انقلاب اسلامی ایران و آینده آن در کلام امام باقر

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، کتاب «انقلاب اسلامی و آینده جهان» نوشته حجت الاسلام محمد شجاعی یکی از قابل توجه‌ترین کتاب‌هایی است که اخیراً وارد بازار کتاب ما شده است. این کتاب بعد از یک مقدمه در 13 فصل نوشته شده است.

 فصل اول «چیستی تمدن نوین اسلامی در مبانی انسان شناسی دینی»، فصل دوم «آینده انسان و جهان در قرآن»، فصل سوم «ویژگی‌های مردم انقلابی ایران در قرآن کریم و کلام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم»، فصل چهارم «انقلاب اسلامی و جایگاه ملت ایران در کلام رسول الله»، فصل پنجم «حقایق مهم انقلاب اسلامی در کلام سایر معصومان و برخی دانشمندان»، فصل ششم «شخصیت امام خمینی در کلام امام خامنه‌ای»، فصل هفتم «جایگاه شهر قم در زمینه‌سازی ظهور و حوادث آخرالزمان»، فصل هشتم «روش علمی و عملی اهل بیت در زمینه‌سازی انقلاب اسلامی»، فصل نهم «انقلاب اسلامی از نگاه امام خمینی و امام خامنه‌ای»، فصل دهم «معجزه‌های ماندگار و آشکار در پیوند رسالت نبوی با انقلاب اسلامی»، فصل یازدهم «دشمنی استکبار جهانی با ایران»، فصل دوازدهم «وظایف مسئولان و مردم در قبال امام زمان» و فصل سیزدهم «وجوب یاری انقلاب اسلامی» نام دارد که هر یک از این فصل‌ها حاوی مطالب قابل توجه و البته کمتر شنیده شده است.

انقلاب اسلامی در کلام امام کاظم (ع)

در این کتاب حجت‌الاسلام محمد شجاعی تعارف و رودربایستی را درباره ارتباط وقوع انقلاب اسلامی و ظهور حضرت حجت سلام الله علیه کنار گذاشته و به دنبال اثبات این نکته است که انقلاب اسلامی ایران زمینه‌ساز ظهور  ایشان است و به آن منتهی خواهد شد در این کتاب نکات ناب و ناگفته‌هایی از کلام اهل بیت و کلام امام خمینی و رهبر انقلاب وجود دارد که بسیار خواندنی و جالب است.

مثلاً امام خمینی و پیروانش در کلام امام کاظم علیه السلام یا بشارت انقلاب اسلامی از زمان میلاد رسول الله و ناگفته‌های وقوع انقلاب اسلامی در مصحف حضرت زهرا از مطالب بسیار جالب و ناشنیده در این کتاب است.

در بخشی از مقدمه این کتاب درباره معجزه بودن انقلاب اسلامی آمده است:

به فرمایش امام خمینی: «انقلاب اسلامی جز به اراده خداوند به وجود نیامد؛ خداست که این کار را کرده؛ این دست خداست. تحول و تبدیلی که در مملکت، ما در ملت ما حاصل شده است که راه 100 سال رفته، یعنی 2500 سال را زیر پا گذاشته نمی‌شود که با دست زید و عمر باشد. این نمی‌شود؛ نمی‌شود گفت که روحانیون این کار را کرده‌اند، نمی‌شود گفت که مردم بازار این کار را کرده است. خیر؛ دست خداست و این به امر خدا؛ ولهذا امید بخش است چون الهی است، امید بخش است. معجزه‌ای که در انقلاب اسلامی اتفاق افتاد این بود که بساط 2500 سال پادشاهی در ایران برچیده شد سلطنتی که خود به انواع تجهیزات و قدرت‌های ضد مردمی مجهز بود و به وسیله ابرقدرتها پشتیبانی می‌شد مردم ایران در یک تحول روحی بی‌نظیر با دست خالی در کمترین زمان ممکن و با کمترین تلفات یک سلطنت قدرتمند را نابود کردند.»

مأموریت انقلاب اسلامی تغییر مسیر آینده جهان و تاریخ است

عجیب‌تر از وقوع انقلاب اسلامی در جهان تاریک معاصر، رسالت و مأموریتی بود که بنیانگذار آن برای انقلاب تعریف می‌کرد. ایشان تأکید فراوانی بر جنبه الهی و غیبی انقلاب اسلامی داشتند و همواره به مأموریت جهانی این انقلاب نیز تصریح می‌کردند. ایشان در ده‌ها سخنرانی و پیام ملی و بین‌المللی بر این نکته تأکید کردند که مأموریت انقلاب اسلامی زمینه‌سازی برای حکومت جهانی منجی موعود و تغییر مسیرآینده جهان و تاریخ است. امام خمینی از آغازین روزهای انقلاب تا زمان ارتحال بارها به این مسئله اشاره فرمودند که انقلاب اسلامی با اراده الهی و توجه ویژه منجی عالم برای تحقق بشارت همه انبیا و ائمه درباره آینده جهان به وجود آمده است.

