وظایف حوزههای علمیه در حیطه هوش مصنوعی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجتالاسلام محمدجواد مهری عضو كميته و كارگروه فقه و حقوق (ستاد راهبری فناوری هوشمند حوزه های علميه) درباره وظایفی که متوجه حوزه های علمیه در حوزه کلان هوش مصنوعی کشور می شود ساحت هایی را بیان کرد که در ذیل می خوانیم:
عضو كميته فقه و حقوق ستاد هوش مصنوعی حوزه گفت: دو وظيفه متوجه ستاد هوش مصنوعی در حوزه علميه میشود كه بايد بحث را در دو ساحت دنبال كند؛ اول ساحت شناختی و دوم ساحت قضاوتی – پاسخگويی است.
در ساحت شناختی چهار مبحث بايد تبيين شود:
ساحت اول
مبحث اول: این است که باید اين مسأله را بشناسيم؛ يعني چيستی اين فناوری و ابزار را فهم كنيم.
هوش مصنوعی سامانهای است که میتواند محیط اطراف خود را درک کند و سپس یک تصمیم هوشمندانه مبتنی بر آن درک پیشین را اتخاذ کند.
به تعبير ديگر هوش مصنوعی قرار است توانمندیهای شناختی انسان را تقلید کرده و در مرحله بعد در اجرای این توانمندیها از انسان سبقت بگیرد؛ البته هوش مصنوعی برای این که عملگرد خوبی داشته باشد، بستگی به داده ها و اطلاعاتی دارد كه به او مي دهيم؛ لذا نیاز به حجم عظیمی از اطلاعات و دادهها دارد که ایجاب میکند؛ و خلاصه اينكه هوش مصنوعی شاخهای از علوم کامپیوتری است که به دلیل مجهز بودن به محاسبات هوشمند و نظاممند، در انجام کارهایی که نیاز به هوش انسانی دارد، تفکر بشری را شبیهسازی میکند.
این مسأله را میتوان با ذکر یک مثال که مرتبط با فعالیت روزمره حوزه و ما روحانيون میباشد توضیح داد؛ و آن اینکه شما میدانید که در حال حاضر نرم افزارهای نور که مورد استفاده عموم طلاب میباشند، فاقد فناوری هوش مصنوعی بوده و به همین خاطر انجام جستجو با این نرم افزارها مشکلات خاص خود را دارد. به عنوان مثال شما عبارت «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه» را جستجو میکنید، اما نتیجهای برای این جستجو مشاهده نخواهد شد.
حتی جستجوی عبارت «مصباح الهدی» و یا عبارت «سفینه النجاه» نیز نمیتواند شما را به روایت مطلوبتان برساند، چرا که متن روایت چنین است: «إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ فِی السَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَنْ یَمِینِ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِینَهُ نَجَاه»؛ اما اگر همین جستجو با موتور جستجوگری که مجهز به هوش مصنوعی میباشد، انجام شود؛ هوش مصنوعی به دنبال عبارات مشابه بوده و حتی اگر در روایتی «سراج الهدی» و یا «مصابیح الهدایه» هم ذکر شده باشد، در زمره نتایج پیشنهادشده خواهد بود؛ چنانچه عموم ما این تجربه را با جستجوهایی که موتور جستجوگر گوگل انجام میدهیم، مشاهده کرده ایم.
مثال ديگر اینکه امروز صنعت تبلیغات كشور ما صرفاً یک بنر، بیلبورد است که محصولی را تبلیغ میکند و اگر هوش مصنوعی در این مسئله تجاری ورود کند تا وارد فروشگاه شدید كه چيزي را بخريد، چهره شما را شناسایی کرده و با وصل شدن به کلان دادهای که از شما در فضای مجازی و حقیقی جمع کرده است، محصولی متناسب با سطح درآمد، نیازها و سلیقه شخصی شما را برای شما نمایش خواهد داد تا سطح موفقیت خود در فريب و اغوای شما به سمت خرید را افزایش دهد.
اگر برای تبلیغات تجاری چنین آیندهای را در پیش رو داریم، از همین زمان باید فکری به حال تبلیغات دینی، فرهنگی و سیاسی در آینده نه چندان دور داشته باشیم که نوجوانان و جوانان ما در معرض تبلیغات سوئی قرار خواهند گرفت که متناسب با شخصیت اختصاصی هر نفر تنظیم شده است.
