انتخابات در نظام جمهوری اسلام ایران همواره همزاد رویش ها و ریزش ها بوده است
مجلس شورای اسلامی یکی از ارکان نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران است که جایگاه مهمی در وضع قوانین و نظارت بر سایر قوا دارد. اهمیت قوه مقننه، ضرورت حضور حداکثری در انتخابات و تفاوت های انتخابات در نظام جمهوری اسلامی با سایر نظام های سیاسی از مباحثی است که با حجت الاسلام مجتبی کاظمی، دبیر کارگروه جریان شناسی فرهنگ معاصر موسسه آموزشی، پژوهشی امام خمینی(ره) به بحث و گفت و گو گذاشته ایم، به امید اینکه مورد توجه خوانندگان خبرگزاری رسا قرار گیرد.
رسا - نظام جمهوری اسلامی ایران از نظر ایدئولوژی و ساختار تفاوت های جدی با نظام های سیاسی دنیای معاصر دارد؛ طبیعی است که در نظامی که بر اساس اسلام و بر پایه عدالت و فطرت شکل گرفته است نوع انتخابات و تبلیغات هم متفاوت است. لطفا این دست تفاوت ها را تشریح و مزیت الگوی انقلاب اسلامی ایران را بیان فرمائید.
در انقلاب اسلامی ایران، انتخابات همواره مرحله ای رو به پیش بوده است و هیچگاه انتخابات تکراری نبوده است. تازگی انتخابات نشان می دهد که انقلاب در حال حرکت است و شرایط در حال تغییر است. در طول تاریخ انقلاب اسلامی، برخی افراد و جریان ها از انقلاب جدا شدند ولی انقلاب به جلو رفته و مسیر تکامل خود را ادامه داد.
در هر دوره انتخابات در ایران اسلامی، احساس تازگی و اتفاق جدید است و هر بار مردم در عرصه انتخابات به دنبال کسب فضای جدیدی هستند و می خواهند کار جدیدی را شروع کنند. خلاصه اینکه انتخابات اتفاق جدیدی است که همت جدید می طلبد که شور و نشاط مردم تبلور این همت جمعی است.
در کشورهای دیگر انتخابات بیشتر چرخه قدرت است لذا شور و نشاط کمتر دیده می شود ومردم احساس تغییر نمی کنند اما بعد از انقلاب اسلامی در کشور ایران، انتخابات همسو با تکامل انقلاب اسلامی به چرخه ریزش ها و رویش ها مبدل شده است.
انقلاب اسلامی سیر تکاملی داشته است و این تکامل به زلال شدن ایده آل های انقلاب و جدا شدن ناخالصی ها و تثبیت شعارها کمک کرده است و نزدیک تر شدن به آرمان های انقلاب اسلامی را هدیه داده است، البته این سنت تکامل در طول تاریخ شیعه دیده می شود به گونه که افراد و جریان های که با تفکر ناب شیعی فاصله داشتند، به مرور زمان جدا شدند که نمونه آن خوارج در حکومت امیر المومنین(ع) هستند که حتی در جنگ های جمل و صفین در کنار امیر المومنین(ع) حضور داشتند، اما در شرایطی جدا می شوند.
ریزش ها نتیجه سیر تکامل است و جدا شدن جریان ها و افراد، نتیجه شکست یک تفکر نیست، بلکه اثبات قدرت یک اندیشه است و نشان می دهد این اندیشه دارد زلال تر می شود و افرادی که وابستگی پوشالی دارند، جدا می شوند.
در اندیشه شیعی در زمان ظهور منجی، ظریف ترین نا خالصی ها در نسبت با اندیشه ولایت مدام ریزش دارد، البته باید توجه داشت که حرکت تکاملی زمان بر است. تا اینجا دانستیم که انقلاب، شرایط نو به نو برای بسط خود ایجاد می کند و کسانی که فاصله دارد ناخواسته جدا می شود و این انقلاب نیست که فردی را کنار گذارد بلکه افراد و جریان ها خودشان از کشتی انقلاب پیاده می شوند.
