کاذبی است که در میان شهروندان رایج شده‌است. این ساده‌انگاری‌ها که نشانه‌هایش آشکارتر از همیشه است (نیمی از مردم در محیط‌های عمومی ماسک نمی‌زنند) می‌تواند حلاوت کاهش چشمگیر قربانیان روزانه را تلخ کند.

میثم اسماعیلی - جامعه روزنامه جام جم

ارسال نظرات