فلسفه انتخابات در عصر انقلاب اسلامی
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، ما در مقطعی بهنام عصر انقلاب اسلامی فقط زندگی نمیکنیم بلکه در بستر انقلاب اسلامی دوران ابتلائات و عصر رشد خود را طی میکنیم. در این میان انتخابات یک رخداد سیاسی با تعریفی که در دنیای مدرن میبینیم که عبارت از رقابت برای تصاحب قدرت و رسیدن به مسند استعلا است، نبوده و بلکه یکی از ابتلائات انسان عصر انقلاب است؛ انسانی که تفاوتی نمیکند کارمند باشد یا مدیر، اهل شهر باشد یا روستا، هم نظر با طیف انقلابی باشد و یا بی نسبت در سلائق سیاسی.
رهبر معظم انقلاب ثمره انتخابات را صرفا تعیین رئیس جمهور کشور نمی دانند و آن را مبارزه ای جبهه ای و تمدنی معرفی میکنند و این ما هستیم که در دور راهی دل سپردن به حق و یا جدایی از مسیر آن کدام را انتخاب می کنیم. «شرکت در انتخابات، هم حق مردم است و هم تکلیف شرعی و واجب شرعی است. دشمنان ملت ایران هم با این بشدت مخالفند. محاسبه هم محاسبهی دو دو تا چهارتاست. کسانی که با نظام جمهوری اسلامی و با هویت اسلامیِ ملت ایران بشدت مخالفند و آن را بر خلاف منافع خودشان میدانند، به خاطر پشتیبانی مردم از نظام جمهوری اسلامی، درماندهاند؛ والّا قدرتهای مادی دنیا بمب اتم و توپ و تانک و ارادههای خبیث و خدانشناسی و بیرحمی و سنگدلی کم ندارند. آن چیزی که تا امروز مثل سدی جلوی تعرض آنها را به نظام جمهوری اسلامی گرفته، حضور شما مردم است. حضور مردم در روز انتخابات، حضوری واضحتر از همه جای دیگر است. همهی مردم کشور پای صندوقهای رأی میآیند و میتوانند بیایند؛ این یک حضور همگانی است. هر کس پای صندوق رأی میآید، در واقع رأی به جمهوری اسلامی، رأی به قانون اساسی و رأی به مواد غیرقابل تغییر قانون اساسی - یعنی اسلام و ارزشهای اسلامی - میدهد. حضور مردم، یعنی دفاع از جمهوری اسلامی؛ یعنی دفاع از قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی. این برای دشمنان ملت ایران مطلوب نیست؛ لذا سعی میکنند حضور مردم را کمرنگ کنند.» (1)
لاجرم انتخابات با رقابت سیاسی پیوند دارد؛ اما جنس کنش ما، تعیینکننده صعود یا نزول ما در سلوک با حوادث انقلاب است. فلسفه انقلاب اسلامی، تربیت و رشد انسان عصر ظهور است. انسانی تراز عصر ظهور است که مدار کنش خود را عبودیت قرار دهد و بین عبودیت و تولی به ولایت پیوندی است ناگسستنی.
حال یکی از عقبات پیشروی ما انتخابات است. به آن چگونه بنگريم؟ تعامل من با برادر مؤمنی که همنظر من نیست چگونه باشد؟ تعامل من با رقیبم چگونه باشد؟ واکنش من در برابر ناملایمات و دسیسهها و تهمتها چه باشد؟ بروز و ظهور هر اقدامی نشان از مرتبه وجودی و میزان رشد ما دارد. چنان که شهید رئیسی نحوهای از رشد و انسان بلوغ یافته در مکتب تربیتی انقلاب را به نمایش گذارد و بر مدار عبوديت و ولایت گام برداشت.
