غیبت کردن از منظر قرآن و روایات
تعریف غیبت
تعریف دقیق غیبت با رعایت همه جوانب و دقائق آن، مجالی مفصل میطلبد؛ کما اینکه در کتب فقهی، در اینباره تحقیقات و بیانات مفصلی دارند، اما برای رعایت اختصار، برای تعریف غیبت به ذکر روایتی اکتفا میکنیم.
نقل شده که پیامبر اکرم(ص) از اصحاب پرسیدند «آیا میدانید غیبت چیست؟»، عرض کردند «خدا و رسولش داناترند»، حضرت فرمودند «غیبت این است که برادر دینی خود را به چیزی یاد کنی که آن را ناخوش دارد».
فردی پرسید «اگر آن چیز که میگویم در برادرم وجود داشت چه؟»، حضرت فرمودند «اگر آنچه میگویی در او باشد او را غیبت کردهای و اگر آنچه میگویی در او نباشد به او بهتان زدهای».
آثار و پیامدهای غیبت
آثار و پیامدهای غیبت را میتوان به دو دسته فردی و اجتماعی تقسیم کرد.
نابودن شدن حسنات
بر اساس روایتی که از نبیاکرم (ص) نقل شده «شخصی در روز قیامت، وقتی نامه عملش را مینگرد حسنات خود را نمیبیند و میگوید،این نامه اعمال من نیست؛ زیرا طاعات خود را در آن نمیبینم».
به او گفته میشود «پروردگارت نه خطا میکند و نه فراموش مینماید، عمل تو به سبب غیبت کردن از مردم بر باد رفت».
عدم قبولی طاعات
در روایتی نبوی آمده است «هر کس مرد یا زن مسلمانی را غیبت کند، خداوند تا چهل شبانه روز نه نماز او را قبول میکند و نه روزهاش را، مگر این که غیبت شونده او را ببخشد».
پستی در دنیا و آخرت
بر اساس روایتی از امام باقر(ع) آمده «هر کس که در حضور غیبت برادر مؤمنش را کنند و او با آنکه میتواند یاریش کند، به یاریش برنخیزد و از او دفاع نکند، خدا او را در دنیا و آخرت پست گرداند».
نابودی دین
غیبت تا آنجا پیش میرود که باعث نابودی دین شخص شود، از نبیاکرم(ص) نقل شده است که فرمودند «غیبت کردن در نابودی دین مسلمان مؤثرتر است از بیماری خوره در درون فرد».
غفلت از خودسازی
غیبت کننده مشغول عیب دیگران و سرزنش آنان است و به همین دلیل، از عیوب خود و ساختن خود، غافل است، در روایت علوی است «افضل الناس من شغلته معایبه عن عیوب الناس، برترین مردم، کسی است که عیوب خودش او را از عیوب مردم، غافل کرده است».
باز امیرمومنان(ع) در روایتی فرموده «من ابصر عیب نفسه شغل عن عیوب غیره، هر کس بر عیب خودش بینا شود، از عیب دیگران غافل میگردد».
آثار اجتماعی غیبت «ایجاد کدورت»
واضح است که غیبت چون ذکر عیوب دیگران در غیاب است سبب دلخوری و کدورت میشود و شخص غیبت شونده هم از غیبت کننده دلگیر میشود و هم از کسانی که شنونده غیبت او بودهاند.
ایجاد سوءظن
رواج غیبت و مجالس غیبت سبب بدبینی و سوءظن مؤمنان به یکدیگر میشود.
آبروی ریزی
غیبت، قطعا نوعی آبرو ریزی برای غیبت شونده را در پی خواهد داشت و رواج غیبت باعث میشود آبرو و احترام مؤمنان در جامعه اسلامی به خطر بیفتد.
دلایل گرفتار شدن به گناه غیبت
دلایل گرفتار شدن به گناه غیبت را میتوان در سه بعدی بررسی کرد
بعد اعتقادی و فکری
گاهی غیبت کردن، عدم آگاهی و اعتقاد کامل به آثار سوء آن گناه در دنیا و آخرت است، خداوند متعال در آیه دوازده سوره حجرات برای آگاهی بخشیدن به مؤمنان، حقیقت غیبت را چنین معرفی میکند، « وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا ۚ أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ، و [در امورى که مردم پنهان ماندنش را خواهانند] تفحص و پىجویى نکنید ، و از یکدیگر غیبت ننمایید ، آیا احدى از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد ؟ بىتردید [از این کار] نفرت دارید ».
بعد شخصیتی و اخلاقی
معمولا غیبت از کسانی سر میزند که دارای شخصیتی حقیر و کوچک هستند، چنین افرادی برای جبران حقارت درونی، به جای اصلاح خود دیگران را پایین میآورند و از جمله به غیبت میپردازند.
گفتن از زشت رویی دگران نشود باعث نکوروئی
امیرمومنان(ع) میفرمایند «الغیبه جهد العاجز؛ غیبت تلاش شخص ناتوان است».
همچنین رذائلی مانند حسادت و تکبر و زمینههای مهم غیبت هستند.
بعد رفتاری
برخی رفتارها نیز زمینه ساز غیبت است، از جمله پرگویی، به فرموده امیرمومنان(ع) «هر کس گفتارش زیاد شود، خطایش نیز زیاد میگردد» و یکی از خطاهایی که شخص پرگو مرتکب آن میشود غیبت است.
همنشینی با بیتقوایان
همنشینی با بیتقوایان و لاابالی سبب همرنگی انسان شده، او را از اصلاح باز میدارد، نشست و برخاست با کسانی که اهل غیبت هستند، انسان را نیز در انجام این گناه، جسور میکند، افزونبر اینکه بر اساس روایت «شنونده غیبت نیز مانند غیبت کننده است».
راههای ترک غیبت
ترک غیبت در دو بعد علمی و عملی قابل بررسی است
در بعد علمی باید افزونبر اطلاع از آثار شوم غیبت در آنها تفکر کند و افزونبر آن تفکر کند که در برابر غیبت و این همه وزر و بالش چه چیزی جز خشم خدا و عذاب او به دست میآورد، مطالعه آیات و روایات غیبت و کتب اخلاقی در این باره مفید است.
در بعد عملی نیز باید اولا زبان را به کم گویی و نیز به تفکر پیش از سخن عادت داد، اگر زبان به اذکاری مانند ذکر شریف صلوات عادت کند، کمتر فرصت حرفهایی بیفایده و آلوده مییابد، همچنین استغفار و دعا برای کسانی که غیبتشان را کردهایم.
هم در دستور دینی است و هم نوعی جریمه معنوی است، ترک مجالست با افراد یاوه گو و نیز عدم شرکت در مجالس آلوده به این گناه نیز لازم است.
البته باید توجه داشت که همانطور که پیشتر گفتیم، در بسیاری موارد غیبت عوامل ریشهای دارد که برای درمان آن باید به درمان آنریشهها از جمله رذایل نفسانی پرداخت.
حجتالاسلام جعفر ناصری دولتآبادی، استاد اخلاق، حوزههای علمیه
/993/پ201/ن