۲۰ مهر ۱۳۹۱ - ۲۱:۲۶
کد خبر: ۱۴۲۳۱۸
حجت‌الاسلام ذوالنور:

شهدا ما را توصیه به تنها نگذاشتن امام و ولی فقیه می‌کردند

خبرگزاری رسا ـ دبیر کل کنگره شهدای روحانی کشور گفت: هر کم‌کاری، گناه و تسلیم ما در برابر دشمن، تیر به قلب شهدا و عزیزان شهدا است و باید توجه داشت که شهیدان بر اعمال ما ناظر هستند.
شهيد گمنام

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنور،‌ دبیرکل کنگره شهدای روحانی کشور، پنج‌شنبه عصر در دومین یادواره شهدای گمنام و جاویدالاثر قم که با حضور مسؤولان استانی و خانواده‌های شهدای گمنام برگزار شد با توصیه به قرائت وصیت‌نامه شهدای گمنام، خاطرنشان کرد: شهدای ما مردم را توصیه به تنها نگذاشتن امام(ره) و ولی‌فقیه می‌کردند، امروزه در مقابل این عزیزانی که در بهترین سن جوانی رفتند و از همه دنیا و ما فیها دل بریدند، رسالت سنگینی بر دوش ما گذاشته شده است.

 وی ادامه داد: باید مواظب این باشیم که مبادا دل شهدا و خانواده شهدا را شکسته شود؛ هر کم‌کاری، گناه و تسلیم ما در برابر دشمن، تیر به قلب شهدا و عزیزان شهدا است و باید توجه داشت که شهیدان بر اعمال ما ناظر هستند.

جانشین پیشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه مادران، همسران، فرزندان و پدران شهدا در راه اسلام رنج‌های بسیاری متحمل شدند، شهدا شاهد اعمال هستند  و هر کسی به امر ولایت بی‌اعتنایی کند و به وظیفه خود در تحقق دستورات ولی‌فقیه انجام ندهد، مدیون خون شهدا خواهد بود.

 وی بیان داشت: امروز در هر مکان و در هر پردیس دانشگاه، مزار شهدای گمنام داریم یعنی به تعداد این شهدای گمنام هنوز چشم به راهانی در در فراق عزیزان خود وجود دارد.

 دبیرکل کنگره شهدای روحانی کشور ادامه داد: مرگ بر شهدا سخت نبود که ما برای آنان گریه کنیم، گریه ما به خاطر عقب ماندن از شهدا و جاماندن از حماسه آنان است، گریه برای آن است که اگر غباری بر آرمان‌های ما نشسته، با گریه پاک شود و رسالت ما از یاد نرود.

 حجت‌الاسلام ذوالنور به بیان خاطره‌ای از دوران دفاع مقدس پرداخت و گفت: شهدا نیاز به روضه‌خوانی ما ندارند، آنان انسان‌های بزرگی بودند،‌ در منطقه بچه 14 ساله‌ای بود که شاگرد من بود و عزیزان که در جبهه او را دیده بودند می‌گفتند آدم عجیبی است، نصف شب می‌دیدند که رفته است، وقتی پیدایش می‌کردند که دور از سنگر در جایی که آلوده به آتش دشمن و حیوانات موذی بود، گودالی به شکل قبر برای خود درست کرده بود و در آنجا الهی العفو و الهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک می‌گفت.

 وی افزود: آیت‌الله عسگری در یکی از خطوط به سرکشی می‌پرداخت و مشاهده کرد که رزمندگان یک سنگر را دوره کردند و هول و ولای و اضطراب دارند، ایشان وارد سنگر می‌شوند و می‌بینند که رزمنده‌ای مجروح افتاده است، می‌پرسد که چرا او را به اورژانس و بیمارستان منتقل نکردید، جواب می‌دهند که ما همان اول می‌خواستیم ایشان را انتقال بدهیم اما ما را به حضرت زهرا(س) قسم داد که تا زمانی که جان دارم مرا از این منطقه خارج نکنید، زیرا من گمشده‌ای در اینجا داریم؛ آیت‌الله عسگری می‌گوید رفتم بالای سرش و او را صدا زدم، یا صدای من را نمی‌شنید یا نمی‌توانست جواب دهد، یکباره تکانی خورد و لب‌هاش کم کم خندان شد و چهره‌اش گل کرد، دستش آمد روی سینه و یک لبخند کامل زد و گفت السلام علیک یا صاحب الزمان و به شهادت رسید.

بر اساس این گزارش، در پایان این مراسم، علی مالکی‌نژاد، رزمنده و خاطره‌گو دوران دفاع مقدس به روضه‌خوانی و مرثیه‌سرایی پرداخت./914/پ202/ن

ارسال نظرات