با سام رجبیهای اعصاب خردکن چه کنیم؟
قضیه از این قرار است که سام رجبی (عضو سابق تیم ملی جودو) که به دلیل اثبات دوپینگ کنار گذاشته شد، در هتل محل اقامت تیم ملی کشتی کشورمان در آمریکا حاضر میشود و برای پژمان درستکار (سرمربی تیم ملی کشتی آزاد) مزاحمت ایجاد میکند. درستکار، اما وانمود میکند که رجبی را نمیشناسد و او را به سخره میگیرد.
این اولین باری نیست که یک چهره ورزشی یا هنری در کشوری دیگر از سوی یک جریان هدایت شدهی دوربین به دست که به هر قیمتی میخواهد، ساز مخالف بزند دچار هجمه میشود و این در حالی است که پروتکل و یکسان و واحدی وجود ندارد که وقتی چهرهها در کشور خارجی دچار هجمه سیاسی و یا رسانهای میشوند به آن اتکا کنند.
اما پرسش اینجاست که اگر امثال پژمان درستکارها یک سام رجبی جلوی پایشان سبز شد، باید چکار کنند؟
توهین ممنوع!
حمیدرضا غلامزاده (کارشناس روابط بینالملل و دکترای مطالعات آمریکا) با تحلیل بعد حقوقی این موضوع میگوید: «بارها و بارها شاهد این بودیم که عدهای در فضاهای مختلف تلاش کردهاند تا علیه یک هنرمند یا ورزشکار هجمه ایجاد کنند تا بتوانند از سوژه مورد نظرشان یک بازخورد بگیرند و حتی تمایل دارند که این بازخورد به شکل توهین لفظی و یا زد و خورد باشد. پیشنهاد بنده این است که افراد وقتی در چنین شرایطی قرار میگیرند، تحت هیچ شرایطی خشمگین نشوند؛ توهین نکنند و اصلا وارد زد و خورد فیزیکی نشوند.»
او ادامه میدهد: «فردی مثل سام رجبی که پیشتر هم از او اقدامات این چنینی دیدهایم، عملا دنبال بازخورد گرفتن از پژمان درستکار است. وقتی شخصی در شرایط پژمان درستکار قرار میگبرد و از او فیلمبرداری هم میشود، میتواند به دلیل نقض حریم شخصیاش از فرد خاطی شکایت کند. این موضوع در اغلب کشورها قابلیت پیگیری حقوقی دارد. اگر هم توهینی شده باشد، باز هم قابل شکایت است؛ البته در سطح بینالملل توهین ابعاد و اشکال مختلفی پیدا میکند. مثل توهینهای نژادی، جنسی، نژادی، قومیتی و ... حتی توهین به چهره فرد هم قابل پیگیری است.»
غلامزاده درباره ویدئوی سام رجبی و پژمان درستکار توضیح میدهد: «در این ویدئو سام رجبی خطاب به مردی که همراه درستکار است، میگوید: «قیافهاش شبیه حراستیهاست!» این برچسب زدن به چهره هم از نظر حقوقی قابل پیگیری است. خیلی وقتها افراد دوربین به دست، چون سام رجبی، چون میدانند، سوژهشان در یک کشور غریب است و قوانین را به درستی بلد نیست، برای همین او را تحت فشار قرار میدهند که سوژه خشمگین شود، توهین کند و در نهایت به زد و خورد بپردازد و یا حتی در برابرش تسلیم شود. بنابرین بهتر است، افرادی که در چنین شرایطی قرار میگیرند و قانون را نمیدانند، سکوت و در نهایت به پلیس آن کشور مراجعه کنند.»
تیمهای ورزشی پروتکل واحد ندارند!
اما محسن معتمدکیا (مدیر رسانهای تیم ملی فوتبال ایران) که تجربه حضور در جام جهانی قطر ۲۰۲۲ را هم داشته است، میگوید: «بین تیمهای ورزشی ایران قانون یکپارچه و مشخصی وجود ندارد و در واقع پروتکل خاصی روی کاغذ دیده نمیشود که بگوییم تیمهای ملی در شرایط بحران یا حساس باید به صورت واحد از آن پیروی کنند. این موضوع هم دلیل خاص خود را دارد. شاید اصلیترین دلیل، قوانین متفاوت سازمانهای برگزارکننده رویدادهای ورزشی باشد. همین موضوع باعث میشود تیمهای ورزشی پروتکل یکسانی نداشته باشند.
