باید از کار ویترینی در حوزه قرآن پرهیز کرد
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، حجتالاسلام احمد شرفخانی، روحانی خوشرویی است که معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه را بر عهده دارد. آنچه در این مصاحبه نشریه پنجره با وی بیشتر مورد نظر قرار گرفت، مرور فعالیتهای قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه بود. در اکثر کشورهای مسلمان، کلیه امور قرآنی بر عهده سازمان اوقاف آن کشور است و در ایران هم بخش زیادی از این امور را همین سازمان عهدهدار است. گرچه بهنظر میرسد با وجود سازمانها و نهادهای گوناگون که در حوزه قرآن فعالیت میکنند، یک مدیریت واحد و قوی برای اداره امور لازم است تا نتایج بهتری بهدست آید.
سالهاست که برگزاری مسابقات قرآن در ایران هم مانند بسیاری از کشورها بر عهده سازمان اوقاف و امور خیریه است. روند برگزاری این مسابقات از مراحل اولیه تا مرحله بینالمللی چگونه است؟
یکی از مهمترین وظایف سازمان اوقاف، برگزاری مسابقات قرآنی است که این مسابقات از مرحله شهرستانی شروع شده و بعد از آن مراحل استانی، منطقهای، کشوری و بینالمللی برگزار میشود. این مسابقات در دو بخش خواهران و برادران و در مقاطع سنی شکوفهها، یعنی افراد زیر 16 سال و بزرگسالان یعنی افراد بالای 16 سال برگزار میشود.
شروع مسابقات از مرحله شهرستانی است که در 260 شهرستان مسابقات را برای خواهران و برادران برگزار میکنیم. هر سال بیش از 30 هزار نفر در این مسابقات شرکت میکنند و زیرمجموعه های این مسابقات هم متنوع است؛ مثلا در مسابقه حفظ قرآن، حفظ دو، پنج، 10، 20 و 30 جزء قرآن را داریم.
نکته دیگر اینکه برگزیدگان مسابقات قرآنی سازمانهای دیگر، تنها دارای اعتبار داخلی هستند و نمیتوانند در عرصه بینالمللی حضور پیدا کنند و در عینحال نمیتوانند از امتیازات مسابقات دیگر استفاده کنند. اما اعتبار مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه در سطح داخلی و خارجی است و برگزیدگان مسابقات این سازمان میتوانند در عرصه بینالمللی هم به رقابت بپردازند.
ظاهرا مسابقات قرآن ایران تفاوتهایی با مسابقات کشورهای دیگر دارد و غیر از تلاوت، موارد دیگری هم به آن اضافه شده است.
مقام معظم رهبری در مورد تدبر در قرآن کریم تأکید زیادی دارند و میفرمایند که قرائت، حفظ و ترتیل لازم است، اما بحث تدبر در مفاهیم قرآنی بسیار مهم است. در این زمینه اقداماتی در سازمان اوقاف و امور خیریه انجام شده است. از جمله اینکه افرادی که قصد شرکت کردن در مسابقات اوقاف را دارند باید در آزمون مفاهیم شرکت کرده و حدنصاب نمره را کسب کنند. حتی اگر کسی بخواهد در آزمون قرائت شرکت کند، باید در آزمون مفاهیم که شامل ترجمه لغات و بخشی از مفاهیم است شرکت کند. نظر ما این است که کسی که میخواهد در آزمون حفظ و یا قرائت شرکت کند، باید با مفاهیم اجمالی آیات قرآن آشنا باشد و این مفاهیم در نشریه بشیر چاپ شده است. سه شماره از این نشریه، ویژه آزمون مرحله شهرستانی است و در مرحله استانی، دو شماره دیگر هم به آن افزوده میشود.
آیا این نوع کارها مانند دورههای تدبر که اشاره کردید، به نوعی موازیکاری با فعالیت سازمانهای دیگر که کار قرآنی میکنند، مانند آموزش عالی نیست؟ چون آنها هم دورههایی با عنوان تدبر در قرآن برگزار میکنند.
