پهپادهای چند دلاری، ناوهای میلیاردی را زمینگیر میکنند

وال استریت ژورنال گزارش مفصلی درباره درگیریها در دریای سرخ میان نیروی دریایی ایالات متحده و ارتش یمن (جنبش انصارالله) در یمن، قبل از توافق دو طرف بر سر آتشبس در اوایل ماه مه، رخ داد، منتشر کرد.
در این گزارش آمده است که مقامات آمریکایی اکنون در حال تجزیه و تحلیل آن درگیریها هستند تا مشخص کنند که چگونه یک دشمن "دردسرساز" توانسته است بهترین ناو هواپیمابر "یو اس اس هری اس. ترومن" که در جهان همتا ندارد را به چالش بکشد.
در آن روز، یک فروند جنگنده اف/ای-۱۸ سوپر هورنت آمریکایی در تلاش برای فرود بر روی ناو هواپیمابر ترومن در دریای سرخ بود، اما مکانیسم کاهش سرعت آن از کار افتاد و این هواپیمای ۶۷ میلیون دلاری از باند فرودگاه ناو خارج شد و به دریا سقوط کرد.
این سومین هواپیمایی بود که ترومن در کمتر از پنج ماه از دست میداد. این حادثه ساعاتی پس از آن رخ داد که ترامپ رئیس جمهوری آمریکا اعلام کرده که با انصارالله در یمن به آتشبس رسیده است و مقامات پنتاگون را غافلگیر کرد.
این روزنامه در گزارشی که توسط دو خبرنگارش تهیه شده، آورده است که انصارالله به طرز شگفتآوری حریف قدرتمندی بودهاند و در شدیدترین نبردهایی که نیروی دریایی ایالات متحده از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون درگیر آن بوده، شرکت داشتهاند، علیرغم اینکه از غارها عملیات انجام میدهند و حتی فاقد ابتداییترین امکانات در یکی از فقیرترین کشورهای جهان هستند.

این گزارش میافزاید که انصارالله از گسترش فناوری ارزان موشک و پهپاد، بهرهمند شدهاند و موشکهای بالستیک ضد کشتی را در اولین استفاده جنگی از این سلاح دوران جنگ سرد پرتاب کردهاند و راهی برای استقرار سلاحهای خود ابداع کردهاند.
این گزارش نشان داد که تقریباً ۳۰ کشتی از اواخر سال ۲۰۲۳ تا امسال در عملیات جنگی در دریای سرخ شرکت کردهاند که تقریباً ۱۰٪ از کل ناوگان فعال نیروی دریایی ایالات متحده را تشکیل میدهد.
به گفته یک مقام آمریکایی، در این دوره، ایالات متحده، انصارالله را با حداقل ۱.۵ میلیارد دلار مهمات بمباران کرده است.
این روزنامه ادعا میکند که اگرچه نیروی دریایی ایالات متحده توانست بخش قابل توجهی از زرادخانه ارتش یمن را نابود کند، اما نتوانست به هدف استراتژیک خود برای بازگرداندن ناوبری از طریق دریای سرخ دست یابد، در حالی که گروه یمنی همچنان به طور منظم به سمت فلسطین اشغالی موشک پرتاب میکند.
فرماندهان نظامی و سیاستمداران کنگره، در زمانی که نگران هستند چنین استقرار سنگینی میتواند آمادگی کلی نیروهای آمریکایی را تضعیف کند، بررسی حقایق پیرامون کارزار یمن را برای درس گرفتن از آن آغاز کردهاند.
پنتاگون همچنین در حال انجام تحقیقاتی در مورد حوادث از دست رفتن هواپیماها و یک برخورد جداگانه در دریای سرخ با گروه ضربت ناو هواپیمابر ترومن است و نتایج آن در ماههای آینده انتظار میرود.

