۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۷
کد خبر: ۷۰۹۵۲۵
غضنفری در گفت‌وگوی تفصیلی با رسا به مناسبت مرگ مک فارلین؛

خیانت هاشمی و روحانی به انقلاب/ روحانی: چرا با خمینی نرم برخورد می‌کنید؟

خیانت هاشمی و روحانی به انقلاب/ روحانی: چرا با خمینی نرم برخورد می‌کنید؟
غضنفری گفت: هاشمی و روحانی نیروی نظامی آمریکا را برای تهدید ایران در دوران جنگ دعوت کردند که جز خیانت آشکار به انقلاب و جنگ نمی‌توان بر آن اسم دیگری گذاشت.

اشاره: خیلی بد است که امنیتی باشی و آن طرف میز را نشناسی. بدتر از آن مأمور باشی تا به دشمن خودت خط بدهی که امام و انقلاب را با زور نظامی بترسانند. بدتر از آن هم کسی است که چنین ماجراهایی را هدایت و راهبری کرده است و حتی توصیه‌های امنیتی برای محرمانه بودن سفر را در اختیار هیئت مقابل گذاشته است. همه این‌ها به خاطر آمدن مک فارلین و گرفتن یک تضمین برای ابقای در قدرت! چه خائنانه.

از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، به سراغ دکتر کامران غضنفری استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ معاصر رفت تا پیرامون زندگی و اقدامات مک فارلین در طول مدت فعالیت به‌عنوان مشاور امنیت ملی ریاست جمهوری آمریکا و مسأله ماجرای مک فارلین در ایران، پیامدها و حواشی آن را مورد بررسی قرار دهد.

رسا ـ مک فارلین چگونه شخصیتی در دولت آمریکا بود و در دوران مشاورت امنیت ملی آمریکا چه اقداماتی در سطح جهان انجام داد؟

نام آقای مک فارلین در کشور ما در دهه شصت بر سر زبان‌ها افتاد. ماجرای او به ایران گیت یا ایران کنترا یا در ایران به همان مک فارلین مشهور شد. مک فارلین در سمت مشاور امنیت ملی رئیس جمهور وقت آمریکا یعنی رونالد ریگان سناریویی برای برقراری ارتباط با جمهوری اسلامی ایران را طراحی کرده بود.

وقتی ماجرای ایران گیت افشا شد و کنگره آمریکا رسیدگی به این ماجرا را شروع کرده بود، ریگان می‌گوید ما از ۱۸ ماه قبل از رقم خوردن این ماجرا در آبان ۶۵ یعنی در اردیبشهت ۶۴ شروع به ارتباط با ایران کردیم. هدف ما نیز برقراری ارتباط با کسانی بود که بعد از خمینی به قدرت می‌رسیدند.

آن‌ها اخباری مبنی بر بیماری امام خمینی دریافت کرده بودند. تصورشان این بود که امکان دارد بزودی ایشان از دنیا بروند و بایستی با کسانی که احتمال جانشینی دارند طرح دوستی بریزند و رابطه برقرار کنند تا مدتی بعد از آن بهره برداری کنند. آمریکایی‌ها از طریق سفارت ایران در لندن به آقای کنگرلو در دفتر نخست وزیری پیام رسانده بودند. آقای میرحسین موسوی نخست وزیر وقت نیز موضوع را به آقای هاشمی سپرد.

چندین جلسه ملاقات‌های مختلف با واسطه‌گری آقای منوچهر قربانی‌فر منجر شد تا ما در سطح بسیار محدود تعدادی موشک‌های تاو و هاوک را خریداری کنیم. البته پول آن را پرداخت می‌کردیم که بیشتر از قیمت روز با ما حساب می‌کردند و گران‌تر می‌فروختند. هماهنگ کننده آمدن مک فارلین نیز خود آقای هاشمی رفنسجانی بود. آن‌ها چهارم خرداد ۶۵ در قالب یک هیئت ایرلندی با پاسپورت مستعار ایرلندی به ایران آمدند که همین نیز به پیشنهاد خود آقای هاشمی بود تا به قول خودش روس‌ها متوجه نشوند و این قضیه فاش نشود.

