۳۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۷:۱۴
کد خبر: ۷۷۵۴۰۹
یادداشت؛

اجرای احکام الهی وظیفه همگانی

اجرای احکام الهی وظیفه همگانی
اگر مسلمان به دستورات الهی پایبند نباشند و قوانین اسلام اعم از احکام اولیه و ثانویه که تحت نظارت ولی فقیه تصویب می‌شود را نقض کند؛ روز قیامت جزو کسانی خواهد بود که می‌گوید؛ اگر ما دعوت سعادت بخش اسلام را شنیده بودیم و تعقّل می‌کردیم، اکنون در میان اهل آتش سوزان نبودیم.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، حجت الاسلام علی اصغر مجتهدزاده عضو بسیج اساتید حوزه علمیه قم و مستشار بازنشسته دیوان عالی کشور در یادداشتی به تبیین ضرورت اجرای احکام الهی و وظیفه همگانی در این زمینه پرداخته است که مشروح آن را تقدیم نگاه خوانندگان عزیز می‌کنیم.

إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ- رعد/11 اجرای احکام اسلامی وظیفه ای همگانی است؛‌ از مردم عادی تا زمامداران و کارگزاران همه مسئول وباید نسبت به مسئولیّت خویش پاسخگو باشند.

یکی از دلایل اصلی تأخیر در اجرای برخی احکام اسلامی در جمهوری اسلامی ایران، شرایط خاص اجتماعی و سیاسی است. در فقه شیعه، مصلحت نظام و شرایط زمان و مکان در صدور و اجرای احکام بسیار مهم است. گاهی شرایط لازم برای اجرای حکم، مانند اثبات جرم، فراهم نمی شود. به عنوان مثال، برای اجرای حد سرقت، شرایط خاصی باید محقق شود که در بسیاری از موارد این شرایط وجود ندارد. علاوه بر این، فشارهای بین‌المللی و تبلیغات منفی علیه جمهوری اسلامی نیز می‌تواند بر تصمیمات مسئولان تأثیر بگذارد، مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیز می‌تواند عامل دیگری در عدم اجرای احکام باشد و در نهایت عدم آمادگی مؤمنین، دراجرای شخصی و اجتماعی احکام مؤثراست. امام على علیه السلام مى‌فرماید: "فلیسَت تَصلحُ الرَّعیّه اِلّا بِصلاحِ الولاه وَ لاتَصلح الولاه اِلّا بِاستقامَه الرَّعیّه، نهج البلاغه « مردمان اصلاح نشوند مگر زمامداران اصلاح شوند و اینان اصلاح نیابند مگر به درستى مردم» در این فرمایش هم بر نقش مسئولان و هم بر نقش مردم در اصلاح و تکامل جامعه اسلامى تأکید مى‌شود .امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام می فرمایند: « زمانى كه مردم حق خود را نسبت به والى انجام دهند و والى نيز حق خود را نسبت به مردم ادا نمايد، حق در ميان آنها عزت يابد و پايه هاى دينشان استوار گردد و نشانه هاى عدالت برپا شود و سنت هاى پيامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در مسير خود افتد و اجرا گردد و در پى آن روزگار به صلاح آيد و اميد به بقاى دولت قوت گيرد و دشمنان مأيوس شوند». [خ/216]

در واقع مؤمنان باید خواستار اجرای احکام باشند. در آیات قرآنی وارد شده  «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط» وظیفه‌ مردم در محیط زندگی خودشان اقامه‌ قسط است و تا مردم مطالبه نکنند قسط و سایر احکام الهی در جامعه و حکومت جریان پیدا نمی‌کند. مسلمین به منظور اجرای احکام اسلامی اعم از حدود و قصاص و دیات و تعزیرات متعهد می گردند از راه مستقیم الهی خارج نشده و پیرو شیاطین و هوای نفس و حب دنیا نباشند و دیگران را در این امر خیر یاری کنند و به آنچه در طول عمر و در نمازها و اذان و اقامه ها نزد قاضی القضات جهان هستی شهادت داده اند کوتاهی نکنند.

هر مسلمانی در تشهد نمازمی گوید: "أشهد أن لا إله إلّا اللّه وحده لا شریک له و أشهد أنّ محمّدا عبده و رسوله اللّهمّ صلّ على محمّد و آل محمّد" صلوات بر پیامبرو خاندان آن حضرت، نمایان گر این مفاهیم است؛ پیوند نزدیک نبوت با امامت، عمل به سفارش و دستورات قرآنی که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شده، قدردانی و الگوگیری از تلاش های طاقت فرسای پیامبر در هدایت مردمان.

