نگاهی به مجله«24» (ویژه نقد فیلم)
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شاید در بین علاقهمندان به مطبوعات و مجلات هنری تعداد انگشت شماری باشند که همچنان به رسم گذشته کنار دکههای روزنامه فروشی(مطوبوعاتی) توقف میکنند و با چشم رد تیترها و تصاویر را دنبال میکنند. مدتهاست که مجلات فرهنگی-هنری از رونق افتادهاند و فضای مجازی بر میدان هنر سایه انداخته است. در این میان اما گاهی حضور یک مجله با تیترهای جذاب و تصاویر زیبا مخاطبهای قدیمی را سر ذوق میآورد و جذب خود میکند.
یکی از همین مجلات که مهر ماه امسال(1401)چشم مرا به خود جذب کرد مجله«24» بود، مجلهای قدیمی که بیش از یک دهه قدمت دارد. مجله«24» از مجموعه مجلات موسسه «همشهری» با بازگشت دوبارهاش(بعد از غیاب یک ساله)، وزن تازهای به دکههای مطبوعاتی بخشیده است. مجلهای جذاب و خواندنی که به اندازه تماشای یک فیلم هیجانانگیز میتواند علاقهمندان سینما را سر ذوق آورد.
این شماره مجله «ویژه نقد فیلم» است، موضوعی که طی دهههای گذشته همواره فقدانش بر سینمای کشور سایه انداخته است. در زمانهای که «فضای مجازی جولانگاه نقدهای زرد» شده است و بازار نقد را بیشتر از همیشه آشفته کرده است، مجله 24 در حکم یک کلاس آموزشی است.
مجلهای که تلاش کرده به آفتهای «نوشتن برای لایک گرفتن » بپردازد و «لمپنیسم در نقد فیلم» را برملا سازد. علاوه بر این مباحث روز، 24 نقبی هم به چهار دهه نقد فیلم در ایران نیز زده است، درباره «خرافههای موجود در نقدفیلم به زبان فارسی» گفته و «وضعیت نقد فیلم را در دیروز، امروز و فردای سینمای ایران» را بررسی کرده است. البته اینها همه مطالب مجله 24 نیست، بخش جذاب «نهادسازی و نظریهپردازی» که «مقدمهای است درباره سید مرتضی آوینی و دیدگاههای سینمایی او» و همچنین معرفی کتابهای نقد فیلم و انتشار فصلی از کتاب در دست انتشار«تئوری مولف» پای هیجان انگیزترین نظریه نقد فیلم را به مجله کشانده است.
در این گزارش تلاش خواهیم کرد با چندماه تاخیر به معرفی مجله«24» بپردازیم. کتاب-مجلهای که به شدت میتواند برای دانشجویان و علاقهمندان به نقد فیلم جذاب باشد. از این رو با کمک گرفتن از مقدمه خود مجله به معرفی آن میپردازیم.
انتشار کتاب-مجله سیاست تازه موسسه «همشهری»
در دورانی که حضور و جلوه نشریات در دکههای مطبوعاتی تقریبا معنایش را از دست داده و در شرایطی که سینمای ایران، با بحران بیسابقه قهر مخاطب مواجه شده و این بار در قالب کتاب-مجله که سیاست تازه موسسه «همشهری» برای تجدید حیات نشریاتش است؛ کتاب-مجلههایی که قرار است در هر شماره به یک موضوع محوری بپردازند.
در روزگاری که دکههای مطبوعاتی، عملا به سوپرمارکتهای کوچک تغییر کاربری دادهاند و مردم خبر و مطلب و گزارش را بیشتر در صفحه تلفن همراهشان میخوانند تا در نشریات و به نظر میرسد مطبوعات بازی را به فضای مجازی واگذار کردهاند، هنوز هم بهترین و باکیفیتترین محتوا توسط روزنامهنگاران و نویسندگان مطبوعات تولید میشود.
