۰۸ خرداد ۱۳۹۰ - ۰۲:۳۱
کد خبر: ۱۰۵۶۶۵
رییس دانشگاه تربیت مدرس قم:

گرایش به تفکر فلاسفه غربی در ایران تقلید کور کورانه است

خبرگزاری رسا ـ رییس دانشگاه تربیت مدرس قم علت گرایش ایرانی‌ها به فلاسفه غربی را رابط های ایرانی دانست و گفت: آنها خود شیفته تفکر خاصی می‌شوند و در بین طرفداران خود آن رارواج می دهند، دیگران هم بدون تفکر و دسترسی به منبع اصلی جذب می‌شوند.
نيهيليسم


به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، دکتر محسن جوادی، رییس دانشگاه تربیت مدرس قم شب گذشته در موسسه فرهنگی فهیم به تبیین نهیلیسم اخلاقی پرداخت و اظهار داشت: نهیلیسم در لغت یعنی انکار واقعیت، نخستین‌بار فریدریچ این واژه را وارد ادبیات فلسفی کرد. پس از آن نیچه به ترویج این تفکر پرداخت.

وی ادامه داد: نیچه نهیلیسم را به دو صورت پسیو و اکتیو تقسیم بندی کرد. در فرم پسیو آخرین بشر خواهد فهمید که حقیقت یک داستان است و چیزی وجود ندارد که به آن معتقد باشیم و افسانه ها را کنار گذاشته و سعی می کند از زندگی لذت ببرد. در فرم اکتیو همین اتفاق به وسیله ابرمردی می افتد با این تفاوت که او خودش ارزش‌ها را می‌سازد.

این نویسنده و محقق حوزه در تعریف نهیلیسم اخلاقی به این نکته اشاره کرد که این واژه در فلسفه اخلاق کاربرد ندارد و بیشتر در ادبیات ثانوی اخلاق رواج دارد از این رو عده ای عقیده دارند نهیلیسم اخلاقی خودش یک مکتب است و چالش اخلاقی نیست.

وی نهیلیسم اخلاقی را نیست‌انگاری در حوزه اخلاق توصیف کرد و افزود: در این نظریه ارزش های اخلاقی وجود ندارد. کسی نمی تواند بگوید باور من درست و بهتر است. خوب و بدی در صفحه هستی نیست.

جوادی در تشریح اندیشه نهیلیسم اخلاقی گفت: برخی از آنها معتقدند که باید زبان اخلاق را کنار بگذاریم ولی بیشترشان آن را حفظ می‌کنند و با تغییر دیگر مبانی، نظر خود را به کرسی می‌نشانند. در این نظریه دانش اخلاقی، تخصص اخلاقی، درک اخلاقی و مشورت اخلاقی وجود ندارد.

وی رشد اخلاقی در این نظریه را بی معنا خواند و تصریح کرد: هنجار، اصول و راهنمایی در این نظریه وجود ندارد تا کسی بخواهد خودش را با آن بسنجد و رشد کند.

این نظریه پرداز خاستگاه اصلی نهیلیسم را در دوران جدید دانست و بیان داشت: هرچند در دوران قدیم توسط سوفستایی‌ها این افکار رواج داشته است ولی پوزیتیویست‌های امروزی گوی سبقت را از آنها ربوده‌اند. آنها خود را وفادار به مسلک هیوم می‌دانند ولی تجربه گرایی او را ناقص می‌دانند و خود را تجربه‌گرای منطقی معرفی کرده‌اند.

جوادی گفت: پوزیتیویست ها تنها مفاهیمی را واقعی می‌دانند که متاثر از عقاید خودشان باشد و به این نکته رسیدند که اوصاف اخلاقی واقعیت ندارد. اوصاف اخلاقی را واژگانی می‌دانند که در پی حوادث پیرامون و بدون هیچ منطقی و صرفا برای تحریک دیگران بوجود آمده‌اند.

وی ریشه نهیلیسم اخلاقی را به مسلک انسان در معرفت شناسی گره خورده دانست و افزود: مهمترین دلیل گرایش به نهیلیسم اخلاقی انکار معقولات اخلاقی است. آنها نمی‌توانند امور معقول را هضم کنند به همین دلیل فقط چیزهایی را قبول دارند که بتوانند ببینند و مفاهیم عقلی را، چون قابل مشاهده نیستند انکار می‌کنند.

جوادی معتقد است در اسلام تفکر اشاعره به نهیلیسم ها نزدیک است و در ادامه گفت : دوست ندارم بگویم اشعری‌ها نهیلیسم هستند ولی نتیجه افکار این دو یکی است. اشاعره هم واقعیت‌های اخلاقی و وصف اخلاقی را نمی‌پذیرند.

وی در شرح تفاوت اشاعره و نهیلیسم‌های اخلاقی بیان داشت: پوزیتیویست‌ها امر اخلاقی را به اراده و خواسته‌های انسان نسبت می‌دهند و عقیده دارند که در واقعیت چنین چیزی وجود ندارد و اشاعره این امر را به خدا نسبت می‌دهند.

جوادی با اشاره به سخن ابن رشد گفت: او می‌گوید اشاعره با دغدغه دین، علیت را منکر شده‌اند هر چند شروع این تفکر با درد دین بوده است اما در نهایت این افکار خود دین را از بین می‌برد.

وی معتقد است انکار حقیقت چه با مدل غربی و پوزیتیویستی و چه با مدل اشاعره مشکلات اساسی را بوجود می آورد یکی از آنها این است که در مفهوم رایج اخلاقی تعهد و تقید و تکلیف داریم ولی در این تفکر هیچ قید و بندی وجود ندارد.

جوادی نداشتن معیار را یکی دیگر از مشکلات قبول این اندیشه دانست و افزود: در این تفکر هیچ ترازی در واقعیت وجود ندارد که بتوانیم خود را با آن محک بزنیم همچنین اخلاق مطلقی وجود نخواهد داشت و هرکس هرچه بخواهد به عنوان اخلاق مطرح می کند.

وی نبود استدلال اخلاقی را از دیگر مشکلات سر سپردن به نهیلیسم اخلاقی برشمرد و گفت: دیگر نمی توان در مورد اخلاق، گفتگو و تبادل نظر کرد زیرا مبانی مشترکی وجود ندارد که به آن تکیه کنیم.

جوادی جوامع غربی را مبتلا به این مشکلات دانست و اظهار داشت: آنها نسبت به هیچ چیز تعهد ندارند و فقط برای اینکه بتوانند با هم زندگی کنند قوانین اجتماعی را پذیرفته‌اند. وقتی از راسل پرسیدند که چرا دزدی نمی کند در جواب گفت در این صورت ممکن است دیگری از من چیزی دزدی کند.

وی در پایان به سخن شهید مطهری اشاره کرد: کسانی که مشی اخلاقی و تفکر اخلاقی دارند ولی در عمل به آن پایبند نیستند بسیار خطرناک تر از کسانی هستند که اخلاق را قبول ندارند. زیرا با گفتگو می‌توان عقاید را تغییر داد ولی آنکس که پایبند به عقایدش نیست را سخت می توان اصلاحش کرد./928/پ201/ع

ارسال نظرات