سکوت حرام است!
خبر گزاری رسا ـ تکرار اشتباهات راهبردی سران فتنه، کار را به جایی رساند که دیگر حرمتی باقی نمانده است. سکوت ومدارا در جریانات پس انتخابات شاید مدتی توجیه داشت یا بر اساس سیاست وزین دفع حداقلی تعریف می شد که روی دیگر آن دعوت به وحدت حول آرمانهای انقلاب و ارکان نظام و آرامش جامعه بود اما پس از عاشورا ورق برگشته است.
حقیقت این است که دیگر سکوت جایز نیست. خفتن و خاموشی در این روزهای به یادماندنی خیانتی فراموشنشدنی است.
سیل جمعیتی که خشم انقلابی خود را از اقدامات هتاکانه جمعی در ظهر عاشورا خیابانهای شهرهای ایران را فراگرفت نشانه جدی بودن امت در حفظ و پاسداشت ارزشهای دینی خود بود که محلی برای شوخی و طنز گرفتن این اعتراض را به جا نگذاشت.
دیگر نباید اجازه داد سستعنصری و کجاندیشی یک مشت ورشکسته سیاسی که پیام صریح ملت را سر صندوقها دریافت نکردند و پس از آن نیز در برابر اکثریت سرتعظیم فرو نیاورده و در برابر رفتار کریمانه نظام، قد کوتاه خود را برافراشتند و بیراه پشت بیراه نوشتند و گفتند، اکنون پس از فاجعه تخریبگرانه روزعاشورا، همچنان بر لجاجت جاهلانه خود ادامه دهند.
شاید مجال بازگشت برای آنان که نخوت و دیکتاتوری درونی ، آنها را اسیر اقتدارگرایی افراطی کرده که چشم حقیقتبینشان را کور کرده است اما نمیتوان نشست و خودزنی این فرومایگان را نظاره کرد تا آبروی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را در انظار بینالمللی ببرند.
خودزنی سیاسی افرادی که خود را طلبگاران انقلاب میدانند و سوابق داشته و نداشته خود را در معرض فروش قرار دادهاند نباید به قیمت پشیمانی از انقلاب باشد یا تفسیری چنین ناصواب بنماید.
شاید ویژگی روانشناختی چنین عناصری، میل به مضحکهشدن را در آنان به نمود رسانده اما دیگر زمان آن رسیده که با هدایت جریانات سیاسی و افکار عمومی به سمتی که به مسائل مهم کشور در گسترههای علمی، صنعتی و دینی توجه بیشتری شود، اندک اندک هرزگی سیاسی را از ساحت کشور حذف کرد.
تا کنون نیاز بود همه مردم که با رای چهل ملیونی به تکلیف حماسی خود عمل کردند و نیز دشمنان قسم خورده ایران، ظرفیتها و جایگاه رجالههای سیاسی را بشناسند و در باره برخی درنگی دوباره داشته باشند.
مشارکت هشتادوپنج درصدی مردم در انتخابات نظام دینی ایران، آبرویی برای دموکراسی فرسوده غربی نگذاشت و هیاهوهای رسانهای بیگانگان نیز دیگر رنگی در افکار عمومی جهان ندارد چرا که جایی نمانده که مردمانش خیانت استکبار را از نزدیک ندیده باشد. در این میان حمایت صریح و بیشرمانه سردمداران جهان غرب از فرومایگان داخلی، هر خفتهای را از خواب بیدار میکند و به یاری وعده داده شده خدا ، نیرنگ تیره بختان رنگ میبازد.
حمایت مالی و رسانهای دشمن، عبور از خطوط قرمز نظام و اصول اولیه سیاستورزی دینی سران داخلی فتنه و هتاکی پیاده نظام چماق به دست داخلی و رقاصههای فراری، فرصتی را برای نظام پدید آورده که با هشیاری و بصیرت مردم، یک بار برای همیشه چشم فتنه را درآورده و کور کند.
در این کارزار نرم که دور نیست با مسامحه و مدارا به جنگافروزی نیز بیانجامد، باید محورهایی را مد نظر داشت:
1. بکار گیری همه توان تبلیغی و فرهنگی برای پافشاری بر راه و خط امام خمینی معمار کبیر انقلاب اسلامی و پاسداشت شجره ولایت فقیه که خار چشم دشمنان است.
2. اطاعت عملی و مبصرانه از اوامر و نواهی و منویات مقام معظم رهبری و هشیاری نسبت به رهنمودهای راهبردی مانند حفظ آرامش و شناسایی عوامل نفوذی و تخریبگر در صنوف مختلف .
3. افشاگری و ریشهیابی جریان فتنه و اطلاع رسانی گسترده و بهکارگیری ابزارها و فرصتهای رسانهای.
4. پاسخخواهی از همه شخصیتهای حقیقی و حقوقی که در فضای انتخاباتی و حوادث پس از آن به بهانههای مختلف دست به قلم شده و سخنانی منتشر میکردند نسبت به امهات انقلاب و دین و مذهب که بازیچه مشتی مأمور مزدور بیگانه و منافقان شد و هشدار به خیات سکوت در این شرایط.
5. بازخواست عوامل پشت پرده و خط دهی کننده و بازداشت عوامل میانی جریان فتنهخیابانی که به نظر میرسد از یک نوع مصونیت نانوشته برخوردارند .
6. حمایت از قوه قضائیه و طلب اقدام قاطع و انقلابی در برخورد با سطوح مختلف جریان فتنه و افشاگری دستگاههای اطلاعاتی .
7. هشدار جدی به خواص بیماردلی که با سخنان بیجا و سکوتنابجا زمینه ساز بروز فتنه و شبهه افکنی در جامعه اسلامی میشوند.
8. مطالعه و استخراج راهکارهای قرآنی و روایی و توجه دقیق به تاریخ اسلام برای روشنگری در برخورد عالمانه با فتنهانگیزی و صراحت لهجه ، برهان قاطع و شمشیر عدالت در ریشهکنی این مفسده سیاسی.
ارسال نظرات