سه نکته در حاشیه دوی ماراتن کیش
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، برگزاری مسابقه دوی ماراتن در جزیره کیش و حواشی این رویداد نامناسب با فرهنگ ایرانی-اسلامی، بار دیگر توجه جامعه اسلامی را به مرزهای هنجاری قانون، اصالت فرهنگی و مسئولیت اصحاب رسانه جلب کرد. در این رابطه توجه به چند نکته حائز اهمیت است.
۱. بیتوجهی به قانون و بیحجابی علنی
نخستین و آشکارترین انتقاد به این رویداد، نقض صریح قوانین و مقررات کشور به واسطه بیتوجهی به الزامات شرعی و قانونی در حوزه پوشش بانوان شرکتکننده است. بر اساس گفته دادستان کیش: «علیرغم هشدارهای قبلی و تذکر درباره رعایت حجاب، مسئولان اجرایی این مسابقه، عملاً استانداردهای قانونی و عرف رایج جامعه ایرانی را نادیده گرفتهاند؛ اقدامی که موجب خدشهدار شدن عفت عمومی و تشکیل پرونده قضایی برای مسئولان شد».
این نوع رویدادها، اگرچه ممکن است از منظر تبلیغ گردشگری یا ورزش همگانی تفسیر شوند، اما تضادشان با اصول مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی و ارزشهای دینی جامعه، نه تنها مشروعیت اجتماعی پروژههای مشابه را زیر سوال میبرد، بلکه زمینهساز تشدید شکاف فرهنگی و هنجارگریزی است.
۲. ریشه ماراتن؛ ترویج نماد شکست تاریخی ایران؟!
مسابقه دوی ماراتن، صرفاً یک رویداد ورزشی معمولی نیست. اساساً نام و فلسفه پیدایش آن ریشه در تاریخ و اسطورههای یونان باستان دارد: ماراتن نام شهری است که نبرد معروف یونانیان و ایرانیان در دوران جنگهای ایران و یونان در آن اتفاق افتاد و این مسابقه به یادبود دویدن یک سرباز یونانی برای رساندن خبر پیروزی یونانیها بر ارتش هخامنشی شکل گرفت؛ روایتی که در اصل، نماد شکست ایرانیان و بزرگداشت خاطرهای ضد ایرانی در حافظه جمعی غرب تلقی میشود. در خصوص ریشه مسابقه دوی ماراتن، هرودت، مورخ مشهور یونانی میگوید:
«بعد از شکست ایران در منطقه ماراتن در مقابل سپاه آتن، جنگجوی یونانی با تجهیزات کامل نظامی توانست مسافت ۴۲ کیلومتری دشت ماراتن تا آتن را دویده و خبر شکست ایرانیان را به آتنیها بدهد. او پس از رسیدن به آتن و رساندن خبر "ما پیروز شدیم"، بر زمین میافتد و جان میسپارد. این روایت حماسی در واقع علیه ایرانیان و برای تحقیر ایرانیان توسط هردوت نگاشته شده و مسابقه مشهور دوی ماراتن برای یادبود شکست ایرانیان در برابر غرب، بنا گذاشته شدهاست».
اکنون سوال این است که برگزاری چنین مسابقهای با همین عنوان و نماد در خاک ایران، بهویژه با پوشش گسترده و تاکید بر شکستن مرزهای هویتی، آیا شائبه ناآگاهی تاریخی مسئولان این کشور و یا بیاعتنایی عمدی آنان به اصالت ملی و تمدنی را ایجاد نمیکند؟ و آیا از منظر دیپلماسی فرهنگی زمینهساز تمسخر یا برداشتهای تحقیرآمیز از سوی رسانههای خارجی نسبت به هویت ایرانی نخواهد شد؟
۳. مسئولیت رسانهها؛ از جماران تا دیگر رسانههای داخلی
در شرایطی که اصل این رویداد و حواشی مربوط به آن، بارزترین تعارض با ارزشهای انقلاب اسلامی، قانون اساسی و روح اجتماعی و ملی کشور ایران را به همراه دارد، حمایت رسانهای برخی سایتها ـ از جمله سایت جماران ـ از این رویداد ضدایرانی سوال برانگیز است. این سایت که خود را متولی ترویج اندیشههای امام خمینی(ره) معرفی میکند، طبق مأموریت مصرح باید «پاسدار هویت دینی، انقلابی و ملی» باشد نه مبلغ هنجارشکنی و ترویج نمادهای فرهنگ بیگانه یا ضدارزشهای دینی! چنین حمایتهای کورکورانهای، علاوهبر تضعیف جایگاه رسانه و بیاعتبارسازی مأموریت فرهنگی کشور، زمینهساز سردرگمی اجتماعی و تضعیف انسجام ملی میشود؛ بهویژه وقتی موازنه نقد و ترویج ارزشها جای خود را به هیجانزدگی رسانهای و حمایت از جریانهای هنجارشکن بدهد.
از این رو، رویداد ماراتن کیش نه فقط در قالب یک مسابقه ورزشی بلکه به مثابه نماد تعارض فرهنگی، بیاعتنایی به قانون و غفلت از مسئولیت رسانهای باید مورد مطالعه و نقد جدی قرار گیرد. اگر امروز قرار است ورزش و نشاط اجتماعی در چارچوب ارزشهای ایرانی ـ اسلامی سامان بگیرد، توجه به ریشهها و نمادها، و رعایت قانون از سوی مردم، مسئولان و رسانه ها ضرورت مضاعف دارد؛ وگرنه نتیجه آن، تضعیف عفت عمومی، ساختارشکنی فرهنگی، و تحقیر ظرفیتهای تمدنی کشور خواهد بود. لازم است مسؤولان فرهنگی، قضایی و رسانهای کشور ضمن بازنگری در شیوههای برگزاری و اطلاعرسانی رویدادهای ورزشی، نسبت به هویت، ارزشها و قوانین جاری دقت و مراقبت بیشتری بهخرج دهند تا این اتفاقات، عرصهای برای آزمون مرزهای فرهنگ ایرانی و اسلامی نباشد.
محمد ملکزاده