فضای مجازی با تمام محسنات و دسترسی آسان و سریعش، بیشتر محل نظر و گذر است و برای تامل بیشتر و عمیق تر، مکتوب همچنان قابل استنادتر و کاربردی تر است. مجازی با تمام گستردگی و تنوع فراگیریاش، محدودیتهای خودش را دارد. در این فضا حجم مطالب با میزان مخاطبان معمولا نسبت عکس دارد. متن باید کوتاه و واجد محتوایی هیجانی باشد تا دیده و خوانده شود.
در چنین شرایطی مطبوعات برای زنده ماندن باید راهی را بروند که مجازی، فرصت و مجال پیمودنش را ندارد و محتوایی را عرضه کنند که نشود مشابهش را به سرعت و سهولت در تلفن همراه یافت. کتاب مجلههای همشهری با چنین نیتی و با تمرکز بر یک موضوع و در حد مقدور و ممکن، بررسی همه جانبه تم محوری هر شماره، منتشر خواهند شد.
فراز و نشیبهای یک مجله تخصصی 13ساله
در بدترین دوران استقبال عمومی از سینما(که دیگر نمی شود به بهانه کرونا توجیهش کرد) و وضعیت نامطلوب اقتصاد مطبوعات سینمایی(که فقط چندتایی همچنان تاب آورده باقی مانده اند) از دی 1388 که اولین شماره مجله«24 » منتشر شد تا به امروز، نزدیک به سیزده سال گذشته؛ سیزده سالی که در آن فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است.
حسین معززینیا به عنوان اولین سردبیر «24»، سنگ بنای مجله سینمایی جدی و در عین حال جذابی را گذاشت که کیفیت مرغوب کاغذ گلاسه و چاپ رنگیاش، با فرم و محتوای مطالبش برابری میکرد. نشریهای که سردبیر و تحریریه حرفهایاش، اعتماد و حمایت مدیران وقت موسسه «همشهری» را هدر ندادند.
کنارهگیری معززینیا در خرداد 1395 و آمدن محمد شکیبانیا هم تغییر عمدهای در روند «24» ایجاد نکرد. سردبیر جدید، بهترین تصمیم ممکن را گرفت و دست به ترکیب تیم برنده نزد. تنها تغییر عمده مجله در این دوره، اضافه شدن بخش سینمای مستند بود که آن هم ریشه در سوابق و علایق شکیبانیا داشت.
در شهریور 1397 مدیریت وقت موسسه «همشهری»، تصمیم به واگذاری گروه مجلات به بخش خصوصی گرفت؛ تغییری که نتیجهاش تغییر داستان مجلاتی بود که تعدادی از آنها (از جمله «24») جایگاه، اعتبار و خواننده داشتند.
از مهر 1397 مجله «24» به سردبیری سلمان فرخنده منتشر شد؛ اینکه مدیر وقت مجلات «همشهری» چگونه و بر چه اساسی سردبیری «24» را به یک بازیگر سریالهای تلویزیونی واگذار کرد، هرگز مشخص نشد و بعد از یک دوره گذار، از بهمن 1398 قاسم جعفری کارگردان و تهیهکننده سینما و تلویزیون، سردبیر مجله شد که این هم انتخاب عجیبی بود؛ البته با حضوری مازیار فکریارشاد به عنوان دبیر تحریریه، مجله در این دوره با سر و شکل حرفهایتری منتشر شد. آخرین شماره این تیم، در شهریور 1400 روی دکه آمد و بعد از گذشت یک سال، حالا «24» با شمایلی تازه به میدان آمده است.
داستان دوره جدید«24» چیست؟
در مقدمه مجله«24» در مطلب با عنوان«مطلب از این قرار است/ در توضیح عاشق نماند» به قلم سعید مروتی- سردبیر مجله - آمده است: چه حرفی را در چه قالبی باید زد؟ داستان دوره جدید «24» دقیقا از همینجا آغاز میشود؛ از گام نهادن در همین راه دشوار و ناهموار و تلاش برای اینکه خوانده شویم، تاثیر بگذاریم و در قفسه کتابخانه مخاطبانمان جا خوش کنیم؛ مثل کتابی که بشود گاهی به آن مراجعه کرد. تا آنجا که اگر به مساله روز هم میپردازیم (که به عنوان رسانه گریزی از آن نداریم)، افقهایی فراتر از مصرف روز را جستجو کنیم.
