مهر آیت الله سید صادق روحانی شکسته شد + عکس
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، همزمان با برگزاری مراسم بزرگداشت هفتمین شب ارتحال حضرت آیت الله روحانی در مسجد امام حسن عسکری( ع) شهر مقدس قم، مهر این عالم ربانی شکسته شد.
سنت شکستن مهر بعد از درگذشت مراجع و علما از دیرباز مرسوم بوده و این کار به معنای تعطیلی دفاتر و مسائل مربوط به مرجعیت است. سنتی که مجد و عظمت روحانیت را به همراه دارد.
این اقدام در واقع زمینه هرگونه سوء استفاده مادی و معنوی احتمالی وابستگان، نزدیکان و اعضای دفتر مرجع درگذشته را مسدود می سازد و ضمنا تکلیف مقلدان را نیز مشخص می کند؛ اقدامی که نه تنها تنقیص و جسارت به نزدیکان و وابستگان نیست بلکه مهم ترین گام در جهت صیانت از حریم و جایگاه مرجعیت تلقی می شود.
گفتنی است، حضرت آیت الله سید محمدصادق روحانی از فقهای مکتب اهلبیت(ع) در غروب جمعه ۲۵ آذرماه در سن ۹۶ سالگی در قم درگذشت و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
ایشان از شاگردان مرحوم حضرت آیتالله خویی در نجف اشرف بود و پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۲۹ تا زمان درگذشتش در قم اقامت کرد.
مجموعه «فقه الصادق» از جمله آثار ایشان به شمار میرفت.
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
«الحمد للّه ربّ العالمین و أفضل الصلاه و أتمّ التسلیم على المبعوث رحمهً للعالمین
سیّدنا و نبیّنا محمّد و على آله الغرّ المیامین»
قال اللّه فی کتابه الحکیم: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ … «لِکُلِّ أَجَلٍ کِتابٌ» (الرعد/38) … «فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَهً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ» (الأعراف/34)
صدق اللّه العلیّ العظیم
اندکی مانده بود به اینکه سالهای عمر بابرکت مرجع عالیقدر، حضرت آیتالله العظمی سیّدصادق روحانی(ره)، یک قرن را تجربه کند، که کتاب عمر ایشان بهپایان رسید و به دیدار معبود خویش شتافت.
امروز، مردی از دنیا رفت که جایگاه شایسته و رفیعی داشت و عمرش را در میدانهای مختلف مجاهدت، سپری کرده بود. از جوانى در نجف اشرف، در جوار بارگاه جدّش، امیرالمؤمنین(علیه السلام)، پا در رکاب تحصیل معرفت نهاد و تا اعماق دریای بیکران دانش و معرفت بهپیش رفت و لؤلؤهای درخشان معرفتی را بهدست آورد. وی در سنین آغازین جوانی به اهداف علمی خویش نائل شد و گوی سبقت را از همسالان خویش ربود و هر سال، ثمرۀ علمی چندین ساله را، بهدست آورد.
در جوانی به شهر محلّ تولّد خویش، قم، بازگشت تا مجهّز به سلاح علم و معرفت و با اخلاص و ارادۀ قوی، در جوار عمّهاش، حضرت فاطمۀ معصومه(س)، قرار یابد.
خداوند متعال، فراست و زیرکی مؤمن را به او ارزانی داشت؛ مؤمنی که با نور الهی مینگرد و با این نگاه الهی، در میدان گسترش معرفت با زبان و قلم، مجاهدت کرد. وی در این میدان، تلاش خستگیناپذیری کرد و به تکاپو پرداخت و در میان بزرگان علم و معرفت، ستون استواری شد و شهرتش در آفاق پیچید. «فقه الصادق» ایشان، یکی از رایحههای خوش علم و معرفت بود، که عطر آن از بالای منابر بزرگان قم تا نجف اشرف، منتشر میشد. اخبار ایشان از طریق نامه، از کشوری به کشور دیگر پخش میشد؛ تا اینکه، این موسوعۀ کامل فقهی ایشان، -که در سختترین شرایط زمان رژیم منحوس شاهنشاهی به رشتۀ تحریر در آمد.- در صدر کتابخانهها قرار گرفت. همۀ پژوهشگران در عرصۀ فقه و احکام زندگی، از عالمان و مجتهدان، بدان نیاز دارند. این دایرهالمعارف فقهی، در میان کسانی که مجدّانه در پی رسیدن به مدارج عالی علمی هستند، روز به روز بیشتر میدرخشد.
