۱۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۲
کد خبر: ۶۸۵۸۵۲
یادداشت؛

سروشی با نقاب محلاتی برای تحریف اعتقادات(2)

سروشی با نقاب محلاتی برای تحریف اعتقادات(2)
سروش محلَّاتی که طرفدار تفکرات سیاسی دولت اعتدال بوده و از قائلین «سکولاریزم» در حوزه به حساب می آید اخیرا صحبت هایی درباره امامت و شان امام و مردم مطرح کرده است.

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، سروش محلَّاتی که طرفدار تفکرات سیاسی دولت اعتدال بوده و از قائلین «سکولاریزم» در حوزه به حساب می آید اخیرا صحبت هایی درباره امامت و شان امام و مردم مطرح کرده است.

 

تحریف نظرات شهید مطهری توسط سروش محلاتی

سروش محلاتی مدعی شده: «بسیاری بعد از انقلاب مساله امامت را به حکومت تنزیل داده اند و مساله امامت متفاوت از بحث حکومت است و بر فرض عصمت امام ، حکومت امری انتخابی می تواند باشد نه تحمیلی»(خبرگذاری ایکنا-7/5/1400) و برای ادعای خود به شهید مطهری استناد کرده است.طبق القای ایشان، اینطور به نظر می رسد که شهید مطهری و ایشان هم نظر هستند.
امَّا کلام سروش، از جهات متعدد با فرمایشات شهید مطهری هم خوان نیست.

یک-خواستگاه بنیادین مباحث شهید مطهری؛
شهید مطهری برخلاف برخی اندیشمندان که مفاهیم غربی را در الفاظ اسلامی اشراب می کردند. در تعریف مفاهیم بنیادین و اساسی چون «آزادی، ماهیت انسان، کمال انسان، هدف خلقت انسان» ،آنها را نه در ساخت گفتمانی غرب بلکه در منابع دینی جستجو می کند.  ایشان چارچوب فهمی غرب را قبول ندارند بلکه نگاه آنها را بزرگترین مشکل جهان امروز بر می شمردند« جهان امروز از طرفی ارزش انسان را پایین می آورد ، اعتقاد به خدا و ایمان به خدا را که پایه اصلی آزادی است متزلزل می کند، ایمان انسان به موجود شریفی که مصداق «نفخته فیه من روحی»- حجر 29  و «انِّی جاعل فی الارض خلیفة»- بقره 30  و «لقد کرَّمنا بنی آدم»- اسراء 70  و «انَّا عرضنا الامانة علی السموات و الارض و الجبال»-احزاب 72 و «یا ایها الانسان انَّک کادح الی ربِّک کدحا فملاقیه »- انشقاق 6 را انکار می کند»(شهید مطهری، پانزده گفتار، ص85 و 86)

شهید مطهری مهمترین اشکال تمدن های غیر دینی را همین نگاه می داند که باعث می شود ، انسان اساسا درست تفسیر نشود و «انسان را به عنوان یک موجود سود جود و منفعت طلب در می آورد که یک حیوان تکامل یافته است. و زندگی او تنازع بقا است» همان،ص86).و ریشه ظلم ها و احترام نگذاشتن به حقوق همین تفسیر غیر دینی از انسان است. لذا ایشان «آزادی بخش بودن اسلام را ، آزادی از این  اسارت ها می داند»(همان،ص86) پس شهید مطهری از منتقدین اصلی نظریات غربی ها در باب حکومت، اجتماع انسانی و آزادی است.

دو- سیاست به عنوان بدن دین
از نگاه شهید مطهری ، سیاست در دین اسلام از مهمترین امور است بطوریکه قائلند «بزرگترین ضربتی که بر پیکر اسلام وارد شد از روزی شروع شد که سیاست از دیانت منفک شد» و«بزرگترین آرزوی هواخواهان ترقی اسلام باید توام شدن سیاست و دیانت باشد. نسبت ایندو با هم نسبت روح و بدن است»(همو، امامت و رهبری، ص31و 32)
و دلیل اهمیَّت سیاست در اسلام برخلاف نظریات مادی و سکولار ، سیطره مادی ودنیایی صرف نیست  بلکه «اهتمام اسلام به امر سیاست و حکومت و جهاد و قوانین سیاسی برای حفظ مواریث معنوی یعنی توحید و معارف روحی و اخلاقی و عدالت اجتماعی، مساوات و عواطف انسانی است»(همان)

