۰۲ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۲
کد خبر: ۷۴۰۶۱۰

بررسی سیاست جدید رسانه ملی در قبال چهره‌های اثرگذار

بررسی سیاست جدید رسانه ملی در قبال چهره‌های اثرگذار
نشست مجازی چهره به چهره با هدف بررسی سیاست جدید رسانه ملی از سوی کارگروه سیاست‌گذاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیه‌السلام برگزار شد.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،هفته گذشته بود که زمزمه حضور برخی چهره‌های هنری و تلویزیونی (سلبریتی‌ها) در رسانه ملی مطرح شد که البته این موضوع واکنش سازمان صدا و سیما را به دنبال داشت. روابط عمومی این سازمان در واکنش به نقدها و مطالب منتشر شده طی بیانیه‌ای متذکر شد که در این دوره با انسجام کامل و وحدت نظر و مدیریت، سلبریتی محوری، مجری محوری، تهیه کننده محوری و هرگونه محوریت پراکنده غیر منطبق با سیاستهای رسانه ملی مردود و غیر قابل قبول است. ‌

گزارش | بررسی سیاست جدید رسانه ملی در قبال چهره‌های اثرگذار

در بخش دیگری از این بیانیه رویکرد رسانه ملی درباره سلبریتی‌ها، تأکید بر مدیریت منطقی و همکاری اصولی رسانه و چهره‌ها و تلاش جدی برای جلوگیری از تکرار آسیب‌های گذشته عنوان و تأکید شده است: در این دوره تحولی رسانه ملی، از هرگونه ورود بی‌برنامه به موضوع سلبریتی‌ها پرهیز شده و بر رابطه تکاملی و تعاملی رسانه و سلبریتی تاکید می‌گردد.

رئیس صداوسیما نیز درباره حضورسلبریتی‌ها در رسانه ملی گفته بود که هر زمان رسانه ملی تصمیم به استفاده از چهره‌ها بگیرد، امکان فرصت و ظرفیت دیده شدن را در اختیار کسانی قرار می‌دهد که هنجار‌ها را رعایت می‌کنند. هرگاه چهره‌ها از مسئولیت اجتماعی و احترام به هنجار‌ها و ضوابط فرهنگی و قانونی ابا کنند صدا و سیما به آن‌ها آنتن نخواهد داد.

کارگروه سیاست‌گذاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیه‌السلام به دنبال این موضوع و با هدف بررسی سیاست جدید رسانه ملی در قبال چهره‌های اثرگذار نشست مجازی «چهره به چهره» را با حضور دکتر جمال یزدانی مشاور ستاد تحول رسانه ملی، دکتر مجید سلیمانی عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، سیدعلی سیدان مدیر مسئول نشریه سوره و سید آرش وکیلیان دکترای سیاست‌گذاری فرهنگی و مدرس دانشگاه برگزار کرد.

ضرورت ایجاد فضای رقابتی در رسانه ملی
نخستین میهمان این برنامه دکتر جمال یزدانی مشاور ستاد تحول رسانه ملی بود که قطع همکاری رسانه ملی با برخی سلبریتی‌ها را به عنوان درسی برای مسیر پیش‌رو در نظر گرفت و با اشاره به ابعاد متعدد سند تحول سازمان صدا و سیما، از جامعه نخبگانی کشور خواست که به نقد جدی و تفسیری این سند بپردازند، چراکه تاکنون هیچ نقد جدی، تفسیری و اساسی بر روی سند انجام نشده است.

وی در ابتدای سخنان خود عنوان چهره‌های اثرگذار را برنتافت و با بیان اینکه تغییر عنوان سلبریتی به چهره‌ اثرگذار، ذهن مخاطب را دچار اشتباه می‌کند، اظهار داشت: دامنه چهره‌ اثرگذار و نوع تعامل با آنها متفاوت از سلبریتی است و ما در رسانه مشخصاً درباره سلبریتی صحبت می‌کنیم؛ چراکه ادبیات سلبریتی برای اشاره به ابعاد منفی آن بهتر از چهره اثرگذار است.