آن‌ها خواستار ملاقات با مسؤولان درجه اول بودند و حضرت امام اجازه ملاقات با مسئولین درجه یک را نمی‌دهد. آقای هاشمی آقای روحانی را پیشنهاد می‌دهد و امام قبول نمی‌کند؛ اما هاشمی، حسن روحانی و محمدعلی هادی نجف‌آبادی که نماینده مجلس و در باند آقای هاشمی بود را می‌فرستد. هاشمی، فریدون وردی نژاد از اعضای وقت واحد اطلاعات سپاه را نیز که طرفدار هاشمی بود را هم به ملاقات با هیئت مک فارلین در هتل استقلال تهران اعزام می‌کند.

وقتی هیئت مک فارلین متوجه می‌شوند که نمی‌توانند با هیچ یک از مقامات درجه اول ملاقات کنند ایران را با ناراحتی ترک می‌کنند. بیشتر نقش آقای مک فارلین در اینجا مطرح می‌شود. نقش‌های دیگری که مک فارلین در آمریکا بازی می‌کرد در ایران مورد توجه قرار نگرفته است. آنچه که از مک فارلین در ایران مشهور است، همان قضایای دهه شصت است.

رسا ـ نقش مک فارلین در ماجرای ایران و کنترا‌ها و علت و هدف ورود آمریکا به نیکاراگوئه چه بود؟

دولت ساندینیست در نیکاراگوئه، حکومت دست نشانده آمریکا را سرنگون کرد و قدرت را در دست گرفت. آمریکا انواع فشار‌ها را علیه آن دولت اعمال می‌کرد تا بتواند دوباره دولت دست نشانده خود را بر سر کار بیاورد. کنترا‌ها گروه ضد انقلاب ساندینیست در نیکاراگوئه بودند که تحت حمایت آمریکا علیه دولت ساندینیست مبارزه می‌کردند. آمریکا اسلحه، پول و انواع و اقسام کمک‌های اطلاعاتی را به کنترا‌ها ارسال می‌کرد تا بتوانند علیه ساندینیست مبارزه و فعالیت کنند.

کنترا‌ها چیزی شبیه به گروه‌های ضد انقلاب و تروریستی منافقین، کومله و دموکرات در کردستان ایران که علیه دولت مرکزی در دهه شصت مبارزه می‌کردند، بودند. کنترا یک گروه وحشی تروریست و ضد مردمی در نیکاراگوئه بود که ابایی از ارتکاب هیچ نوع جنایتی علیه مردم نداشتند. آن‌ها می‌خواستند دولت ساندینیست را سرنگون کنند و یک حکومت دست نشانده را بر سر کار بیاورند.

دولت آمریکا حق نداشت از طریق رسمی و قانونی به کنترا‌ها کمک کند. برای همین سازمان سیا از پول‌های کثیفی که از حوزه‌های مختلف مانند مواد مخدر، قاچاق سلاح در بازار سیاه به دست می‌آوردند و در جایی ثبت نمی‌شد به کنترا‌ها حمایت مالی می‌رساندند.

آن‌ها به‌صورت محدود از نزدیک به ۳۰ میلیون دلار که در مقابل هزینه‌های جنگ رقمی نبود با پولی که از فروش موشک‌های هاوک و تاو به دست آمده بود، به کنترا‌ها در نیکاراگوئه کمک می‌کردند. خودشان این موضوع را مدتی بعد علنی کردند تا بتوانند وجهه جمهوری اسلامی را تخریب کنند که بگویند ایران علیه انقلاب نیکاراگوئه پول خرج کرده که البته به‌طور قطع این موضوع ربطی به جمهوری اسلامی نداشت.

رسا ـ ماجرای پیشنهاد مک فارلین برای واردات موشک هاوک به ایران در پوشش تجهیزات حفاری چگونه به یک رسوایی بزرگ برای او و دولت آمریکا تبدیل گشت؟

وقتی آمریکایی‌ها در خرداد ۶۵ به تهران آمدند، هیچ خبری از ملاقات‌ها و رفت و آمد‌ها اعلام نشد؛ زیرا پنهانی صورت گرفت. در اوایل آبان ۶۵ خبر این ملاقات‌ها و مذاکرات از طریق باند سیدمهدی هاشمی که برادر داماد آقای منتظری بود به مجله الشراع لبنان داده شد. وقتی امام متوجه علنی شدن این خبر می‌شوند، به هاشمی دستور می‌دهند تا قبل از این که آمریکایی‌ها نیز آن را علنی کنند، خودتان موضوع را برای مردم افشا کنید که آمریکا در موضع انفعال قرار بگیرد. آقای هاشمی هم در سخنرانی ۱۳ آبان این موضوع را مطرح می‌کند که در همه دنیا خبر آن رسانه‌ای می‌شود.