نه. این فعالیتها در هیچجا به این شکل انجام نمیشود. در سازمانهای دیگر، برنامه آموزشی وجود دارد، اما این تعداد مجموعه را تحت پوشش قرار نمیدهند. اصولا افراد در مسابقات شرکت میکنند، چون میخواهند خود را بهعنوان نخبه قرآنی معرفی کنند و شرط ورود در مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه این است که در آزمون تدبر شرکت کنند. در عینحال، سطح مسابقات شهرستانی، استانی و بهویژه کشوری در سازمان اوقاف و امور خیریه از بسیاری از مسابقات بینالمللی کشورهای دیگر بالاتر است و داوران بینالمللی هم به این مسأله اذعان دارند.
پس چرا قاریان برجسته مصری یا کشورهای دیگر، زیاد در مسابقات کشور ما شرکت نمیکنند؟
ما معتقدیم که سطح مسابقات قرآنی در کشور ما از سطح مسابقات سایر کشورها بالاتر است. این تنها یک ادعا نیست، چون من شخصا در مسابقات قرآنی کشور مالزی حضور داشتم و در کنار آن با مسئولان برگزاری مسابقات قرآن این کشور به گفتوگو نشستیم و بهطور مفصل در این مورد بحث و گفتوگو کردیم. سئوال ما این بود که چرا در کشور مالزی که برای پنجاه و دومین سال متوالی مسابقات قرآنی برگزار میشود، فقط 37 کشور در مسابقات شرکت میکنند؟ در این شرایط بهنظر میرسد که این کشور نتوانسته است جایگاه مسابقات خود را در عرصه بینالملل گسترش دهد. اما سطح مسابقات ما خیلی بالاست و همیشه رتبههای اول و یا دوم را در سطح بینالمللی کسب کردهایم و جالب اینکه نفرات دوم یا سوم کشور ما در مسابقات مالزی رتبه اول را کسب میکنند.
اهتمامی که در مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه از نظر مسئولین و مردم وجود دارد بسیار ویژه است، ولی در مالزی چنین اتفاقی نمیافتد چون آنها تنها در رشته قرائت، مسابقات را برگزار میکنند. در حالیکه در ایران مسابقات حفظ و مقالهنویسی هم وجود دارد و بخش مقالهنویسیمعنایش این است که ما میتوانیم از طریق قرآن، پاسخگوی شبهات و مسائل جهان اسلام و سایر ادیان باشیم. به این روش که مدتی پیش از برگزاری مسابقات، رئوس موضوعات را به سایر کشورها اعلام میکنیم و هر سال حدود 500 مقاله در موارد متنوع که سطح 70 درصد از نویسندگان این مقالات فوقلیسانس و دکترهستند، بهدست ما میرسد. چون در بخش بینالمللی، آزمون تفسیر و مفاهیم نداریم، از طریق مقالات قرآنی این خلاء را پر میکنیم. از طرف دیگر در بحث داوری، اکثر داوران بینالمللی از کشور ما هستند و داورانی هستند که درعرصه بینالمللی شناخته شدهاند، یعنی در سطح بالایی هستند.
شاید دلیل استقبال از مسابقات قرآنی مالزی، مدل برگزاری مسابقات این کشور باشد. نظر شما چیست؟
با این نظر موافق نیستم، چون معتقدم که مسابقات قرآنی کشور مالزی از مسابقات ما ضعیفتر است. آنها تبلیغات شهری گستردهای ندارند، یعنی مردم در جریان نیستند که یک اتفاق قرآنی در کشورشان میافتد. آنها یک شبکه پخش مستقیم دارند که هر شب دو ساعت فیلم مسابقات را پخش میکند اما ما از صبح تا شب مسابقات را بهطور زنده پخش میکنیم.