به گفته این روزنامه، استقرار نیروها برای مبارزه با انصارالله، منابع و تجهیزات نظامی را که به سمت تلاشهای آسیا برای بازدارندگی چین هدایت میشدند، منحرف کرده و برنامههای تعمیر و نگهداری ناوهای هواپیمابر را به تأخیر انداخته است. انتظار میرود اثرات این استقرار در سالهای آینده احساس شود. با وجود این فرسایش و خستگی، مقامات نیروی دریایی معتقدند که مبارزه آنها علیه حوثیها تجربه جنگی ارزشمندی را برای آنها فراهم کرده است و درگیری در دریای سرخ در پنتاگون به عنوان گرم کردن برای یک درگیری بالقوه وحشیانهتر، پیچیدهتر و پراهمیتتر تلقی میشود.
در مقابل، انصارالله از زمان به دست گرفتن کنترل بیشتر کشور در یک دهه پیش، قدرت قابل توجهی به دست آوردهاند.
وال استریت ژورنال گزارش داد که از زمان آغاز جنگ در نوار غزه، این گروه یمنی حمله به شهرهای رژیم صهیونیستی و همچنین کشتیهایی که از دریای سرخ عبور میکنند را آغاز کرده است.
در این گزارش آمده است که انصارالله اولین رگبار پهپادها و موشکهای خود را در ۱۹ اکتبر ۲۰۲۳، در یک درگیری ۱۰ ساعته به سمت ناو جنگی "یو اس اس کارنی" در دریای سرخ شلیک کردند و ملوانان حاضر در آن را غافلگیر کردند.
این روزنامه این نبرد را شدیدترین نبرد با مشارکت یک کشتی جنگی نیروی دریایی ایالات متحده در تقریباً یک قرن توصیف کرد، که در آن حوثیها بیش از دوازده پهپاد و چهار موشک کروز سریعالسیر را سرنگون کردند. هنگامی که انصارالله تهدید به تشدید حملات خود کردند، مقامات نظامی ایالات متحده به سرعت یک مشکل لجستیکی را حل کردند.
ناوشکنهایی مانند کارنی تا دو هفته در این نبرد شرکت نکرده بودند، زیرا برای تجدید تسلیحات در مدیترانه در حال گشتزنی بودند و کشورهای همسایه نیز نگران بودند که خود به هدف حوثیها تبدیل شوند.
وزارت دفاع ایالات متحده سرانجام توانست از بندری در دریای سرخ استفاده کند، که یکی از مقامات آن را تغییر دهنده بازی توصیف کرد، زیرا به کشتیهای نیروی دریایی ایالات متحده اجازه میداد بدون نیاز به ترک صحنه نبرد، تسلیحات خود را تجدید کنند.
این روزنامه در ادامه نوشت که سرعت عملیات، ملوانان را تحت فشار قرار داد و آنها مجبور بودند شبانهروز هوشیار باشند، زیرا دائماً در تیررس آتش حوثیها بودند.
در نتیجه، ناو هواپیمابر "یو اس اس دوایت دی. آیزنهاور" در طول هفت ماه نبرد تنها یک سفر کوتاه انجام داد. این روزنامه ادعا میکند که اگرچه نیروی دریایی ایالات متحده به فعالیت در محیطی مشابه در خلیج فارس عادت دارد، جایی که نیروهای ایرانی در نزدیکی آن حضور دارند، اما مهار شبهنظامیانی مانند گروه انصارالله در یمن دشوارتر از مهار یک دولت عادی است و خاطرنشان میکند که چنین گروههایی با گسترش موشکهای بالستیک ضد کشتی و پهپادهای تهاجمی خطرناکتر شدهاند.
تحلیلگران: حملات آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه یمن بیفایده است
علیرغم شکستهای مکرر در حل و فصل رویارویی با انصارالله در یمن، رژیم صهیونیستی همچنان به طور مکرر مواضع این گروه را هدف قرار میدهد، که ناشی از نگرانیهای امنیتی و استراتژیکی است که فراتر از ملاحظات صرفاً نظامی است.
چالش واقعی پیش روی تصمیمگیرندگان در تلآویو نه تنها مقابله با حملات موشکی و پهپادی، بلکه برخورد با یک جنبش مسلح ، ساختار ایدئولوژیک منسجم و اتحادهای منطقهای درهمتنیده نیز هست.
از زمان آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، انصارالله با پرتاب موشک و پهپاد به سمت فلسطین اشغالی در حمایت از غزه، علناً وارد این رویارویی شدهاند. با این حال، تهدید انصارالله در ابتدا توسط نهاد امنیتی این رژیم جدی گرفته نشد.
با این حال، با تکرار حملات ارتش یمن و تأثیر فزاینده آنها بر ناوبری هوایی و تصویر ارتش اشغالگر، تلآویو شروع به محاسبه مجدد کرده است، همانطور که در گزارش مفصلی در روزنامه صهیونیستی هاآرتص توسط ییشای هالپر، روزنامهنگار منطقهای، گزارش شده است که به درک فزایندهای از این موضوع اشاره کرده است که یک راه حل نظامی در یمن مملو از خطرات است.