شهید ثانی(ره) با شرح و بیان خویش، متن لُمعۀ دمشقیّۀ شهید اوّل(ره) را زنده کرد، و آن را از چند صفحۀ اندک، به چندین جلد تبدیل کرد، تا حدّى که تسلّط دقیق بر این دو کتاب (لمعتین) ملاک و شاخص ارزشیابی علمی طلّاب شده و شهید اوّل را با لمعۀ خویش و شهید ثانی را با شرح ایشان بر لمعه، جاودانه کردهاست؛ سوارِ تیزروِ عرصۀ فقاهت، مرحوم آیتاللّه العظمی سیّدصادق روحانی(ره) نیز، بهمانند شهید ثانی عمل کرد و متن «تبصره المتعلّمین» علّامۀ حلّی(ره)، را از چند صفحه به دایرهالمعارف «فقه الصادق» چهل و یک جلدی، تبدیل کرد، تا جایگاه خویش را در طول نسلها پیدا و نویسندهاش را جاودانه کند.
این دانشنامۀ فقهی، صدقۀ جاریهای است که تأثیرگذاری آن متوقّف نمیشود. همۀ پژوهشگران از ثمرۀ علمی آن بهرهمند میشوند و راههای علم و معرفت در برابر آنان، روشن میشود و نویسندۀ آن تا روز قیامت، از حسنات و خیرات آن بهرهمند خواهد شد، انشاءاللّه.
ایشان در میدان دفاع از دین، به این ثمرههای علمی بسنده نکرد؛ بلکه وارد میدان موضعگیریهای محکم در عرصههای مختلف جامعه و در تمامی شرایط شد. وی از جمله کسانی بود که در برابر باطل سکوت نکرد و در برابر هر تلاشی برای انحراف جامعه از اصالت و تعهّدش، اهل سازش و مماشات نبود.
او معتقد بود که در مسائل حسّاس و سرنوشتساز، بر عالم دینی واجب عینی است که دانش خویش را اظهار کند و هزینۀ آن را -هر چه باشد- بپردازد و رنج و سختی آن را -به هر مقدار باشد- بهجان بخرد. اگرچه این کار او در کوتاهمدّت تأثیری نداشته باشد، بیشکّ در آینده، اثر آن آشکار خواهد شد و اگر در اصلاح و سامانیافتن کار، اثری نداشته باشد، در پیشگیری از گسترش باطل، قطعاً مؤثّر است؛ زیرا دفع مفسده بر جلب مصلحت، اولویّت دارد.
از اینرو، با رژیم منحوس طاغوت که سعی داشت مردم را از مبانی شریعت منحرف و در زمین، فساد بر پا کند، بهمقابله پرداخت. مرجع راحل عالیقدر ما، بهای سنگینی را با تبعید، زندان و اختناق تا زمان سقوط رژیم طاغوت، پرداخت.
با پیروزی، ایشان به پیروی از کلام جدّش امیرالمؤمنین(علیه السلام): «وَ إِنَّ دُنْیاکمْ عِنْدِی لَأَهْوَنُ مِنْ وَرَقَهٍ فِی فَمِ جَرَادَهٍ تَقْضَمُهَا»، ذرّهای به غنائم چشم طمع نورزید و برای آن قدمی بر نداشت؛ امّا با وجود این، در راه خدا از ملامت و سرزنش هیچ سرزنشکنندهای -چه از نزدیکان یا دیگران- نترسید؛ و در برابر هر موضوعی که آن را با اعتقادات حقّه یا موازین شرع راستین، هماهنگ نمیدید، از اعلام دیدگاه صریح و قاطع خویش، دریغ نمیکرد.
او به هرکس که قبولش داشت و از او میپذیرفت، نصیحت و راهنمایی میکرد. ایشان در زندگی خویش هزینۀ بزرگی را برای نصح و خیرخواهیِ کسانی پرداخت که به او بدگمان شدند و نصیحت، راهنمایی و مواضع او را نپذیرفتند.