با اینکه شما معتقدید سطح مسابقات ما از بقیه کشورها بالاتر است، پس چرا قاریان مصری کمتر بهعنوان مسابقه دهنده در مسابقات کشور ما شرکت میکنند؟
شاید یکی از لایل اش تفاوت در سطح جوایز باشد. البته جوایز ما و مالزی در حال حاضر در یک سطح است، اما قبلا پایینتر بودیم و من به این مسأله انتقاد دارم. امسال جوایز شهرستانی و استانی را 100 درصد افزایش دادیم و معتقدم که این میزان هنوز کم است. چون برای نخبه قرآنی در کشور ما که یک کشور اسلامی قرآنی است، دولت و نظام باید با تمام وجود سرمایهگذاری کند. اما این اتفاق نیفتاده و ما بهعنوان مشوق باید جوایز را افزایش دهیم چون معتقدم در کشوری زندگی میکنیم که حکومت، نظام و دولت قرآنی هستند و قانون کشور ما برگرفته از قرآن است؛ ما به این سمت و سو حرکت میکنیم. اما اینکه چرا نتوانستیم جایگاه خود را پیدا کنیم؟ یک بخش به افرادی برمیگردد که در عرصه قرآنی فعال هستند و مرغ همسایه را غاز میبینند و کشورهای دیگر را برتر و بالاتر میدانند. در عینحال در عرصه قرآنی سرمایهگذاری درستی انجام نشده است. البته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت نهم و دهم فعال شده است، اما پیشتر اینطور نبود. و لازم است که این وزارتخانه بیش از این در این عرصه فعال باشد. اما بهنظر من بعضی از کشورها از روی عمد در مسابقات بینالمللی شرکت نمیکنند. برخی بهدلیل مسائل سیاسی است و برخی میترسند که ابهتشان در ایران شکسته شود، یعنی میدانند که در ایران نفر اول نمیشوند. شما میدانید که قاریان مصر، قاریان مجلس خوان هستند و در مسابقات فنی امتیاز چندانی کسب نمیکنند. امسال نفر اول مسابقات مالزی از قاریان مصری بود، اما اگر امروز با قاریان نفراول کشور ما رقابت کند، یقینا رتبه کمتری کسب میکند.
آیین نامههای داوری هم در این مورد نقش دارند. شاید آنها بر طبق آیین نامه مالزی میخوانند که با آیین نامه داوری ایران متفاوت است. داوران ما آزادانه امتیاز میدهند و امسال هم امتیازدهی رایانهای بود. در حالیکه در مالزی امتیازدهی بهطور دستی انجام میشود. آنها خودشان اعلام کردهاند که آیین نامه داوری قرآنی جمهوری اسلامی ایران، یکی از آیین نامههای قوی در جهان است.
نکته بعدی در بحث مسابقات بینالمللی ما این است که هم کمیت برای ما اهمیت دارد و هم کیفیت. 95 نفر از برادران در بیست و هفتمین دوره مسابقات ما شرکت کردند، اما مجموع تعداد شرکتکنندگان در دو بخش خواهران و برادران در کشور مالزی، نصف شرکتکنندگان مسابقات ایران بود. در عینحال اهتمامی که ما نسبت به مسابقات داریم در مالزی تا این حد نیست. در ایران رؤسای سه قوه در مسابقات حضور دارند، اما در آنجا فقط در مراسم افتتاحیه و اختتامیه، دولتمردانشان حضور دارند. در واقع مسابقات بهانهای است که وارد بطن قرآن شویم، اما مراسم آنها بهسمتی میرود که خلاف قرآن عمل میکنند.
مسابقات بینالمللی تنها یک مسابقه است. اما سازمان اوقاف و امور خیریه در کنار مسابقات، نمایشگاههای متنوع، همایش بزرگ بانوان فعال قرآنی، جشنواره قصههای قرآنی و نشستهای تخصصی برگزار میکند. همچنین در این مسابقات اساتیدی حضور دارند که بلافاصله نکات را به شرکتکنندگان اعلام میکنند. نگاه به ارتقای مسابقات در عرصه بینالمللی این است که از این فضای قرآنی، برای ترویج قرآن هم استفاده کنیم. مثلا قصههای قرآنی یکی از ابعاد فعالیتهای قرآنی است و دبیرخانه دائمی آن در اوقاف است که از سال 1374 فعالیت خود را شروع کرده و امسال سومین دوره آن برگزار میشود. منظور این است که برخی کشورها تنها مسابقه برگزار میکنند، اما مسابقات قرآنی در ایران بهنوعی جشنواره است و بهانهای است تا بتوانیم اتفاقات قرآنی دیگری را هم در کنار آن بگنجانیم و بهنظر میرسد که اقدامات خوبی در این راستا صورت گرفته، هرچند که هنوز به نقطه مطلوب که شأن قرآن است، نرسیدهایم.