در میدان و سیاست
حوثیها در مناطق کوهستانی ناهموار شمال یمن مستقر هستند و تجربه جنگی گستردهای دارند. به گفته الیزابت کندال، کارشناس بریتانیایی یمن، دکترین مذهبی آنها انگیزه قوی به آنها میدهد.
کندال توضیح داد که این گروه بر سه ستون قوی تکیه دارد: زمینهای مستحکم، تجربه میدانی و یک دکترین محکم که به آنها انعطافپذیری فراتر از تواناییهای نظامیشان میدهد.
او افزود که حوثیها در مقابله با تلفات، انعطافپذیری زیادی نشان میدهند که پایداری آنها را با وجود هزینههای بالای انسانی توضیح میدهد.
در همین زمینه، عنبال نیسیم لافتون، پژوهشگر مرکز موشه دایان و دانشگاه تلآویو، معتقد است که این گروه قادر به استفاده از هویتهای متعدد، از زیدیگرایی مذهبی گرفته تا ملیگرایی ضد استعماری، و اتحاد منطقهای با کشورهای قدرتمند منطقه مانند ایران است.
این ترکیب به حوثیها انگیزه داخلی میدهد و با وجود اقلیت عددی آنها، در را برای اتحادهای خارجی باز میکند.

جنبش انصارالله؛ توانمند در کارزار سیاست
نیسیم لافتون خاطرنشان میکند که حوثیها صرفاً یک گروه مسلح نیستند، بلکه یک پروژه پیچیده سیاسی و اجتماعی هستند که مشروعیت خود را از روایتهای تاریخی مربوط به دولت زیدی میگیرند. آنها خود را به عنوان مدافعان زیدیها، مدافعان فلسطین و مخالفان غرب معرفی میکنند.
این محقق معتقد است که توانایی این گروه در تغییر گفتمانها، به آن جذابیت میدهد و برای بخشهای وسیعی از جمعیت یمن، از جمله برخی از اجزای سنی، مشروعیت آن را افزایش میدهد و محاصره آن را دشوار میکند.
او معتقد است که این گروه به قیمت از دست دادن مخالفان محلی خود، به دستاوردهای داخلی دست مییابد، در حالی که همزمان در تقابل با ایالات متحده و "اسرائیل"، حضور منطقهای خود را تثبیت میکند.
از نظر نظامی، آلون بن دیوید، تحلیلگر صهیونیست، ادعا میکند که حملات "اسرائیل" به یمن پرهزینه است، زیرا "اسرائیل" پایگاههای نزدیک یا ناو هواپیمابر در منطقه ندارد. او هزینه هر حمله را با توجه به مسافتهای طولانی و هزینههای عملیاتی و تسلیحاتی، میلیونها دلار تخمین میزند.
با این حال، به گفته بن دیوید، این عملیاتها به اثر بازدارندگی مطلوب نمیرسند. او خاطرنشان میکند که این گروه با یک سازمان غیرمتمرکز فعالیت میکند که اثربخشی حملاتی را که فقط رهبران را هدف قرار میدهند، کاهش میدهد. توانایی حوثیها در سازگاری نیز قابل توجه است. پس از هدف قرار دادن بندر حدیده، آنها به روشهای جایگزین، مانند استفاده از قایقهای ماهیگیری برای تخلیه محمولههای نفتی، متوسل شدند که نشاندهنده انعطافپذیری عملیاتی آشکار است.

انصارالله؛ حساب غزه از همه جداست
اگرچه انصارالله حملات خود به فلسطین اشغالی را به جنگ غزه مرتبط میدانند، اما تحلیلگران معتقدند که حتی اگر رژیم صهیونیستی از نوار غزه عقبنشینی کند، بعید است که این حملات متوقف شوند.
نیسیم لافتون معتقد است که این گروه نسبت به هر کشوری که به دنبال عادیسازی با "اسرائیل" است، موضع خصمانهای اتخاذ میکند و ممکن است در مرحله پس از غزه به تشدید تنشها ادامه دهد تا تصویر خود را به عنوان مدافع فلسطین تثبیت کند.
این پژوهشگر صهیونیست تاکید کرد: یک مسیر سیاسی داخلی را پیشنهاد میکند که به این گروه، به ویژه منافع آن در دریای سرخ و تنگه باب المندب که برای هرگونه مذاکره آینده محوری هستند، یک خروج آبرومندانه میدهد.
کندال همچنین ادعا میکند که این گروه تا زمانی که عملیات خود را وسیلهای برای افزایش مشروعیت خود بداند، به عملیات خود ادامه خواهد داد و هشدار میدهد که حملات کورکورانه علیه غیرنظامیان میتواند نتیجه معکوس داشته باشد و همدردی یمنیها با انصارالله را افزایش دهد.