بنابراين در قدم اول بایستی به دنبال آن باشیم که شناخت خودمان را نسبت به هوش مصنوعی تکمیل کنیم؛ چرا که اگر به درک صحیحی از موضوع دست نیافتیم، نمیتوانیم حکم فقهی، حقوقي و اخلاقی استفاده از آن را مشخص کنیم و وقتی ما موضوعات نوظهور را از نظر فقهی بررسی کنیم، دغدغه اصلی موضوع شناسی است که اگر به صورت صحیح موضوع مشخص شود، صدور حکم چندان سخت نخواهد بود.
اينها بايد حل شود ما چه بخواهيم و چه نخواهيم، اين فناوری جدید و نوظهور(هوش مصنوعی) روز به روز در حال گسترش است و پیشبینی میشود در آینده نه چندان دور همه ابعاد زندگی بشر را به طور کلی متحول کند و این فناوری در عین پیشرو بودن و خدماتی که بنا است ارائه کند، عوارضی هم خواهد داشت و چالشهایی به وجود میآورد که حوزه علمیه قم بايد این پدیده جدید را مورد بررسی قرار دهد تا هم شناخت کافی نسبت به آن پیدا کند و هم از فواید آن در مقدمات اجتهاد و مباحث پژوهشی استفاده کند.
مبحث دوم: این است که باید فناوري هوش مصنوعي را بشناسانيم و محل نزاع در حوزه براي بزرگان و روحانيت تحرير شود و ماهيت اين مقوله بيشتر توضيح داده شود كه كاركرد هوش مصنوعی چيست؟ و در کدام نظام ارزشی و مفهومی شکل گرفته است.
آینده هوش مصنوعی به کدام سمت و سو خواهد رفت و بگوييم فناوري هوش مصنوعی میتواند در مقدمات حل مسأله کمک فراوانی به فقیه كند؛ به عنوان مثال همين دیجیتالی شدن کتابهای حوزوی، امروزه چقدر انجام پروژههای تحقیقاتی را تسهیل کرده است؟ باید تصویری روشن از آینده هوش مصنوعی به دست فقیه متخصص داد تا بتواند در باب حکم فقهی آن اظهار نظر کند و چرايي اهميت موضوع، مخصوصاً در حوزه حكمراني اسلامي را بداند.
امروز بسیاری از اندیشمندان جهان نسبت به آینده این فناوری اعلام خطر کرده اند و بعضي ها مي گويند کشورهای فاقد هوش مصنوعی، توسط کشورهای مجهز به هوش مصنوعی ممکن است از بین بروند، همانگونه كه کشورهای فاقد قدرت دفاعی و تسلیحات موشکی در جنگ قدرتها، ذوب خواهند شد.
مبحث سوم: این است که كاركرد اين رسانه جديد در حوزه علوم انساني چيست؟ و باید به طور خاص، چگونگي بهرهمندي و بهرهوري حوزه علميه از اين فناوري مشخص و معلوم گردد و باید توجه داشت که استفاده از این فناوری همانگونه که در حوزههایی همچون پزشکی، اقتصاد، بازار، علوم تجربی و دیگر دانشها در حال گسترش است، در حوزه علوم انسانی هم همینطور است و ما بايد کشف کنيم که استفاده از هوش مصنوعی چه منافع و چه مضراتی برای زندگی انسانی و دینی ما دارد.
شناخت دقیق این امر باعث میشود که نگاه حوزه نسبت به هوش مصنوعی انفعالی نبوده و باید بدانیم که از آن در چه حوزههایی و در چه سطحی استفاده کنیم؛ و حوزه و بزرگان دین ما باید در استفاده از این فناوری در عرصه های مختلف، دیدگاه اسلام و شریعت را اجتهاد و ارائه دهند.
مبحث چهارم: این است که اگر بر فرض مجهز شديم به اين فناوري جديد، دستاوردش براي حوزه و نهايتاً نظام اسلامی در حوزه تمدنسازي چه خواهد بود؟ آیا میتوان از هوش مصنوعی که امروزه استفاده از آن در علوم مختلف رو به افزایش است، در اجتهاد نیز مورد استفاده قرار گیرد؟ و فرآیند رسیدن به حکم از طریق هوش مصنوعی را تسهیل نمود؟ در جواب این مبحث می گوییم از آنجا که اجتهاد نیاز به حجم عظیمی از اطلاعات دارد، هوش مصنوعی کارکردش تجمیع و پیدا کردن اطلاعات است.