ما در رشتههای گوناگون قرآنی مانند حفظ، شرکتکنندگان خانم قویای داریم. برای بانوان شرکتکننده در این مسابقات چه برنامهای دارید؟
مسابقات خواهران از مرحله شهرستانی شروع شده و تا مرحله کشوری ادامه دارد. اما برخی کشورها این مراحل را ندارند و ساختار آنها کاملا با ساختار مسابقات خواهران در ایران متفاوت است. در کشور ما مسابقات خواهران تا مرحله کشوری ادامه دارد و طبق احکام شرعی، هیأت داوران هم از خانمها هستند و سطح مسابقات هم خوب است. چون وقتی در مسابقات کشورهای دیگر شرکت میکنند، رتبههای خوبی را کسب میکنند. البته ما خانمها را به کشورهایی میفرستیم که شئونات و ساختار شرعی ما را مراعات کنند.
سال گذشته در دیداری که تعدادی از پژوهشگران قرآنی با مقام معظم رهبری داشتند، یکی از خواهران بحث برگزاری مسابقات بینالمللی ویژه خواهران را مطرح کرد و رهبری فرموند که باید مورد بررسی و کارشناسی قرار بگیرد. سازمان اوقاف و امور خیریه از آن زمان، فعالیت کارشناسی در این زمینه را آغاز کرد تا مشخص شود که این مسابقات به چه شکلی برگزار شود، تعداد کشورهایی که میتوانند در این مسابقات شرکت کنند چندتاست و زیرساختهای موردنیاز چه چیزهایی است.
امسال هم با همین بهانه همایش بانوان فعال قرآنی در سالن اجلاس سران و همزمان با مسابقات بینالمللی برگزار شد، که در آن 20 نفر از بانوان فعال قرآنی مورد تکریم و تجلیل قرار گرفتند.
اما برگزاری مسابقات خواهران در سطح بینالمللی نیاز بهکارشناسی دقیق دارد تا هدف آن مشخص شود و مهمتر اینکه آیا شئونات و ساختار مسابقات قرآنی در بخش خواهران، بین کشورها یکسان است یا خیر. پس از انجام کار کارشناسی، باید نتایج را خدمت مقام معظم رهبری ببریم تا به یک جمع بندی دقیق برسیم.
معمولا در روزهایی که ویژه زنان و دختران است، برنامههای متنوعی در محیط مخصوص خانمها برگزار میشود و تبلیغات و بازتاب زیادی هم دارد. اما در برگزاری مسابقات کشوری قرآنی ویژه بانوان، این اتفاق نمیافتد و به نوعی غریبانه برگزار میشود. چرا در این زمینه تبلیغات بیشتری انجام نمیشود؟
این را قبول دارم و معتقدم در این زمینه کم لطفی شده است. در مورد بازتاب خبری مسابقات قرآنی بانوان با مشکل مواجه هستیم. چراکه مسابقات برادران پخش مستقیم دارد و در سال گذشته هم که این مسابقات در استان لرستان برگزار شد، از زمان شروع تا پایان کار و اعلام نتایج، پخش مستقیم از شبکه قرآن و رادیو قرآن داشتیم. اما مسابقات خواهران قابلپخش نیست و بعضا در بازتاب خبری با مشکل مواجه هستیم. در بخش رسانهای و اطلاعرسانی معتقدیم که باید فعالیت بیشتری صورت گیرد. برای حل این نوع مشکلات، امسال ساختار زمانی برگزاری مسابقات را تغییر دادیم. بهطوری که از امسال قرار است مسابقات خواهران و برادران با فاصله زمانی در یک استان اتفاق بیفتد تا ظرفیتی که تا به حال برای برادران سرمایهگذاری میشد، برای خواهران هم اتفاق بیفتد.
نظرتان درباره منشور توسعه فرهنگ قرآنی چیست؟ آیا فکر میکنید که کارآیی لازم را دارد و آن اهدافی که در آن پیشبینی شده، قابلدسترسی است؟
منشور توسعه فرهنگ قرآنی اتفاق میمون و مبارکی برای نظام جمهوری اسلامی است و بهنظر میرسد که چهارچوب ساختاری خوبی دارد که اگر نظام جمهوری اسلامی ایران و مجموعه دولت طبق آن عمل کنند، میتوانند به نتایج مطلوبی برسند. چون در آن، بحث آموزش همگانی قرآنی دیده شده است. و همچنین بهتر است که در اختصاص بودجهها، بهجای جزیرهای عمل کردن، بر طبق منشور عمل شود.
