۲۱ تير ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۵
کد خبر: ۷۸۶۰۴۸

میدان جنگ در قاب تلویزیون؛ ترویج تروریسم، تجزیه‌طلبی و خشونت سازمان‌یافته

میدان جنگ در قاب تلویزیون؛ ترویج تروریسم، تجزیه‌طلبی و خشونت سازمان‌یافته
تحقیقات مستند و شواهد رسانه‌ای نشان می‌دهد شبکه ماهواره‌ای ایران اینترنشنال نه‌تنها یک ابزار تبلیغاتی صرف نیست، بلکه به قرارگاهی عملیاتی برای ترویج تروریسم، حمایت از گروه‌های تجزیه‌طلب و نهادینه‌سازی خشونت مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در سال‌های اخیر، فعالیت شبکه ماهواره‌ای «ایران اینترنشنال» به‌عنوان یکی از بازیگران اصلی جنگ رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران، از مرز «رسانه‌گری» عبور کرده و وارد مرحله‌ای تازه و خطرناک شده است. برخلاف ادعای بی‌طرفی و اطلاع‌رسانی مستقل، شواهد و مستندات متعدد نشان می‌دهد که این شبکه با پیوندهای مالی، سیاسی و امنیتی به نهادهای بیگانه، به یک پایگاه عملیاتی جنگ نرم علیه امنیت ملی، وحدت سرزمینی، و ثبات اجتماعی ایران تبدیل شده است.
 
بررسی دقیق عملکرد اینترنشنال نشان می‌دهد که فعالیت آن در سه محور اصلی قابل دسته‌بندی و ارزیابی است:
 
1. تشکیل و هدایت شبکه میدانی از عوامل عملیاتی در داخل کشور برای سازمان‌دهی و تحریک اغتشاشات؛
2. تریبون‌سازی گسترده برای گروه‌های تجزیه‌طلب و تروریستی با هدف خدشه‌دار کردن تمامیت ارضی ایران؛
3. تئوریزه کردن و تجویز خشونت مسلحانه به‌عنوان ابزار مشروع تغییر سیاسی، آن‌هم با پوشش رسانه‌ای حساب‌شده.
 
این سه محور، تصویری روشن از ماهیّت تروریستی، افراطی و ضدملی این شبکه ترسیم می‌کنند و نشان می‌دهند که ایران اینترنشنال نه یک رسانه، بلکه یک قرارگاه عملیاتی-ایدئولوژیک علیه ملت ایران است.
 
محور اول: پیوند با عوامل میدانی و عملیاتی (اثبات اقدام فیزیکی)
 
این محور یکی از اساسی‌ترین بخش‌های پرونده‌سازی علیه شبکه ایران اینترنشنال است که هدف آن اثبات این نکته است که این شبکه تنها یک رسانه خبری نیست، بلکه دارای شبکه‌ای از عوامل و نیروهای عملیاتی در داخل کشور است که به صورت فیزیکی در سازماندهی و اجرای اغتشاشات و اقدامات خشونت‌آمیز دست دارند.
 
وجود شبکه عملیاتی داخل ایران
 
بر اساس اسناد و گزارش‌های منتشرشده، ایران اینترنشنال با بهره‌گیری از گروه‌هایی در داخل ایران، ساختارهایی سازمان‌یافته برای ایجاد آشوب و ناآرامی را مدیریت می‌کند. این نیروهای عملیاتی نه تنها نقش حمایتی بلکه نقش هدایتگری و فرماندهی در میادین عملی را بر عهده دارند. به عبارت دیگر، عملکرد ایران اینترنشنال محدود به انتقال خبر و گزارش نیست بلکه با شبکه‌ای از فعالان میدانی ارتباط مستقیم دارد که در بطن اعتراضات و اغتشاشات، هدایت اقدامات مخرب را انجام می‌دهند.
 
الهام افکاری
 
یکی از نمونه‌های شاخص اثبات این ارتباط، پرونده الهام افکاری است که در اسناد رسمی و رسانه‌های داخلی با عنوان «عامل اصلی سازمان تروریستی شبکه سعودی اینترنشنال» معرفی شده است.
 
