۲۹ تير ۱۳۹۰ - ۱۷:۰۱
کد خبر: ۱۰۹۲۰۷

حذف صفر از پول ملی

حامد عبداللهی
حذف صفر پول


واژه هایی چون پول، اسکناس، سکه، قران، ریال، پشیز، دریک، دینار، درهم، فلوس، روپیه، تومان، پاره، شاهی، عباسی، پاپاسی، بیستی و مانند آن در ادبیات مالی و اقتصادی ما ایرانیان از دیرباز تا کنون مانده و موزه ها و کتاب های پژوهشی و تاریخی، دیباچه ای برای ژرف نگری در تاریخ و پیشینه این عنصر مهم داد و ستد و بازرگانی گشوده است.

چندی است به دلیل گذشت زمان و انباشت اثرات تورم ملایم و گاه تند در اقتصاد ایران، ارزش پول ملی کاسته شده و صفرهای بی مصرفی در محاسبات تجاری حضور دارند که کاری جز دشوار ساختن حساب و کتاب ندارند.

حذف این صفرها اکنون نقل مجالس شده است، تجربه ای که دیگر کشورها نیز دارند و البته قرار نیست با حذف این صفرهای بی مصرف، اتفاق جدیدی در وضعیت اقتصادی پیش بیاید یا از تورم کاسته شود گرچه شاید آسانی داد و ستدها و شمارش ها بتواند اثر مثبتی بر اندیشه های عمومی اقتصادی بگذارد و از حیف و میل ها بکاهد.

اکنون سه مسئله پیش رو است :

1. حذف صفر
2. تغییر واحد پول ملی
3. نماد پول ملی

اما پیش از ورود به طرح این مسائل، می پرسیم این سه مسئله از چه زمانی مطرح شده و آیا در گذشته نیز با آن روبرو بوده ایم؟

در قرآن کریم از واژه " ورق" برای پول یا حواله استفاده شده که در داستان اصحاب کهف می فرماید : « فَابْعَثُوا أَحَدَکُمْ بِوَرِقِکُمْ هذِهِ إِلَى الْمَدینَةِ فَلْیَنْظُرْ أَیُّها أَزْکى‏ طَعاماً فَلْیَأْتِکُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَ لْیَتَلَطَّفْ وَ لا یُشْعِرَنَّ بِکُمْ أَحَداً » (19 کهف) : اینک یکى از خودتان را با این پول خود به شهر بفرستید، تا ببیند کدام یک از غذاهاى آن پاکیزه‏تر است و از آن، غذایى برایتان بیاورد، و باید زیرکى به خرج دهد و هیچ کس را از [حال‏] شما آگاه نگرداند.

با توجه به گزارش این واقعه در عهد عتیق، جریان برگه بهادار باید به دوران پیش از ظهور حضرت مسیح علیه السلام بازگردد.

همچنین در قرآن از واژه "درهم" در داستان حضرت یوسف علیه السلام استفاده شده که می فرماید: «وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ کانُوا فیهِ مِنَ الزَّاهِدینَ » (20 یوسف) : و او را به بهاى ناچیزى -چند درهم- فروختند و در آن بى‏رغبت بودند.

پس از آن واژه دینار را در یک مثل آموزنده قرآنی می یابیم که می فرماید: « وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدینارٍ لا یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ إِلاَّ ما دُمْتَ عَلَیْهِ قائِماً» (75 آل عمران) و از اهل کتاب، کسى است که اگر او را بر مال فراوانى امین شمرى، آن را به تو برگرداند؛ و از آنان کسى است که اگر او را بر دینارى امین شمرى، آن را به تو نمى‏پردازد، مگر آنکه دایماً بر [سرِ] وى به پا ایستى.


از این آیات روشن می شود داد و ستد مالی از دیرباز جایگزین مبادلات پایاپای بوده و از برگه و سکه های نقره و طلا استفاده می شده است.

یکی از واژگان قدیمی که تا کنون نیز در ادبیات و مثال ها رایج است واژه قران است.

این واژه عربی، منشأیی فلکی و نجومی دارد و به کسی " صاحب قران" گفته می شد که هنگام انعقاد نطفه یا تولدش، قران عظمی بین سیارات رخ داده باشد مانند قران زهره و مشتری. گفته می شد چنین کسی را پادشاهی دیرپا خواهد بود و شاهان بسیاری را صاحب قران می خواندند.