سالهای متمادی و رنجهای طولانی، نه ارادهاش را ضعیف کرد و نه عزمش را سُست؛ او در تمام مراحل زندگی، تغییری نکرد و خودش بود؛ فردی بود با ارادهای استوار و پولادین، لبخندی آرام و سخنی آشکار و صریح که با گفتار و موضعگیری عملی خویش، مجاهدت میکرد.
هیچ شخص و هیچ کاری از هر نوعی و از طرف هر کسی، او را از پای نمیانداخت و تضعیف نمیکرد؛ چراکه همه را در جلوی چشمان خدا میدانست!
او عاشق جدّش، امام حسین(علیه السلام)، بود؛ چگونه اینطور نباشد که او، 99 سال پیش در ایّام شهادت جدّش، در محرّم سال 1345 ق دیده به جهان گشود. وی هر روز با امام حسین(علیه السلام) جلسه داشت؛ آن هم، چه جلسهای! هر روز صبح قبل از شروع درس، زیارت عاشورا را بهطور کامل و آنگونه که در متن زیارت عاشورای معتبر آمده، با تکرار صدبارۀ هر کدام از بندهاى آخر، میخواند.
ایشان در ایّام شهادت مادرش حضرت زهرا(سلام اللّه علیها) برای رهایی از همّ و غمّ دنیا، از تکاپو افتاد و به دیدار معبودش شتافت. وی به هنگام حضور در جلسۀ ذکر مصیبت مادرشان، سر را برهنه میکرد. ایشان طبق روایات سهگانه در تاریخ شهادت مادر، جلسات عزای مادر را در هر سه تاریخ و بین آنها، زنده نگه میداشت. آن مرجع فقید، در ایّام فاطمیّه، جان خویش را به جانآفرین تقدیم کرد تا فرشتگان، روح پاکش را بهسوی خالقش ببرند؛ همراه و همگام با کسانی که خداوند اینگونه توصیفشان فرمودهاست: «الَّذینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَهُ طَیِّبینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّهَ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ». او دارای نفس مطمئنّهای بود که اطمینان داشت، راضیۀ مرضیّه خواهد شد! «فی جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتی وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَیْب» و آرام و مطمئنّ به آن روزی بود که دادخواهان در محضر الهی گرد هم میآیند؛ همانجا که «تُوَفَّى کُلُ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ». آری! او در سراسر زندگی خویش، با اطمینان و آرامش زندگی میکرد.
امروز و پس از آنکه ایشان را تا جایگاه ابدی در جوار مضجع عمّهشان، حضرت فاطمۀ معصومه(سلام الله علیها)، -که هفته ای یک بار، بعد از اقامۀ نماز امام زمان(عج) در مسجد جمکران، بر زیارت حرم حضرت مواظبت داشتند- بدرقه کردیم، ناگزیر باید درجهت، عمل به وصیّتهای ایشان، بیانیۀ توجیهی پیرامون موضوع تقلید را برای مقلّدان مرجع فقید و صادق در نام، گفتار و عمل و آن فقید سعید صادر کنم، تا احساسات، آنان را از تکلیف شرعى دور نکند. مرجعی که با قبول ولایت امامان اهلبیت(علیهم السلام)، زندگی سعادتمندانهای و بهواسطۀ حبّ ایشان نیز، مرگ سعادتمندانهای داشت. خداوند متعال ایشان را غرق در دریای رحمت بیکران خویش گرداند!
بر این اساس، طبق موازین شرعی، باید برخی کارها تببیین شوند که مقلّدان آن مرجع فقید، به رعایت آنها موظّف و متعهّد هستند.
طبق اصول کلّی شرعى مقرّرِ فقیهان شیعه، از جمله مرجع راحل ما، پس از وفات مرجع تقلید، باید نکات ذیل، ملاک عمل قرار بگیرند:
التزام مقلّدان آن مرجع راحل به مسائل و فتاوای مربوط به باب تقلید ایشان، بلافاصله ساقط میشود؛ بهویژه، مسئلۀ جواز بقا بر تقلید میّت. با فقدان التزام به این فتوا، بر مقلّدان مرجع راحل لازم است که در این مسئله به مرجعی رجوع کنند که بر اساس قرائن شرعی معتبر نزد مکلّفان، اَعلمِ مراجع زنده پس از وفات مرجعشان باشد تا فتوای او در این مسئله را بدانند و ترتیب اثر بدهند.