انقلاب تا زمان ظهور پابرجا و شکست‌ناپذیر است

همچنین بررسی نظر پیامبر اسلام درباره مردم ایران و پرداختن به حدیثی درباره وقوع انقلاب اسلامی از زبان پیامبر اکرم که به صراحت در آن نام «روح الله» آمده است، از دیگر بحث‌های جالب کتاب است. در این کتاب اثبات شده که کلمه روح الله در متن حدیث اشاره به نام شخص است و خود حضرت امام خمینی (ره) هم در پاسخ به سؤال فردی در این باره، بر آن صحه گذاشته‌اند. همچنین نقل حدیثی از امام باقر (ع) درباره وقوع انقلاب اسلامی در ایران قبل از ظهور حضرت مهدی، یکی دیگر از احادیث جالب بحث شده در این کتاب است. در این روایت نیز مانند روایت منقول از رسول الله در منابع اهل سنت، چند مرحله‌ای بودن انقلاب اسلامی مطرح شده است. انقلاب اسلامی تا زمانی که همه امکانات خود را در اختیار مهدی موعود قرار دهد، همچنان پا برجا و شکست‌ناپذیر به حیات خود ادامه خواهد داد؛ هر چند در این راه شهدای زیادی را نیز تقدیم اسلام خواهد کرد و در واقع این انقلاب مقدمه‌ساز حکومت دین خدا در جهان است.

ماجرای ریختن 14 کنگره طاق کسری و نظر امام خمینی

همچنین در بخشی از کتاب درباره ارتباط ولادت پیامبر و اتفاقاتی که در ایران افتاد، سخنی از امام خمینی آمده است:

«در ولادت حضرت رسول قضایایی واقع شده است؛ قضایای نادری به حسب روایات ما و روایات اهل سنت وارد شده است که این قضایا باید بررسی بشود که چی است. از جمله قضیه شکست خوردن طاق کسری و فروریختن چهارده کنگره از آن قصر و از آن جمله خاموش شدن آتشکده‌های فارس و ریختن بتها به روی زمین. قضیه شکست طاق کسری شاید اشاره به این باشد که در عهد این پیغمبر بزرگ طاق‌های ظلم می‌شکند و مخصوصاً طاق کسری شکسته شد... این که چهارده کنگره از کنگره‌های قصر ظلم خراب شد، به نظر شما نمی‌آید که یعنی در قرن چهاردهم این کار می‌شود یا چهارده قرن بعد این کار می‌شود؟ به نظر شاید بیاید این محتمل هست که این بنای ظلم شاهنشاهی بعد از چهارده قرن از بین می‌رود و بحمدالله از بین رفت.

بت‌ها همه به رو افتادند؛ این بتها هم از بین خواهند رفت؛ حالا چه بت‌هایی که از سنگ تراشیده بودند یا بتهایی که خود ملت‌ها یا بعضی از ملت‌ها می‌تراشند با آدم؛ این‌ها هم رفتنی است. منتها ما حوصله‌مان کم است. تمام دنیا از اول تا آخرش پیش حق تعالی یک جور پیداست این ور و آنور ندارد که یک راه دوری باشد پیش ما این طور است که خیلی راه دور است که هزار سال طول می‌کشد 2 هزار سال طول می‌کشد نه خیر؛ این‌ها قریب است نزدیک است و می‌شود و بتها شکسته خواهد شد ان شاء الله و آتش افروزی‌ها و بت‌پرستی‌ها و آتش پرستی‌ها هم ان شاء الله از بین خواهد رفت.»

این سخنرانی به مناسبت میلاد رسول الله و و و امام صادق‌ها ایراد شده است. کسانی که با ادبیات امام آشنا هستند به خوبی می‌دانند که به هیچ وجه اهل مبالغه در کلام نبودند ایشان در آغاز فرمایش خویش وقوع حوادث را می‌پذیرند و دلیل خویش را روایات شیعه و سنی در این باره بیان می‌کنند.

