ضریحی که طومار فتنه وهابیت را در هم پیچید
در این یادداشت که صدر و ذیل آن متناقض است، مطالبی پیرامون استقبال مردم خوزستان از کاروان «سفینه النجاه»، حامل ضریح جدید سرور آزادگان امام حسین(ع) در روزهای اخیر بیان شده که ضمن بازتاب نمودن برخی شبهات مخالفان اهل بیت(ع) به ویژه وهابی ها، آن حرکت تاریخی و بی نظیر مردم ولایتمدار را زیر سؤال برده است.
اینجانب بر اساس احساس مسؤولیت شرعی، پاسخگویی به این گونه مطالب را بر خود فرض دانسته و نکات زیر را جهت تنویر افکار عمومی تقدیم می دارم.
نکته اول: حرکت مردمی استقبال از ضریح اباعبدالله الحسین(ع) از مصادیق بارز تعظیم «شعائر الله» است. تعظیم و بزرگداشت شعائر الهی به معنای نشانه ها و نمادهای مقدس از تقوای دلها نشأت می گیرد؛ چنان چه خداوند می فرماید: «ومن یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب» حج/32.
در قرآن مصادیق زیادی از شعائر الهی آمده است، از قبیل صفا و مروه(بقره/158)، شتر و گوسفند قربانی که حاجیان با خود به منی می برند و نیز قلاده ها(نخ ها و طناب ها و یا علامت های دیگری که بر گردن آنها نهاده می شود). مائده/2.
با این که آن حیوان قربانی هنوز در راه خدا ذبح نشده، حتی گردن بند آن نیز مقدس به شمار آمده که باید حرمت آن را نگه داشت.
از این آیات استفاده می شود که صرف انتساب نشانه ای به خدا و اولیاء الهی قداست و نورانیت برای آن نشانه ایجاد می کند. بنابراین نباید در متبرک بودن و قداست ضریحی که هنوز بر مضجع امام حسین(ع) نهاده نشده، بلکه عن قریب نهاده می شود، تشکیک نمود. چرا که امام حسین(ع) ذبیح الله و ثارالله است و هر چه به او منسوب می شود از شعائر الله است. علاوه بر آیات مزبور درباره تعظیم نشانه های الهی، این مطلب یک امر عقلانی است. از این رهگذر، همه ملت ها به پرچم های خود که نشانه استقلال و عزت آنان است، احترام می گذارند و توهین به آنها را توهین به خود می دانند.
نکته دوم: تعظیم شعائر الهی که در رأس آنها، طبق اعتقادات شیعی، بزرگداشت نام و یاد اباعبدالله الحسین(ع) می باشد، برکات فراوانی دارد، از قبیل: ترویج اسلام ناب محمدی(ص)، تثبیت آرمان های الهی مانند عدالت گرایی، آزادی طلبی، روحیه ایثارگری، معنویت، ولایت مداری، ظلم ستیزی و بالاخره گسترش تقوا و تقرب نزد درگاه الهی. یقینا برکات یاد شده آن قدر مهم و بلکه اهم است که مردم خداجوی و ولایتمدار به خاطر رسیدن آن هر گونه زحمات و محدودیت ها و تنگنا ها را تحمل می کنند و حاضرند در آن راه جان و مال خود را فدا کنند.
بنابراین نباید وجود ترافیک ناشی از استقبال و مشکلاتی از این قبیل را آن قدر بزرگ کرد که هدفی با آن عظمت زیر سؤال برود. البته بر مسئولین محترم لازم است که برای برپایی آن گونه مراسمات حداکثر همت و تدبیر خود را جهت کاهش تبعات، به کار گیرند.
آیا امام حسین(ع) که نفس، نفیس و اهل بیت خود را تقدیم راه حق نمود، سزاوار نیست برای بزرگداشت او آن گونه تنگناها را تحمل کرد.
ضمنا مقایسه نمودن این گونه مراسم با آن مبنای قرآنی و عقلانی، با برنامه غلط قمه زنی که هیچ گونه مبنای فقهی و عقلانی ندارد و موجب وهن مذهب است، قیاس مع الفارق است.
