۲۸ تير ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۹
کد خبر: ۷۱۴۸۴۰
گزارش تحلیلی رسا از علل گرایش طلاب به شرکت های مضاربه‌ای؛

پولی که بر باد رفت و سودی که نیامد!

پولی که بر باد رفت و سودی که نیامد!
همزمان با بالا گرفتن شکایات و حواشی شرکت های مضاربه ای، خبرگزاری رسا در یک گزارش به عوامل مختلف این امر پرداخته و با منابع آگاه قضایی گفت‌وگو داشته است.

در حجاز پیش از اسلام عده‌ای به تجارت می‌پرداختند و از ممالک دیگر مانند شام و روم و ایران کالا را به شبه جزیره و یمن می‌رساندند و عده‌ای نیز برای کم کردن رنج سفر تجاری و به دست آوردن مال، اموال خود را در اختیار تجار و مدیران کاروان‌های تجاری قرار می‌دادند تا با این مال و پول تجارت کرده و پس از بازگشت کاروان تجاری و پس از چانه زنی بر سر سود، آن را تقسیم می‌کردند؛ حضرت محمد پیش از بعثت نیز با سرمایه حضرت خدیجه به تجارت پرداخت و با امانتداری کامل سود آن را به صاحب آن تقسیم کرد.

عقد مضاربه از پیش از اسلام با همین اسم تا کنون مانده و این نام به گوش اکثر مردم رسیده است؛ در عرف عامیانه مضاربه «پول از من کار از تو سود نصف نصف» خلاصه می‌شود، اما شرایط پیچیده تری دارد.

این گزارش برای بررسی شرایط فقهی و یا ارائه تاریخچه‌ای از یک حکم فقهی نیست بلکه به مناسبت بالا گرفتن حواشی ناتمام شرکت‌های مضاربه‌ای نگاهی همه جانبه به این امر خواهیم داشت؛ گزارش پیش رو به دنبال یافتن پاسخ برای سؤالاتی است که جواب آن‌ها می‌تواند برای گشودن گره‌های مشابه امیدی را ایجاد کند.

سؤال اول: چرا طلاب سراغ شرکت‌های مضاربه‌ای و قرارداد مضاربه می‌روند؟

غصه های قصه مضاربه و علل گرایش طلاب به آن

اگر سؤال شود که چرا زید آب خورد در پاسخ گفته می‌شود حتما تشنه اش بود و در ادامه اگر معلوم شود زید قبل از آب خوردن عصبانی بوده احتمال عوض می‌شود؛ اگر معلوم شود عصبانی نبوده و تشنه اش هم نبوده و فقط برای اسراف نشدن یک لیوان آب را سر کشیده همه احتمالات رنگ می‌بازد و...؛ آب خوردن نیاز آدمی است و هر انسانی در هر موقعیتی ممکن است آب بخورد، اما برای همین یک امر ساده گاه عواملی وجود دارد که ذهن انسان هیچگاه به آن‌ها توجه نمی‌کند؛ برای یافتن گرایش طلاب به مضاربه حتما باید عوامل مختلف بررسی شود تا نتیجه‌ای حاصل شود، زیرا وقتی آب خوردن یک انسان می‌تواند عوامل مختلفی داشته باشد حرکت جمعی یک قشر قطعه علل فراوانی خواهد داشت.

خوش شانسی جذاب است

چندی پیش یکی از جراید گزارشی از گرانی زمین منتشر کرد که میانگین قیمت زمین از ۳۰ سال گذشته تا کنون حدود هزار برابر افزایش پیدا کرده و این افزایش قیمت در سکه و طلا زیر ۷۰۰ برابر است و همه می‌دانیم مسکن و خانه نیاز و حق هر شهروند و خانواده است در حالی که شرایط نجومی قیمت زمین و مسکن این آجر‌ها را تبدیل به یک رویا کرده است؛ همانطور که اشتباه حدس زده اید این کلمات در صدد این نیست که تأمین اجاره خانه و حتی خانه را علت گرایش طلاب به مضاربه و سرمایه گذاری عنوان کند بلکه از منظری دیگر به این قضیه نگاه می‌کند.