یزدانی با بیان اینکه سیاست‌های کلان در سند تحول تعامل با سلبریتی‌ها را مشخص می‌کند، سیاست‌های ناظر به تحول در محتوا، تحول در سازوکار و تحول در رویکردها را سه بخش سند تحول عنوان کرد و گفت: در رویکردها مطرح است که باید اندیشه در سرخط تولید و سیاست‌گذاری در سازمان قرار گیرد که پیش از سند تحول اینگونه نبود؛ آن زمان جذب مخاطب اصالت داشت و راحت‌ترین راه ممکن برای جذب مخاطب آوردن یک چهره مخاطب‌آور بود.

وی در ادامه از اندیشه به عنوان عامل تعیین کننده در تولید نام برد و با بیان اینکه تلاش در دو ساله گذشته نیز این بوده که هم مدیران در سطح کلان و میانی سازمان و هم کارشناسان و افراد مؤثر در تولید در ابعاد مختلف به سمت جدی گرفتن و آوردن اندیشه در سرخط تولید تلاش کنند، بر ایجاد فضای رقابتی در رسانه ملی تأکید کرد و افزود: رسانه ملی باید فضای رقابتی ایجاد کند تا انحصار برای یک سلبریتی شکل نگیرد.

مشاور ستاد تحول رسانه ملی، ایجاد و بازنمایی چهره‌های جدید و توازن در ضریب‌دهی انتخاب سلبریتی‌ها را خروجی این سند خواند و افزود:‌ آنچه کمتر در رسانه ملی به آن توجه شده عدم توازن و بی‌عدالتی در بازنمایی سلبریتی‌های محدود بوده است. بهترین برنامه‌ها و توجهات به لحاظ رسانه‌ای و مدیریتی مختص برنامه‌ای بوده که تولید را دست سلبریتی داده و مدیر میانی یا کلان در فرایند آن برنامه‌ها تأثیری نداشته است.

میدان دادن بی‌ضابطه به سلبریتی‌ها عامل ریزش مخاطب
وی عدم توازن و بی‌عدالتی در ضریب انتخاب سلبریتی را یک مسئله دانست و با طرح این سئوال که چرا باید یک عده خاص برای عموم جامعه ایرانی تولیدات رسانه‌ای را در اختیار داشته باشند، گفت: سند تحول سبب توازن این ضریب می‌شود؛ البته هیچ وقت نگفتیم که می‌خواهیم سلبریتی را حذف کنیم، لازم است سلبریتی در رسانه مورد استفاده قرار گیرد، اما بحث اساسی میزان ضریب استفاده از او در برنامه است.

یزدانی با بیان اینکه ضعف اعتماد به نفس مدیران در طراحی و حوزه اندیشه به رسانه ضربه می‌زند، بر لزوم احیای اعتماد به نفس سازمان و مدیران آن در تعامل با سلبریتی‌ها و حتی تهیه‌کنندگان تأکید کرد و اظهار داشت: مدیران معتقدند سیاست‌های کلان خریدار ندارد، این طرز فکر خود یک آسیب جدی است. اگر سازمان اعتماد به نفس داشته و دست او در حوزه اندیشه برتر باشد و در تعامل نترسد، می‌تواند از سلبریتی در چهارچوب تعریف شده به بهترین شکل استفاده کند.

وی خاطرنشان کرد: متأسفانه اصلاح ساختارها، ‌رویه‌ها و الگوها با سلبریتی‌ها است و اینجا سازمان هیچ طرح مدونی در تعامل با سلبریتی‌ها نداشته است که با تدوین سند تحول، در رویه‌ها و فرایندها، تصویب طرح‌ها، نظارت‌ها و ارزیابی‌ها توجه به این موضوع شده است و تلاش کردیم به نحوی تعامل با سلبریتی‌ها را قانون‌مند کنیم و توجه به چهره‌ها به سمت توازن پیش ‌رود.

مشاور ستاد تحول رسانه ملی با بیان اینکه رسانه اگر به وجه ممیزه خود عمل نکند و پایبند نباشد مخاطبش ریزش می‌کند، گفت: سیاست سلبریتی و میدان دادن بی‌ضابطه، شلخته، غیر منسجم و از موضع ضعف به سلبریتی‌ها سبب ریزش مخاطب بوده است؛ این مدعا از روند ریزش مخاطب سازمان در دهه نود مشخص است، هرچقدر به این نوع سلبریتی‌ها میدان دادیم سبب ریزش مخاطب بوده است.

