۰۳ فروردين ۱۴۰۱ - ۲۳:۳۶
کد خبر: ۷۰۵۳۵۷

جلوی بی‌اشتهایی تحصیلی را بگیرید!

جلوی بی‌اشتهایی تحصیلی را بگیرید!
مدیران اول در مقام انکار بر آمدند که پوشش تحصیلی‌ آموزش عمومی ۹۸درصدی است و همه کودکان و نوجوانان سر کلاس درس حاضرند، اما بعد که آمار آسیب‌های اجتماعی بالا رفت، با اکراه اعلام کردند که بخشی از بچه‌ها بیرون مدرسه مانده‌اند.

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل دانشجو، امیر ارسلان قراگزلو؛ کلاس‌های درس هر روز آب می‌روند و صندلی های بیشتری از حضورشان خالی می‌شود. اول از روستاها شروع شد، وقتی که نه دبیرستانی برای ادامه تحصیل بود و نه پولی که بروند شهر درس بخوانند یا اینکه دختر بودند و امکان ادامه تحصیل نداشتند. بعد نوبت حاشیه شهرها شد، دانش‌آموزان دیروز شدند کارگر و دستفروش امروز و رفتند پی کاری برای لقمه نانی یا زود ازدواج ‌کردند که یک نان‌خور کمتر شود. این ویروس کم کم به دانش‌آموزان مناطق محروم شهری هم سرایت کرد و دامن آنها را هم گرفت.

 

 

متاسفانه معلمان چندین بار در جلسات عمومی با مدیران و بعد هم در رسانه‌های رسمی هشدار دادند که دانش‌آموزان‌شان دیگر به کلاس درس نمی‌آیند یا اگر بیایند نصفه و نیمه و با کمترین راندمان است. مدیران اول در مقام انکار بر آمدند که پوشش تحصیلی‌ آموزش عمومی ۹۸درصدی است و همه کودکان و نوجوانان سر کلاس درس حاضرند، اما بعد که آمار آسیب‌های اجتماعی بالا رفت و مسئولان نیروی انتظامی و بهزیستی هشدار دادند که سن بزهکاری کاهش یافته، با اکراه اعلام کردند که بخشی از بچه‌ها بیرون مدرسه مانده‌اند اما همچنان آمار ندادند که دقیقا چه تعداد و در کدام شهرها و مناطق؟

 


آنقدر در این خصوص از زبان تك تك مسئولین حرف شنیدم كه دیگر خسته و نا امید شدیم. پسران و دخترانی كه با هزاران امید در پشت آزمون كنكور منتظر مشاهده نتایج درخشان خود شدند به این امید كه در آینده نه چندان دور به موفقیتی دست پیدا كنند ولی این چنین نشد. آنها با ورود به حوزه دانشگاهی و رویارویی با مشكلات فكر فرار از دانشگاه به ذهنشان خطور كرد و در نهایت زندگیشان به تباهی كشید. حالا یکی از استادان نامی دانشگاه تهران و رئیس سابق نظام روانشناسی و مشاوره، نامه‌ای به رئیس‌جمهور نوشته که: « هم‌اکنون حدود ۳۰ درصد از جمعیت کودکان و نوجوانان سنین مدرسه قبل از ۱۸ سالگی به دلایل مختلف، عمدتاً به‌دلیل « بی‌اشتهایی تحصیلی» مدرسه را زودهنگام ترک می‌کنند و چون عنوان این گروه از واماندگان تحصیلی دیگر «دانش‌آموز» نیست تحت پوشش، نظارت و هدایت وزارت آموزش‌وپرورش نیستند و البته این گروه یعنی خارج‌شوندگان از چرخه کامل ۱۲ ساله نظام تعلیم و تربیت کشور به‌طور فراوانی بیش از همسالان شاغل خود در مدارس در معرض آسیب‌های روانی و اجتماعی قرار می‌گیرند.»