البته معتقدیم که در مورد سازمان اوقاف و امور خیریه، کم لطفی شده است. البته شاید دلیل آن، این باشد که سازمان اوقاف و امور خیریه در آن دوره، این منشور را چندان پیگیری نکرده است. در حالیکه تمام مکاتبات قرآنی میان کشور ما و سایر کشورها از طریق سازمان اوقاف و امور خیریه انجام میشود و کل فعالیت های قرآنی در اختیار این سازمان است و تمام کشورها اوقاف را با فعالیت قرآنی میشناسند.
در منشور توسعه فرهنگ قرآنی، تنها دو فعالیت را برای اوقاف در نظر گرفتهاند: چاپ قرآن و برگزاری مسابقات. اما ابعاد دیگر را ندیدهاند در حالیکه فعالیتهای اوقاف ابعاد زیادی دارد. در عینحال منشور باید در تقسیم بندی وظایف بهطور بازتری عمل کند و نباید ظرفیتها را حذف کند. بلکه باید با کنار هم قرار دادن ظرفیتها، همافزایی شود تا به نتایج مطلوبی برسیم. بههرحال بهنظر میرسد که این منشور تا یک زمانی میتواند جوابگوی فعالیتهای قرآنی در کشور ما باشد.
با توجه به اینکه ظرفیتهای سازمان اوقاف و امور خیریه را بستهتر از تواناییهای آن دیدهاند، و بههرحال منشور تصویب شده است آیا سازمان اوقاف، خود را محدود به همان ظرفیتها میکند و در چهارچوب منشور حرکت میکند یا مانند گذشته، کار خودش را انجام میدهد؟
ما نمیتوانیم فعالیتهای خود را محدود کنیم. یکی از فعالیتهای قرآنی در کشور ما، چاپ و نشر قرآن کریم است. بزرگترین چاپخانه قرآن کریم در ایران، در اختیار سازمان اوقاف و امور خیریه است. جدا از این، یک سازمان چاپ و انتشارات داریم که قبلا زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و سازمان اوقاف آن را خریداری کرد. همچنین بیشترین اهدای قرآن از سوی همین سازمان انجام میشود. دانشگاه علوم قرآن و معارف اسلامی، امامزادگان و... ابعاد دیگری از فعالیتهای سازمان اوقاف و امور خیریه هستند. در حالیکه برای این سازمان، در منشور، فقط بخش مسابقات را در نظر گرفتهاند.
بهنظر شما این نوع برنامه ریزی کردن یعنی بدون هماهنگی و بهقول شما جزیرهای عمل کردن، بهکار لطمه نمیزند؟
در کشور ما هر اندازه فعالیت قرآنی انجام شود، باز هم کم است و هیچکدام اضافی نیست و بهنظر من موازیکاری نیست. اما زمانیکه فعالیتها یکدیگر را خنثی کنند، موازیکاری اتفاق افتاده است. اما اگر این مجموعهها هدایت شوند، منجر به هم افزایی ظرفیتها میشود، مثلا مجموعههای گوناگون مسابقات قرآنی را برگزار میکنند که برای ترغیب و تشویق و انتخاب قاری یا حافظ برتر آن صنف بسیار مفید است و موجب ایجاد موج قرآنی در مجموعههای گوناگون میشود، مشروط بر اینکه فعالیتی انجام نشود که مجموعه ای دیگر همان را اجرا میکند. بنابراین لازم است که استاندارد فعالیت قرآنی تعریف شود و یک مرکز بر تمام این فعالیتها نظارت داشته باشد. در این شرایط هر اندازه فعالیت قرآنی انجام شود، بازهم جا برای فعالیت وجود خواهد داشت.