خواجه حافظ شیرازی نیز لقب "صاحب قرانی" را به کار بسته است آن جا که می گوید:

گفتم که خواجه کی به سر حجله می رود
گفت آن زمان که مشتری و مه قران کنند

و یا

سرور اهل عمایم شمع جمع انجمن
صاحب صاحب قران خواجه قوام الدین حسن

و نیز

خاقان شرق و غرب که در شرق و غرب اوست
صاحب قران و خسرو شاه خدایگان
ارکان نپرورد چو تو گوهر به هیچ قرن
گردون نیاورد چو تو اختر به صد قران

ناصرالدین شاه نیز در سالگشت سی امین سال سلطنت، سکه صاحب قرانی در تبریز ضرب کرد که هنوز در گفته ها از آن یاد می شود به یک قرانی.

مثل های عامیانه چون : " یک قرون بده آش به همین خیال باش " یادگار همین دوره سکه قران ناصری است که بعدها یک ریال جایگزین آن شد.

اما ریال نیز واژه ای فرنگی است که از دوره استعمار پرتغال و اسپانیا به جا مانده و رژیم پهلوی آن را واحد پول ملی! اعلام کرد اما هرگز در زبان مردم جاری نشد با این که تمام محاسبات اداری و مالی بر مبنای آن انجام شده و اسکناس ها و سکه ها با این واحد منتشر گردید و اکنون نیز جریان دارد. مردم بیشتر ترجیح می دادند از همان واژه قران و نیز تومان استفاده کنند که معادل ده قران یا ده ریال بود.

واژه تومان که امروزه نیز کاربرد دارد و حتی به مکاتبات و اطلاعیه های دولتی نیز راه یافته واژه ای است ترکی به معنی " ده هزار" اما حکمت این که به ده ریال، یک تومان گفته می شد در این است که هر ریال معادل هزار دینار قدیم بوده است و ده ریال معادل ده هزار دینار.

جالب این است که مردم برای فرار از کلمه ریال حتی به سکه 5 ریالی می گفتند " پنج زاری" یعنی پنج هزاری ! و آن را به دینار می شمردند.

باز در ادبیات کوچه و بازار، عبارت هایی چون " صنار سشهی " برابر صددینار و سی شاهی ، چندرغاز، پول سیاه، پاپاسی و پشیز و حتی بیستی و عباسی به گوش می خورد که هرکدام داستانی تاریخی دارد اما منظور ما این است که پیشینه حذف صفر از پول ملی یا تغییر واحد پول ملی در گذشته وجود داشته اما نظام مالی آن متفاوت بوده و در واقع با تغییر حکومت ها یا آمدن پادشاهان جدید، سکه های جدیدی نیز ضرب می شده و قوانینی نیز برای رواج پول و جلوگیری از تقلب و جعل آن وضع می شده است.

یکی از سکه های ماندگار دوره اسلامی سکه رضوی است که به نام امام رضا علیه السلام و به عنوان ولی عهدی ایشان، ضرب شده است.

در پایان این بخش، نیکو است جدولی از تبدیل واحدهای پولی دوره های گوناگون بر مبنای دینار ارایه کنیم :

یک غاز : 5 دینار
یک شاهی : 5 دینار
بیستی : 20 دینار
یک پولی: 25 دینار
پول سیاه: 50 دینار
یک عباسی : 200 دینار
نادری : 500 دینار
یک قرانی : 1000 دینار
یک تومان: 10000 دینار


1. حذف صفر از پول ملی :

با پیشگفتار و توضیحاتی که داده شد آشکار می شود تبدیل واحد پول ملی و نیز حذف صفر، از دیر باز صورت می گرفته اما این کار با تغییر حکومت ها همراه می شده است.

در دوره کنونی، محاسبات اقتصادی، به عهده بانک های مرکزی و زیر نظر دولت ها است و نهادهای گوناگونی بر امر تجارت و اقتصاد، نظارت دارند و بسیاری از کشورها پس از یک دوره تورمی به حذف صفر رو می آورند. این تورم گاه شیب ملایمی دارد و در طی سالیان به تعداد صفرهای پول ملی در برابر ارزش یک کالا می افزاید و گاه در بحران های اقتصادی، ناگهان با شیب تندی دولت را به چاپ اسکناس با صفرهای بیشتر مجبور می کند.

به هر حال، زمانی که تعداد این صفرها در محاسبه های مالی یا تلفظ عمومی، مشکل ایجاد کرد یا سرانه اسکناس بیش از حد معمول شد باید طبق روال قدیم، از این صفرها کاست و اعداد اسکناس و سکه را اصلاح کرد.