گزارش تحلیلی رسا از علل گرایش طلاب به شرکت های مضاربه ای

افراد بسیاری در طول این سی سال که قیمت مسکن هزار برابر شده اقدام به خرید زمین کرده اند خواه این زمین نیاز آن‌ها بوده یا مازاد بر نیاز بوده مهم نیست، اما رشد قیمت این اراضی در نگاه شخص ثالث جذاب است، زیرا شانس به فرد خریدار رو کرده و او فقط با نگهداری یک قطعه سود زیادی کسب کرده است.

سال ۹۷ رشد بورس آغاز شد و افراد بسیاری به ندرت سرمایه خود را به بورس سپردند و این ندرت در سال ۹۹ سرعت گرفت و قدیمی‌تر‌های بورس به واسطه سبقت سود‌های کلانی را کسب کردند که گاه تا ۳ هزار درصد هم رسید؛ همین خوش شانسی جذاب و دست به دست شدن اخبار «فلانی فلان قدر سود کرده» سبب شد مردم به راحتی از بورس عقب نشینی نکنند؛ به عبارت دقیق‌تر پس از آغاز روند سقوط بورس در مرداد ۹۹ کد‌های بورسی زیادی موسوم به «تازه وارد‌های بورسی» در پاییز آن سال شروع به کار کردند که نشان از تمایل مردم جامانده به بورس داشت؛ مردمی که هنوز سقوط شاخص را باور نکرده بودند و همچنان امید داشتند که رشد سرمایه دیگری در انتظار است و نباید از آن عقب ماند.

غصه های قصه مضاربه و علل گرایش طلاب به آن

این نمودار نشان می‌دهد که میانگین رشد سرمایه مردم در این بازه بیش از ۲۰۰ درصد بوده که همین امر اعتماد مردم و سرمایه گذاران را جلب کرد و از ۹۸ به بعد هجوم سرمایه‌ها به بورس افزایش یافت.

پس از بورس ارز‌های دیجیتال رویای دیگری شد؛ «دوج کوین» در بازه‌ای کمتر از یک هفته بیش از ۱۰۰ برابر رشد کرد و دارندگان آن یک شبه با سود هنگفتی مواجه شدند و این امر را به پای آینده نگری، عرضه و شانس خود گذاشتند و برای دیگران تعریف کردند و، چون نقل این خاطرات جذاب است آن دیگران نیز برای دیگرانی دیگر تعریف کردند و تبلیغ این امر چهره به چهره انجام شد.

همه موارد بالا که رخ‌داد آن‌ها احتیاجی به سند ندارد از جنس سرمایه گذاری است؛ فردی سرمایه‌ای داشته و در یک جا گذاشته و پس از این گذاردن چیز‌های بزرگ تری برداشته است؛ آیا مضاربه در عرف معمول چیزی غیر از سرمایه‌گذاری است؟ طلابی که نتوانستند یا نخواستند در مواردی مانند زمین، بورس، ارز دیجیتال، طلا سرمایه گذاری کنند نیاز به سرمایه‌گذاری را در خود احساس می‌کنند و علاقه دارند در این ورطه گام بردارند و سپردن پول به شرکت‌های سرمایه پذیر یکی از راه‌های سرمایه گذاری است.

پول مفت

اشتباه نکنید به دنبال فحش دادن نیستیم؛ یکی از دلایل جذاب بودن موارد بالا همین مفت بودنش است! کسی که زمینش صد‌ها برابر ارزش پیدا کرده چه زحمتی کشیده است؟ همینطور خودرو و طلا و سکه و...