سه- حکومت با امامت تباین ندارد بلکه لازمه آن است
برخی مساله امامت را با مساله «خلافت»(طبق تفسیر اهل سنت) و «زمامداری مادی» یکی می گیرند، که از نظر شهید مطهری اشتباه است. بلکه از نگاه ایشان امامت بسیار فراتر از ریاست مادی است. همانطور که قبلا ذکر شد ، هدف اسلام از سیاست ، فرمانروایی مانند حکَّام مادی گرا نیست بلکه سیاست ابزاری است برای معنویت انسانها و تقرّب آنها به سوی خداوند. پس امام معصوم همانند پیامبر دارای شئون مختلف است که 1.مرجعیت دینی، 2.منصب قضاوت و حل اختلافات ، 3-ولایت معنوی ، و 4- مساله زعامت و رهبری . لذا ایشان قائلند که «لازمه امامت حکومت کردن است»(همان،ص81)

از طرف دیگر اگر فرمایش شهید مطهری در باب سیاست و شئون امام را در نظر بگیریم می توانیم اینگونه استنباط کنیم که «حکومت اسلامی» مدِّ نظر امام معصوم بسیار متفاوت تر از «حکومت مادّی» اربابان قدرت  است. چراکه در راس آن امام معصوم قرار دارد که بدور از اغراض شخصی است و هدف آن حکومت، بقای قدرت به هر قیمتی نیست بلکه اصلاح مردم و رهنمون شدن آنها به بندگی خداوند متعال است. لذا ایشان رهبری را نه به معنای «راهنمایی» بل به معنای «راهبری» و بلکه «ایصال الی المطوب» می داند.(همان،ص210)

چهار-انتخابی بودن حکومت امام معصوم؟
ازنگاه شهید مطهری اهل سنت و برخی چون صاحب کتاب«حکومت در اسلام»( و بسیاری از روشنفکران چون سروش و محلاتی در این روزگار) مساله امامت را درست فهم نکرده اند، لذا دچار خلط شده اند و قائل به انتخابی بودن جانشین پیامبر شده اند. در صورتی که با توجه به تعریف درست از امامت همچنانکه گذشت ، حکومت از لوازم امامت است(همان،ص81) و با فرض وجود بشری فوق بشر که مقام عصمت را داراست ، انتخابی بودن آن توسط مردم بی معناست(همان،ص80) همچنانکه مردم زمان پیامبر، وقتی برایشان اثبات شد حضرت فرستاده خداوند متعال هستند ، در تشکیل حکومت ، ایشان را بعنوان رهبر پذیرفتند و بحث رای یا شورای را مطرح نکردند ، در باب امامت هم همین امور برقرار است. (همان،ص80)

پنج- علَّت اصلی روگردانی مردم از مساله مهم غدیر
شهید مطهری با استناد به قرآن کریم ،  یکی از علل اصلی انحراف جامعه مسلمین از مساله مهم غدیر را وجود  اقلیَّت«منافقین زیرک» و اکثریت مردم دیندار ساده دل  میداند. آن منافین با دسیسه ها و تحریف های خود ، اکثریت را فریب می دهند و باعث انحراف آنها از مسیر الهی شده اند.(همو، پانزده گفتار، ص70 و 71) شهید مطهری روی مساله نفاق بسیار تاکید دارند و مشکل اصلی امیرالمومنین در زمان حکومت را  همین مساله منافین می دانند.(همان،ص71 تا 75).
از نگاه شهید مطهری «نفاق عصر زمان ما ، هزاران برابر بیشتر از نفاق صدر اسلام است»(همو،پانزده گفتار، ص 123) پس  باید دلسوزان دین به «مساله نفاق» توجَّه ویژه داشته باشند تا عقائد اصیل دینی ما دچار تحریف نشوند! و روگردانی غدیر دوباره تکرار نشود.

شش-استناد لغوی برای تحریف معنوی!
«سروش محلاتی» در تبیین فرمایشات شهید مطهری ، به جملاتی استناد کرده است که در ظاهر استناد درست به نظر می رسند ، امَّا وقتی منظومه افکار شهید مطهری درست تبیین نشود ، و مقام بیان کلمات او دیده نشود ، بیانات آن شهید عزیز دچار تحریف می شود. جالب است که شهید مطهری هم در مثال جالبی به  «تحریف های معنوی با حفظ استناد لغوی» اشاره کرده است.
" زنی ، ادعای نبوَّت کرده بود. به اوگفتند مگر نمی دانی پیغمبر فرمود :«لانبیَّ بعدی» ؟  گفت چرا می دانم! گفتند پسر چرا ادعای نبوت می کنی؟ زن گفت: پیامبر نفرمود «لانبیَّة بعدی» بلکه بصورت مذکر فرمودند «لا نبیَّ بعدی»! " (همو، خاتمیَّت، ص35)

جعفر بحرینی

ارسال نظرات