مقاومت جنوب لبنان، امتداد نهضت حسینی

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، زمانی که اسرائیل با توان قوای خود به جنوب  لبنان یورش برد، کشورهای عربی تنها نظاره گر صحنه بودند که چگونه اسرائیل در حال اشغال کشوری جدید است.

اسرائیل به سرعت در سال 1982 به سمت بیروت پیش می رفت و مقاومت های نامنظم مردمی شکسته می شد؛ اسرائیل کم کم به بیروت نزدیک می شد که اگر این اشغال صورت می گرفت عملا لبنان سقوط می کرد و در گرداب رژیم صهیونیستی می رفت.

در هر صورت فشارهای مردمی منتهی به ایجاد حلقه مقاومت مردمی شد؛ حلقه ای که با تمام توان خود تلاش داشت بیروت را حفظ کند؛ در این زمان روحانیون شیعی با الگو گیری از نهضت امام حسین(ع) اقدام به تشکیل هسته مقاومت حزب الله لبنان کردند.

تا پیش از این گروه هایی ادعای مقاومت از لبنان و فلسطین را بر سر زبان داشتند اما در بحبوحه جنگ نشان دادند که چندان توان مقاومت ندارند و از حمایت مردمی نیز برخوردار نیستند؛ به سرعت گروه مقاومت حزب الله لبنان عملیاتی شد و مبارزه در راه مقامت را آغاز کرد.

سیدعباس موسوی از علمای لبنان از جمله روحانیونی بود که در هسته شکل گیری مقاومت شرکت کرد و از موسسین این گروه بود؛ همچنین وی دومین دبیرکل حزب الله لبنان انتخاب شد.

با تلاش های حزب الله و گروه های مقاومت مردمی، اسرائیل نتوانست لبنان را به طور کامل اشغال کند اما به مدت 3 سال مناطق تصرف کرده یعنی جنوب لبنان را در اشغال خود داشت؛ بعد از 3 سال نیز به همت حزب الله لبنان، اسرائیل از جنوب لبنان اخراج شد و مناطق آزاد شده به مردم لبنان بازگشت.

جنگ رژیم صهیونیستی آزمونی برای گروه های مدعی حمایت از لبنان بود؛ این جنگ نشان داد تنها اهداف ملی و میهنی در برابر اسرائیل توان مقاومت ندارد و برای دشمن مسلح به جدید ترین تجهیزات روز دنیا نیاز به اراده الهی و امداد الهی است؛ زیرا بر اساس محاسبات مادی قطعا رژیمی که دارای تجهیزات پیشرفته و نیروهای آموزش دیده باشد می تواند بر طرف مقابل فائق آید، هرچند گروه مقابل دارای عرق ملی باشد اما نمی تواند دوام بیاورد و نمونه های تاریخی آن تنها جنگ اسرائیل علیه لبنان نیست؛ بلکه کشورهای زیادی در طول تاریخ بوده اند که با جنگ کشوری دیگر را به تصرف خود در آورده اند.

بنابراین تنها راه مقاومت نه محاسبات مادی است و نه تجهیزات مادی بلکه در اینگونه جنگ ها که گروهی در موقعیت ضعیف است تنها با اراده الهی و امداد الهی می تواند بر سلاح مادی پیروز شود؛ نمونه این پیروزی ها نیز در صدر اسلام است که یاران پیامبر و مسلمانان با تجیهزات اندک خود توانستند در جنگ بدر و خندق پیروز شوند.

بنابراین روحانیون شیعی لبنان نیز به تبعیت از مسلمانان صدر اسلام و در عمل به دستورات دینی گروه مقاومت حزب الله لبنان را تشکیل دادند و توانستند از پیشروی بیشتر رژیم اشغالگر صهیونیستی جلوگیری کنند؛ همچنین این گروه توانست بعد از 3 سال باز با اتکا بر قدرت الهی بر دشمن دین و انسانیت پیروز شود.