انصارالله؛ فراتر از تهدید
به گفته لیور بن آری، خبرنگار امور جهان عرب در پایگاه خبری "وای نت" رژیم صهیونیستی گفت: بمباران شدید "اسرائیل" مانع از ادامه پرتاب موشک توسط حوثیها نشده است. او میپرسد: چه چیزی به این گروه توانایی زنده ماندن در میان یک بحران انسانی خفهکننده را میدهد؟
او پاسخ میدهد که حوثیها خواستههای واضح و غیرقابل مذاکرهای را مطرح میکنند:
۱ - توقف جنگ
۲ - باز کردن گذرگاهها
۳ - ورود کمکهای امدادی
۴ - پایان دادن به محاصره.
او معتقد است که تهدید انصارالله دیگر برای "اسرائیل" حاشیهای نیست، بلکه یک چالش امنیتی بلندمدت است. حملات آینده میتواند دقیقتر و کشندهتر باشد و تلآویو را مجبور کند تا گزینههای خود را مجدداً بررسی کند و از تکیه صرف بر نیروی نظامی فاصله بگیرد.
فرجام سخن:
در پرتو افشاگری اخیر والاستریت ژورنال و تحولات ماههای گذشته در دریای سرخ، میتوان نتیجه گرفت که رویارویی نظامی میان ایالات متحده و جنبش انصارالله یمن، وارد مرحلهای شده که دیگر نمیتوان آن را صرفاً یک بحران امنیتی موضعی یا موقتی تلقی کرد. این تقابل، به یکی از نمادهای تغییر توازن قدرت در غرب آسیا تبدیل شده است؛ جایی که یک بازیگر غیردولتی توانسته با فناوری بومی و هزینه پایین، پرهزینهترین ماشین جنگی جهان را به چالش جدی بکشاند.
بر اساس دادههای موجود، انصارالله نهتنها ظرفیتهای موشکی، پهپادی و دریایی خود را حفظ کرده، بلکه با تمرکز بر تاکتیکهای جنگ نامتقارن و هوشمند، عملاً نیروی دریایی آمریکا را وادار به صرف میلیاردها دلار هزینه برای دفاع در برابر پهپادهایی کرده که هزینه ساخت آنها از مرز چند هزار دلار فراتر نمیرود. این نبرد فرسایشی، نشانهای است از شکنندگی سازوکار بازدارندگی آمریکا در برابر نیروهای مسلح مردمی با پشتیبانی منطقهای.
در بُعد راهبردی، شکست ایالات متحده در مهار انصارالله از ژانویه ۲۰۲۴ تاکنون – با وجود بیش از ۴۰۰ عملیات مشترک هوایی علیه یمن – بهوضوح نشان میدهد که استراتژی قدرت سخت آمریکا با چالشهای جدی مواجه است. حملات انصارالله به کشتیهای تجاری و نفتکشهایی که با رژیم صهیونیستی مرتبط هستند، و همچنین انسداد مسیرهای راهبردی بهسوی کانال سوئز، باعث اختلال قابلتوجهی در تجارت جهانی و حملونقل دریایی شده است.
همزمان، استفاده هدفمند و ترکیبی از موشکهای بالستیک ضدکشتی، پهپادهای دریایی، و قایقهای انفجاری هدایتشونده توسط انصارالله، نوعی دکترین بومی از "نبرد دریایی نامتقارن" را پدید آورده که تهدید آن تنها محدود به دریای سرخ نیست، بلکه بهراحتی قابل توسعه به سایر آبراههای راهبردی همچون بابالمندب و حتی دریای عمان خواهد بود.
این تحولات نهتنها مفهوم بازدارندگی را برای آمریکا و متحدانش در منطقه بازتعریف میکند، بلکه از دید سایر بازیگران غیردولتی و کشورهای مستقل، الگویی از مقاومت هوشمند و موثر در برابر سلطهگری نظامی غرب ارائه میدهد.
در مجموع، دریای سرخ اکنون به صحنه تقابل ارادهها تبدیل شده است؛ جایی که هزینه حفظ برتری برای قدرتهای بزرگ، بهمراتب بیشتر از آن چیزی شده که در محاسبات سنتی پیشبینی میشد. در صورتی که روند کنونی ادامه یابد، واشنگتن ممکن است ناگزیر به بازنگری اساسی در نحوه حضور نظامی و رویکرد امنیتی خود در منطقه غرب آسیا شود.