هر مکلّفی مسئول حجّت شرعی در تعیین مرجعِ پس از وفات مرجعش است. بههیچوجه، جایز نیست که این رجوع بر اساس تمایل شخصی به مرجعی باشد که فتاوایش با میل و سلیقۀ او هماهنگ است؛ مگر اینکه آن مراجع در شرایط مساوی باشند، که در این صورت، مکلّف میتواند مطابق میل خودش انتخاب کند.
هنگام رجوع مکلّف به مجتهدی که دلیل بر اَعلم بودن او دارد یا او را از میان مجتهدان مساوی برگزیده، باید به فتوای او در مسئلۀ بقای بر تقلید میّت نگاه کند و بر اساس آن عمل کند؛ زیرا نظرات در اینباره 3 دیدگاه با تفاوت در برخی جزئیّات است:
دیدگاه اوّل، بقا بر تقلید میّت را اصلاً جایز نمیداند و در این صورت، مقلّدان باید مطلقاً به مرجع جدید رجوع کنند.
دیدگاه دوم: بقا بر تقلید میّتِ اَعلم جایز است. در این صورت، مکلّف مخیّر است میان بقای بر تقلید از میّت اعلم و میان عدول به اَعلم مجتهدان زنده.
دیدگاه سوم، معتقد به وجوب تقلید از میّت اَعلم است مطلقاً؛ و در این صورت، بقای بر تقلید از مرجع راحل، واجب است.
باید فتوای مرجع اَعلم زنده را نیز، نگاه کرد؛ اگر معتقد به عدم جواز تقلید ابتدایی از میّت باشد، تقلید ابتدایی از مرجع راحل جایز نیست؛ امّا اگر نظر مرجع زنده، وجوب تقلید از میّت اعلم باشد، بر مکلّف، با استناد به فتوای اعلمِ مراجع زنده، تقلید ابتدایی از میّت واجب است؛ حتّی اگر در زمان حیاتش مقلّد او نبوده باشد.
وکالتنامههای صادرشدۀ ایشان برای وکلای نقاط مختلف جهان، از درجۀ اعتبار ساقط میشود.
استفاده از مُهر مرجع راحل، از تاریخ وفات ایشان، از اعتبار ساقط میشود و دیگر، وجهی برای استفاده از آن وجود ندارد.
مقلّدانی که بر تقلید مرجع راحل باقی ماندهاند یا کسانی که به استناد فتوای اعلمِ مراجع زنده، از ایشان تقلید ابتدایی میکنند، میتوانند بهجز مسئلۀ تقلید -که پیش از این، گفته شد- به فتواها و احکام منتشرشدۀ پیشین با امضای مرحوم راحل، عمل کنند. همچنین، میتوانند به مسائلی عمل کنند که طبق فتوای ایشان، منتشر میشود.
خداوند، آن مرجع عالیقدر فقید را رحمت فرماید! ایشان از جمله کسانی بود که صادقانه، مصداق این حرف جدّش، امیرالمؤمنین(علیه السلام)، بود: «الْمُؤْمِنُ الْعَالِمُ أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ الْغَازِی فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ إِذَا مَاتَ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَهٌ لَا یسُدُّهَا شَیءٌ إِلَى یوْمِ الْقِیامَهِ.»
به حضرت بقیّهالله الأعظم(أرواحنا فداه)، مراجع عظام، همۀ ارادتمندان، مؤمنان، عموم مسلمانان، مقلّدان و شاگردان آن مرجع فقید، تسلیت عرض میکنیم.
روز بدرقۀ مرجع راحل بهسوی خانۀ ابدی در جوار عمّهاش، حضرت فاطمۀ معصومه(س)،
قم مقدّسه
یکشنبه، 23 جمادی الاولی 1444 ق
مطابق با 18 دسامبر 2022 م
شیخ مصطفی مصری عاملی