اگر او از مسند قضا که حاشیه امن بود فاصله گرفت، چون وظیفه و خدمت بر خلق را بر عافیتطلبی ترجیح داد، یعنی تقدم رضای الهی بر خواهش نفسانی. اگر در مناظرات در برابر بیاخلاقی سکوت کرد، دست به اقدام متقابل نزد، افشاگری بیضابطه نکرد، یا در تبلیغات انتخاباتی برای اثبات خود به تخریب ناجوانمردانه دیگری نپرداخت، چون تقوا را رعایت کرد. اگر در دوران ریاستجمهوری آرام و متین دوید، کار کرد، از کنار ناسپاسی ها با سماحت و بزرگواری گذشت، چون دنبال مطرح کردن خود نبود، درپی انجام وظیفه بود، یعنی در مدار عبودیت گام میزد.
امروز در آستانه انتخابات بیش از آنکه نگران نتیجه باشیم، نگران این هستیم که نحوه سلوک ما با این پديده معنوی که بستر ابتلا تک تک ما انقلابیهاست، چگونه است؟ انتخابات هم در عرصه کارزار تبلیغات و تلاش برای یافتن گزینه برتر و هم در قله انتخاب و پس رأی آوری یک فرد ابتلا دارد. فرد و جامعه رهین انتخاب و عمل خود هستند. پس حتی ملاک یابی انتخاب نیز باید براساسِ عبوديت و نظام فکری منسجمی باشد تا نتیجه در پی داشته باشد.
امام خامنه ای اهمیت انتخاب فرد اصلح و رئیس جمهور تراز انقلاب را اینگونه تبیین می کنند: «هدف جبههی دشمنان شما، نقطهی مقابل هدف شما است. شما كه در انتخابات شركت میكنید، دنبال یك فرد اصلحی میگردید كه بتواند كشورتان را با همین سرعت، بلكه بیش از این، پیش ببرد؛ هم در عرصهی مادی، هم در عرصهی معنوی. شما دنبال انتخاباتید، برای اینكه كسی یا كسانی، دولتی، رئیس جمهوری بتواند عزت شما را بالا ببرد، استقلال شما را عمیقتر كند، وضع زندگی شما را بهتر و مرفهتر كند، گرهها را باز كند، امید و شور و شوقی در كشور بهوجود آورد؛ اما دشمن شما درست بعكس، مایل است انتخاباتی انجام بگیرد - حالا كه بنا است انجام بگیرد؛ البته اگر میتوانستند كاری كنند كه انتخابات انجام نگیرد، آن كار را میكردند؛ اما حالا كه بالاخره چارهای ندارند و انتخابات انجام خواهد گرفت - كه برای آیندهی كشور این محسّنات را نداشته باشد؛ بلكه كشور را به سمت وابستگی، به سمت ضعف، به سمت عقبماندگی در صحنههای گوناگون حركت دهد؛ كشور را به عقب بكشاند، به عقب براند؛ آنها هدفشان این است. پس دو تا هدف در مقابل هم قرار دارد: هدف ملت ایران، هدف جبههی دشمنان.مقصود دشمن چگونه حاصل میشود؟ مقصود دشمن با این حاصل میشود كه انتخابات اولاً سرد برگزار شود؛ مردم بیرغبت باشند، عدهی كمی شركت كنند، یك عدهای بگویند: آقا چرا شركت كنیم؟ فایدهاش چیست؟ ما نمیخواهیم بیائیم. اینها دشمن را خوشحال میكند. ثانیاً نتیجهای كه از صندوقها بیرون میآید، نتیجهای باشد كه دولت را، به تبع دولت، ملت را به سمت وابستگی بیشتر، به سمت تبعیت بیشتر، به سمت قرار گرفتن در سیاستهای دشمنان قرار دهد؛ دشمن این را میخواهد.پس ببینید، صحنه روشن است؛ معلوم است شما چه میخواهید، معلوم است دشمن چه میخواهد.» (2)
(1) بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم (۱۳۸۴/۰۳/۲۵)
(2) بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم (۱۳۹۲/۰۲/۲۵)