به عنوان نمونه وقتی فیفا برگزارکننده رقابتی است، قانون خاص خودش را اجرا میکند و وقتی اتحادیه جهانی کشتی مسئولیت برگزاری رویدادی را برعهده دارد، استاندارد خودش را دارد. در جامهای جهانی فوتبال دسترسی هواداران و رسانههای گروهی به تیمهای ملی بسیار سخت و تا حدود زیادی قطع است و به همین خاطر میتوان استاندارد فیفا را سختگیرانهترین استانداردی دانست که به دنبال حفاظت تیمهای ملی از ورود عوامل خارجی است. در جامهای جهانی ورود افراد غیر به محل اقامت تیمهای ملی تنها با داشتن کارت مخصوص رقابتها یا در دست داشتن رزرواسیون هتل مورد نظر امکانپذیر است».
او با اشاره به استانداردهای ویژه کارلوس کیروش برای حفظ نظم تیم ملی گفت: «دو طبقه از طبقات هتل الریان دوحه در طول برگزاری رقابتهای جام جهانی در اختیار تیم ملی ایران بود که دو ماه مانده به برگزاری مسابقات برای حفاظت بیشتر تیم، به طور کامل محل ورود و خروج اعضای تیم ملی از مهمانان هتل جدا شد یا دور تا دور دو طبقهای که در اختیار تیم ایران قرار داشت و مشرف به لابی هتل بود، با استفاده از پردههای بلند پوشیده شد. یا یکی از درهای «قطر مال» که به داخل هتل راه داشت، بسته شد تا جلوی شلوغی بیش از حد هتل گرفته شود. این در حالی است که سابق بر این حتی برخی از خبرنگاران تا پشت در رستوران تیم ملی هم رفت و آمد داشتند و این موضوع به خودی خود بینظمیهایی را رقم میزد.»
معتمدکیا معتقد است: «این موضوعات معمولا به نظر سرمربی و مدیر تیم بستگی دارد و به همین خاطر شما در تیمهای ملی مختلف شاهد پروتکل واحدی نیستید و هر تیمی قانون خاص خودش را دارد. حتی در گذشته و پیش از جام جهانی ۲۰۰۶، ورود خبرنگاران و عکاسان به زمین تمرین تیم ملی برای انجام گفتگو با بازیکنان آزاد بود و ممانعتی از ورود آنها به زمین پس از پایان تمرین به عمل نمیآمد، اما الان اینطور نیست و جایگاه حضور خبرنگاران و عکاسان در محلهای تمرین مشخص است. حضور نمایندگان رسانههای گروهی ایران در مسابقات معتبری، چون جام جهانی باعث شده آنها به راحتی با قواعد حرفهای یا استاندارد سازمانهایی، چون فیفا یا کمیته بینالمللی المپیک کنار بیایند و راحتتر این قوانین را در داخل ایران هم بپذیرند.»
وقتی با عدد و رقم با آنها صحبت کنید، خودشان را میبازند!
مهدی خانعلیزاده (کارشناس رسانه و دکترای روابط بینالملل) نیز که تجربه مشابهی در کشور آمریکا داشته است، این موضوع را از بعد دیگری بررسی میکند: «مدتی است که اقدامی از سوی جریانهای ضد انقلاب در سفرهای خارجی تیمهای ورزشی، رسانهای و هنری متداول شده است که اقدامات رسانهای علیه هیئتهای ایرانی انجام دهند، مزاحمشان شوند و آنها را ترغیب کنند که واکنش خشن نشان دهند تا از این طریق خوراک رسانهای برای فعالیتهایشان تهیه کنند.»