این راه و روش و منش ماست و طبیعتا در این مسیر، قرار نیست دنبالهرو پسند روز باشیم و در عین حال نمیخواهیم در خلاء حرکت کنیم و به مباحث انتزاعی معمول در نشریات تئوریک بپردازیم که عموما خوانندهای جز سردبیر و ویراستار نشریه ندارند. در یک کلام، میخواهیم نشریهای منتشر کنیم که خودمان به عنوان خواننده، علاقمند به مطالعهاش هستیم و مشابهش را در نشریات موجود مشاهده نمیکنیم.
چرا این شماره ویژه نقد فیلم است؟
اما چرا ویژهنقدفیلم در اولین شماره؟ بخشی از آنچه به عنوان بحران سینمای ایران با آن مواجهیم و معمولا از میزان استقبال عمومی از سینما آغاز و خیلی زود به کیفیت فیلمها ختم میشود، محصول به حاشیه رفتن نقد است. سینمای ایران به عنوان پدیدهای رهاشده از سوی منتقدان و نویسندگان سینمایی، به مرور زمان تبدیل به پدیدهای شده که تقریبا هیچکس (از تماشاگر گرفته تا منتقد و مدیر فرهنگی) جدیاش نمیگیرد. در گذر زمان به همان نسبت که از اهمیت سینمای ایران کاسته شده، اعتبار و جایگاه نقد هم زیر سوال رفته است. بخش قابلتوجهی از منتقدان و سینمایینویسان ترجیح میدهند درباره آنچه در این سینما رقم میخورد، سکوت کنند. فیلمها به سرعت میآیند و میروند بیآنکه بازخوردی جدی دریافت کنند؛ به قول کارگردان یکی از فیلمهای اکرانشده در امسال، نقد منفی هم به هر حال واکنشی طبیعی است و بهتر از این است که هیچ مطلبی درباره فیلمت نوشته نشود. همیشه طیفی از منتقدان با فاصله و پرهیز، معمولا همراه با تفرعن، با سنمایی ایران مواجه شدهاند.
در دنیای امروز با آغشته شدن فضای نقدنویسی به انواع و اقسام اغارض شخصی، اقتصادی و سیاسی-اجتماعی، مسئله کیفیت بیمعنا شده است. تظاهر به دانایی، پنهان شدن پشت مفاهیم مثلا پیچیده(و در واقع گنگ که بیمعنایی اش معمولا محصول ترجمه غلط به دلیل عدم تسلط بر موضوع یا زبان مبدا و گاهی هم زبان مقصد است) و زدن دکانهای دونبش با عنوان کارگاه نقد(جز چند استثنا) هم از آسیبهای جدی نقد فیلم در این سال ها است.
کیفیت دائما در حال نزول فیلمها را هم باید در نظر گرفت که رغبتی برای نوشتن ایجاد نمیکنند. هرچند که در همین شرایط هم، روند ظهور منتقد خوش فکر و صاحب سلیقه متوقف نشده؛ ولی نمیتوان انکار کرد که نقد به مفهومی که تا همین ده سال پیش حتی وجود داشت، معنایش را تقریبا از دست داده است.
در زمانهای که جای نقد را حسابگری و بده بستان و معامله گرفته است، وضعیت آشفته نقد فیلم در ایران، لزوم پرداختن به آن را موکد میکند. از این رو است که آنچه در این شماره مجله 24 آمده است، قرار است در حد مقدور و ممکن، به پرسشهایی درباره نقد فیلم پاسخ دهد؛ اینکه موضوع اساسا چیست، نقد فیلم به چه کار میآید و حال و روزش چگونه است.