انقلاب اسلامی از آن جایی که در فضای رویش هم قرار دارد، زمینه مناسبی برای رشد استعدادها فراهم می آورد. منطق ریزش و رویش موجب می شود تا افراد در تقابل با فضای روبرو رشد کنند و از این رو جوانانی را در جبهه های دفاع مقدس می دیدیم که در مقابل تاکتیک های جنگی مدرن، چه حماسه هایی می آفریدند و یا نخبگانی که امروز در لایه های مدیریتی کشور رشد جهشی می کنند. خلاصه اینکه انقلاب اسلامی در حالت نوشوندگی و حرکت رو به رشد است که این حرکت و نشاط ناشی از آن، استعداد ها را رو می آورد و قابلیت ها را در عصره عمل نمودار می کند.
منطق تکامل در جمهوری اسلامی ایران موجب شده است تا ملت بر مشکلات فائق شوند و ناکامی ها و سختی ها را مقطعی ببینند.
در اینجا خوب است نگاهی به سایر نظام های سیاسی هم داشته باشیم، در قرن نوزدهم نظام لیبرال دموکراسی همواره با مساله اجتماعی احساس ظلم از سوی توده مردم روبرو بوده است و این نظام سیاسی همواره با برنامه های مختلف تلاش کرده است به شکلی بر آن سرپوش بگذارد.
تکاملی که در نظام لیبرال دموکراسی با ظلم هم پیمان شده بود، مارکسیسم را به وجود آورد، یعنی مارکسیسم سوار بر این احساس ظلم شد و امواج عدالت خواهی به سبک مارکسیستی در قرن نوزدهم رخ نمود. در بین جنگ اول و دوم جهانی، موج مارکسیستی دوباره در دولت های لیبرالی به راه افتاد و نتیجه اش پدید آمدن شعار و ساختار دولت رفاه بود که امروز هم نهضت وال استریت بر مبنای همان مشکل قدیمی نظام لیبرالی نمایان شده است.
نکته ای که در صدد بیان آن هستم این است که نظام لیبرال دموکراسی در بحث تکامل خود توانسته است بحران ها را پشت سر بگذارد اما این بحران ها، مشکلات مقطعی نبوده است بلکه یک گره کور در این سیستم سیاسی است که هرگاه شرایط اقتضاء کند به شکلی جدید خودش را نشان می دهد.
این در حالی است که در انقلاب اسلامی ایران، ما مدام از بحران ها گذر کرده ایم و هر مشکل تاریخ انقضای خاصی داشته است، به عنوان نمونه ما از فتنه 88 عبور کردیم و شرایط به قبل برنمی گردد اما نظام لیرال دموکراسی به عقب برمی گردد یعنی مساله صد سال پیش، در شکلی جدید برایشان تکرار می شود.
رسا - در بیان قبلی خود تاکید کردید که انتخابات در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، همواره یک گام به جلو بوده است و ریزش ها و رویش هایی را پدید آورده است و این ریزش ها و رویش ها بر اساس دلایل معرفتی بوده است. در آخرین انتخاباتی که پشت سر گذاشتیم، فتنه عظیمی ایجاد شد، به نظرشما خواستگاه معرفتی این منازعه سیاسی چه بود؟
در فتنه 88 تلقی عقلانیت انحرافی از انقلاب امام خمینی(ره) دامن به مقابله با اصل انقلاب زد، توضیح اینکه انقلاب، ایده آل های جهانی دارد و می خواهد نظم جهانی را درست کند اما برخی بر مبنای شعار عقلانیت این امور را شعاری می دانند و بر توجه به زمان فعلی و اقتضائات آن تاکید می ورزند؛ البته فاصله داشتن آرمان ها از فضای عینی مشکل رخ داده در انقلاب ما نیست بلکه در تمامی انقلاب ها وجود دارد.
در طول تاریخ انقلاب ها دچار مشکل بوده اند که چگونه آرمان ها را با شرایط فعلی تطبیق دهند که به عنوان نمونه مارکسیست ها به مرور زمان به دلیل شدت گرفتن عقلانیت دست از آرمان هایش برداشتند. برخی افراد در کشور ما هم تحت تاثیر این نوع عقلانیت انحرافی، عقلانیت و مصلحت در فضای انقلاب را طرح کردند و انقلاب گری را یک احساس صرف می دیدند که برای هیجانات خوب است. مقام معظم رهبری در جلسه اخیر با اعضای مجلس خبرگان رهبری بیان داشتند که ما با یک چالش کلی از سوی برخی افراد مواجه بودیم که اهداف انقلاب اسلامی قابل تحقق نیست.