مثلا نکتهای که نسبت به آن کمتوجهی میشود، تدبر و تفسیر قرآن است. تقریبا تمام سازمانها، نهادها و تشکلها در بحث آموزش همگانی قرآنی بهطور جدی وارد میشوند؛ اما تدبر و تفسیر قرآن چندان پیگیری نمیشود. و یا رسم الخط قرآنی که استفاده میشود، در هر مجموعهای یک نوع ساختار متفاوت با دیگران دارد. در حالیکه این روند، تداوم فعالیت قرآنی نیست.
بهتر آن است که در منشور، استاندارد سازی شود. یعنی تعیین شود که حمایت، اجرای دولتی و سیاست گذاری تا چه اندازه انجام شود. چراکه یک مؤسسه از چندین نقطه کمک میگیرد، درحالیکه به یک مؤسسه هیچ کمکی نمیشود. بنابراین باید مؤسسات تأثیرگذار و الگو را بیشتر تربیت و حمایت کنیم. مثلا جامعه القرآن با 407شعبه، بیشترین شعبه را در سطح کشور دارد و زیرمجموعه سازمان اوقاف و امور خیریه است که نماینده ولی فقیه یکی از اعضای هیأت مدیره آن است و اموالی که به آن هدیه میشود، خودبهخود وقف میشود. این مؤسسه با مؤسسهای که شعبات کمتری دارد باید از نظر میزان حمایت تفاوت داشته باشد. در جامعه القرآن وجود کتب درسی مشخص، تربیت مربی در بخشهای کودک و نوجوان و بزرگسال بسیار فعال است، بنابراین به محض فراهم شدن زمین و ساختمان، شعبه جدیدی از جامعه القرآن تأسیس شده و مدارس تخصصی قرائت راهاندازی میشود. در بعضی جاها باید از کارهای ویترینی که سرو صدای زیاد و بازدهی کمی دارد، جلوگیری شود. یعنی اگر فعالیتی هزینه بالا، اما بازدهی کمی دارد، کاری ویترینی است. مثلا بهنظر من بخشی از نمایشگاه قرآن در واقع بازارچه قرآنی است، چون در بخش کتاب و نرم افزار، کتابهایی مانند تعبیر خواب و استخاره با قرآن که هنوز تأیید نشدهاند، و یا کتابهای زرد و سطح پایین عرضه میشوند. اما در دو سه سال اخیر، یعنی از زمان آقای خواجه پیری تا به حال، اقدامات خوبی انجام شده است. اما چون زیرساخت آن تغییر نکرد، هنوز هم جای کار دارد. مثلا در یک تابلوی قرآنی میبینیم که یکصد بسم اللـه با شکلهای مختلف نوشته شده است، و باید مشخص شود که برای انجام این کار چقدر هزینه انجام شده و این کار چقدر توانسته مفهوم قرآنی را برساند. در این زمینه میتوان به هنرمندان خط داد که برای سال آینده چه کاری را تهیه کنند، در این صورت میتوان از هنر بهخوبی استفاده کرد. البته بخش پرسش و پاسخ در نمایشگاه قرآن، یکی از بخشهای موفق آن است که با استقبال زیاد مردم مواجه شده است. به همین دلیل معتقدم که در بعضی بخشها، مانند بخش مفاهیم و تدبر در قرآن باید بهخوبی سرمایهگذاری شود. همچنین میتوان بخشی به نام جوان و قرآن و یا بخش خانواده را راهاندازی کرد و یا موارد قرآنی مربوط به افراد و مشاغل مختلف را در نمایشگاه قرآن به افراد ارائه داد.
منظورتان از کار ویترینی دقیقا چیست؟
کاری که ظاهر زیبا و جذابی دارد، اما در بطن آن، مفهومی دیده نمیشود. مثلا بعضی نرم افزارها که تماما کپی شده هستند. اما ممکن است یک کارتون قرآنی برای کودکان که آداب اسلامی را با یک ایده نو به آنها بیاموزد و تقلید از کار دیگری نباشد، دیده نشود.
به هرحال قرآن کتابی برای زندگی ما و پاسخگوی نیازهای ما در تمام ابعاد است. گاهی به اشتباه تصور میکنیم که خواندن قرآن فقط ثواب دارد. البته قرائت آیات قرآن ثواب دارد، اما قرآن به ما درس زندگی را میآموزد. چقدر ما تدبر کردهایم که دستور قرآن در مورد نیاز امروز ما چیست؟ و تا چه اندازه به دستورات قرآن عمل میکنیم؟ در حالیکه تدبر در قرآن یعنی چگونه فرهنگ قرآن را در جامعه نهادینه کنیم. در این زمینه کارهایی انجام شده، اما کارهای ویترینی هنوز هم وجود دارند.