او ادامه میدهد: «هدف چنین افرادی این است، جلوی آن هیئت ایرانی را که برای یک فعالیت تاثیرگذار به کشور دیگر آمدند، بگیرند و اقدامات آنها را مخدوش کنند. بهترین راه و بهترین مسیر برای مقابله با آنها پاسخ رسانهای دادن یعنی دوبرابر کردن استفاده از ظرفیتها برای تامین منافع ملی هست. درباره نمونه اخیر یعنی برخورد آقای پژمان درستکار باید گفت که ایشان از واکنش مسخره کردن استفاده کرده است و این در حالی است که بدترین کار در چنین شرایطی فرار کردن و واکنش تند نشان دادن است. این افراد کمسواد، چون اطلاعات کافی درباره ایران ندارند،
وقتی با عدد و رقم با آنها صحبت کنید، خودشان را میبازند و اعتماد به نفس کافی ندارند؛ زیرا آنها یک سیاستمدار کلاسیک نیستند و صرفا یک عربدهکش و مجلس بهم زن محسوب میشوند. به زعم بنده آقای درستکار برخورد درستی با سام رجبی داشته است، یعنی با گفتگو میکند و مسخرهاش میکند. فیلم گرفتن از رفتار غیر انسانی چنین افرادی هم کار خوبی است و پاسخ دادن منطقی و به سخره گرفتن تکیه کلامهای غیر حرفهای آنها هم یک واکنش مطلوب محسوب میشود.»
خانعلیزاده معتقد است: «ما پیش از این هم شاهد برخوردهای حرفهای از این دست بودیم. مثلا تیم آقای رییسجمهور در نیویورک با حضور هیئت همراه، حرفهای برخورد کرد و البته متاسفانه شاهد اقدامات ضعیف هم بودهایم که سفر تیم ستاد حقوق بشر به ایالات متحده آمریکا از این نمونههای ضعیف است. اگر در این باره برنامهریزی یکپارچه داشته باشیم، زمینه برای ناکارآمد شدن چنین جریانهایی به راحتی فراهم میشود.»
اما امیرعلی صفا (وکیل و کارشناس حقوقی) اعتقاد دیگری دارد: «به این موضوع از دو زاویه میتوان نگاه کرد. اول قوانین مربوط به فیلمبرداری و عکسبرداری از محیطهای عمومی و دیگری هم مربوط به قوانین آزار و اذیت میشود. درباره فیلمبرداری از فضای خصوصی نیز همه ما میدانیم، ممنوعیتهایی وجود دارد و این موضوع در ایالات متحده هم بسیار جدی است. حالا ممکن است در هر کدام از ایالات آمریکا تعریف حریم خصوصی متفاوت باشد. برخی حریم خصوصی را تنها اتاقخواب و حمام میدانند و در برخی قوانین هم هر مکانی که اجازه ورود عامه وجود نداشته باشد، آنجا حریم خصوصی محسوب میشود. در هر صورت هر جایی که شامل حریم خصوصی شود، مثل لابی هتل نقض این قانون یکی از سنگینترین جرمهای ایالات متحده محسوب میشود.»
او با بیان اینکه در برخی ایالتها فیلمبرداری فضای عمومی آزاد و در برخی ممنوع است، توضیح داد: «آنچه مشخص این است که انتشار تصاویر افراد یا استفاده تجاری از تصاویر افراد و یا حتی استفاده سیاسی از آن تصویر به همراه زوم کردن روی سوژه مورد نظر نیاز به اجازه است و در غیر این صورت جرم محسوب میشود. در برخی موارد، هم صرفا فیلمبرداری انجام نمیشود و این موضوع با آزار و اذیت همراه است؛ دقیقا مثل چیزی که در این فیلم از سام رجبی میبینیم. او سوژهاش را تعقیب میکند و با فیلمبرداری قصد محدود کردن او را دارد. مشابه چنین اتفاقی اولین بار در انگلستان برای چهرههای مشهور اتفاق افتاد و برای این کار عنوان فیلمبرداری یا عکاسی تهاجمی در نظر گرفتند.»
صفا همچنین گفت: ماده ۸ کنوانسیون حقوق بشر اروپایی مصوب ۱۹۹۸ مشخصا اشاره دارد که فیلمبرداری تهاجمی در انگلستان اقدام مجرمانه تلقی میشود. در ایالات متحده هم تفاوتهایی وجود دارد. در برخی ایالتها این کار مصاحبه محسوب میشود و نیاز به اجازه دارد و در برخی ایالتها هم اصل این کار آزار و اذیت محسوب میشود. اما در نهایت میتوان گفت اقدام سام رجبی یک جرم است.