مزیت ها و نوآوری های کتب فقه معاصر/تحول، باعث تکامل و پیشرفت علم میشود
اخیراً در جلسه عموم نشستی موسوم به «نشست دوره ای اساتید» موضوعاتی در خصوص تحولات آموزشی متون درسی حوزه های علمیه و کتب فقه معاصر مطرح شده بود که طی آن برخی افراد هجمه هایی به روند تحولات ایجاد شده روا داشته اند که حتی برخی از اساتید شرکت کننده در این جلسه نیز لب به اعتراض گشوده و برخی دیگر نیز جلسه را ترک کرده اند.
از این رو خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، برای تبیین مزایای کتب فقه معاصر و تحولات آموزشی متون درسی حوزه با حجت الاسلام روح الله شیرمهد از اساتید سطوح عالی و مدیر مدرسه فقهی و تحقیقاتی موسی بن جعفر(ع) به گفتوگو پرداخته است.
وی عمده مخالفان طرح را افرادی دلسوزی دانست که با شنیدن استدلالات مدافعین و طراحان کتب آموزشی اقناع شده و دغدغه هایشان برطرف شد.
این استاد حوزه با قبیح دانستن ایجاد دوقطبی در فضای حوزوی اکثریت اساتید و علمای حوزه علمیه را مدافع و همسو با انقلاب شکوهمند اسلامی ایران معرفی کرد.
متن گفتوگو به شرح ذیل است:
رسا- نظر حضرتعالی درباره تغییرات متون آموزشی حوزه به عنوان یک استاد سطح عالی و اقبال علما، اساتید و عموم طلاب چیست؟ این تغییرات متون آموزشی و آثار جدید مثل اشخص الاعتباری، الفائق و ... چه مزیت هایی دارد؟
تغییر متون درسی و اجتهادی در حوزه های علمیه اگر بر اساس یک منطق صحیح و منطبق با پیشرفت های علمی و بر اساس ممارست و مستفاد از متون اصلی و رائج حوزوی و با نظارت و دخالت فقهای توانمند و دلسوز و آگاه به مسائل روز و خدا ترس، انجام بگیرد، بسیار مفید و امیدبخش و همان تحول سازنده بوده و برای حوزه و حوزویان و جامعه اسلامی بسیار مفید و گره گشا خواهد بود. کار های فاخری که در دفتر فقه معاصر انجام شد، مصداق خوبی از این تغییر و تحول صحیح است.
اگر کسی سیر تحول و تکامل کتب درسی و علمی در فقه، اصول، کلام و ادبیات را با دقت ببیند متوجه می شود که در بستر تحولَ صحیح، هم میراث گذشتگان حفظ شده و هم باعث تولید و توسعه علم توسط معاصرین شده و همچنین سبب حل مسائل مستحدثه و رفع شبهات علمی شده است. همه این ها براساس همین منطق تغییر و تحول صحیح بوده است. بنابراین تحول، باعث تکامل و پیشرفت علم می شود.
کتب درسی جدید مانند الفائق و الشخص الاعتباری از جهات مختلف دارای مزیت ها و نوآوری هایی است:
اولاً: متن از جهت نگارش و ادبیات تقریبا ناظر و مطابق با ادبیات عرب جهان معاصر بوده که طلاب و اساتید تا حدود زیادی با اینگونه متون فاصله داشتند.
ثانیاً: محتوای این کتاب ها ناظر به نیازهای روز و مطالب آنها در مقایسه با بخش هایی از کتب رائج حوزه، کارآمدتر، ضروری تر و دارای اولویت بیشتر هستند.
ثالثاً: در این کتب به قوانین مدوّن بین المللی اشاره شده و به نقد و بررسی آنها نیز اهتمام شده است. این کار یکی از شیوه های صحیح برای اثبات حقانیت و درستی و دقت نظر فقه شیعه قلمداد می شود.
رابعاً: تدوین و تالیف این کتب از ناحیه افرادی صورت گرفته است که در محافل حوزوی از جهات مختلف علمی و همچنین تهذیبی از قلّه ها و افراد شاخص هستند.
خامساً: این متون در محافل علمی مورد کنکاش و مداقه های عالمانه قرارگرفته و با توجه به سعه صدر اساتید و مسئولین دفتر فقه معاصر، تغییرات و بازنگری هایی صورت گرفت که به اتقان بیشتر این کتب انجامید.
سادساً: رهبرمعظم انقلاب اسلامی از این کتب و کاری که در دفتر فقه معاصر صورت داد، مکررا تجلیل نموده و این آثار را مصداق تحول صحیح و کار درست معرفی کردند. دیگر مراجع عظام تقلید جهان تشیع هم این کتب و کار دفتر فقه معاصر را تحسین کرده اند. اگر چه برخی هم دغدغه های داشته اند که با تبیین مسئولین محترم دفتر فقه معاصر، این دغدغه ها مرتفع شد.
البته ناگفته نمایند هیچ کاری بدون ایراد و اشکال و مورد اتفاق همه نخواهد بود؛ برخی از افراد هم که از سر دلسوزی، دغدغه ها و اشکالاتی دارند که سزاوار است که با تشکیل محافل علمی و با تضارب آراء به این دغدغه ها پاسخ داد.