در این میان با اصل راه حل، مخالفتی دیده نمی شود اما عده ای با نگاه اقتصادی و عده ای دیگر با نگاه سیاسی با این موضوع مخالف اند. از نگاه های بی ارزش با غرض های سیاسی که بگذریم؛ دسته دیگر زمان کنونی را هنوز آماده این حذف نمی دانند و معتقدند باید صفرهای بیشتری ایجاد شود سپس یکجا حذف شود. باید گفت عدم دقت مردم و مسئولان به ارقام نجومی بودجه کشور و حیف و میل هایی که صورت می گیرد به دلیل همین بزرگی اعداد است چرا که در واقع بزرگی ارقام، باعث شده از حجم اموال و اعتبارات، درک درستی پدید نیاید و تخلفات نیز کلان و گسترده تر گردد.

برخی هم هدفمندی یارانه ها را بهانه می کنند و معتقدند باید پس از روشن شدن زوایای این جراحی اقتصادی، صفرها را حذف کرد که تاثیرات آن جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. در این زمینه هم هویدا است که با تغییر ضریب پول، تفاوت آماری ایجاد نمی شود و همچنان می توان نتیجه را واکاوی کرد. اما این که عده ای حذف صفر را بیهوده دانسته و مشکل اصلی را تورم می دانند سخنی غیر کارشناسی است و آشکار است که حذف صفر از عوارض تورم است و قرار نیست آن را از بین ببرد و کسی هم چنین ادعایی نکرده است. شاید اثرات مثبت روانی حذف صفر عده ای را نگران کرده که دوست ندارند دولت قدم مثبتی از نگاه مردم بردارد!

اما اصل بحث در این بخش این است که سه صفر یا چهار صفر باید حذف شود؟ ساده تر این که یک برگ اسکناس هزار تومانی به یک تومان تبدیل شود یا یک ریال . باید گفت هر کدام از این اقدام ها سود و آسیب خود را دارد. اگر سه صفر حذف شود مردم همان گونه که امروزه نیز رواج دارد به اسکناس های یک، دو و پنج هزارتومانی خواهند گفت یک، دو و پنج تومان چون معادل ده، بیست و پنجاه ریال خواهد بود. همچنین امکان چاپ اسکناس و سکه های یک ریالی برای خرید های جزئی تر وجود خواهد داشت و درواقع هر صدتومان امروز یک ریال خواهد بود.

اما اشکال حذف سه صفر این است که نوبت حذف صفر بعدی را نزدیک تر خواهد کرد. یعنی اگر قرار باشد برای مثال ، پنجاه سال دیگر با فرض ادامه تورم در اقتصاد، حذف صفر داشته باشیم این کار ده یا بیست سال زودتر اتفاق خواهد افتاد و با توجه به هزینه اولیه این کار، بد نیست به فکر آینده نیز بود.

اما حذف چهار صفر می تواند مشکلاتی برای امروز ایجاد کند چه این که کم ترین واحد پولی کشور به ارزش هزارتومان خواهد شد و باید برای خریدهای جزء فکری کرد مانند ضرب سکه های ربع و نیم ریالی و یا فروش چند کالا معادل یک ریال به جای تک فروشی. مشکل دیگر در برابری ارز است که پای اعداد اعشاری را به محاسبات باز می کند گرچه عمومیت ندارد و صرافان و بانک ها بیشتر با آن سروکار دارند. اما همان گونه که گفته شد حذف چهار صفر، آینده نگر تر است.

2. تغییر واحد پول ملی:

حذف صفر، فرصت و بهانه خوبی است برای تغییر واحد پول ملی. این تغییر در واقع ظاهر مسئله را از تبدیل ضریب ریال به تبدیل واحد دگرگون می کند و محاسبات ریالی به جای خود باقی مانده و پول جدید نسبت به ریال مقایسه می شود و دیگر ریال جدید و قدیم وجود نخواهد داشت مانند گذشته که سکه حکومت جدید جایگزین سکه پیشین می شد و ارزش مستقلی داشت.

اما بهانه دیگر این است که واژه ریال هیچ گاه از سوی ملت ایران به کار نرفت و نتوانست علی رغم گستردگی رواج پول در کشور و گذشت چندین دهه از جعل آن در زبان مردم جای بگیرد. چه این که واژه ای بیگانه و استعماری بود و با ساخت واژگان فارسی و ایرانی نیز ناسازگار بود. در مکاتبات و محاسبات دیوانی و دولتی نیز تا مدتی پیش ازاین بر استفاده از ریال اصرار می شد اما در عمل مدتی است رسانه ها و ارگان های دولتی هم ناچار شدند برای مفهوم دار شدن اعداد و ارقام اعلامی، از واحد غیر رسمی تومان استفاده کنند.

