صفویه از مهمترین دورههای تاریخی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، دوره صفوی از مهمترین دوره های تاریخی ایران محسوب می شود؛چرا که با گذشت نهصد سال بعد از نابودی شاهنشاهی ساسانی یک دولت متمرکز ایرانی توانست بر همه ایران فرمانروایی کند.پس از اسلام،چندین پادشاهی ایرانی مثل طاهریان، صفاریان،سامانیان و مظفریان روی کار آمدند ولی نتوانستند همه ایران را زیر پوشش خود قرار دهند و بین همه منطقه های جغرافیایی ایران در آن دوران یکپارچگی به وجود آورند.
در واقع میتوان گفت حکومت صفویان یکی از مهمترین دورههای تاریخ ایران بود که در آن فرهنگ و تمدن اسلام شیعی در ایران به شکوفایی رسید. در این دوره، هنر، ادبیات، علم و فلسفه در ایران به رشد و پیشرفت چشمگیری رسید و بسیاری از آثار بزرگ هنری و ادبی از آن زمان باقی ماندهاند.
از جمله مهمترین ویژگیهای حکومت صفویان میتوان به تأثیر قوی فرهنگ و تمدن اسلام شیعی در حکومت و توجه به مسائل دینی و مذهبی اشاره کرد. همچنین، دوره صفوی به عنوان یک دوره از طلایههای تاریخ ایران شناخته شده است که با وجود مشکلات داخلی و خارجی، توانست ایران را به یکی از قدرتهای بزرگ جهان تبدیل کند.
در طول حکومت صفویان، ایران با مشکلات و چالشهای زیادی مواجه شد. از جمله این چالشها میتوان به جنگهای داخلی و خارجی، نزاع بین شاهان و قبایل مختلف، تحریمهای اقتصادی و بحرانهای مالی اشاره کرد. با این حال، حکومت صفویان توانست با اتخاذ سیاستهای موفق و استفاده از منابع داخلی، ایران را به یکی از قدرتهای بزرگ جهان تبدیل کند.
در نهایت، حکومت صفویان به عنوان یکی از دورههای مهم تاریخ ایران، برای پژوهشگران و دانشجویان تاریخ، فرهنگ و هنر ایران، مورد توجه قرار دارد و بسیاری از آثار هنری و ادبی این دوره هنوز هم در بسیاری از موزهها و کتابخانههای جهان قابل دسترسی هستند.
اهمیت دولت صفویه در تاریخ تشیع
مذهب تشیع به عنوان ایدئولوژی حاکم در جهان اسلام از اوایل تشکیل دولت اسلامی و بعد از رحلت پیامبر اسلام (صل الله علیه و آله) جز در مقاطع کوتاهی و آن هم کم اثر، هیچگاه نتوانسته بود به جایگاه خود دست یابد. این تاکید، نفی گسترش گرایش به تشیع را در طول دوران حاکمیت ایدئولوژی منشعب از تسنن نمینماید. با این وجود، دولت صفویه برای اولین بار موفق شد تا این جایگاه را برای مذهب تشیع بازیابی نماید. بر این اساس، پرداختن به موضوع اهمیت دولت صفویه در تاریخ تشیع، موضوعی کلیدی و اساسی میباشد. رهبر انقلاب اسلامی در یکی از سخنرانیهای خود در تبیین این اهمیت می فرمایند:«اینجانب برخلاف کسانی که صفویه را در چشمها ضد ارزش کردند، تاکید میکنم که صفویه بزرگترین حق را به دانش فقاهت و کلام شیعی دارند، زیرا آنها بودند که راه را باز کردند و علمای شیعه را در این سطح پرورش دادند». همچنین ایران به عنوان تنها جغرافیای سیاسی دارای فرهنگ غالب تشیع در جهان امروز، پایههایش بر همان اصول و شرایطی که از زمان صفویه بنیان گذاشته شده، قرار دارد. بر همین اساس، نگاه به دولت صفویه را نباید همچون نگاه به یکی از سلسلههای پادشاهی پیش از آن در ایران محدود کرد. در بعد سیاسی، ثبات و دوام و قوام استقلال سیاسی ایران در چهار قرن گذشته، وامدار دولت صفویه است. تثبیت مرزهای سیاسی، ارائهی هویت سیاسی مستقل، تامین امنیت و ثبات معین ارضی، دفاع از کشور در برابر دشمنان خارج و به ویژه رهانیدن ایران از دست همسایگان طمعکار و دهها کارکرد مهم سیاسی دیگر، تصویری از اهمیت این دولت را در تاریخ سیاسی ایران به نمایش می گذارد؛ لذا در مورد این دسته از دلایل اهمیت دولت صفوی گفته شده «اهمیت این سلسله به تاریخ ملی ایران محدود نمیشود، بلکه صفویان بودند که ایران را مجددا به صحنهی تاریخ جهانی آورد.»( هانس روبرت،ایران در راه عصر جدید، ترجمه آذر آهنچی، ص252)