اینکه یک گوشه مشغول کار خود باشیم و دغدغه معیشت نداشته باشیم یا نسبت به بخشی از آن بی دغدغه باشیم چه بدی دارد؟ طلابی که دوست دارند بدون دغدغه در بحث‌های علمی خود غره شوند و در آینده تأثیرگذار باشند و همزمان با عمل به سنت حسنه ازدواج و توصیه ولایت مبنی بر فرزندآوری خانواده تشکیل دهند و جمع خانوادگی داشته باشند چرا از پولی که با زحمت کم به دست می‌آید فرار کنند؟ غالب طلاب علوم دینی بر خلاف اکثریت علم‌پیشه‌گان دوست ندارند که علمشان را ابزار کسب دنیا کنند و حتی بسیاری از روحانیونی که در دانشگاه تدریس کردند بدون قرارداد یا پیش از بستن قرارداد تدریس کردند؛ این خاصیت طلاب است.

گزارش تحلیلی رسا از علل گرایش طلاب به شرکت های مضاربه ای

کمک خرج، سر هر برج

مضاربه و دردسر هایش مال این روز‌ها نیست و سال‌ها است که عده‌ای سرمایه پذیر می‌شوند و عده‌ای سرمایه گذار؛ برای سرمایه گذاری امکانات متنوعی وجود دارد، بانک، بورس، صندوق‌های سرمایه گذاری درآمد ثابت، سپرده گذاری و...، اما چرا همچنان مضاربه برای طلاب جذاب است؟

از آنجا که همه می‌دانند «آنچه شیران را کند روبه مزاج، احتیاج است...» شیران بیشه به دنبال فرار از احتیاجات هستند؛ در شرایطی که افزایش قیمت اولیات زندگی در این سال‌ها ترمزی نداشته و محتاج بودن برای خرید این اولیات نوعی بی غیرتی در عرف دینی طبقه اجتماعی طلاب به حساب می‌آید، از همین رو بسیاری از طلاب و مشابهان آن‌ها به دنبال راهی برای تأمین احتیاجات خود هستند تا در آینده برای نان شب محتاج نباشند؛ چون تأمین روزمرگی‌های زندگی بسیار سخت شده و برای طلاب همیشه سخت بوده مضاربه با شرایط معمول نسبت به همه انواع سرمایه گذاری مناسب‌تر است؛ مزیت رقابتی مضاربه نسبت به سایر روش‌های سرمایه گذاری همین اعطای سود ماهانه است و اگر شرکت‌های مضاربه‌ای سود را سالیانه ارائه دهند می‌توان گفت همه جذابیت خود را از دست می‌دهند.

جمع بندی: در شرایط اقتصادی کنونی که شهریه طلاب کفاف گذران زندگی را نمی‌دهد، قیمت‌ها ترمز ندارد، علم و منش طلبگی پول آور نیست، «دیگران رفتند و ما نرسیدیم»، «سرمایه دارها، افزایش سرمایه را هم دیدند»، نگهداری وجه نقد عقب ماندن از تورم است، بدون شک همه طلاب به داشتن یک گزینه نسبتا مطمئن برای کمک خرج بودن فکر می‌کنند؛ یکی به خرید ملک و اجاره دادن آن، دیگری که این پول را ندارد به خرید زمین و نگهداری آن، فردی دیگر نیز به خرید طلا، سکه، سهام بورسی، بیت کوین و... اقدام می‌کند و افرادی هستند که می‌خواهند این سرمایه در کمترین زمان رشد خود را نشان دهد و بخشی از نیازهایشان را از راهی کم زحمت و هزینه تأمین کند.

گزارش تحلیلی رسا از علل گرایش طلاب به شرکت های مضاربه ای

غالب شرکت‌های سرمایه پذیر طلاب که به مضاربه معروف هستند، سود تضمینی می‌دهند و برای اصل سرمایه اوراق تضمینی را ارائه می‌کنند که تا حد زیادی خیال فرد سرمایه گذار را راحت می‌کند؛ چون سررسید سود غالب این سرمایه گذاری‌ها ماهانه است و همین ماهانه بودن سبب رفع بخشی از دغدغه طلاب در خصوص معیشت می‌شود و همین امر مضاربه را جذاب‌تر از سپرده گذاری در بانک می‌کند. از آنجا که هر کس فقط سقف خود را می‌بیند نه سقف طبقه بالا را، غالب طلاب به دنبال سود هنگفت بی دردسر که سال‌ها بعد از طریق بانک، ملک، بورس، سکه و... نیستند بلکه فقط اجاره خانه، خرید‌های روزمره و تأمین هزینه‌های جاری خانواده با کمترین دردسر بسیاری از طلاب را خشنود نگه می‌دارد.

