یک اتفاق و چند روایت

جنگ ۱۲ روزه، بهعنوان یکی از درگیریهای پرتنش اخیر در خاورمیانه، نهتنها به دلیل تبادل آتش موشکی و پهپادی میان طرفهای درگیر، بلکه به دلیل نقش برجسته رسانهها در شکلدهی به ادراک جهانی از این رویداد، مورد توجه قرار گرفت. در این جنگ، موشکها و پهپادها تنها ابزارهای تخریب نبودند؛ بلکه سیل روایتهای رسانهای، که هر یک با هدفی خاص طراحی شده بودند، به مثابه تسلیحاتی استراتژیک عمل کردند. این روایتها، با نفوذ به ذهن مخاطبان، افکار عمومی را تحت تأثیر قرار داده و در برخی موارد، حتی مسیر دیپلماسی و سیاست خارجی را شکل دادند. این نوشتار به بررسی عمیقتر و جامعتر رویکردهای رسانهای در جنگ ۱۲ روزه میپردازد و سه روایت اصلی را که در این درگیری ظهور کردند، تحلیل میکند.
جنگ روایات: رسانه بهعنوان یک سلاح ترکیبی
اصطلاح «جنگ روایات» در سالهای اخیر، بهویژه پس از درگیریهای سیاسی و نظامی در خاورمیانه، به یکی از مفاهیم کلیدی در تحلیلهای سیاسی تبدیل شده است. این اصطلاح، رسانه را نهتنها ابزاری برای اطلاعرسانی، بلکه سلاحی در جنگ ترکیبی معرفی میکند که در کنار عملیات نظامی، سایبری و دیپلماتیک به کار گرفته میشود. در جنگ ترکیبی، رسانهها با تولید روایتهای هدفمند، سعی در هدایت افکار عمومی، توجیه اقدامات یک طرف، یا تضعیف طرف مقابل دارند. این رویکرد، بهویژه در جنگ ۱۲ روزه، به وضوح قابل مشاهده بود، جایی که رسانهها با استفاده از ابزارهای متنوع مانند گزارشهای خبری، تحلیلهای راهبردی، تصاویر و ویدئوها، و حتی شبکههای اجتماعی، روایتهایی را خلق کردند که هر یک زاویه خاصی از حقیقت را به نمایش میگذاشتند.
مزایای استفاده از رسانه در جنگ روایات شامل دسترسی سریع به مخاطبان جهانی، توانایی تأثیرگذاری بر احساسات و عقاید، و تقویت مشروعیت اقدامات یک طرف است. با این حال، این رویکرد آفتهایی نیز دارد، از جمله خطر یکجانبهنگری، کاهش اعتبار رسانهها در صورت کشف سوگیری، و تشدید تنشها در سطح منطقهای و جهانی. در جنگ ۱۲ روزه، این مزایا و چالشها بهوضوح در سه نوع روایت اصلی که در ادامه بررسی میشوند، نمایان شدند.
دستهبندی روایتهای رسانهای در جنگ ۱۲ روزه
در جریان جنگ ۱۲ روزه، سه نوع روایت اصلی با اهداف، شیوهها و مخاطبان متفاوت ظهور کردند. این روایتها، هر یک با بازنمایی بخشی از واقعیت جنگ، تلاش کردند تا افکار عمومی را به سمت خاصی هدایت کنند. در ادامه، این سه روایت به تفصیل بررسی میشوند.
۱. روایت غربی: مشروعیتبخشی به اقدامات اسرائیل
روایت غربی، که عمدتاً توسط رسانههای جریان اصلی مانند سیانان (CNN)، نیویورکتایمز، بیبیسی، فاکسنیوز، و مؤسسات تحلیل امنیتی مانند موسسه مطالعات جنگ (ISW) و بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD) منتشر شد، بر دفاع از اقدامات نظامی اسرائیل متمرکز بود. این روایت، ایران را بهعنوان یک «تهدید هستهای» و «خطر برای صلح جهانی و موجودیت اسرائیل» معرفی کرد و حمله اسرائیل به تأسیسات ایران را بهعنوان عملیاتی «پیشگیرانه»، «موفق» و «مشروع» توجیه نمود.
