زیارت؛ ظرفیتی تمدنی برای وحدت و مقابله با جنگ نرم

اشاره: زیارت، سنتی دیرپا و ریشهدار در فرهنگ دینی مسلمانان، همواره بستری برای تعالی فردی، انسجام اجتماعی و گفتوگوی بینفرهنگی بوده است، در روزگار ما که دشمنان تلاش دارند با ابزارهای متنوع جنگ نرم هویت اسلامی و انسجام امت را مخدوش سازند، بازخوانی و بازآفرینی ظرفیتهای فرهنگی و تمدنی زیارت ضرورتی انکارناپذیر است.
زیارت بهعنوان یکی از تجلیات پرشکوه دینداری و دلبستگی به اولیای الهی جایگاهی ویژه در فرهنگ اسلامی دارد؛ جایگاهی که فراتر از آیین و مناسک بستری برای وحدت، گفتوگو، تربیت نسل نو و مقابله با تهاجم نرم دشمنان میتواند باشد و در این میانزیارتگاهها نه فقط بهعنوان اماکن مقدس بلکه بهمثابه پایگاههای فرهنگی و اجتماعی ایفای نقش میکنند؛ نقشی که اگر با درایت و شناخت عمیق نسبت به ظرفیتهای آن همراه شود میتواند تحولی عظیم در جامعه دینی رقم زند.
در همین راستا، خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با حجتالاسلام جعفر واضحی آشتیانی، دبیر ستاد راهبری دعا و رثاء به گفتوگو نشسته تا از منظری نو به ظرفیتهای زیارت و زیارتگاهها در دنیای امروز بپردازد:
رسا ـ زیارتگاهها چگونه میتوانند به کانون وحدت میان مذاهب اسلامی تبدیل شوند؟
زیارتگاهها محل دفن شخصیتهایی هستند که در زمان خودشان چهرههایی ارزشمند و مؤثر در جامعه به شمار میرفتند، این افراد فارغ از اینکه پیرو کدام مذهب یا دین بودند با منش و رفتار خود جایگاه والایی نزد مردم پیدا کردند، البته غالب این بزرگان از چهرههای برجسته تشیع هستند اما نکته مهم آن است که حتی این بزرگان شیعه نیز در عصر خود به گونهای زندگی میکردند که مورد احترام عموم مردم اعم از شیعه و غیر شیعه قرار داشتند.
برای مثال حضرت عبدالعظیم حسنی (علیهالسلام) با آنکه از نوادگان اهلبیت (ع) و از بزرگان شیعه محسوب میشود اما شخصیت و رفتار او به گونهای بود که در میان تمام اقشار جامعه احترام و ارادت خاصی نسبت به او وجود داشت، این نشان میدهد که این شخصیتها نه فقط برای پیروان مذهب خود بلکه برای کل جامعه نماد اخلاق و فضیلت بودند.
معرفی این چهرهها به عنوان شخصیتهایی عمومی و اجتماعی میتواند زمینهساز همگرایی و نزدیکی پیروان مذاهب مختلف در پیرامون این زیارتگاهها شود، بنابراین آنچه موجب تجمع و وحدت مردم در این اماکن مقدس میشود نه صرفاً باورهای مذهبی مشترک بلکه نوع شخصیت و جایگاه اجتماعی این بزرگان در دوران زندگیشان است؛ انسانهایی که به عنوان الگوی انسانی مطلوب و آرمانی شناخته میشدند، این ویژگی عامل اصلی جذب و احترام عمومی به این زیارتگاههاست.
رسا ـ آیا زیارت میتواند به گفتوگوی بین مذاهب کم کند؟ چگونه؟
زیارت بدون تردید میتواند زمینهساز چنین ارتباط و همافزاییای باشد، اگر بخواهیم این اتفاق به بهترین شکل ممکن تحقق پیدا کند نخستین و اصلیترین گام زیارت سیدالشهدا علیهالسلام است؛ چرا که ایشان باب گفتوگو را برای همه انسانها گشودهاند.