آقای هاشمی در آن سخنرانی ادعا می‌کند که ما از آمدن این هیئت مطلع نبودیم. وقتی آن‌ها به ایران آمدند اعلام کردند هیئتی با حضور مک فارلین مشاور امنیت ملی آمریکا از طرف رئیس جمهور آمریکا آمده است و برای مقامات ایران پیامی آورده است. البته این روایت صحت نداشت؛ زیرا هاشمی از قبل در جریان بود و خودش از این ماجرا حمایت به‌عمل آورده بود، در حالی که ادعا می‌کرد خبری نداشت.

به هر حال وقتی این مطلب در ۱۳ آبان علنی شد و همه رسانه‌های دنیا این خبر را منعکس کردند، به یک رسوایی سیاسی برای دولت آمریکا تبدیل گشت. آمریکا علنی ایران را تحریم کرده بود و در جناح صدام ایستاده بود. صدام از هرگونه پشتیبانی از جانب آمریکایی‌ها برخوردار بود. ایران نیز از هرطرفی تحت فشار قرار داشت. آمریکا به سایر کشور‌ها نیز توصیه کرده بود که هیچ تجهیزات جنگی به ایران فروخته نشود، در حالی که ارسال چنین تجهیزاتی هرچند به صورت محدود یک تناقض رفتاری دولت آمریکا را نشان می‌داد و باعث سرشکستگی آن‌ها شد.

رسا ـ مذاکره سه جانبه حسن روحانی، آمیرام نیر و منوچهر قربانی‌فر در اثنای ماجرای مک فارلین بر سر چه مسائلی بود؟

آمیرام نیر مشاور ضد تروریسم نخست وزیر اسرائیل بود. او در هیئت مک فارلین که چهارم خرداد ۶۵ به ایران آمده بودند حضور داشت. آمریکایی‌ها او را یکی از مقامات آمریکایی معرفی کرده بودند؛ یعنی با اسم مستعار آمریکایی معرفی شد که طرف ایرانی هم تصور می‌کرد که او یکی از مقامات آمریکایی است.

حسن روحانی در مذاکرات هتل استقلال در خرداد ۶۵ با این فرد آشنا می‌شود. تصور او این است که آمیرام نیر یکی از صاحب منصبان کاخ سفید آمریکا است. منوچهر قربانی‌فر دلال سلاح و از عناصر ضد انقلاب بود که در کودتای پایگاه شهید نوژه نیز نقش داشت که بعد از کودتا از کشور فرار می‌کند، ولی باز برای دلالی اسلحه میان ایران و کشور‌های مختلف واسطه می‌شود.

حدود ۳ ماه بعد حسن روحانی از سمت آقای هاشمی در ۸ شهریور ۶۵ با حضور و واسطه منوچهر قربانی‌فر با آمیرام نیر یک ملاقات محرمانه‌ای برگزار می‌کند. تصور حسن روحانی البته این بود که او یکی از مقامات آمریکا است و نه یکی از چهره‌های امنیتی رژیم صهیونیستی.

حسن روحانی در این ملاقات که با حضور آمیرام نیر و منوچهر قربانی‌فر به‌عنوان مترجم و واسطه برگزار می‌شود عنوان می‌کند که من از جانب آقای هاشمی آمده‌ام و مطالبی که طرح می‌کنم آقای هاشمی گفته است تا مطرح کنم. حسن روحانی می‌گوید که چرا شما انقدر با خمینی نرم برخورد می‌کنید؟ باید با خمینی از موضع اقتدار برخورد کنید. به اصطلاح می‌گوید اگر به خمینی چنگ و دندان نشان ندهید، او منافع شما را در همه دنیا به خطر می‌اندازد.

حسن روحانی از جانب هاشمی حرف‌های ضد انقلابی را بیان می‌کند. او می‌گوید افراطیونی مانند خمینی و پسرش بر ما حکومت می‌کنند. یعنی او امام خمینی را یک آدم افراطی معرفی می‌کند و چنین اعتقادی به ایشان داشتند. روحانی در جای دیگری می‌گوید که شما با نیروی نظامی خمینی را تهدید کنید تا او بترسد و جنگ را تمام کند؛ یعنی آقای هاشمی رفنسجانی از طریق حسن روحانی به‌صورت غیر رسمی و علنی به بزرگترین دشمن نظام جمهوری اسلامی، دولت آمریکا پیام می‌فرستند که شما نیروی نظامی را بیاورید و جمهوری اسلامی را با آن تهدید کنید!