 


از رواج معضل « دیپلم ردی» به‌خصوص در میان پسران هم سخن گفته و هشدار داده است.«هم‌اکنون ده‌ها هزار نفر از جوانان قبل از پایان تحصیلات دبیرستانی عمدتاً به‌خاطر بی‌اشتهایی روانی و تحصیلی مدرسه را زودهنگام با عنوان نسبتاً جدید امّا معروف یعنی «مدرک دیپلم ردی» ترک کرده و ترک می‌کنند. بسیاری از دیپلم ردی‌ها، به‌خصوص آن‌هایی که از نظر خدمت نظام‌وظیفه بلاتکلیف باقی می‌مانند، اشتغال چندان مفیدی ندارند. از آنجایی‌که اغلب احساساتی از ابهام و نگرانی و بلاتکلیفی بر شخصیت ایشان حاکم است از احساس خود ارزشمندی و مطلوب‌اندیشی اندکی برخوردار بوده و متأسفانه درصد قابل‌توجهی از این گروه، یعنی دیپلم ردی‌های بلاتکلیف دچار ناامنی‌های روانی و بعضاً آسیب‌های اجتماعی می‌شوند بدون تردید این گروه نیازمند خدمات ویژه مشاوره‌ای، هدایتی و حمایتی هستند.

 


اما دولت به‌عنوان یک کل و آموزش و پرورش و وزارت علوم به‌عنوان یک جزء باید چه برنامه‌های کوتاه یا بلندمدتی را دنبال کنند تا از پدیده ترک‌تحصیلی دانش‌آموزان و دانشجویان جلوگیری شود و دانش‌آموزان رفته از مدرسه به آن برگردند؟ آیا اصلا آموزش و پرورش به‌عنوان نهاد متولی آموزش برنامه‌ای برای این معضل دارد یا می‌خواهد از کنار آن عبور کند؟ امروز ما بعنوان یك عضو از خانواده دانشگاه مراغه و همچنین نماینده فعال دانشجویی از كلیه دستگاه ها و ارگان های مربوطه درخواست می كنیم كه این مسئله را مورد بررسی قرار دهند و از خطرات ناشی از این پدیده جلوگیری كنند. آموزش و پرورش و نهادهای حمایتی آن در دولت و اجتماع باید به خانواده توضیح دهند که مدرسه فقط سکوی پرتاب به دانشگاه و پیدا کردن شغل نیست، بلکه نهادی است که کودکان و نوجوانان در آن مهارت‌های مختلف رفتاری، عاطفی و اجتماعی را فرا می‌گیرند که لازمه ورود آنها به دانشگاه است و جایگزین دیگری ندارد.

 

 

آنها ضمن قرار گرفتن در کنار دوستان و همسالان بخشی از فرایند رشد را طی می‌کنند که در خانه یا محیط‌های دیگر نمی‌توانند به آن دست یابند. در بودجه پیشنهادی سال ۱۴۰۱ آموزش و پرورش، سرانه آموزشی هر دانش‌آموز براساس دلار ۳۰ هزار تومانی فقط ۵۰ دلار است، یعنی یک و نیم میلیون تومان. این سرانه شامل پرداخت حقوق معلمان، ساخت و تخریب و بهسازی مدارس، نهادهای جانبی مانند کانون پرورشی و... می‌شود. خوب دقیقا این بودجه پایین نشان می‌دهد که کیفیت چقدر در مدارس دولتی کم است و دانش‌آموزان با چه وضعیتی در مدرسه حاضر می‌شوند.

 

 

این مسئله را اگر بخواهیم بسط دهیم و در حوزه دانشگاهی مورد بررسی قرار دهیم، میتوان زوایای بزرگتری از این پدیده نامناسب را مورد بررسی قرار داد و همچنین میتوان تحلیل ها و نتایج خوبی كسب كرد و درصدد اصلاح امور قدم مثبت برداشت. من معتقدم که باید در دو برنامه کوتاه و بلندمدت نیروهای اجتماعی همچون خانواده و نهادهای مردمی بسیج شده و با پدیده فرار از مدرسه مقابله کنند. چرا که این معضل خانمانسوز است و اگر ادامه پیدا کند، مفاسد اجتماعی همچون سیل جامعه را با خود خواهد برد و هیبت و شان دانش آموز و دانشجو در كشور لگدمان خواهد شد.

 

 

امیر ارسلان قراگزلو - دبیر سیاسی جامعه اسلامی دانشگاه مراغه

ارسال نظرات