ظهور ماهواره‌ها و گسترش vodها عامل ریزش مخاطب رسانه
اما دکتر مجید سلیمانی عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به عنوان کارشناس دوم این برنامه، مواضعی متفاوت نسبت به صحبت‌های دکتر یزدانی داشت. وی در ابتدای سخنانش ریزش مخاطب رسانه ملی را بی‌ارتباط با نبود سلبریتی‌ها دانست و تصریح کرد که ریزش مخاطب رسانه به علت ظهور ماهواره‌ها و گسترش آنها به ویژه گسترش vodها بوده است.

وی خاطرنشان کرد: میزان ریزش مخاطب رسانه ارتباطی با استفاده از سلبریتی‌ها ندارد، بلکه علت این ریزش جهانی است و شرکت‌های تولیدکننده محتوا مانند «نتفلیکس» سبب شده‌اند که بنگاه‌های بزرگ رسانه نیز دچار کاهش مخاطب شوند.

این منتقد فرهنگی با اشاره به یک کلان پروژه در نقد فرهنگ شهرت سلبریتی‌ در ایران و حدود بیست جلد کتاب تألیفی، ترجمه‌ای و پژوهش‌محور در این حوزه که با همکاری برخی پژوهشگران انجام داده است، گفت: تاریخ شهرت نسبت مستقیم با رسانه دارد و نمی‌توان آن را نادیده گرفت؛ چراکه صنعت سینما به واسطه شهرتی که برای چهره‌ها ایجاد می‌شد پا گرفت.

وی با بیان اینکه از ابتدای شکل‌گیری رسانه‌های جمعی به ویژه سینما مسئله شهرت وجود داشته و فیلم‌هایی پرفروش بوده و مخاطبان بیشتری داشته است که از افراد مورد علاقه مردم استفاده کرده باشد، اظهار داشت: تهیه‌کنندگان فیلم و سینما به طور عمد با نشان دادن بخش‌های زندگی خصوصی چهره‌های سینما در نشریات زرد، افرادی را مشهور می‌کردند و سبب علاقه‌مندی مردم به آنها می‌شدند.

سلیمانی افزود: صنعت رسانه و صنعت سرگرمی با فرهنگ شهرت و فرهنگ سلبریتی به معنای خاص آن همبسته است و نمی‌توان آنها را از هم جدا کرد؛ سلبریتی‌ها تا پیش از اینستاگرام حضور کم‌رنگی در رسانه‌های اجتماعی داشتند، اما ویژگی تصویری بودن اینستاگرام سبب شد تا فرهنگ شهرت به اوج اثرگذاری خود در نظام ارتباطات برسد و ظهور سلبریتی‌های اجتماعی شکل بگیرد.

وی با بیان اینکه امروز اینستاگرام بدون کریستیان رونالدو و کیم کارداشیان هیچ نیست و برای او اهمیت دارد که این افراد کار خود را در این پلتفورم ادامه دهند، خاطرنشان کرد: کسی که با رسانه کار می‌کند و کارش سیاست‌گذاری رسانه و تولید محتوای رسانه‌ای است، نمی‌تواند فرهنگ شهرت و تأثیرگذاری آن را در نظام‌های اجتماعی نادیده بگیرد و برای سلبریتی‌ها برنامه‌ریزی نداشته باشد.

استفاده ابزاری رسانه‌های معاند از فرهنگ شهرت
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در ادامه به بازخوانی از وضعیت سلبریتی‌ها در چهار پنج دهه اخیر پرداخت و افزود:‌ یک سری از چهره‌های مشهور سینما و ورزش قبل از انقلاب با توجه به شرایط انقلابی انقلاب اسلامی مجبور به کناره‌گیری از صحنه شدند. هرچند مهاجرت کرده بودند اما تأثیرگذاری خود را در جامعه ایران داشتند و تعداد کثیری از آنها هواداری می‌کردند.

وی از دهه شصت به عنوان اوج مدیریت و برنامه‌ریزی برای سلبریتی‌ها یاد کرد و اظهار داشت: هرچند افراد بسیاری منتقد آن شیوه از مدیریت فرهنگ شهرت در دهه شصت هستند، اما در دوران اخیر و بعد از شورش 1401، دشمن و نهادهای خارجی توانستند از ظرفیت فرهنگ شهرت در ایران برای شورش خودشان استفاده کنند تا ایران را برهم بریزند.