به طور کل افزایش قیمت سرمایه‌های خرد مانند زمین، خانه، مسکن، ماشین که بسیاری دارند و داشتند و به علت دارا بودن همین‌ها طبقه اجتماعی شان تغییر کرده، تماشاگرها، ندارها، و «کمتردارا»‌ها را ترغیب می‌کند که به سوی داشتن گام بردارند و ریسک این را نیز می‌پذیرند.

با همه این شرایط و جوانب باز علل گرایش طلاب متفاوت است، اما در یک سیر طولی می‌توان عقب نماندن را نخ تسبیح این گرایش عنوان کرد؛ یکی ملکی مازاد دارد که آن را اجاره داده و با پول اجاره آن زندگی می‌کند، دیگری که این را می‌بیند با حسرت تصمیم می‌گیرد با دارایی اش ملک ارزان تری را بخرد، تا حداقل دارا باشد، دیگری تصمیم می‌گیرد طلا بخرد، دیگری سکه و دیگری سهام؛ یکی که نگران اجاره است و سعی می‌کند به یک سرمایه‌افزا تکیه کند و... در پایان این زنجیره کسی می‌شنود که پودر لباسشویی در حال گران شدن است و دلش نمی‌خواهد بعدا گران بخرد و از این سود عقب بماند و چند کارتن شوینده می‌خرد و الخ.

گزارش تحلیلی رسا از علل گرایش طلاب به شرکت های مضاربه ای

سؤال دوم: چرا طلاب سرمایه پذیر می‌شوند؟

افراد و شرکت‌هایی با استفاده از فرصت یک عقد اسلامی به نام مضاربه «وجه نقد» را از یک فرد می‌گیرند و آن را به یک کسب و کار یا سرمایه گذاری وارد می‌کنند و این قضیه مربوط به این سال‌ها نیست و بلکه سالیان زیادی رواج داشته است؛ در فضای طلبگی رواج این قضیه مربوط به شرایط تورمی است و تقریبا این مسأله به اوایل دهه ۵۰ بر می‌گردد و در دهه هفتاد و اواخر دهه نود می‌توان اوج این قضیه را شاهد بود؛ البته از آنجا که چنین اطلاعاتی ثبت نمی‌شود و اگر هم ثبت شود جنبه امنیتی دارد؛ نمی‌توان بر اساس استنادات محکم آن را ادعا کرد و صرفا بر اساس چند مصاحبه و نقل خاطرات می‌توان ادعا کرد هرچه شوک‌های تورمی بالاتر رفته گرایش عموم مردم به سرمایه گذاری بیشتر شده و در خصوص این یک مورد نیز می‌توان چنین ادعایی را مطرح کرد.

اما برگردیم به سؤال؛ این افراد چند دسته هستند.