یکی از ریشه های فکری درگیر در فتنه 88 همین بود که نگاه انقلابی نظام اسلامی که باید نظم جهانی را بر هم زد و نظم اساسی و صحیح را جا انداخت، قابلیت تحقق ندارد و در مسیر عمل نمی آید، یعنی عدالت خوب است اما در شعار؛ ردپای این تفکر را می توان در کتاب فربه تر از ایدئولوژی و کتاب از شاهد قدسی تا شاهد بازاری مشاهده کرد. درمقابل این جریان، مقام معظم رهبری تاکید کردند که ایده آل های انقلاب جدی است و باید به سمت آن برویم.
شکی نیست که بر اساس ایدئولوژی نظام جمهوری اسلامی، نظام جهان، نظامی ظالم و توسعه غربی فاسد است و زندگی بشر را نابود می کند و ما برای تغییر این سیستم فاسد باید برنامه ریزی کنیم.
به نظر می رسد که در نظام جمهوری اسلامی ایران، آرمان ها با زندگی عینی قابل جمع است و اصل مردم سالاری دینی، نمود عقلانیت انقلابی است. فقه حلقه وصل ایده آل های ما به مساله عقلانیت است که ایده مردم سالاری دینی بر اساس آن تنظیم شده است و ولی فقیه عقلانیت نظام را تنظیم می کند.
از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم که برای رسیدن به ایده آل های انقلاب باید صبور بود، زیرا اهداف کلان و سنگین طبعا دیر دسترس است و نمی توان توقع داشت آرمانی همچون تمدن اسلامی در کوتاه مدت اتفاق بیفتد. حاصل اینکه نباید به اسم عقلانیت و ترس از انگ افراطی گری، بازگشت به شعارهای اصیل انقلاب را رد کرد و از شعارهای انقلاب به نام مصلحت گرایی عدول نمود.
رسا - امروز امواج هجمه ها علیه انقلاب اسلامی به راه افتاده است و دشمن در صدد است تا با زیر سوال بردن نهادهای قانونی کشور، مردم را دچار یاس کند. یکی از نهادهایی که به شدت در حال تخریب است و مورد اتهام زنی های فروان قرار گرفته است شورای نگهبان است، به نظر شما هدف دشمن از این تبلغات منفی چیست؟
اولین مواجه ما با نظام سیاسی غرب، بحث پارلمانی بود که پیشنهاد فقیهان این بود که در امورعرفی باید کارشناسان وارد شوند اما این ورود تخصصی با قوانین اسلامی تعارض نداشته باشد که بحث نظارت فقیهان در مجلس مشروطه طرح شد و متکامل تر از این طرح، توسط امام خمینی(ره) با نام شورای نگهبان در انقلاب اسلامی مطرح شد.
شورای نگهبان میراث صدو پنجاه ساله کشور ما و از شاخصه های اسلامی بودن نظام اسلامی است. شاخصه اصلی مردم سالاری دینی، ولایت فقیه و شورای نگهبان است که نظرم این است که اگر بخواهیم در فضای بیداری اسلامی یک ایده مردم سالاری بدهیم،
باید توجه داشته باشیم که ولایت فقیه برخواسته از نظام شیعی است اما شورای نگهبان ساختاری است که با نظام های فقهی اهل سنت هم قابلیت انطباق دارد.
شورای نگهبان برای رصد قوانین است و یک شورای نظارتی است که نظام مردم سالاری اسلامی را از نظام لیبرال دموکراسی تفکیک می کند، زیرا جوهره تفاوت نظام ما با سیستم لیبرالی این است که ما حاکمیت مطلق را برای خدا می دانیم که تحققش به آزادی رای مردم است، مشروط بر اینکه نظر مردم در مقابل حکم الهی نباشد.