• الهام افکاری به‌عنوان یکی از لیدرهای کلیدی آشوب‌ها در اغتشاشات اخیر شناخته شده است که مسئول دعوت و تشویق جوانان، به‌خصوص دختران، برای حضور در تجمعات اعتراضی و اغتشاشات بوده است.
• اتهامات او شامل ایجاد رعب و وحشت در میان مردم و سازماندهی خشونت‌های خیابانی است.
 
که طبق اسناد منتشر شده او نه صرفاً یک معترض عادی، بلکه فردی سازمان‌یافته است که در نقش سرشبکه یا لیدر میدانی در راستای اهداف ایران اینترنشنال عمل می‌کرده است.
 
نکته مهمی که در پرونده الهام افکاری برجسته شده، زمان و شرایط دستگیری او است:
 
• او «حین فرار از مرز» و در حال خروج از کشور بازداشت شده است که این موضوع دلالت بر قصد فرار و گریز از مجازات دارد.
• همچنین در کنار او مقدار قابل توجهی ارز کشف شده که به عنوان نشانگر داشتن منابع مالی برای تأمین فعالیت‌های میدانی و خرید تجهیزات احتمالی تعبیر شده است.
 
طبق آنچه در منابع داخلی آمده، چند محور برای اثبات این ارتباط وجود دارد:
 
۱. اعترافات و مستندات ضبط‌شده
 
طبق گزارش برخی رسانه‌های رسمی، الهام افکاری در بازجویی‌های اولیه، به ارتباط‌گیری با عوامل رسانه‌های معاند از جمله ایران اینترنشنال اقرار کرده و نقش آن‌ها در هدایت و پشتیبانی از فعالیت‌های میدانی را پذیرفته است.
این اعترافات، به‌صورت رسمی و رسانه‌ای نیز بازتاب یافته و یکی از مستندات پرونده امنیتی وی به‌شمار رفته است.
 
۲. هماهنگی با خط خبری اینترنشنال
 
بررسی تطبیقی بین دعوت‌ها، پیام‌ها و فراخوان‌های الهام افکاری در فضای مجازی با گزارش‌ها، تیترها و جریان‌سازی‌های اینترنشنال در همان بازه زمانی، نشان‌دهنده‌ی هم‌راستایی کامل محتوایی و پشتیبانی متقابل خبری و میدانی است.
شبکه ایران اینترنشنال در موارد متعددی، محتوای تولیدشده یا فعالیت‌های میدانی او را برجسته کرده و به‌عنوان نمونه مقاومت و مبارزه تبلیغ کرده است.
 
۳. ارتباطات دیجیتالی و شبکه‌ای
 
برخی گزارش‌ها (بدون افشای جزئیات فنی برای حفظ امنیت اطلاعات) به کشف ارتباطات سایبری و پیام‌رسانی میان الهام افکاری و عوامل رسانه‌های خارجی اشاره کرده‌اند.
 این ارتباطات شامل استفاده از بسترهای رمزگذاری‌شده برای هماهنگی و دریافت دستورالعمل یا ارسال گزارش‌های میدانی بوده است.
 
4. تطبیق اهداف عملیاتی
 
 شبکه ایران اینترنشنال، با تعریف مأموریت‌های مشخصی مانند:
  •   القای ناامنی،
  •   ترویج آشوب،
  •   برجسته‌سازی چهره‌های لیدر خیابانی
  •   و حمایت از فعالیت‌های تجزیه‌طلبانه و خشونت‌محور
به دنبال تبدیل افراد تأثیرگذار به کارگزاران میدانی عملیات رسانه‌ای خود بوده است.
 
الهام افکاری در این چارچوب، نقشی فراتر از یک معترض داشته و بر اساس نحوه عمل، پیام‌رسانی، سازماندهی و حتی خروج مشکوک، در مقام عامل مستقیم پروژه رسانه‌ای دشمن ظاهر شده است.
 