مقام معظم رهبری در جلسهای فرمودند که اگر مردم با قرآن انس بگیرند، نیاز به سیاستگذاری و فشار نیست. این انس با قرآن چطور باید انجام شود؟
تعبیر مقام معظم رهبری این است که تدبر در قرآن نیاز است تا به آن انس بگیریم. ما میدانیم که تعدادی از آیات قرآن، به سئوالات جوانها پاسخ میدهد. اما ما جواب سئوال جوانها را از قرآن نگرفتهایم. درعین حال بعضی از ترجمهها، ترجمه تحت اللفظی و کلمه به کلمه هستند و ترجمه روان کم است. نکته دیگر این است که بهتر است آیات تخصصی را در دروس قرآنی مدارس قرار بدهند. این اتفاق در جامعه القرآن روی داده است، یعنی یک کودک هفت ساله میتواند مکالمه قرآنی انجام دهد و به پرسشها، با آیات قرآنی جواب بدهد، چون بهطور موضوعی با آیات قرآن آشنا شده است.
در حالیکه ما مقدمات کار را طولانی کردهایم؛ بهنظر میرسد که قرائت، تجوید و روخوانی دروازههای بوستان قرآن هستند و ما آنقدر به دروازه پرداختهایم که هنوز واردبوستان نشدهایم تا بتوانیم از آن میوه بچینیم. در این بین، نگاه و نظر بعضی افراد این است که قرآن کتابی در کنار زندگی ماست که در مواقعی از زندگی، آن را میخوانیم و ثواب میبریم. اما این نگاه، نگاهی سکولار است که هنوز در کشور ما حاکم است. اما نگاه دیگر این است که قرآن، کتاب زندگی و حاکم بر تمام ابعاد زندگی ماست. در این حالت، قرآن در کنار کتابهای دیگر قرار نمیگیرد، بلکه بهعنوان اصل قرار میگیرد. زمانی کشور ما قرآنی میشود که به اصل قرآن اعتقاد داشته باشیم. ببینید در آموزش و پرورش هم همین نگاه وجود دارد، یعنی به دانشآموز تلقین میکنند که کتاب اصلی تو فیزیک و ریاضی است، و قرآن کتاب جنبی توست. نمیگوییم آنها را کنار بگذارند، اما قرآن باید بر آنها حاکم باشد.
در قرآنهایی که سازمان اوقاف و امور خیریه (در چاپخانه اسوه) به چاپ میرساند، قرآنهای چاپ بیروت، قابلتوجه است که ظاهرا خیلی هم مورد استقبال قرار گرفته. سازمان اوقاف در چاپ قرآن چه سیاستی را دنبال میکند؟
در زمینه چاپ قرآن اقدامات خوبی را در سازمان اوقاف و امور خیریه شروع کردهایم و مدتی است که انواع مختلفی از قرآن با قطعها و ترجمههای گوناگون در حال چاپ هستند. در سازمان، بیشتر پیگیر ترجمه روان هستیم و به این نتیجه رسیدیم که ترجمه آیتالله مکارم شیرازی ترجمه خوبی است و در مورد رسمالخط هم که در حضور مقام معظم رهبری مطرح شد، به این نتیجه رسیدیم که خط نیریزی با ساختاری که قرآنهای پالتویی دارد، متناسب است.
در عینحال سازمان اوقاف و امور خیریه برای داخل و خارج از کشور، قرآنهایی را چاپ میکند و قصد داریم که قرآنی چاپ کنیم که زمینه انس بیشتر برای مردم ایجاد کند و تلاش میکنیم که حتما همراه با ترجمه باشد، مگر برای ترتیل خوانی روز یا قرآنهایی که به خارج از کشور فرستاده میشوند.