برخی عملکردهای مهم صفوی در تاریخ تشیع
توجه به علم و دانشهای شیعی
دورهی صفویه به عنوان آخرین دورهی شکوفایی تمدن اسلامی در ایران شناخته میشود. یک نکتهی مهم در این دوره که کلید فهم مدنیت ایرانی محسوب میشود این است که کارکرد مذهب تشیع به عنوان گرایش مذهبی حاکم بر این مرحله، چه عملکردی داشته است؟ به عبارت دیگر، تمدن اسلامی در قرون چهارم و پنجم و در اوج اعتلای خود به میزبانی و رهبری گرایش مذهبی تسنن و تشیع خوش درخشید اما در این مرحله، مذهب تشیع و آموزههای آن را در برگ برگ اوراق زرین تمدن اسلامی میتوان دید. اهمیت این بعد از نقش صفویه در تاریخ تشیع از زاویه دیگری نیز قابل بررسی است. رسمیت مذهب تشیع در این دوره و توجهی که به علوم و دانشها شد، نشان داد که مذهب تشیع با نگاهی سرچشمه گرفته از حکمت متعالیه، در حوزههای مختلف علمی نیز برای پیروان خود، برنامه و دستورالعمل دارد. مذهبی نوگرا و منطبق بر خواستههای روحی است که علائق علمی و ذوق هنری بشریت را نیز در نظر میگیرد. توجه به علوم و فنون مختلف، هنرها و صنایع گوناگون و ادبیات در دوره صفویه، یکی از شاخصهای تمدنی این دوره محسوب میشود. شاهان صفوی به همان میزانی که در ترویج تشیع تلاش میکردند، در ایجاد مدارس و بسترهای مناسب برای آموزش دانشهای مذهبی نیز میکوشیدند. این توجه وِیژه موجب رشد و گسترش علوم و دانشها شد تا جایی که در بیشتر این رشتهها با پدیدهای به نام «مکتب»روبرو هستیم. رشد چشمگیر مدارس در داخل شهر اصفهان به عنوان پایتخت دولت شیعی صفوی که شاردن- سیاح فرانسوی- تعداد آنها را در محلات مختلف درون حصار شهر 48 باب مینویسد، موجب شد تا مکتب فلسفه اصفهان، مکتب- سبک- ادبی اصفهان و مکتب معماری اصفهان شکل گیرد و در سایر علوم و دانشها نیز ملاکهای شاخصی از آنها در این شهر دیده شود. تجلی شعائر شیعی در منابع و متون ادبی و علمی، شهر اصفهان را به عنوان پایتخت فرهنگ و تمدن شیعی صفوی تبدیل نمود به گونهای که بررسی تاریخ تمدن شیعه بدون در نظر گرفتن صفویه و شهر اصفهان امکان پذیر نخواهد بود.(ولایتی، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، جلد سوم،ص 344)
اعتلای هنرهای مبتنی بر آموزههای تشیع
آموزههای متعالی تشیع در حوزه مسائل هنری نیز با تشکیل و تثبیت دولت شیعی صفوی فرصت تجلی و اعتلا یافتند. در واقع، حمایت دولتمردان صفوی از هنرمندان و تشویق آنها موجب شد تا هنر شیعی نیز به دست هنرمندان به سرعت مسیر تعالی و تکامل را پیموده، به عنوان مکتب و سبک خاص، مورد استفاده در دورهها و مکانهای دیگر قرار گیرد. در این رشد، شاخههای مختلف هنری مورد توجه بود. هنر نمایش با استقبالی که از برپایی تعزیه و نمایشهای محلی در سوگواری امام حسین (علیهالسلام) و یاران ایشان در این دوره شد، به درجهای از رشد رسید که حتی به عنوان الگویی مورد استفاده غربیان نیز قرار گرفته است.
تجلی شعائر شیعی در آثار معماری این دوره پا را از این فراتر گذاشت و عصر طلایی معماری اسلامی با رویکرد شیعی و به وِیژه در تزئینات به نمایش درآمد، اگر چه سازههای آن نیز از این ویژگی که به عنوان سرمشق و الگو مورد استفاده قرار گیرند، برخوردار هستند. اوج این تعالی را در طراحی شهری و معماری شهر اصفهان میتوان دید که به طور حتم، کلکسیون معماری و تزئینات هنری شیعی است. تجلی هنر شیعی را حتی در قالیبافی و نساجی، سفالگری و فلزکاری این دوره میتوان دید.