شورای نگهبان با عنوان هایی همچون شورای علما، شورای فقه و قانون و ...ایده پردازی مناسبی برای بیداری اسلامی است که می تواند در مقابل سیستم سیاسی غربی که بر پایه قرداد اجتماعی است، قرار گیرد.
البته ما اشتباه و خطا در تصمیم های شورای نگهبان را نفی نمی کنیم و از نظر فکری، شیعه مخطئه است اما نباید این اشتباهات جزئی، اصل این سیستم قانونی را زیر سوال برد و باید بدانیم تقابل دشمن با شورای نگهبان و ایجاد هجمه علیه این نهاد مقدس، بخاطر اشتباهات آن نیست بلکه دشمن با جایگاه شورای نگهبان مشکل دارد. در مجموع باید عرض کنم به نظر من، جایگاه شورای نگهبان یک مساله فوق سیاسی است و اعتقاد به این جایگاه ملاک خودی و غیر خودی بودن است.
رسا - دشمن همواره در طول سال های پس از انقلاب همواره با ترفندهای خود تلاش کرده است تا مردم را از همراهی با نظام اسلامی باز دارد که در انتخابات پیش رو سیاست دعوت به رای ندادن بر اساس ناکارآمد نشان دادن مجلس شورای اسلامی را در پیش گرفته است، تحلیل شما از حضور مردم در صحنه انتخابات چیست؟
قدرت جمهوری اسلامی ایران قدرت نرم است و بر پایه حضور مردم و حمایت توده های مردمی است که دشمن با فهم این معنا در صدد کم رنگ کردن حضور مردم در صحنه های سیاسی است. امروز دشمن مانور می دهد و سم پاشی می کند و در تلاش است تا به یک شکلی فضای سیاسی را سرد و بی رونق نشان دهد و منبع الهام کشورها در عرصه بیداری اسلامی را بی فروغ نشان دهد.
در روزهای اخیر دشمن تلاش زیادی کرد تا فضای کشور را تیره و تار نشان دهند که گوشه ای از آن در خبرهای اختلاس و بازار ارز و سکه دیده شد. البته مسئولین هم کاستی هایی در رفتارهای خود داشتند و بعضا با جنجال های سیاسی همپا شدند و در برخی موارد نقد جایش را به سیاه نمایی داد. اما این اتفاقات خدشه ای به اصل نظام اسلامی و خللی به حضور مردم نمی زند که راهپیمایی با شکوه بیست و دوم بهمن، عزم جدی آحاد ملت را نشان داد.
امید به ساختن و میل به عزت و نشاط ملی در بین آحاد ملت قابل مشاهده است و طبیعی است که با این نگاه مشکلات قابل حل به نظر می رسد البته مسئولیین و کاندیدهای مجلس شورای اسلامی باید از بد اخلاقی پرهیز کنند و روحیه مردم را با اتهام زنی، حرف های نا مربوط و تخریب مخدوش نکنند.
رسا – یکی از مباحثی که در دوران انتخابات هم معرکه آراء شده است، بحث جایگاه مجلس شورای اسلامی در نظام سیاسی کشور است و اینکه آیا واقعا اختلاف نظرهایی که بین مجلس و دولت رخ داد، حاصل فهم نشدن درست جایگاه هرکدام از مجلس و دولت است یا دلایل دیگر دارد؟
به نظر من روند تقابل بین مجلس و دولت مطلوب نیست و به کشور ضربه می زند که باید راه کاری اندیشید. مجلس شورای اسلامی باید توجه داشته باشد که در تدوین قوانین باید احکام متناسب با مجری و اقتضائات اجرایی وضع کند و مجلس نباید دولت را رقیب خود بداند، البته دولت هم باید مطیع قانون باشد و قانون را اجرایی کند.
مقام معظم رهبری در بیانات خویش در اردیبهشت ماه بیان داشتند که دلیل ندارد که بر ساختار شکلی نظام ایستادگی کرد بلکه باید تلاش کرد که سیستم سیاسی چالاک تر شود اما متاسفانه برخی با این بحث سیاسی برخورد کردند. به نظر می رسد باید به صورت تخصصی و علمی در مورد این مسائل صحبت کرد تا نظام اسلامی در شکلی کاراتر به حیات سیاسی خود ادامه دهد. /909/ گ402/