یک: غالب طلابی که در سال‌های اخیر وارد سرمایه پذیری شدند کسانی بودند که سال ۹۷ در بورس و ۹۹ در ارز دیجیتال با سرمایه کم وارد شدند و توفیقات زیادی نیز کسب کردند و پس از اینکه بازار بورس و بازار ارز دیجیتال اعتماد آن‌ها را جلب کرد، برای بالاتر رفتن سود و همان «عقب نماندن» اقدام به جذب سرمایه‌های دیگران کردند تا هم خود سود کنند و هم دیگران سود کنند؛ یک مثال عینی بزنم: اگر شما در ۲۶ تیرماه ۱۴۰۰ با ۱۰ میلیون تومان اقدام به خرید بیتکوین می‌کردید تا آبان همان سال حداقل ۱۵ میلیون سود می‌کردید و اگر به جای این ۱۰ میلیون ۱۰۰ میلیون یا یک میلیارد داشتید سود شما به همین نسبت افزایش داشت؛ کسانی هستند که به گمان اینکه شما با تخصص چنین سودی کسب کردید سرمایه شان را به شما بسپارند و شما به آن‌ها قول دهید که هر ماه ۷ تا ۱۰ درصد اصل مال را به عنوان سود به آن‌ها تحویل دهید. اگر یک میلیارد سرمایه پذیرفته باشید و با فرض تضمین سود ۷ درصد یک ساله ۸۴ درصد سرمایه را به سرمایه گذار تحویل دادید و اگر همانگونه که پیش از این در بازار بیت کوین سود کردید سود کرده باشید یک میلیارد سرمایه تبدیل به ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون شده که یک میلیارد و ۸۴۰ میلیون تومان آن در متعلق به سرمایه گذار و مابقی آن متعلق به شما است؛ چیزی بیش از یک میلیارد؛ وسوسه کننده نیست؟

دو: عده‌ای به انجام معاملات مشغول هستند و مضاربه یک روش تأمین مالی است که با استفاده از اعتماد مردم به لباس روحانیت مقدار قابل توجهی سرمایه پذیرفته می‌شود تا در معامله به کار گرفته شود؛ در مراجعه حضوری خبرنگار رسا به یکی از شرکت‌های مضاربه ای، فرد پاسخگو ادعا کرد که پول دریافتی را وارد معاملات و صادرات می‌کند که در افق پیش رو به دنبال صادرات قیر هستند.

سه: کلاه برداری؛ البته کلاه برداران نیز چند راه مختلف را طی کردند. عده‌ای در ابتدا جز دسته اول بودند که با سقوط بازار بورس و بازار ارز دیجیتال متضرر شدند و دو راه پیش داشتند یا اینکه همه سرمایه باقی مانده را به سرمایه گذاران برگردانند و از ادامه کار انصراف دهند و ضرر را تحمل کنند یا اینکه به انتظار برگشت بورس و رمزارز‌ها به نقطه اوج، صبر کنند و برای اینکه اعتماد سرمایه گذاران را جلب کنند سود آن‌ها را همچنان پرداخت کنند؛ راه پرداخت سود‌های تضمینی جذب سرمایه جدید است که با استفاده از سرمایه‌های جدید سود سرمایه‌های قبلی را پرداخت کنند. غالب این افراد زندانی یا فراری هستند و پولی هم ندارند تا به شاکیان خود بدهند.

افرادی نیز با سوء استفاده از موقعیت طلبگی و وجهه روحانیت در شهر و منطقه خود اقدام به سرمایه پذیری گسترده کردند؛ در یکی از پرونده‌های مشهور اخیر در یکی از شهرستان‌های کشور که خبر‌ها زود می‌پیچد، عده‌ای از طلاب با ارائه کارنامه صادراتی و تأسیس شرکت تولیدی اقدام به جذب سرمایه فراوان کردند و سپس به این جذب ادامه دادند در حالی که در کار اقتصادی خود احتیاجی به آن نداشتند؛ البته اگر کار تولیدی و اقتصادی وجود می‌داشت.

گزارش تحلیلی رسا از علل گرایش طلاب به شرکت های مضاربه ای

سؤال سوم: سرنوشت شرکت‌های مضاربه‌ای به کجا رسیده است؟

برای پاسخ به این سؤال به سراغ یکی از مطلعین قضایی رفتیم که درخواست داشت نام وی فاش نشود؛ این منبع آگاه که سال‌ها بر روی پرونده‌های مشابه کار کرده بود توضیحاتی را از تجربیات خود ارائه کرد. طبق توضیحات از آنجا که مردم به روحانیت اعتماد داشتند و در شهرستان ... به استاد این طلاب نیز ارادت بسیار زیادی داشتند، سرمایه‌های خود را تحویل طلاب دادند تا به کاسبی ادعایی خود بپردازند و مردم نیز سود کسب کنند در حالی که سود را از محل سرمایه‌های تازه جذب شده پرداخت می‌کردند نه از سود فعالیت اقتصادی.