از پیغمبر اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نقل شده که "إنّ الرّجُلَ لا يكونُ مؤمنا حتّى يكونَ قلبُهُ مَع لِسانِهِ سَواءً و لا يُخالِفَ قولُهُ عمَلَهُ "[كنز العمّال:85] مؤمن حقیقی آن است که دلش با زبانش یکی باشد و گفتارش با اعتقادش و رفتارش مخالف نباشد؛ به آن‌چه ادعا می‌کند در مقام عمل پایبند باشد". این گواهی را هر کس باید خود، با آگاهی و اعتقاد عمیق، اظهارو بیعت خویش را در اجرای بایدها و نبایدهای الهی با رسول الله تجدید کند. مسلمانی که در نماز به وحدانیت خداوند و بندگی و رسالت ختمی مرتبت گواهی می دهد شاهد نام دارد. شاهد عبارت است از حاضر بودن بر واقعه‌ای كه رخ داده و فردی آن را ديده يا شنيده یا لمس نموده است.

قرآن کریم تأکید می‌فرماید:" ازادای شهادت خودداری نکنید و شهادت را کتمان ننمایید و کسی که کتمان شهادت نماید قلبش گناهکار است و خداوند بر آنچه می‌کنید داناست". از آیات شریفه فوق به خوبی مشخص می‌گردد که در اسلام شهادت از جایگاه والایی برخورداراست وآحاد مردم مکلف به تحمل شهادت و در صورت لزوم، اداء شهادت جهت احقاق حق می‌باشند.

مسلمان در تشهد نماز چرا و به چه منظور شهادت به وحدانیت خداوند و بندگی و رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم می دهد؟ در پاسخ باید گفت: درهمه سیستم‌های حقوقی، شهادت شهود به عنوان یکی از ادله اثبات دعوی همواره مورد استفاده طرفین بوده است. هر مسلمانی در وقت نماز نزد قاضی القضات جهان هستی شهادت می دهد که خداوند متعال شریکی ندارد و با این باورنباید مرتکب شرک گردد. در ادامه در نزد داور دو جهان شهادت می دهد که بین عرش با زمین توسط فرستاده ای از بندگان خدا پیوند خورده که با معجزه قرآن کریم همه بندگان تا قیامت بتوانند هدایت یابند. مسلمانان به عنوان گواه بایدها و نبایدهای اعلامی از سوی خدا و رسولش را در دستور کار خود قرار داده تا با صبر و استقامت و بصیرت در راه مستقیم ثابت قدم باشند. قرآن فرموده؛ َـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ وَأَهۡلِيكُمۡ نَارࣰا وَقُودُهَا ٱلنَّاسُ وَٱلۡحِجَارَةُ - اى كسانى كه ايمان آورده ايد، خود و خانواده تان را از آتشى كه هيزم آن مردم و سنگ ها هستند، حفظ كنيد، اگرهرفرد به دستور قرآن احکام وآموزه های دینی را در خانواده اش اجراء کند جامعه و حکومت اصلاح و همگان به وظیفه اجرای احکام عمل خواهند کرد.   

اگر مسلمان دستورات الهی را نشنیده بگیرد وقوانین اسلام اعم ازاحکام اولیه و ثانویه که تحت نظارت ولی فقیه تصویب می شود را نقض کند؛ روز قیامت گواهی در تشهد نماز و اذان و اقامه ها را که بر زبان جاری ساخته، یکی از ادله اثباتی علیه خودش می باشد و جزو کسانی خواهد بود که در قیامت می گویند؛ اگر ما دعوت سعادت بخش اسلام را شنیده بودیم، یا در حقایقی که برای ما آوردند، تعقّل می کردیم، در میان اهل آتش سوزان نبودیم (لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ- ملک/10) و وای به حال مسئولانی که در نمازشان شهادت به وحدانیت خداوند می دهند ولی توکل و توسل شان به قدرت های پوشالی و دنیایی مستکبران و فرعون های زمانه است.

وقتی به سادگی و الگو بودن شخص رسول الله شهادت می دهند ولی زندگی اشرافی و حب دنیا و حرص و ولع و تلاش در جمع آوری مال دنیا برای خود و فرزندان شان دارند یا مسلمان امر به معروف ونهی از منکر نکند یا مسئولی اجرای قوانین اسلام را با ترفند شیاطین تسویف کند و به فرداها موکول نماید به نحوی که گناه در کشور رایج و امری عادی گردد؛ ادله اثباتی علیه آن ها، نه تنها خداوند، ملائکه، انبیاء، شهداء و زمین و زمان خواهند بود؛ بلکه گواهی خودشان[درتشهد نماز] برای محکومیت آنها کافی است. مسئولانی که در اجرای احکام اسلامی و قوانین کشور مسامحه و سهل انگاری کنند خشم وغضب الهی و خسران دنیا و آخرت را خریداری نموده که بد معامله ای است.

ارسال نظرات