یعنی آن‌ها از نیروی نظامی ایالات متحده آمریکا برای تهدید کردن جمهوری اسلامی در دوران جنگ دعوت کردند که به‌جز خیانت آشکار هاشمی و روحانی به نظام، انقلاب، جنگ و رزمنده‌ها نمی‌توان اسم دیگری بر روی آن گذاشت. اینکه آن‌ها از آمریکا دعوت می‌کنند با نیروی نظامی بیا تا خمینی بترسد، عقب نشینی کند و جنگ را تمام کند.

همان‌طور که نشریات خارجی طی سال‌های مختلف عنوان کرده بودند، آمیرام نیر به شکل نامحسوس صحبت‌ها را با ضبط کوچکی ضبط می‌کرد. بعد از آن خبر را اعلام می‌کنند که این صحبت‌ها ضبط شده و فایل صوتی این صحبت‌ها موجود است. به واقع غربی‌ها به نوعی به حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی پیغام می‌دهند که اگر بخواهید این مطلب را تکذیب کنید فایل صوتی‌اش منتشر خواهد شد.

خلاصه مطلب اینکه حسن روحانی حرف‌های کاملاً ضدانقلابی را علیه امام خمینی، انقلاب، جمهوری اسلامی و جنگ مطرح می‌کند. آن‌ها تا الآن برخلاف اینکه سالیان متمادی از انتشار این اخبار می‌گذرد، حاضر نشده‌اند اصل خبر را تکذیب کنند.

ما به مدارکی دسترسی داریم که حاکی از این است که مجله تایم آمریکا در سال ۱۳۷۰ یعنی ۵ سال بعد از این ملاقات این خبر را منتشر می‌کند. روزنامه یدیعوت آحارونوت اسرائیل سه سال بعد این خبر را به زبان عبری پخش می‌کند که نشریات دیگر نیز آن را پخش می‌کنند. بعد از روی کار آمدن حسن روحانی در سال ۱۳۹۲ دوباره یدیعوت آحارونوت در سایت انگلیسی خود مجدد این خبر را منعکس می‌کند و نشریات دیگری نیز به زبان‌های مختلف عربی، فارسی، عبری، فرانسه و ... این خبر را در خارج از کشور منعکس می‌کنند و حتی برخی از سایت‌های داخل کشور نیز آن را منتشر می‌کنند.

حسن روحانی و نه هاشمی یچ‌گاه حاضر نمی‌شوند اصل خبر را تکذیب کنند و بگویند چنین ملاقاتی صورت نگرفته و حسن روحانی در چنین ملاقاتی حضور نداشته و این صحبت‌ها رد و بدل نشده! تنها اقدامی که آن‌ها علیه انتشار این اخبار انجام داده‌اند این بود که زمانی که آقای حسن عباسی در فروردین ۹۴ در سخنرانی‌اش در دانشگاه امیرکبیر تهران آن را بیان کرد، از ایشان به جرم نشر اکاذیب و افترا شکایت کردند.

آقای عباسی مستندات خود را در قالب ۳۰۰ الی ۴۰۰ صفحه ارائه کرد که دادگاه ایشان را تبرئه کرد. دوباره از آقای عباسی در دادگاه تجدید نظر شکایت کردند که تجدید نظر نیز آقای عباسی را تبرئه کرد. دولت آقای روحانی مجدد در سال ۹۵ شکایت کرد که آقای عباسی حدود ۴۱ هزار صفحه مستندات را به دادگاه ارائه کردند.

ولی هنوز حسن روحانی حاضر نشده است اصل خبر را تکذیب کند؛ چون می‌داند اگر بخواهد تکذیب کند در این صورت آمریکایی‌ها، اسرائیلی‌ها، انگلیسی‌ها و کشور‌های دیگری که این فایل صوتی را دارند آن را در فضای مجازی و شبکه‌های اینترنتی منتشر کنند که در این صورت اصل گفتگو‌ها با صدای خود حسن روحانی به افتضاحی چندین برابر تبدیل خواهد شد.

رسا ـ ممنون از فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۱
ما شالله به صراحت و دقت در بیان مطالب
2
4
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۲۳:۲۰
میشه این اسناد رو منتشر کنید
4
0