سلیمانی با انتقاد از کم‌کاری نهادهای رسانه‌ای و امنیتی در این زمینه تصریح کرد: برای سلبریتی‌ها و هرکسی که جایگاه اجتماعی داشت وضعیتی ایجاد شده بود که فکر می‌کردند نظام جمهوری اسلامی تا فردا سقوط می‌کند و به شدت تحت تأثیر برساخت‌های رسانه‌ای قرار گرفته بودند حتی چهره‌های مثبت هم دچار ابهام شده بودند و فشارهای متعدد بر آنها بود که علیه نظام موضع بگیرند.

وی با بیان اینکه نهادهای امنیتی باید در حوزه فرهنگ و هنر فعالیت ویژه داشته باشند، اما میزان تأثیرگذاری چنین افرادی در جامعه را کاملا فراموش کرده بودند، ابراز کرد: تمام کسانی که نقش ویژه‌ای در شورش‌های 1401 داشتند، افرادی بودند که پیش از این شهرت خود را در تلویزیون و فوتبال ایران کسب کرده بودند و بدون هیچ برنامه‌ای از ظرفیت آنها برای چند ماه درگیری در کشور استفاده شد.

این منتقد فرهنگی امتیاز مدیران رسانه در مدیریت سلبریتی‌ها را منفی خواند و افزود: باید به این درک برسیم که اگر از یک چهره و سلبریتی در برنامه تلویزیونی استفاده می‌کنیم به این معنی نیست که مردم سبک زندگی آنها را نمی‌پسندند. داشتن رویکرد صرفاً سلبی و عدم مدیریت به نحو به عنوان موضع نظام در برابر همه ملت ایران تلقی می‌شود، ما نمی‌توانیم به این شکل مدیریت کنیم.

سلیمانی در پایان سخنان خود تأکید کرد که اگر با برنامه‌ریزی مناسب، شرکت‌ها و مؤسسات واسط رسانه را برای چهره‌ها فعال کنیم، آن زمان یک چهره در حوزه سینما به سادگی نمی‌تواند یک موضع بگیرد.

رویکرد نظام و سازمان صدا و سیما در استفاده از سلبریتی‌ها
در ادامه نشست «چهره به چهره»، سید آرش وکیلیان دانش‌آموخته دانشگاه باقرالعلوم علیه‌السلام و مدرس دانشگاه از طریق تریبون مجازی روبه‌روی مخاطبان قرار گرفت تا به ارائه دیدگاه‌های خود درباره موضوع نشست بپردازد. وی ابتد انتظار خود از صدا و سیما را همسو و همراه بودن با رویکرد کلی نظام در این حوزه عنوان کرد و البته یادآور شد که نظام بر فعالیت سلبریتی‌ها نظارت فعال دارد و چند سال است که از یک سازوکاری ویژه در مدیریت سلبریتی‌ها استفاده می‌کند.

وی در ادامه با اشاره به نقش سلبریتی‌ها در اغتشاشات 1401 گفت: تعداد معدودی از سلبریتی‌ها که علیه نظام موضع می‌گیرند، ممنوع الکار بوده و حق ندارند در صدا و سیما و رسانه‌های دیگر فعالیت کنند، تعدادی هم پای کار نظام هستند و با نظام همکاری زیاد دارند، اما اکثریت مطلق سلبریتی‌ها تا 80 درصد، خط سیاسی ثابتی ندارند.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه اکثریت مطلق سلبریتی‌ها حسب شرایط و وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فضای رسانه‌ای ممکن است موضع‌گیری‌های متفاوتی داشته باشند که به صورت اقتضایی مدیریت می‌شوند، اظهار داشت: این افراد ممکن است در مقطعی هیجان‌زده شده باشند یا تحت تهدید مواضع نادرستی را اتخاذ کنند که بعدها پشیمان شده و عذرخواهی کرده‌اند. افرادی نیز بودند که مجازات و بهمن‌ماه با عفو رهبر انقلاب بخشیده شدند.

وی افزود: تعداد قابل توجهی از سلبریتی‌ها مواضع سیالی دارند اما نظام اینها را غیرخودی و معاند تلقی نمی‌کند؛ بنابراین ما حق نداریم جلوی کار سلبریتی‌هایی که طبق قانون کشور فعالیت می‌کنند را بگیریم و سبب مهاجرت آنها به سمت vodها بشویم که اگر صدا و سیما مرجعیت سرگرمی را به vodها واگذار کند، ضعیف می‌شود.