اما در میان، رشد هنر نقاشی و به ویژه خوشنویسی با رویکردی مبتنی برآموزههای شیعی ازجلوههای بیشتری برخوردار است. به ستثنای نقاشیهای کاخها و بناهای سلطنتی که نمایش نامطلوبی از هنر نقاشی غیر دینی و نفسانی و شهوانی و همچنین تاثیر پذیرفته از نقاشی غیر ایرانی- چینی و اروپایی –را عرضه میکند، تمامی آثار دوره صفوی، اوج تجلی هنر نقاشی و خوشنویسی شیعی را نشان میدهند. عالیترین نمونههای خوشنویسی در کتیبههای مساجد و منارهها و آثار با محتوایی مبتنی بر عقاید شیعه و به زیباترین نمایش ممکن همراه با طرح و نقشهای برگرفته از حکمت متعالیه هنر شیعی در آثار این دوره، نشانگر این واقعیت مهم هستند که هنرهای مبتنی بر انگارههای شیعی نیز پس از دوران طولانی صبر و انتظار، تنها از دورهی صفویه توانستند جایگاه خود را در تمدن اسلامی بازیابند و برای سایر مسلمانان و دیگر جوامع بشری به عنوان الگو مورد استفاده قرار گیرند
حمایت از علمای شیعه و فراهم کردن زمینه رشد دانشهای شیعی
تاریخ تشیع سرشار از مجاهدتها و تلاشهای علمی و فرهنگی عالمان و فرهیختگان بزرگواری است که عمر خود را صرف اعتلای فرهنگی تشیع نمودهاند. دولت صفویه با اعلام رسمیت مذهب تشیع و پایبندی به این مذهب، پشتوانه محکمی برای این دسته از دانشمندان فراهم کرد. دعوت از علمای شیعه سایر مناطق جهان اسلام و استقبال از آنها و توجه و حمایت وِیژه از این عده در کنار حمایت از علمای ایرانی و واگذاری برخی مشاغل و امور مهم، علمای شیعه را به محور و ستون حرکت فرهنگی شیعی دوره صفویه تبدیل نمود. نهضت فرهنگی شیعی دوره صفویه به واسطه وجود این بزرگان جهان تشیع که به طور جدی مورد حمایت و توجه دولت صفوی بودند، ممکن شد.
ناگفته نماند که همراهی علما با دولت صفوی، یک نیاز ضروری برای دفاع از تشیع بود، لذا این عده با حضور در حیطه قدرت قزلباشها، از راه گسترش اندیشههای شیعی و عمق بخشیدن به آن، نقش اساسی را در کنترل قدرت موجود و پیشگیری از انحرافات بیشتری که خطر آنها وجود داشت، ایفا کردند. علاوه بر این، علمای شیعه با در نظر گرفتن وظیفه اصلی خویش، به گونهای حرکت نمودند که نتیجه آن، تبدیل گرایشهای شیعی سیاسی به گرایشهای شیعی اعتقادی و فقاهتی بود.
در واقع، مهندسی فرهنگی شیعه که مبین برنامهریزی و مدیریت جامعه بود، به تدریج در اختیار علما قرار گرفت. علاوه بر موارد فوق، دولتمردان صفوی با حمایت از دانشمندان شیعی صاحب تخصص در گرایشهای مختلف علمی و مشاوره با آنان و عمل به رهنمونهای آنان، فرصت و امکانات لازم را برای درخشش آنها در جهان اسلام فراهم نمودند. از این رو بود که افرادی همچون شیخ بهایی، ملاصدرا، میرفندرسکی و علامه مجلسی در صدر متخصصین و صاحبنظران علوم مختلف زمان خود قرار گرفته و خود و آثارشان در جهان علم و دانش شناخته شدهاند.
این حکما و دانشمندان که هر کدام چهرهی واقعی حکیم مسلمان و جامع علوم گوناگون بودند، با استفاده از مقامات رسمی که در اختیار گرفتند، طراحی یک برنامه جامع تمدنساز را نمودند که در نتیجه، علوم گوناگون مبتنی بر معارف معنوی تشیع گسترش یافت، آنگونه که مدنیت صفوی با راهبرد مهندسی فرهنگی شیعی به اوج شکوفایی رسید و بار دیگر تجدید حیات علمی ایران در دوره صفویه به ثبوت رسید و حکما و معماران و مهندسان شهرساز، مدارس و مساجد و پلها و قصرها و محلات و کاروانسراهای گوناگون را که برپا داشتند همه حکایت از آن طرح جامع تمدنساز صفوی بر مبنای مهندسی فرهنگی مبتنی بر عقلانیت شیعی دارد.
برای نمونه در این مورد، طراحیهای شهری شیخ بهایی در چشمانداز معنویت اسلامی استوار بود و دروازهای میان جهان محسوس و جهان معقول محسوب میشد. ریاضیات در این معماری به عنوان جوانب وجودی وحدت و تصویری از کثرت به سوی وحدت بود، آن گونه که این مهندسی از معارف باطنی تشیع حکایت دارد و کثرتها، جوانب وجودی وحدت هستند.
هنر معماری شیعی صفوی، طرح جهانشناسی قرآن در آیهی نور را بازنمایی میکند، آنگونه که در طرح گنبد صفوی به عنوان نماد کهکشان، دو صفت الهی اول و آخر و اشراق نورالهی نمایش داده میشود که مستلزم آن است که جهان از لحاظ زمانی، متکی بر مبدا الهی دیده شود و خدا، اول است و عالم از او آغاز شده و خدا، آخر است و عالم به او باز میگردد و نور او روشنایی بخش همهی تاریکیهاست و همه چیز از اوست و بازگشت همه به سوی اوست. (پارسانیا، حدیث پیمانه، ص8۸)