محور دوم: ترویج تجزیه‌طلبی (اثبات اقدام علیه تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران)
 
یکی از خطرناک‌ترین و پرمخاطره‌ترین فعالیت‌هایی که به ایران اینترنشنال نسبت داده شده، نقش مستقیم این شبکه در تقویت گفتمان تجزیه‌طلبی و حمایت رسانه‌ای از گروه‌های مسلح قوم‌گرا و ضد ایرانی است. برخلاف بسیاری از شبکه‌های معاند که رویکردی صرفاً انتقادی نسبت به نظام دارند، ایران اینترنشنال متهم است که از چارچوب نقد سیاسی فراتر رفته و به تریبون رسمی پروژه تکه‌تکه‌سازی ایران بدل شده است.
 
1. تریبون دادن به گروه‌های تجزیه‌طلب و تروریستی
 
بر اساس گزارش‌های رسانه‌ای و مستندات منتشرشده، ایران اینترنشنال در جریان اغتشاشات و اعتراضات سال‌های اخیر، به‌ویژه ۱۴۰۱، بیشترین تریبون را به گروه‌های تجزیه‌طلب مسلح اختصاص داده است؛ گروه‌هایی که برخی از آنها در داخل و خارج از کشور به‌عنوان گروهک تروریستی شناخته می‌شوند:
 
• مصاحبه‌ها و دعوت‌های مکرر از اعضای احزاب مسلح کرد، پان‌ترک‌ها، پان‌عرب‌ها و طرفداران استقلال بلوچستان.
• پخش پرحجم پیام‌ها، فراخوان‌ها و بیانیه‌های این گروه‌ها به‌گونه‌ای که رسانه به ابزار تبلیغاتی آنها تبدیل شده است.
• تلاش برای قهرمان‌سازی از چهره‌های مسلح و برانداز قوم‌گرا به عنوان «مدافعان حقوق اقوام»
 
این اقدام، از منظر حقوقی، از مصادیق اقدام علیه وحدت ملی و تمامیت ارضی کشور و هم‌سویی با دشمن در شرایط جنگ شناختی تلقی می‌شود.
 
2. هدف‌گذاری برای تجزیه ایران به جای صرفاً تغییر حکومت / تمایز با سایر رسانه‌های اپوزیسیون: از تغییر نظام تا تجزیه کشور
 
برخلاف بسیاری از رسانه‌های مخالف نظام جمهوری اسلامی که حداکثر در پی «تغییر رژیم» یا «اصلاح ساختارهای حکومتی» هستند، شبکه ایران اینترنشنال به‌وضوح رویکردی فراتر از براندازی سیاسی دارد؛ رویکردی که از منظر امنیت ملی، خطرناک‌ترین وجه دشمنی رسانه‌ای با ایران محسوب می‌شود.
 
حذف هویت ملی ایران در برنامه‌ها
 
در موارد متعددی، در برنامه‌های تلویزیونی اینترنشنال یا در پس‌زمینه مهمانان تجزیه‌طلب، نقشه‌هایی نمایش داده شده‌اند که در آن واژه "ایران" حذف شده است.
این نقشه‌ها، مناطق مختلف کشور را با عناوین قومی مانند "آذربایجان جنوبی"، "کردستان شرقی"، "الاحواز"، "بلوچستان غربی" و... معرفی می‌کنند؛ اقدامی که به وضوح در خدمت تفکیک جغرافیایی و هویتی کشور است.
 
ترویج گفتمان ستم تاریخی به اقوام
 
اینترنشنال به‌طور مکرر برنامه‌هایی درباره «ستم ساختاری به اقلیت‌های قومی» پخش می‌کند که در آن:
  •  از واژگانی مانند "استعمار داخلی"، "نژادپرستی فارس‌محور"، "پاک‌سازی زبانی"، و "محرومیت قومی" استفاده می‌شود.
  •  هدف این روایت‌ها، برانگیختن خشم تاریخی اقوام ایرانی و تقویت حس جدایی‌طلبی و تقابل با دولت مرکزی است.
این نوع برنامه‌ها به‌ویژه پس از اغتشاشات سال‌های اخیر، شدت بیشتری یافته‌اند و در هماهنگی با پروژه‌های میدان‌داری برخی گروه‌های مسلح قوم‌گرا هستند.
 