ویژگیهای کلیدی روایت غربی:
کلیدواژهها و عبارات محوری: استفاده گسترده از عباراتی مانند «انهدام ظرفیت هستهای ایران»، «افزایش بازدارندگی اسرائیل»، «حمایت جهانی از اسرائیل»، «دفاع مشروع»، و «تهدید وجودی». این واژگان بهعنوان کدهای رسانهای عمل کردند تا روایت را تقویت کرده و اقدامات اسرائیل را در چارچوبی مثبت ارائه دهند.
تمرکز بر برنامه هستهای ایران: این رسانهها با برجستهسازی برنامه هستهای ایران و مرتبط ساختن آن با تهدیدات جهانی، سعی کردند حمایت بینالمللی از اسرائیل را جلب کنند. گزارشهایی از «پیشرفتهای خطرناک» در برنامه هستهای ایران، اغلب بدون ارائه شواهد مستقل، در این رسانهها منتشر شد.
ابزارهای رسانهای: استفاده از تصاویر ماهوارهای ادعایی از تأسیسات تخریبشده، مصاحبه با کارشناسان امنیتی طرفدار اسرائیل، و گزارشهای میدانی یکجانبه که خسارات وارده به ایران را نادیده میگرفتند. شبکههای اجتماعی مانند ایکس نیز با هشتگهایی مانند #IsraelDefends و #IranThreat تقویت شدند.
مخاطبان هدف: این روایت عمدتاً برای مخاطبان غربی، بهویژه در ایالات متحده و اروپا، طراحی شده بود تا حمایت سیاسی و دیپلماتیک از اسرائیل را تضمین کند.
نقد روایت غربی:
این روایت به دلیل یکجانبهنگری و نادیده گرفتن خسارات انسانی و زیرساختی در ایران، از سوی برخی تحلیلگران و رسانههای مستقل مورد انتقاد قرار گرفت. همچنین، تأکید بیش از حد بر تهدید هستهای ایران، بدون ارائه شواهد معتبر، به کاهش اعتبار این رسانهها در میان مخاطبان بیطرف منجر شد.
۲. روایت رسمی ایران: تأکید بر اقتدار و مقاومت
روایت رسمی ایران، که در رسانههای داخلی مانند تسنیم، فارس، ایرنا، مهر، و شبکههای تلویزیونی مانند پرستیوی و العالم برجسته شد، بر مفاهیمی چون «پاسخ قاطع»، «اقتدار موشکی»، «شهادت دانشمندان»، و «نقض آشکار حقوق بینالملل» متمرکز بود. در این روایت، اسرائیل بهعنوان «رژیم صهیونیستی تجاوزگر» معرفی شد و اقدامات ایران بهعنوان دفاع مشروع در برابر تهاجم خارجی توجیه گردید.
ویژگیهای کلیدی روایت ایران:
تمرکز بر اقتدار ملی: این روایت با برجستهسازی توان نظامی ایران، بهویژه در حوزه موشکی و پهپادی، سعی در تقویت حس غرور ملی و همبستگی داخلی داشت. تصاویر و ویدئوهای پرتاب موشکها و مانورهای نظامی بهطور گسترده منتشر شدند.
کلیدواژهها: عباراتی مانند «اقتدار ملی»، «دفاع از تمامیت ارضی»، «مقاومت در برابر تجاوز»، «شهادت دانشمندان هستهای»، و «نقض حاکمیت ملی» بهطور مکرر استفاده شدند.
مخاطبان هدف: این روایت در درجه اول برای مخاطبان داخلی طراحی شده بود تا روحیه ملی را تقویت کند و در سطح منطقهای، برای جلب حمایت کشورهای همسو مانند عراق، سوریه، و لبنان به کار رفت.
ابزارهای رسانهای: انتشار تصاویر و ویدئوهای عملیاتهای موشکی، بیانیههای رسمی مقامات، و گزارشهای میدانی از خسارات وارده توسط اسرائیل. شبکههای اجتماعی داخلی مانند آپارات و کانالهای تلگرامی نیز برای انتشار این روایت استفاده شدند.