پیام دیگری که از مقاومت لبنان برداشت می شود نحوه رهبری مردم ذیل عالمی دینی است؛ در لبنان گروه های سیاسی بسیاری وجود داشتند اما هر بار در بزنگاه ها نشان دادند که تنها اهداف سیاسی دارند و حتی حاضر اند منافع ملی خود را فدای آمال و آرزوهای سیاسی خود کنند؛ از این رو گروهی که در زمان جنگ جنوب لبنان تا آخرین نفس جنگید و موفق شد گروه حزب الله لبنان بود.

همچنین بعد از جنگ جنوب لبنان نیز گروه های بسیاری به تاسی از حزب الله لبنان شکل گرفت اما چون دارای رهبری عالم نبود به انحراف کشیده شد و بازی های سیاسی و جناحی آنان را از صحنه حذف کرد و جایگاه خود را در میان مردم از دست داد.

بنابراین گروهی می تواند در مسیر عدالت و خدمت قدم بردارد که در خط دین باشد، زیرا دین است که مسیر صحیح را نشان می دهد همچنین تنها گروهی می تواند در مسیر دین باشد که رهبر آن فردی دینی باشد در غیر این صورت رهبران سیاسی غیر دینی دچار انحرافات دنیوی خواهند شد و در ورطه دنیا طلبی سقوط خواهند کرد.

به طور کلی کشور لبنان به جهت دارا بودن نگرش های مختلف و گاه متناقض احزاب سیاسی دائم در حال تغییر بوده است؛ جناح ها هیچگاه نتوانستند آنچنان که شایسته یک کشور است بر امور مسلط شوند و دائم اختلافات سیاسی داخلی در صدر نخست اخبار کشور های منطقه بوده است؛ دشمنان لبنان نیز با دیدن این آب گل آلود فرصت را غنیمت شمرده و دائم تلاش می کنند تا در امور داخلی لبنان دخالت کنند، برای نمونه ریزی در انتخابات دخالت می کنند و حتی روزی رئیس جمهور کشور لبنان را عملا در کشور خود محصور می کنند و به او را مجبور به استعفا می کنند.

اما گروه حزب الله لبنان به دلیل وجود رحانیون دین شناس در راس خود همواره از این دست مسائل راحت بوده است و هرگز کشوری نتوانسته حتی در کوچک ترین مسائل داخلی این گروه دخالت کند؛ از این رو با توجه به منطقه نفوذ حزب الله لبنان که جنوب این کشور است عملا حزب الله لبنان به راحتی در این مناطق محکم ایستاده است و همچون دژی در برابر تجاوز اسرائیل به لبنان شده است.

اگر نبود حزب الله لبنان، اسرائیل علاوه بر آن 3 سال اشغال تاکنون بر جنوب لبنان مسلط بود و حتی به فکر شهرک سازی در سایر مناطق لبنان نیز می افتاد؛ اما به برکت وجود حزب الله لبنان، خاک لبنان از دست رژیم کودک کش و اشغالگر صهیونیستی در امان است.

در آخر نیز گروه حزب الله لبنان نشان داد که تنها مبارزان واقعی در برابر رژیم اشغالگر قدس حزب الله لبنان است و بقیه سران عربی نه تنها به فکر عرق ملی عربی خود نیستند که هرگز به فکر پیکر و خاک اسلام نیز نیستند؛ بنابراین هر گاه رژیم اشغالگر قدس به خاکی و کشوری از کشورهای اسلامی تجاوز کند همچون موجوداتی بی خاصیت تنها نظاره گر دریده شدن هم کیشان و هم نژادهای خود خواهند بود و مبارزه با اسرائیل تنها رودربایستی است که آن هم بزودی از میان خواهد رفت همان طور که در این اواخر برخی نقاب را از چهره خود کنار کشیدند و نشان دادند که در برابر اسرائیل تسلیم و بزدلی بیش نیستند.