رسا- برخی از جریانات حوزوی مشخصاً نشست دوره ای اساتید از چندی قبل به دنبال همجمه به این تغییرات و تحولات هستند و اخیراً در جلسه عمومی نشست دوره ای متفق القول آقایان سخنران و علوی بروجردی در این باره هجمه هایی داشتند؛ پشت پرده این هجمه ها را چه می دانید؟ تا چه میزان از خاستگاه علمی برخوردار است؟
تعبیر به جریانات حوزوی به نظر حقیر صحیح نمی باشد؛ بهتر این است که گفته شود که برخی افراد در حوزه های علمیه با این تغییر و تحول مخالف هستند. افراد مخالف را می توان تقسیم کرد: برخی از این افراد در میان جامعه نخگبانی به عنوان اشخاص باسواد و ملا شناخته شده هستند و در بین مخالفین طرح تحول چنین افرادی بسیار کم هستند زیرا این اشخاص بزرگوار که بعضا سلیم النفس بوده، بعد از اظهار نظر کارشناسی خود، وقتی با جواب های موافقین طرح مواجه شدند، قانع شدند.
در تقسیمی دیگر باید گفت برخی از این افراد در بین جامعه نخبگانی حوزه به عنوان ملاّ و با سواد شناخته شده و معروف نیستند اما دارای تربیون و کرسی تدریس هستند که بیشترین سخنان بعضاً نسنجیده در مورد بحث های مختلف خصوصا در مورد تحول و تغییر کتب از سوی این افراد بیان می شود.
اگر فرمایشات این بزرگوران از دلسوزی باشد باید گفت که شناخت و تتبع کاملی نسبت به این مسائل ندارند. بیان مدعاهای بدون دلیل و یا استدلال های ضعیف در شأن کسانی که خود را در مظان برخی از شئون روحانیت می دانند، نیست.
خواهش بنده این است که اساتید و فضلای محترم حوزه از رفتن به محافل و مجالسی که برخی افراد از آنها برای منافع و اغراض خود استفاده می کنند، اجتناب کنند. برخی از اساتیدی که در جلسه اخیر نشست شرکت کرده بودند، استاد همین دروس فقه معاصر هستند. به هر دلیل و بهانه ای، شرکت در این نشست ها، قابل توجیه نیست و هر طلبه فاضلی باید حد و مرز مشخص با برخی افراد و افکار داشته باشد. اگر در محفل و مجلسی شرکت کردیم که حرف های نسجیده مکررا بیان شد، حتما با اعتراض و بیان عالمانه این افراد را پاسخگو کنیم.
رسا - با وجود تصریح و تجمید مراجع، بزرگان و رهبری و همچنین علمای نجف از آثار جدید آموزشی حوزه، چرا نشست دوره ای اساتید بدنبال زیر سؤال بردن این افتخارات و دستاوردها است؟
بنده بین اکثریت افراد شرکت کننده در نشست با برخی متولیان آن فرق می گذارم و معقتدم قاطبه ی افراد شرکت کننده در این اجتماعات از لحاظ فکری همراه با جریان حداقلی آن نیستند.
با توجه به رونق گرفتن و اشتیاق طلاب به آثار جدید آموزشی که تمام این کارها بر اساس حجت و با مشورت بزرگان و مشاهده آثار توسط اعاظم همراه بوده، نیازی به پرداختن به این حواشی نیست. ان شاءالله خداوند متعال به همه دغدغه مندان توفیق عمل به رسالت های طلبگی عنایت بفرماید.
رسا - برخی با ایجاد دوگانه حوزه انقلابی و حوزه علمی، بدنبال القای این گزاره هستند که جریان های علمی و انقلابی حوزه را فاقد علمیت لازم معرفی کنند، در حالی که دستاوردهای اخیر باطل السحر این القائات به حساب می آید. تحلیل شما چیست؟
اصل دو قطبی و ایجاد دوگانه های که فرمودید در هر جایی از جامعه اسلامی قبیح است اما در حوزه های علمیه واقعا قبیح تر است. حوزه های علمیه همانطور که از بزرگان شنیده ایم، کارخانه انسان سازی و مهمترین مرکز تربیت استوانه فقه و فقاهت و عالمان مهذب است.
در مورد سوالی که فرمودید بنده به لحاظ صغروی به این بیان اشکال دارم. معتقدم اکثریت فضلای حوزه های علمیه عالم انقلابی هستند؛ افرادی که عالم باشند اما همسو با انقلاب شکوهمند اسلامی که علت محدثه آن حوزه و علمای بصیر بوده اند، نباشند، بسیار کم و محدود هستند. بنابراین مصادیق زیادی برای این دوگانگی وجود ندارد. البته باید مسئولین محترم حوزه های علمیه مواظب باشند زیرا جریانی در صدد جدایی، بی تفاوتی و حتی ایجاد تقابل بین حوزه های علمیه و حاکمیت است که بفضل الهی تا کنون موفق نبوده است.
برای فهم صحیح و درست از طلبه و عالم در تراز انقلابی اسلامی در گام دوم، باید به فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی مراجعه کرد که معظم له به شاخص های آن اشاره کرده اند.