چالشهای روایت ایران:
اگرچه این روایت در داخل ایران موفق به بسیج افکار عمومی شد، اما به دلیل محدودیتهای زبانی (عمدتاً انتشار به زبان فارسی)، کمبود منابع رسانهای بینالمللی، و عدم تنوع در ابزارهای رسانهای، اثرگذاری آن در سطح جهانی محدود بود. همچنین، تمرکز بیش از حد بر مفاهیم نظامی و دفاعی، گاهی اوقات جنبههای انسانی جنگ را تحتالشعاع قرار داد.
۳. روایت رسانههای مستقل منطقهای: تحلیل متعادل و هشدار درباره بحران
رسانههای مستقل منطقهای، مانند الجزیره، میدلایستآی، المانیتور، و برخی رسانههای عربی دیگر، رویکردی متعادلتر اتخاذ کردند. این رسانهها بهجای جانبداری آشکار از یکی از طرفین، به تحلیل چندجانبه جنگ پرداختند و بر پیامدهای انسانی، زیرساختی، و منطقهای آن تمرکز کردند.
ویژگیهای کلیدی روایت مستقل:
تحلیل چندجانبه: این رسانهها به خسارات وارده به هر دو طرف، از جمله غیرنظامیان و زیرساختها، پرداختند و از ارائه روایتهای یکجانبه پرهیز کردند.
هشدار درباره پیامدها: تأکید بر خطر گسترش جنگ به دیگر کشورهای منطقه، تشدید بحرانهای انسانی، و تأثیرات اقتصادی و سیاسی در خاورمیانه.
استقلال نسبی: این رسانهها، با حفظ فاصله از قدرتهای بزرگ، سعی در ارائه تصویری بیطرفانه داشتند، هرچند گاهی تحت فشارهای سیاسی یا اقتصادی قرار گرفتند.
ابزارهای رسانهای: استفاده از گزارشهای میدانی، مصاحبه با کارشناسان بیطرف، انتشار تصاویر و ویدئوهای مستند از تأثیرات جنگ بر غیرنظامیان، و تحلیلهای عمیق سیاسی و نظامی.
تأثیر و چالشها:
این روایت به دلیل نگاه متعادلتر و تمرکز بر جنبههای انسانی، توانست بخشی از مخاطبان جهانی را که به دنبال تحلیلهای بیطرفانه بودند، جذب کند. با این حال، این رسانهها با چالشهایی مانند محدودیت دسترسی به منابع معتبر، فشارهای سیاسی از سوی قدرتهای منطقهای، و رقابت با رسانههای جریان اصلی غربی مواجه بودند.
مقایسه و تحلیل روایتها
هر یک از این سه روایت، با توجه به اهداف و مخاطبان خود، بخشی از واقعیت جنگ ۱۲ روزه را به تصویر کشیدند:
۱: روایت غربی با دسترسی به منابع گسترده رسانهای و نفوذ جهانی، توانست بر افکار عمومی در کشورهای غربی تأثیر بگذارد، اما یکجانبهنگری آن به کاهش اعتبار در میان مخاطبان بیطرف منجر شد.
۲: روایت ایران در داخل کشور موفق به تقویت همبستگی ملی شد، اما به دلیل محدودیتهای زبانی، رسانهای، و تمرکز بر مخاطب داخلی، در سطح جهانی اثرگذاری محدودی داشت.
۳: روایت مستقل منطقهای با ارائه تحلیلی متعادلتر، بخشی از مخاطبان جهانی را جذب کرد، اما با چالشهایی مانند محدودیت منابع و فشارهای سیاسی مواجه بود.
این تفاوتها نشاندهنده پیچیدگی جنگ روایات است، جایی که هر روایت با انتخاب زاویه دید، واژگان، و ابزارهای رسانهای خاص خود، سعی در هدایت افکار عمومی به سمت اهداف سیاسی و استراتژیک دارد.