این اقدامات به شکلی سازمان‌یافته، ایده ملتِ واحد ایرانی را به چالش کشیده و گفتمان چندپارگی و تجزیه را مشروعیت‌بخشی رسانه‌ای می‌کند و می‌توان به چندین مورد نیز اشاره کرد: 
 
سند صوتی رعنا رحیم‌پور: دستور رسمی حمایت از تجزیه‌طلبان
 
یکی از اسناد کلیدی این پرونده، فایل صوتی منتسب به رعنا رحیم‌پور، خبرنگار سابق BBC فارسی است. در این فایل صوتی:
 
• به‌صراحت ادعا می‌شود که مدیران ایران اینترنشنال به طور رسمی ابلاغ کرده‌اند که فقط باید با رهبران احزاب تجزیه‌طلب گفتگو شود.
• رحیم‌پور اعلام می‌کند که هدف این شبکه از اغتشاشات اخیر، «دموکراسی» نبوده، بلکه «تجزیه ایران» بوده است.
 
این سند از این جهت اهمیت دارد که ادعای حمایت از تجزیه‌طلبی را به‌عنوان سیاست رسمی، نه خطای موردی، اثبات می‌کند.
 
چنین سندی، بار حقوقی سنگینی برای ایران اینترنشنال به همراه دارد، زیرا به وضوح نشان می‌دهد که شبکه نه فقط تریبون تجزیه‌طلبان است، بلکه به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده و دستوری، دنبال تحقق این پروژه خطرناک است.
 
محور سوم: تئوریزه کردن خشونت (اثبات نیت مجرمانه و سازمان‌یافته در توسل به اقدامات تروریستی)
 
1. حمایت و ترویج خشونت مسلحانه به‌عنوان سیاست رسمی
 
گزارش‌ها به‌طور مکرر بر این نکته تأکید دارند که فعالیت‌های این عوامل میدانی در هماهنگی مستقیم با سیاست‌ها و خط‌مشی‌های اعلام‌شده ایران اینترنشنال بوده است. این شبکه از طریق برنامه‌ها و گزارش‌های خود، بستری فراهم کرده تا این افراد بتوانند نیرو جذب کنند، پیام‌های ضدنظامی را منتقل کرده و در نهایت به صورت سازمان‌دهی‌شده خشونت‌های خیابانی را مدیریت نمایند.
 
در کنار اقدامات عملیاتی و حمایت از تجزیه‌طلبی، یکی از خطرناک‌ترین جنبه‌های عملکرد شبکه ایران اینترنشنال، تئوریزه‌سازی و مشروعیت‌بخشی به خشونت مسلحانه، شورش خیابانی، و اقدامات تروریستی است. این موضوع نه تنها نشان‌دهنده انحراف شدید از معیارهای رسانه‌ای بی‌طرف است، بلکه زمینه‌ساز شکل‌گیری ذهنیت‌های افراطی و خشونت‌طلب در بدنه مخاطبان می‌گردد.
 
بر اساس تحلیل‌های صورت‌گرفته بر محتوای پخش‌شده از شبکه:
 
• ایران اینترنشنال نه‌تنها بازتاب‌دهنده خشونت نیست، بلکه آن را به‌عنوان یک راهکار توصیه می‌کند.
• در بسیاری از برنامه‌ها، استفاده از خشونت خیابانی، حمله به نیروهای انتظامی، تخریب اموال عمومی، و حتی عملیات تروریستی، به‌طور ضمنی یا مستقیم توجیه یا تجلیل شده‌اند.
• تحقیر روش‌های مسالمت‌آمیز و تمجید از اقدامات خشن در برخی گفت‌وگوها و تحلیل‌ها، نوعی گرایش فکری آشکار شبکه را نمایان می‌سازد.
 
این جهت‌گیری، از لحاظ حقوق بین‌الملل نیز می‌تواند مصداق تحریک به خشونت یا ترور رسانه‌ای تلقی شود.
 