دیدگاه مخالفان امام و رهبری در موضوع مهدویت و انقلاب اسلامی

شجاعی در بخش دیگری از کتاب به صراحت به شبهه عده‌ای پاسخ داده است که نباید برای ظهور حضرت زمان تعیین کرد و پیوند دادن انقلاب با ظهور امام زمان را اشتباه می‌خوانند. اما نویسنده پاسخ این افراد را اینگونه داده است:

متأسفانه یک جریان افراطی و خشک مغز و مدعی دانش چنین سخنانی را از امام و هیچ‌کس دیگر برنمی‌تابند، اگر جرأت و شرایط مناسبی داشتند حتی به امام خمینی و همچنین رهبری فعلی انقلاب به خاطر اظهاراتی از این دست که در باب نزدیکی ظهور است اعتراض می‌کردند و به آنها تهمت «توقیت» یعنی تعیین وقت ظهور هم می‌زدند، هر چند برخی از آنها آن‌قدر گستاخ و بی‌حیا هستند که در جلسات به اصطلاح تخصصی و تحلیلی، خود به این دو بزرگوار اعتراض نیز می‌کنند.

بنده خود در یکی از این، جلسات شاهد چنین جسارت‌هایی به امام و مقام معظم رهبری و سایر مراجع و علمای طراز اول کشور بودم، از نظر این افراد خشک‌مغز و خودشیفته هیچ‌کس جز گروه آن‌ها حق ندارد که درباره امام مهدی عجل تعالی فرجه الشریف، به خصوص نزدیکی ظهور به واسطه انقلاب اسلامی اظهار نظری کند و با گذراندن چند واحد درسی و مطالعه چند جلد کتاب در باب مهدویت خود را استاد کل و بلامنازع مباحث مهدویت می‌دانند.

توقیت، تهمت و حربه عده‌ای خشک مغز است

این افراد نه تنها برای پیشکسوتان در مباحث مهدویت که سال‌ها جلوتر از آنان به پژوهش و تولید مباحث مهدوی فاخر اقدام کرده‌اند احترامی قائل نیستند؛ بلکه حتی برای آنان در اینگونه فعالیت‌ها حقی نیز قائل نیستند. چنین افرادی با تنگ نظری‌های فراوان و حسادت ویژه اهل علم، سعی در محدود کردن و یا تعطیل کردن فعالیت سایر افراد حقیقی و حقوقی در امر مهدویت می‌نمایند و در این راه از پشتیبانی بعضی از افراد موجه و کم بصیرت و نیز مراکز رسمی و غیر رسمی بهره می‌برند وقتی این جملات امام خمینی ره در توصیف خاستگاه و اهداف انقلاب اسلامی برایشان مطرح می‌شود صریحاً اظهار می‌دارند که ایشان اشتباه کرده است.

هم چنین در مقابل این فرمایش مقام معظم رهبری الله که می‌فرماید هیچکس نمی‌تواند بگوید ظهور نزدیک نیست و دهها بشارت دیگر ایشان موضع گیری می‌کنند و اینگونه اظهارات را با تهمت و حربه (توقیت) اشتباه دانسته و ممنوع معرفی می‌کنند. آنها هیچ‌گونه تدبری در آیات مربوط به آینده جهان و انقلاب اسلامی و ده‌ها روایت مربوط به انقلاب اسلامی و رهبری آن نداشته‌اند، متأسفانه این گروه از افراد مخالف با اینکه با چشم خود می‌بینند که تمام وعده‌های اهل‌بیت درباره انقلاب اسلامی و رهبری آن محقق شده است و هر دو امام انقلاب نیز بر آنها صحه گذاشته‌اند اما هنوز هم به دنبال میزان سندیت روایات انقلاب اسلامی و مباحث مربوط به آن می‌گردند. آنها به جای تمسک به محکمات بی‌شمار انقلاب اسلامی به متشابهات پناه می‌برند و روایاتی را که خود شاهد تحقق متن آن در انقلاب اسلامی هستند به بهانه اینکه در سلسله سند، ضعفی وجود دارد یا آن روایت را که هزار سال پیش با چند صد سال پیش در کتب حدیثی آمده، در کتب اولیه و اصلی حدیث نیافته‌اند یا از اهل سنت نقل شده مورد خدشه قرار می‌دهند. در حالی که امام خمینی خودشان نیز برای اثبات حقانیت انقلاب اسلامی گاهی به روایات اهل سنت تمسک می‌جستند، آیا می‌توان نسبت به این همه آیات و روایات در مورد انقلاب و آینده جهان بی توجه بود؟ آیا این افراد متحجر، منتظر انقلاب دیگر برای تحقق آینده روشن جهان هستند؟