امام حسین علیهالسلام دارای ویژگیهایی است که فراتر از مرزهای مذهبی برای تمامی بشریت جذاب و الهامبخش است، حرکت، مجاهدت و خصال ایشان ویژگیهایی است که ماهیتی جهانی و بینالمللی دارد و به همین دلیل دلهای بسیاری را به خود جذب میکند.
برای اینکه این ظرفیت عظیم زیارت بالفعل شود لازم است آن ویژگیها و ابعاد شخصیتی بزرگان بهویژه امام حسین علیهالسلام که در زندگی امروز بشر نیز کارآمد و اثرگذار است به درستی شناسایی، برجسته و تبیین شود، تنها از این مسیر است که میتوان زیارت را به پلی برای گفتوگوی فراگیر انسانی تبدیل کرد.
رسا ـ چگونه میتوان زیارت را برای نسل جوان جذابتر و معنادارتر کرد؟
بهنظر من یکی از ضعفهای اصلی نسل جوان کمعمق بودن شناخت و معرفت آنها نسبت به شخصیتهای بزرگی است که در زیارتگاهها مدفوناند، این ضعف ریشه در کممطالعگی و نیز نواقص موجود در نظام آموزش و تربیت نوجوانان و جوانان دارد، در نتیجه آگاهی این نسل از جایگاه و مقام معنوی شخصیتهایی که در این اماکن مقدس دفن شدهاند بسیار اندک است؛ گاهی حتی هیچ شناختی نسبت به آنها وجود ندارد.
اگر بخواهیم فرهنگ زیارت را در میان نسل جوان نهادینه کنیم باید از مدارس، محافل نوجوانانه، دانشگاهها و فضاهای آموزشی شروع کنیم، لازم است چهرههای مدفون در زیارتگاهها را برای نوجوانان و جوانان بهدرستی معرفی کنیم و شخصیت آنها را با بیانی قابل فهم و جذاب برای این نسل بازشناسانیم، تنها در این صورت است که رغبت و علاقهای درونی برای زیارت این اماکن در آنها شکل خواهد گرفت.
البته میتوان برای نوجوانان در زیارتگاهها برنامههایی مانند مسابقه، فعالیتهای سرگرمکننده و جذاب طراحی کرد اما اینها راهحلهای سطحیاند، راهکار اساسی و عمیق این است که ما باید معرفت و شناخت نوجوان را نسبت به شخصیتهای حاضر در این مکانهای مقدس ارتقاء دهیم؛ چرا که وقتی این شناخت حاصل شود بهطور طبیعی محبت، میل و رغبت به زیارت در دل آنها شکل خواهد گرفت.
رسا ـ آیا مدلهای جدید زیارت مجازی میتوانند جایگزین زیارت فیزیکی شوند؟ آیا فضای مجازی توانسته است معنای زیارت را تغییر دهد؟ این تغییرات مثبت بوده یا منفی؟
فضای مجازی بیتأثیر نیست؛ گاهی ممکن است فردی امکان حضور در یک زیارتگاه را نداشته باشد و از این طریق ارتباطی معنوی برایش شکل بگیرد، اما نباید جامعه را به سمتی برد که به زیارت مجازی بسنده کند، فضای مجازی باید در جایگاه مقدمهای باشد برای ایجاد اشتیاق و شور در دل کسانی که فعلاً امکان زیارت حضوری را ندارند.
زیارت مجازی نمیتواند تجربه کامل و عمیق زیارت حضوری را منتقل کند؛ چرا که درک فضای معنوی، حال و هوای خاص مکانهایی مانند مکه، کربلا یا حرم اهلبیت علیهمالسلام از طریق صفحه نمایش قابل تحقق نیست، به همین دلیل باید برای زیارت مجازی حدود و تعریفی مشخص قائل شد، هدف از این نوع ارتباط باید ایجاد انگیزه و میل بیشتر در افراد برای رسیدن به زیارت حضوری باشد.