پیشنهاد ارائه سازوکار ارتقای سواد حقوقی سلبریتی‌ها
وکیلیان با بیان اینکه صدا و سیما باید از اقشار خاکستری سلبریتی‌ها هم استفاده کند کما اینکه این کار را انجام می‌دهد، تصریح کرد: موضع نظام و صدا و سیما این است که از سلبریتی‌هایی که خاکستری هستند و مواضعی ناپایداری دارند تا زمانی که به قوانین و مقررات پایبند بوده و رویکرد امنیتی نداشته باشند، استفاده کند.

وی پیشنهاد ارائه سازوکار ارتقای سواد حقوقی سلبریتی‌ها و ضرورت داشتن مشاور حقوقی برای آنها را مطرح کرد و اظهار داشت: ما افزون بر ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها و روش‌های قضایی در کنار آن نیاز به روش‌ها و ابزارهای مدیریت اقتصادی، فرهنگ‌سازی و ارتقا و مهارت دانش این افراد و نیز به سازوکارهای مدیریت اجتماعی اعم از سازوکارهای صنفی و یا ثمن‌های بیرونی آنها نیاز داریم.

دانش‌آموخته دانشگاه باقرالعلوم علیه‌السلام گفت: متأسفانه سازوکارهای اجتماعی ما ضعیف است و این منجر به آن می‌شود که برای همه چیز از روش‌های سخت و بازدارنده استفاده کنیم که مناسب نیست. اگر بتوانیم در کشور سازوکارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را ارتقا دهیم می‌توانیم با شرایط موجود بهترین استفاده را از سلبریتی‌ها داشته باشیم.

هر مشهوری سلبریتی نیست
پایان‌بخش این نشست سخنان سیدعلی سیدان مدیر مسئول نشریه سوره درباره قابلیت مدیریت سلبریتی‌ها بود که وی بر عدم این امکان تأکید و تصریح کرد: باید از این توهم خارج شد که بتوان سلبریتی‌های بهره‌مند از ثروت، شهرت، امنیت،‌ قدرت و مدافع سبک زندگی لاکچری خاص و طرفدار شرایط و گفتاری که آن سبک زندگی را مشروع می‌کند را مدیریت کرد.

 وی در مقدمه با بیان اینکه مخاطب تلویزیون نسبت به پنج سال گذشته کاهش پیدا کرده است، به برخی دلایل این کاهش اشاره کرد و اظهار داشت: اینطور نیست که سیاست‌های خاصی در کاهش مخاطبان نقش داشته باشد؛ بلکه به سبب وجود فضای مجازی و قابلیت‌های متنوع برنامه‌های اینترنتی، مصرف و الگوی زیست رسانه‌ای مردم تغییر کرده است.

مدیر مسئول نشریه سوره وجود پلتفورم‌هایی مانند اینستاگرام که بازیگران را به سمت خود کشانده‌ و حتی افرادی که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی چهره شده بودند به آن سمت رفته‌اند و نیز اغتشاشات سال 1401 را دو عامل خروج چهره‌ها از رسانه ملی عنوان کرد و گفت: برخی سلبریتی‌ها به دلیل زیست رسانه‌ای خود دچار توهم سقوط جمهوری اسلامی شده و دست به یک خودکشی دسته‌جمعی زدند.

وی با اشاره به نگرانی مدیریت فرهنگی کشور از کاهش مخاطب رسانه ملی، اظهار داشت: داشتن سرمایه اجتماعی دغدغه فضای نخبگانی و سیاست‌گذاری در کشور است، کاهش سرمایه اجتماعی مساوی با کاهش مخاطب است و اگر مخاطب تلویزیون کاهش پیدا کند، چون رسانه نظام به شمار می‌رود، آن‌گاه سرمایه اجتماعی نظام کاهش پیدا کرده است.

سیدان با بیان اینکه بین چهره مشهور و سلبریتی تفاوت قائل است، خاطرنشان کرد: شهرت لازمه سلبریتی بودن است اما هرکسی که چهره و شهرتی دارد سلبریتی نیست. سلبریتی کسی است که منافع او با سرمایه‌داری گره خورده است، سبک زندگی خاصی دارد و محافظه‌کار است؛ بنابراین سلبریتی نمی‌تواند انقلابی و عامل یک تحول باشد.

ارسال نظرات