در ادامه این منبع آگاه با توضیح تفاوت کلاه برداری و دزدی گفت: در سرقت به زور و بدون رضایت صاحب مال، چیزی برداشته می‌شود، اما در کلاه برداری با فریب رضایت صاحب مال جلب شده و حرصی در او به وجود می‌آید که خودش برای دادن پول و مال مشتاق است؛ از همین رو سال‌ها در فرانسه بر سر جرم انگاری «کلاه برداری» اختلاف وجود داشت، زیرا مخالفین این امر می‌گفتند چرا قانون پشت سر آدم ساده‌ای که فریب می‌خورد باید قرار بگیرد و از او دفاع کند.

وی همچنین عنوان کرد: شرکت گوهرناز در ادعای خود به تجارت زعفران می‌پرداخت و از دادگاه درخواست داشت متهمین را آزاد کنند تا سرمایه‌های مردم را پس بدهد از همین رو بررسی شد تا مشخص شود چه میزان سرمایه دارد که ارزش موجودی زعفران آن از ارزش پول مالباخته‌ها بسیار کمتر بود؛ یکی از شرکت‌های دیگر که به قصد کلاه برداری کار خود را آغاز کرده بود یک فرم ثبت نام داشت، اما از مشتری هایش می‌پرسید مرجع تقلید شما چه کسی است تا ادعا کند باید فرم متفاوتی پر کند.

گزارش تحلیلی رسا از علل گرایش طلاب به شرکت های مضاربه ای

این منبع آگاه قضایی با اشاره به یکی از فعالان مضاربه در دهه ۸۰ گفت: یک روحانی با تقوا که حتی در زندان هم مورد توجه قرار گرفت و امام جماعت شد، سرمایه زیادی از طلاب و حتی غیر طلاب جذب کرده بود که کار اقتصادی کند، اما مهارت لازم را نداشت؛ عموم کسانی که می‌خواهند با این پول‌ها فعالیت اقتصادی کنند مهارت ندارند و در این مورد مذکور سرمایه‌های دریافتی را به خارج از کشور برده بود و زمینی در یکی از کشور‌های آسیای میانه خریداری کرده تا پرورش شترمرغ راه بیاندازد؛ در قانون آن کشور زمینی که یک سال از تصاحب آن گذشته باشد و به بهره برداری نرسیده باشد توسط دولت مصادره می‌شود که اینگونه سرمایه این فرد و همه کسانی که به او پول داده بودند از دست رفت. این فرد با قرار وثیقه آزاد است و مثل پارچه خشکی است که هر چه فشارش دهیم هیچ آبی از او نمی‌ریزد و دست مال باخته‌ها هم به هیچ چیزی نمی‌رسد.

وی با بیان اینکه بسیاری از این شرکت ها و طلاب فعال در آن تخصص و مهارت کار اقتصادی را ندارند، ادامه داد: همه این شرکت‌ها هیچ مجوزی از حوزه ندارند و اکثریت آن‌ها مجوز‌های لازم از دولت نیز ندارند؛ یکی از شرکت‌های مضاربه‌ای از سرمایه‌های جذب شده اقدام به خرید زمین در اتوبان تهران قم کرد که پس از چندی سرمایه شان تمام شد و نتوانستند سود‌ها را پرداخت کنند.

این منبع آگاه قضایی در پایان نیز گفت: در بازار تهران کاسب‌های ۵۰ ساله‌ای هستند که در یک مغازه ۳ متری کار می‌کنند و هیچ حرصی نمی‌زنند که این مغازه را دو دهنه کنند، زیرا سود لازم خود را کسب می‌کنند، اما کسانی که برای تأمین مالی کار اقتصادی خود سراغ مضاربه رفتند و دیگرانی که پول‌های خود را به راحتی تحویل دادند گرفتار حرص شدند.

