نخستین کارگاه نوآوری علمی با تبیین شبکه معرفت دینی برگزار شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام علیرضا قائمینیا، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، پیش از ظهر امروز و در نخستین کارگاه نوآوری علمی که در تالار معرفت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی دفتر قم برگزار شد، به تبیین شبکه معرفت دینی پرداخت.
وی در ابتدا با اشاره به محدودیتهای بشر جدید و گسترش بیش از حد زمینههای مطالعاتی، خواستار توجه محققان به پژوهشهای خارجی و داخلی اعم از سنتی و جدید شد و مشکل اصلی روشنفکران پس از انقلاب را در پذیرش کامل مباحث غربی و نقد مباحث سنتی دانست.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به تفکر سنتی برخی محققان، انتقاد از تفکر جدید را صحیح ندانست و اظهار داشت: اگرچه روش اصلی در برخورد با این دو تفکر روش انتقادی است، اما محقق باید با اشراف و تلفیق هر دو زمینه، برخی مباحث جدید و برخی مباحث سنتی را بپذیرد تا از میانِ آمیخته شدن فضای سنتی و جدید، نکات جدید پیدا شود.
حجتالاسلام قائمینیا در تبیین شبکه معرفتشناختی معرفت دینی با بیان اینکه در این شبکه، ساختار معرفت دینی بررسی میشود، گفت: معرفت دینی با حوزههای مختلفی سرو کار دارد و برخورداری از تنوع زمینهها، ارتباط با زمینههای معرفتی دیگر و داشتن یک تکیهگاه از ویژگیهای آن است.
وی با اشاره به این ویژگیها به بررسی زمینههای مختلف از نگاه معرفتشناختی و ارتباط این زمینهها با یکدیگر پرداخت و ابراز داشت: هر حوزه معرفت دینی با رخدادهای بیرون از این حوزه نیز مرتبط است و به جایی گره خورده که نمیتواند جدای از آن سیر کند؛ تکیهگاه معرفت دینی متون دینی و در عالم اسلام کتاب و سنت است.
حجتالاسلام قائمینیا در ادامه طرح این بحث به بیان سؤالی درباره ارتباط معرفت دینی با معارف بیرونی و ارتباط معرفت دینی با متون دینی و حل این ارتباط پرداخت و گفت: تبیین ارتباط بین اصول حاکم بر معرفت دینی از نگاه معرفتشناسی با عنوان ساختار معرفت دینی مطرح میشود.
وی با بیان اینکه در صورت پیدا کردن ساختار معرفت دینی، باید جایگاه این ساختار در متون دینی، ارتباط اجزای این ساختار با بیرون از خود و ارتباط بخشهای مختلف این ساختار با هم بررسی شود، تصریح کرد: در این سه موضوع هر دیدگاهی که یافت شود، یک دیدگاه نظاممند خواهد بود.
نظریهپرداز اعجازشناختی قرآن کریم با اشاره به توجه علمای گذشته به این مسأله، اما این توجه را در حد یک مسأله نظاممند ندانست و با بیان اینکه جایگاه هر مسألهای پس از عرضه باید در ساختار معرفتشناسی مشخص شود، افزود: با تعیین جایگاه هر مسألهای در ساختار معرفتشناسی، مشخص میشود که جایگاه آن تا چه حد دینی است.
وی با بیان اینکه در میان علمای گذشته چنین دیدگاهی درباره معرفت دینی وجود ندارد، اما برخی به این موضوع تلویحا اشاره داشتهاند، گفت: در معرفتشناسی معاصر سه دیدگاه مبناگرا درباره ساختار معرفت مطرح است که از آن جمله میتوان به نوع ساختار معرفت بشری و ارتباط معارف بشری با یکدیگر یا بیرون از خود اشاره کرد.
حجتالاسلام قائمینیا ادامه داد: معرفت یک بخش پایه و یک بخش غیرپایه دارد که بخش پایه معارف ویژهای هستند که اهمیت و امتیاز خاصی دارند؛ بشر آنها را بدون اینکه اثبات کند میپذیرد و چینش بقیه معارف را با کمک قواعد منطق انجام میدهد تا اینکه معارف بشر تکثیر شده و توسعه پیدا میکند.
وی با بیان اینکه دیدگاه انسجامگرایی در معرفتشناسی از زمان هیگل به این طرف بسیار مطرح شد به تبیین این دیدگاه پرداخت و گفت: براساس دیدگاه انسجامگرایی، معرفت بشری پایه ندارد و اگر فردی دارای صد معرفت است هرگز نمیتواند بگوید این دو مورد امتیاز ویژهای دارند و آن را پایه قرار دهد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: همانطور که در معرفت بشر ابتدا معرفتی پذیرفته میشود و این پذیرش یقینی نیست، معرفت دوم هم که با معرفت نخست سازگار است پذیرفته شده و کار معرفت با این دو شروع میشود، اما معارف دیگر باید با این دو معرفت سازگار باشند تا تدریجا معارف با رابطه سازگاری و انسجام توسعه پیدا کنند.
وی با بیان اینکه افراد پیرو این دیدگاه معتقدند که ساختمان معرفت بشری مانند یک کشتی است که بر روی آب آزادانه در حرکت است و در اقیانوس بیپایان سیر میکند، اگر هم مشکلی ایجاد شود باید بر روی آب برطرف شود، ابراز داشت: زمانی که این کشتی لنگر بیندازد دیگر انسجامگرایی نیست و مبناگرایی میشود، چراکه میتواند به جایی تکیه کند.
حجتالاسلام قائمینیا که به چهره ایرانی زبانشناسی شناخته میشود در بخش دیگری از سخنان خود به دیدگاه سوم در مباحث شبکه معرفت دینی پرداخت و گفت: این دیدگاه به نحوی میخواهد انسجامگرایی را با مبناگرایی تلفیق کند؛ معرفت بشری یک شبکه را تشکیل میدهد که درون آن آزادی عمل وجود دارد، اما از چارچوب خاصی پیروی میکند.
وی با بیان اینکه شبکه معرفت دینی برای خود مرزهایی دارد و آن مرزها نقاطی است که معرفت بشری محدودیت پیدا میکند و توان حرکت ندارد، تصریح کرد: در این شبکه آزادی عمل وجود دارد و میتوان هر طور که خواست این شبکه را تغییر داد؛ جایی که این تغییر صورت میگیرد، معرفت بشری مرزهایی پیدا میکند. /920/پ202/ع