اما اگر بنا است تغییری رخ دهد و واحد جدیدی برای پول ملی درنظر گرفته شود نباید اشتباه گذشته رژیم پهلوی را تکرار کرد. این کار باید به دست کارشناسان فن به ویژه ادبا و فرهنگ شناسان صورت پذیرد تا واژه ای مأنوس و فراگیر برگزیده شود و مدتی نیز برای عمومی شدن آن فرهنگ سازی شود.

این کلمه می تواند از واژه های پیشین مانند قران و تومان یا واژه های تازه ساخت برگزیده شود اما اصرار بر فارسی بودن بدون درنظر گرفتن پویایی زبان فارسی که از واژگان عربی بهره جسته یا اصرار بر واژگان قدیم و مندرس چون دریک که تلفظ آن آسان نیست و با لهجه یونانی قرابت دارد، درست نیست.

واژه ای که برای واحد پول ملی انتخاب می شود باید آسان ادا شود، کوتاه باشد، در گویش های محلی معنای بدی نداشته باشد، با زبان های عربی و ترکی که در کشور میلیون ها گویشور دارد ناسازگار نباشد، در ادب و شعر بتواند جا باز کند، ایرانی باشد و ذهنیت استعماری یا وارداتی و منفی نداشته باشد.

شاید ساخت کلمه یورو از واژه اروپا برای واحد پول این قاره تجربه خوبی باشد برای ساخت کلمه ای از بین واژگان و نام های خوش لفظ ایرانی.

3. نماد پول ملی:

به نظر می رسد مهمترین بخش این تغییر و تحول مالی، همان نماد پول ملی باشد. آیندگان در باره ارزش پول امروز یا نام آن چندان نظری نخواهند داشت اما این هنر امروز است که با نقش برروی سکه و اسکناس، موزه های آینده را مزین خواهد کرد.

امروزه نیز طرح و نقش پول ملی بسیار اهمیت دارد. در کشورهای منطقه از پول ایران به " خمینی" یاد می شود که اهمیت سیاسی این مسئله را نیز گوشزد می کند و برگرفته از طرح آن است.

برای طراحی نماد پول ملی نیز باید کارشناسان فن به ویژه طراحان و خطاطان و گرافیست ها نظر بدهند و به هنرنمایی بپردازند اما کلیاتی در این زمینه مطرح است.

پول ایرانی باید نماد ایران، اسلام و حاکمیت تشیع باشد. برای روشن تر شدن بحث از نمونه تاریخی مثال می زنیم .

وقتی نام سلمان فارسی، ابوعلی سینا یا ملاصدرا را می شنویم به راحتی هر سه گزاره ایران، اسلام و تشیع را درمی یابیم. همچنین کلماتی چون ایمان و دانش و آزادگی را. از این رو باید در طراحی سکه و اسکناس ایرانی به این گزاره ها توجه داشت. به دیگر سخن انتشار این پول ملی باید نماینده دوره حکومت جمهوری اسلامی ایران در تاریخ باشد.

نکته دیگر آن که نقش های گوناگون اسکناس ها و سکه های رایج امروز به نظر درست نیست و نماد یک دست و شعارگونه ای ارایه نمی دهد. نباید ضرب سکه و چاپ اسکناس را با انتشار تمبر، اشتباه کرد و به هر مناسبت طرحی نو درانداخت. این است که باید در طراحی نماد واحد پول ملی دقت فراوان به خرج داد و نیکو است ضرایب مختلف واحد پول ملی نیز از یک طرح مشترک برخوردار باشد اما رقم و اندازه و رنگ را می توان تغییر داد.


در پایان باید گفت این کار اقتصادی اگر با اندیشمندی و هنرمندی همراه شود و فرصت کافی برای جا افتادن آن در نظر گرفته شود سند افتخار دیگری خواهد بود از عزم ایرانیان برای شکوفایی در دهه پیشرفت و عدالت.

اما نباید آسیب ها و راه تخلف ها و سودجویی ها را از نظر دور داشت و مردم را سرگردان کرد. حذف صفر از پول ملی با توجه به تجارت الکترونیک و مبادلات دیجیتالی باید در کم ترین زمان صورت بگیرد گرچه می توان برای تبدیل پول رایج بین مردم مدت بیشتری در نظر گرفت و ریال را ناگهان از دور خارج نکرد اما رسمیت دادن به دو نوع پول در کشور نیز درست نخواهد بود و زمینه اختلافات مالی و سوء استفاده را فراهم خواهد کرد.

903/ی701/ر


ارسال نظرات