بخش مهمی از برکات و آثار زیارت در حضور فیزیکی و دیداری حاصل میشود، دیدن، بودن، لمس کردن و حس کردن فضای مقدس، تأثیری بسیار عمیقتر از شنیدن یا دیدن آن از راه دور دارد، مانند زمانی که انسان با حضور در کنار خانه خدا یا در حرم اولیای الهی، عظمت و معنویت آن فضا را بهتر درک میکند و ارتباطی عمیقتر و قلبیتر با آن برقرار میسازد.
پس فضای مجازی جایگاه خاص خود را دارد اما باید آن را به عنوان زمینهساز و مقدمهای برای زیارت حقیقی و حضوری نه جایگزینی برای آن تلقی کرد.
رسا ـ چگونه میتوان از زیارت برای مقابله با جنگ نرم دشمنان استفاده کرد؟
در متون زیارت و دعاهای ما معارف عمیقی نهفته است که اگر این معارف به درستی برای جوانان و نوجوانان تبیین شود میتواند تأثیر بسیار زیادی بر آنها داشته باشدف شخصیتهایی که در زیارتگاهها دفن شدهاند و متون دعایی که از معصومین علیهالسلام صادر شده باید بهطور دقیق و اصولی به نسل جدید معرفی شوند تا آنان از این معارف بهرهمند شوند.
همچنین برنامههایی که در زیارتگاهها برگزار میشود باید با تدبیر و برنامهریزی دقیق و متفاوت از روزمرگیهای تکراری طراحی شود، متأسفانه به نظر من بسیاری از زیارتگاهها جذابیت لازم را ندارند زیرا برنامههایشان تکراری و بدون نوآوری است، مثلاً در بسیاری از زیارتگاهها هر شب چهارشنبه دعای توسل و هر جمعه صبح دعای ندبه برگزار میشود که اگرچه این برنامهها ضروری است اما برای جامعهای که آنها را بهطور مکرر میبیند کمکم تکراری و بیجاذبه میشود.
برای اینکه زیارتگاهها تبدیل به مراکزی تأثیرگذار در جنگ نرم و جذب افراد شوند باید نوآوریهایی در برنامههای آنها صورت گیرد و ارتباط مستمر با مخاطبان برقرار شود، مثلاً در زیارتگاههایی مانند جمکران فردی که به زیارت میرود ممکن است شب چهارشنبه دعای توسل بخواند یک سخنرانی گوش دهد و حتی گریه کند اما پس از آن ارتباط او با جمکران قطع میشود و ممکن است تا زیارت بعدی دوباره هیچ ارتباطی نداشته باشد.
برای حفظ این ارتباط باید برنامههایی با پیوست فرهنگی مستمر طراحی کنیم؛ چه در زیارتگاهها چه در محافل مذهبی یا مساجد این پیوست فرهنگی باید بهطور مداوم در طول زمان ادامه داشته باشد تا اثرات آن پایدار بماند، بهعنوان مثال در برنامههایی مانند شیرخوارگان حسینی یا اعتکاف، شور و اشتیاق زیادی دیده میشود اما این شور باید پس از آن استمرار یابد، اگر ما از برنامههایی که مثلاً در اعتکاف یا در جمکران برگزار میشود برای ارتباط مستمر استفاده نکنیم شاهد از دست رفتن این پیوست فرهنگی خواهیم بود.
پیوست فرهنگی مستمر یکی از مهمترین ابزارها برای اثرگذاری در افراد است، اگر برنامههای مختلف فرهنگی را فقط به صورت مقطعی و بدون پیوست ادامهدار برگزار کنیم هیچ تأثیر پایداری نخواهیم داشت، بنابراین زیارتگاهها باید بهعنوان مراکز فرهنگی در نظر گرفته شوند که ارتباط مستمر با مردم بهویژه نسل جوان برقرار کنند.
مهدی الهی