گزارش تحلیلی رسا از علل گرایش طلاب به شرکت های مضاربه ای

این تصویر به «کوچک ترین قهوه خانه جهان در بازار تهران» در فضای اینترنت معروف است

وی همچنین در پاسخ به سرنوشت مال باخته‌ها گفت: وقتی سرمایه پذیر چیزی برای فروش و عرضه ندارد، پول مالباخته‌ها هم زنده نمی‌شود و از نظر ما این کارها کلاه برداری است.

چندی پیش خبری از دادستان قم منتشر شد که ضمن بردن نام چند شرکت فعال سرمایه پذیر خبر داده بود این‌ها اسناد کافی را که دلالت کند در حال فعالیت اقتصادی هستند، ارائه نکردند؛ در پیام مخاطبین رسا ضمن گله و شکایت فراوان از شرکت‌های مضاربه‌ای مدافعینی نیز بودند که شرکتی مطمئن با سود معقول را معرفی کردند و شرکت معرفی شده نیز جزء شرکت‌های نامبرده دادستان بود.

 

وقتی موضع مجری قانون پیش از بروز مشکل و اختلاف نسبت به شرکت مذکور چنین است، سرمایه گذارها چگونه توقع دارند که قانون در هنگام ورشکستگی و مشکلات این شرکت ها از مال‌باخته ها حمایت کند؟

در پیام‌های ارسالی مخاطبین خبرگزاری رسا ادعا شده بود که حساب برخی از شرکت‌های مضاربه‌ای توسط بانک‌ها با پرونده سازی مسدود شده و حتی توسط امور صیانتی این اقدام صورت گرفته، چون فعالیت اقتصادی از نظر حوزه مخالف شأن طلبگی است؛ پس از بررسی، دلیلی که این ادعا‌ها را ثابت کند یافت نشد، اما اگر مخاطبین ما سندی دارند پذیرای آن هستیم.

پایان: بانک ها و صندوق های اعتباری که پول های زیادی از مردم جذب کردند تا به آن ها سپرده بدهند و با هزاران رانت و اطلاعات با این پول ها سرمایه گذاری کردند، ورشکست شدند؛ صندوقی که با نامش توهینی بزرگ تر از عنکبوت مقدس به امام هشتم کرده بود کمتر از سی درصد سود سالیانه پرداخت می کرد و اگر قرار بود این سود پرداختی را تقسیم به ماه کنیم بیش از ۲.۵ درصد نمی‌شد؛ البته در مواردی سود پرداختی این مؤسسه اعتباری ۴۵ درصد نیز رسید که در این حالت باز سود ماهانه کمتر از ۴ درصد خواهد بود و این مؤسسه بزرگ که سرمایه کشوری داشت ورشکست شد؛ مؤسسه مالی و اعتباری با آن عظمت و املاک با پرداخت سودی کمتر از کف سود شرکت های مضاربه ای ورشکست می شود، چگونه می توان توقع داشت که با پرداخت سود ماهانه ۴ تا ۱۰ پول را جذب کنند و پس از آن نیز دچار مشکل نشوند؟

سخنی نیز با مسؤولین امر لازم است: اینکه تأکید کنید این ها کلاه برداری است و به دام این شرکت ها نیافتید، کار درستی است اما کار درست تر اینکه با اقدامات متفاوت کارکرد این دام به حداقلی ترین حالتش برسد وقتی پس از نهی های فراوان همچنان متقاضیان فراوانی در دام مضاربه می افتند یعنی لازم است اقدامات اساسی صورت گیرد.

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
آینده روشن است
Iran (Islamic Republic of)
۱۶ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۰:۱۰
روحانی که فاسد باشه باید عمامه از سرش برداشت
3
1