قرآن حکیم هم مورد استقبال قرار گرفت که دارای فهرست موضوعی اجمالی نکات و توضیحات و شرح آیات بود و تفسیر آیتالله مکارم شیرازی در آن وجود دارد. حدود 70 هزار جلد از آن برای حرم امامزادگان علیهم السلام فرستاده شد. در این قرآن مردم میتوانند در کنار قرائت آیات، از مفاهیم هم استفاده کنند. در عین حال قرآنهایی با قطعهای جدیدی که جذابیت ایجاد کند، مانند قطع پالتویی هم در دستور کار هست و حدود 50 هزار جلد از این قرآن چاپ شد، اما بهدلیل نوع کاغذ ویژهای که در آن بهکار میرود، امکان چاپ آن در ایران وجود ندارد.
یعنی قطع و اندازه شکیل تا این حد در انس و ارتباط گرفتن مردم با قرآن مؤثر است؟
استقبال زیاد مردم پاسخ این سئوال را میدهد. آنها میتوانند این قرآن را همیشه همراه داشته باشند. کتابهای همراه که در کشورهای دیگر استفاده میشوند، همین قطع پالتویی هستند که بهسادگی قابل حمل و نقل هستند. بهنظر میرسد که اگر قرآن با جذابیتهای خاص و همراه با ترجمه روان و مفاهیم قرآنی باشد، کاربرد زیادی خواهد داشت. البته بحث مالی آن هم از اجرای نیت واقفین است، یعنی واقفینی داریم که درخواست چاپ قرآن را برای ترویج قرآن داشتند.
پیشنهاد میدهم که بعد از اهانتی که توسط صهیونیسم جهانی به کتاب مقدس قرآن انجام شد، مسلمانان مخصوصا در ایران فقط با شعار وارد نشوند، بلکه اگر هر نفر یک قرآن بخرد و وقف کند، میتوانیم یک موج قرآنی در جهان ایجاد کنیم. افرادی که توان مالی بهتری دارند، قرآن بیشتری وقف کشوهای اسلامی و غیراسلامی کنند. سازمان اوقاف و امور خیریه هم آمادگی دارد تا این قرآنها را با ترجمههای گوناگون چاپ کند. چراکه در کل کشور، ترجمه قرآن به زبانهای مختلف، با عنوان «ترجمان وحی» در اختیار سازمان اوقاف و امور خیریه است.
آیا در ترجمه قرآن، به یک ترجمه واحد و ملی فکر کردهاید؟
به یک ترجمه فارسی واحد نمیتوان رسید و این کار بسیار مشکل است
بهنظر من بعضی از کشورها از روی عمد در مسابقات بینالمللی شرکت نمیکنند. برخی بهدلیل مسائل سیاسی است و برخی میترسند که ابهتشان در ایران شکسته شود، یعنی میدانند که در ایران نفر اول نمیشوند. شما میدانید که قاریان مصر، قاریان مجلس خوان هستند و در مسابقات فنی امتیاز چندانی کسب نمیکنند. امسال نفر اول مسابقات مالزی از قاریان مصری بود، اما اگر امروز با قاریان نفراول کشور ما رقابت کند، یقینا رتبه کمتری کسب میکند
به هرحال قرآن کتابی برای زندگی ما و پاسخگوی نیازهای ما در تمام ابعاد است. گاهی به اشتباه تصور میکنیم که خواندن قرآن فقط ثواب دارد. البته قرائت آیات قرآن ثواب دارد، اما قرآن به ما درس زندگی را میآموزد. چقدر ما تدبر کردهایم که دستور قرآن در مورد نیاز امروز ما چیست؟ و تا چه اندازه به دستورات قرآن عمل میکنیم
قرآن کتاب زندگی و حاکم بر تمام ابعاد زندگی ماست. در این حالت قرآن در کنار کتابهای دیگر قرار نمیگیرد، بلکه بهعنوان اصل قرار میگیرد. زمانی کشور ما قرآنی میشود که به اصل قرآن اعتقاد داشته باشیم. ببینید در آموزش و پرورش هم همین نگاه وجود دارد، یعنی به دانشآموز تلقین میکنند که کتاب اصلی تو فیزیک و ریاضی است، و قرآن کتاب جنبی توست. نمیگوییم آنها را کنار بگذارند، اما قرآن باید بر آنها حاکم باشد/916/د102/ع