«متولد چهل و دو» روایت یک رفاقت
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، دستگیری در مشهد و تحمل شکنجههای سخت و سنگین، انتقال به ساواک تهران، شرح داستان تغییر ایدئولوژی منافقین، تبعید آقا به ایرانشهر و مسافرت وی به آنجا، ورود امام خمینی به کشور، دیدار با امام در مدرسه علوی، آغاز جنگ و مشایعت ایشان با رهبری در خطوط مقدم جبهه، همراهی با آقا در دوران ریاست جمهوری، عملیات مرصاد، رحلت امام خمینی و آغاز دوران رهبری حضرت آقا همگی از مهمترین حوادثی بودند که حاج علی آقای شمقدری در کنار آقا به روایتگری و خاطرهگویی آن حوادث مهم پرداخته است.
کتاب متولد چهل و دو روایت رفاقت حاج علی شمقدری با آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب است. رفاقتی که از سال ۱۳۴۳ در مشهد کلید خورد و زندگی حاج علی آقای شمقدری متحول کرد.
داستان کتاب از خرداد ۱۳۴۲ در مشهد آغاز میشود. آن روزها مشهد به واسطه حوادثی که در قم در مدرسه فیضیه و سخنرانی امام خمینی(ره) افتاده بود بسیار التهاب داشت و هر لحظه امکان درگیری مردم با نیروهای رژیم پهلوی و ساواک بود. اتفاقی که بالاخره رخ داد و درگیریها بین مردم و نیروهای رژیم آغاز شد. درگیریهایی که به قول خود حاج علی آقای شمقدری باعث بیدار شدن وی و به نوعی لحظه متولد شدن حقیقی او بود. لحظهای که باعث شد او از دنیای قبلی خود جدا شود و در مسیری جدید گام بردارد.
در ادامه ماجرا، حاج آقا شمقدری که وارد فضای مبارزاتی علیه رژیم شده بود کمکم با جلسات تفسیر آیتالله خامنهای در مدرسه میرزا جعفر آشنا میشود. این آشنایی و حضور مستمر و پیگیر ایشان باعث میشود تا پایشان به جلسات خصوصی رهبر انقلاب در منزل ایشان که آنجا هم جلسه تفسیر قرآن بود، باز شود و آهستهآهسته در زمره یاران نزدیک و صمیمی حضرت آقا قرار بگیرد.
حاج علی که حلقه گمشده زندگیاش را در درسهای آقا سیدعلی خامنهای پیدا کرده بود و درس دین و دنیا و سیاست و دیانت را آموخته بود تصمیم گرفت که دیگر از ایشان جدا نشود و همواره همراه و ملازم رهبر انقلاب باشد. این همراهی به معنی آغاز جدی مبارزات سیاسی حاج علی علیه رژیم پهلوی بود. مبارزاتی که خیلی زود باعث دستگیری ایشان توسط ساواک شد و پای ایشان به زندان پهلوی باز شد.
دستگیری در مشهد و تحمل شکنجههای سخت و سنگین، انتقال به ساواک تهران، شرح داستان تغییر ایدئولوژی منافقین، تبعید آقا به ایرانشهر و مسافرت وی به آنجا، ورود امام خمینی به کشور، دیدار با امام در مدرسه علوی، آغاز جنگ و مشایعت ایشان با رهبری در خطوط مقدم جبهه، همراهی با آقا در دوران ریاست جمهوری، عملیات مرصاد، رحلت امام خمینی و آغاز دوران رهبری حضرت آقا همگی از مهمترین حوادثی بودند که حاج علی آقای شمقدری در کنار آقا به روایتگری و خاطرهگویی آن حوادث مهم پرداخته است.
در واقع مطالعه کتاب متولد چهل و دو به نوعی مطالعه بخش مهمی از تاریخ معاصر کشور ما است که با بیانی شیرین و جذاب توسط حاج علی آقای شمقدری روایت شده است. از دیگر نکاتی که باعث جذابیت کتاب شده است روایتها و خاطراتی از رهبر انقلاب است که تا به حال کمتر شنیده شده یا شنیده نشده است.
روایتهایی از حضور آیتالله خامنهای بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در جبهه، هنگامی که نیروها ناراحت بودند و امید خود را از دست داده بودند، برخورد کاملاً معمولی ایشان با فرزندانشان در جبهه، حضور ایشان در دفتر ریاست جمهوری بعد از رحلت امام با حال پریشان، بازگشت ایشان از جلسه خبرگان با حالتی خاص و دهها روایت کمتر شنیده شده دیگر که باعث شده این کتاب به اثری خواندنی و جذاب تبدیل شود و خواننده را با خود همراه کند.
در ادامه بخشی از کتاب متولد چهل و دو را میخوانیم:
آقا برگشتند. من هنوز در اندوه رحلت امام شناور بودم. آقا با خودشان کلید نمیبردند. من مترصد بودم تا هر وقت وارد مجموعه میشوند بروم در اتاق را باز کنم که پشت در معطل نشوند.
وقتی از بالای پله ها نگاه میکردم و ایشان عصازنان از پله ها بالا میآمدند من آن آقایی را که میشناختم ندیدم. آقا نه رییس جمهور امروز صبح بود و نه رییس شورای عالی دفاع، نه امام جمعه تهران و نه آقای خامنهای که در درس تفسیر دیده بودم و نه آن مردی که در ایرانشهر دیده بودم و نه آقایی که صبح از ساختمان رفته بود؛ آقای قبلی نبود، شخصیت دیگری بود.