2. عادی‌سازی و تشویق به اقدامات تروریستی و خشونت سیاسی
 
• شبکه ایران اینترنشنال از طریق تکرار، پررنگ‌سازی، قهرمان‌سازی و سانتی‌مانتالیسم رسانه‌ای، سعی در طبیعی جلوه دادن رفتارهای خشونت‌آمیز و افراطی دارد.
 
• این عملکرد در قالب:
o نمایش گسترده اقدامات خشونت‌آمیز با لحن تأییدی،
o دعوت از عناصر شناخته‌شده گروه‌های تروریستی،
o بی‌ارزش‌سازی ادبیات گفت‌وگو و راه‌حل‌های سیاسی،
دنبال می‌شود.
 
• اصطلاحاتی مانند «انتقام»، «قیام مسلحانه»، «مسلح شوید»، در برنامه‌های زنده و شبکه‌های اجتماعی وابسته به اینترنشنال تکرار شده‌اند.
 
این وضعیت از منظر حقوقی، مصداق تحریک مستقیم به ارتکاب جرم، ترویج تروریسم و تهدید امنیت عمومی محسوب می‌شود.
 
تحلیل محتوای سخنان چهره‌های شاخص خشونت‌طلب
 
در اسناد بررسی‌شده، به سخنان و مواضع برخی از چهره‌های شاخص مهمان در برنامه‌های اینترنشنال استناد می‌شود که صراحتاً از خشونت علیه مردم، حاکمیت، و نهادهای نظامی دفاع کرده‌اند:
 
مهم‌ترین نمونه‌ها:
 
• شهریار آهی: به‌عنوان یکی از چهره‌های بانفوذ و اتاق فکر اینترنشنال، در تحلیل‌ها و برنامه‌ها تأکید می‌کند:
«باید خشونتی که از حاکمیت سر می‌زند را در رسانه‌ها بزرگنمایی کرد تا پاسخ متقابل مسلحانه مشروع جلوه کند.»
 
• قاسم شعله‌سعدی: در برنامه‌های زنده اینترنشنال:
«مردم باید مستهلک بشوند؛ استفاده از اسلحه و اقدامات تروریستی تنها راهِ پاسخ به حکومت است.»
 
• شیرین عبادی: علی‌رغم سابقه حقوق بشری‌اش، در چند مورد تلویحاً از تشدید فشارهای فیزیکی بر نیروهای امنیتی و نافرمانی خشونت‌آمیز حمایت کرده است.
 
این نمونه‌ها اثبات می‌کند که شبکه نه‌فقط بستر گفت‌وگوی آزاد، بلکه مروج دیدگاه‌های خشونت‌طلبانه و ساختارشکن است.
 
در جمع‌بندی این بررسی سه‌محوری از عملکرد شبکه ایران اینترنشنال، می‌توان به این نتیجه رسید که:
 
اینترنشنال دیگر یک رسانه صرف نیست، بلکه یک پروژه امنیتی و جنگ‌افزاری پیچیده است که با پوشش رسانه‌ای، در حال اجرای اهداف براندازانه، تجزیه‌طلبانه و خشونت‌محور علیه جمهوری اسلامی ایران است. اسناد و شواهد نشان می‌دهد که:
1. در سطح عملیاتی، این شبکه با تشکیل و هدایت هسته‌های میدانی، مستقیماً در ایجاد آشوب‌های خیابانی نقش دارد؛
2. در سطح استراتژیک، با تریبون‌دادن به گروه‌های تجزیه‌طلب، وحدت ملی و تمامیت ارضی کشور را هدف قرار داده؛
3. در سطح ایدئولوژیک، با تئوریزه کردن خشونت و اقدامات مسلحانه، به دنبال نهادینه‌سازی ترور و آشوب به‌عنوان ابزار مشروع سیاسی است.
 
بنابراین، ایران اینترنشنال نه‌تنها در چارچوب رسانه‌ای، بلکه بر اساس شاخص‌های حقوقی بین‌المللی، مصادیق یک سازمان تروریستی رسانه‌محور را دارد و مستحق برخورد جدی در سطوح حقوقی، بین‌المللی و امنیتی است.
رشیدیان
ارسال نظرات