اگر هوش مصنوعی همین یک فایده را داشته باشد کفایت میکند؛ و حال آن که هوش مصنوعی هم میتواند اطلاعات خام را مهیا و تنظیم کند و هم میتواند اطلاعات ترکیب شده را بر اساس موضوعات مختلف به فقیه ارائه دهد.
هوش مصنوعی توانایی بسیار بالایی دارد و قطعاً استفاده از هوش مصنوعی میتواند زوایای بسیار مهمی از اجتهاد را باز کند و از آنجا كه موضوعشناسی فقهی، یکی از احتیاجات مبرم فقیه هست، و فقیه نیاز به معنای صحیح و کامل به موضوعشناسی دارد، هوش مصنوعی میتواند بخشی از اطلاعاتی که باعث روشن شدن موضوع -بهخصوص در موضوعات اجتماعی- برای فقیه میشود را برای او روشن کند.
مسائل اجتماعی بهگونهای است که اگر مجتهد به طور دقیق موضوع را نداند و موضوع را ناقص ببیند، حکمی که میدهد مربوط به موضوع ذهنی او است، نه موضوع بیرونی و واقعی اجتماع؛ به همین جهت وقتی که حکم بر اجتماع عرضه میشود؛ ممکن است اثر عکس را به دنبال داشته باشد؛ پس فقیه به کمک هوش مصنوعی مي تواند فرآیند اجتهاد را تسریع بخشد و در مسیر رسیدن به حکم، مسیر را گم نکند.
ساحت دوم
حجتالاسلام مهري در توضیح ساحت دوم که ساحت قضاوتي است اظهار داشت: ساحت قضاوتي به اين معنا است كه پس از شناخت از ماهيت موضوع و چيستي و چرايي آن، بايد اين مساله با شريعت و مباني ديني تطبيق داده شود و موضوعات مطرح آن را با پاسخ فقهي و یک قضاوت و تصمیم گیری عاقلانه انجام داد.
بررسی فقهی نفس تولید و گسترش فناوری های مربوط به انواع مختلف تکنولوژی هوش مصنوعی)خود آ گاه و واکنش گر(در جامعه اسلامی با توجه به مفاسد آن )نظیر جابه جایی نقش های اجتماعی، بیکاری، امحاء خرده فرهنگ ها، تأثیرات مخرب زیست محیطی و... (و مزایای آن نظیر: قدرت و سرعت فوق العاده در پردازش اطلاعات، تولید ثروت، رفع وابستگی ها به خارج در آینده در حوزه ی این فناوری ها و ...) که همگی، ارزش این تکنولوژی را - در اذهان بسیاری از دانشمندان و آینده پژوهان- همسان با ارزش تکنولوژی غنی سازی هسته ای جلوه داده است.
وی در ادامه درباره بررسی سند هوش مصنوعی ابراز داشت: آنچه مربوط به كميته و كارگروه فقه و حقوق است و ما بررسي كرديم این است که به نظر مي رسد اين سند از جهت شكلي و محتوايي داراي اشكالات متعدد و مبنايي است؛ و آن اینکه اولاً؛ از جهت شكلي از واژگان و گزارههايي استفاده شده كه غالباً منبعث از ادبيات غربي است ما بايد ببينيم اين واژه گان آيا معادل سازي شده يا نه؟ اگر معادل سازي شده جايگزين كنيم و اگر معادل ندارد آيا ميشود واژهاي ديگر يا مثلاً پسوند و پيشوندي برايش بكار ببريم؟
مثلاً دموكراسي شد مردم سالاري ديني يا جامعه مدني شد مدينهالنبي؛ مثلاً همين عنوان (هوش مصنوعي) كه در مقابل هوش طبيعي است به نحوي در بحث جامعه شناختي انساني كه خليفه الله است كنار زده ميشود و ماشين جايگزين آن ميگردد.
آيا مي شود واژهاي ديگر جايگزين كرد كه با فرهنگ ايراني و اسلامي ما همخواني داشته باشد يانه؟ ثانياً تبصرهها و بندهاي ديگر بايد به اين سند اضافه يا كم شود.
ثالثاً؛ از جهت محتوايي هم بايد بومي سازي شود كه هم با فرهنگ ايراني و هم با اسلاميت ما هيچگونه تضادي و تزاحمي نداشته باشد، اين سند بايد مباني اخلاقي فلسفي، حقوقي و فقهي آن پيادهسازي شود، هوش مصنوعی ابزاری محسوب می شود که دارای پیامدهای مثبت و منفی است و نوع استفاده از آن مهم است.