نکته سوم: بر اساس آمارهای موجود، استقبال کنندگان خوزستانی از ضریح امام حسین(ع) طی ده روز، از (14 تا 23 آذر ماه) بیش از چهار میلیون ها نفر بوده اند. این شیفتگان، روزها و شب ها در تمام شرایط جوی پروانه وار دور آن چرخیدند و مراتب عشق و جان نثاری خود را تقدیم سالار شهیدان کردند.
شور و شعوری که مردم در این استقبال و بدرقه از خود نشان دادند، وصف ناپذیر است و حقیقتی را برای همه عالم ثابت کردند که با هیچ حرکت دیگری امکان نشان دادن آن میسر نمی باشد و آن ولایتمداری و عشق به اهل بیت(ع) است که بر سراسر وجود اکثر این مردم خون گرم حاکم است.
آنان با این کار بر یاوه گویی های مخالفان اهل بیت(ع) درباره رشد انحرافات دینی در این خطه قلم بطلان کشیدند. به حق باید گفت همان گونه که مردم رشید ایران اسلامی در نهم دی ماه 1388 بر اثر غیرت و خروش عزت مندانه حسینی خویش طومار فتنه گران را در هم پیچیدند و به زباله دانی تاریخ انداختند، مردم خوزستان به ویژه در 19 آذر 91 در مسیر اهواز - کوت عبدالله، طومار فتنه وهابیت را در هم پیچیدند و به زباله دانی تاریخ افکندند.
نکته چهارم: نویسنده مقاله سؤال کرده که کدامیک از مراجع عظام و علمای بزرگوار شیعه ضریحی را که هنوز نصب نشده است، متبرک اعلام کرده است که این گونه مردم به آن متوسل شده اند؟
آیا نویسنده، خود از مراجع و علمای بزرگوار در این خصوص استفتائی داشته و جواب منفی شنیده که این گونه تشکیک را منتشر می کند؟ اگر سؤال کرده و جوابی شنیده چرا ذکر نکرده است؟ و اگر سؤال نکرده، چرا قبل از انجام وظیفه شرعی و عقلانی و عمل به آیه «فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون» آن سؤال را در روزنامه بازتاب داده است؟ آیا این کار از مصادیق اشاعه باطل و حرکت در راستای تهاجم فرهنگی دشمن، بر باورهای دینی نیست؟
نویسنده مقاله و خود روزنامه که با طرح آن سوال در اذهان برخی خوانندگان ایجاد شبهه نموده و عقاید آنان را متزلزل نموده اند، چطور می توانند آن لطمه را جبران کنند تا توبه شان در پیشگاه الهی پذیرفته شود؟
نکته پنجم: جهت استحضار نویسنده مقاله و خوانندگان محترم باید عرض کرد: مقام معظم رهبری و دیگر مراجع بزرگوار بر عظمت و مقدس بودن ضریح اباعبدالله(ع) صحه گذاشته، حتی برخی از آن بزرگواران عملا خود به زیارت آن شتافته اند و در کنار آن ضریحی که هنوز نصب نشده، بلکه در حال ساخته شدن بوده، مراتب عرض ارادت و توسل خویش را به پیشگاه امام حسین(ع) نثار نموده اند. برخی از فرمایشات آن بزرگان در جزوه ای که هیات امنای ساخت ضریح امام حسین(ع) تحت عنوان «گوهر ناب در حریم آفتاب» منتشر ساخته، آمده است.
نکته ششم: آخرین نکته، اظهار تعجب است از این که کسانی مدعی روشنفکری و دینداری و چه بسا اصولگرایی ناب باشند، اما در روزنامه ها و محافل خود با این گونه استقبال با شکوه از ضریح اباعبدالله(ع) برخورد جفاکارانه کنند. آیا اینها عقلشان به اندازه عقل گردانندگان بی بی سی نمی رسد؟ به طوری که گردانندگان آن رسانه در مقابل شکوه و عظمت آن استقبال مردمی اعتراف نموده و اپوزیسیون را نصیحت کرده که مبادا با نمادهای مذهبی در بیفتند!
امیدواریم این نوشته مایه بیداری کسانی باشد که هنوز در خواب غفلت به سر می برند.
و آخر دعوانا أن الحمدلله رب العالمین
محسن حیدری
عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت اهواز
/9464/704/ر