۲۵ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۵:۲۵
کد خبر: ۱۵۶۵۲۱
آیت‌الله جوادی آملی:

برخی افراد تا زمانی به دین پایبند هستند که منافع آنان تامین شود

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‌الله جوادی آملی گفت: دین بسیاری از مردم آدامسی است، در فضای دهان می‌گردد، مادامی که به سود آن‌ها است می‌پذیرند، مادامی که از آن استفاده مادی نمی‌برند، نمی‌پذیرند، دین را در دهان می‌گرداند تا زمانی که در کام آنان شیرین باشد.
آيت الله عبدالله جوادي آملي

 به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی پیش از ظهر چهارشنبه در ادامه تفسیر سوره مبارکه روم در مسجد اعظم، گفت: اگر انسان فطرت خود را حفظ کند در موقع درماندگی به سراغ خداوند می‌رود: «وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُم مُّنِیبِینَ إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُم مِّنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِیقٌ مِّنْهُم بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ» که این معنا در سوره عنکبوت آمده است و اگر فطرت را فراموش کرد یا به آن حالت اضطرار نرسد، انسان سرگردانی است که به مختصر آسیبی ناراضی و ناامید و به مختصر نعمتی راضی می‌شود، بر اساس فطرت هر کس درمانده شد به خدا پناه می‌برد، اما بر اساس این‌که انسان فطرت خود را پنهان و فرومایه می‌کند وقتی از درماندگی رها می‌یابند، نسبت به پروردگارشان مشرک می‌شوند، یک وقتی جامعه به طور کلی آلوده است خداوند می‌فرماید، ایشان همگی شرک می‌ورزند، اما اگر بخشی از جامعه صالح و مؤمن باشند، می‌گوید بخشی از جامعه شرک‌آلود می‌شوند.

وی با اشاره «لِیَکْفُرُوا بِمَا آتَیْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ» افزود: این لیکفروا لام عاقبت نیست به این معنا که تا سرانجام کافر شوند، لیکفروا امر غایب است و فتمتعوا امر حاضر است، به این معنا که کفر ورزید و بهره برید زود باشد که بدانید؛ دستور تقوا مال بیماری است که قابل درمان باشد، وقتی طبیبی ببیند بیماری قابل درمان است می‌گوید این دارو را مصرف کن و از برخی غذاها هم پرهیز کن، اما اگر کسی گرفتار غده‌ای مهلک باشد و در اواخر عمر باشد، طبیب به او دیگر دستور پرهیز نمی‌دهد، یعنی کار او از معالجه‌اش گذشت، قرآن کریم با این ادبیات با تبهکاران درمان‌نشدنی سخن می‌گوید، یک عده هستند که برایشان یکسان است چه هشدارشان دهی، چه هشدارشان ندهی، این ««لِیَکْفُرُوا» و «فَتَمَتَّعُوا» نظیر آیه چهل سوره فصلت است که می‌فرماید هر چه می‌خواهید بکنید، او به آنچه می‌کنید بیناست‌، هر چه خواستید بکنید، به معنای اباحه‌گری نیست، بلکه به این معنا است که شما هر کار خواستید بکنید، دیگر برای شما فرقی نمی‌کند.

 مفسر برجسته قرآن کریم با قرائت آیه « أَنزَلْنَا عَلَیْهِمْ سُلْطَانًا فَهُوَ یَتَکَلَّمُ بِمَا کَانُوا بِهِ یُشْرِکُونَ» بیان کرد: ما قرآنی برای شما نازل کردیم و دلایل خود را گفتیم شما هم سلطان و دلیل خود را بیاورید، اگر انبیا و کتاب و رسل نمی‌فرستادیم در قیامت مردم علیه خداوند احتجاج می‌کردند، « رُّسُلًا مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ »،خدا حرف خود را با برهان و تمثیل بیان کرد و عقل داد که بدانید بدون وحی و نبوت کاری پیش نمی‌رود، شما حجت و سلطان دارید؟ سلطان به این معنا است که بر هر اندیشه مادون عقل سلطه دارد، این چیزی که شما می‌پرستید و برای آنان حرمت ربوبی قائل هستید، آیا خالق هستند، یا شریک خداوند در کارهای آسمانی؟ اگر این‌ها خالق باشند، چرا آن‌ها را می‌پرستید، نه دلیل عقلی دارید نه دلیل نقلی «ائْتُونِی بِکِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَـٰذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ»، یا آثار عقلی بیاورید یا آثار نقلی «لَا یَمْلِکُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِیهِمَا مِن شِرْکٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِیرٍ» غیر خدا هیچ کاره است، غیر خدا هیچ کاره است، چرا به غیر خدا پناهنده می‌شود، شما نه دلیل حسی، نه دلیل تجریدی، نه دلیل عقلی، نه دلیل نقلی دارید.

 برخی به دین تا زمان منفعت‌دهی پایبند هستند

 وی بیان داشت: بیان نورانی سیدالشهدا در جریان عاشورا فرمود «النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا ، وَ الدِّینُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ ، یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ ، فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُون» اکثر مردم گرفتار دنیا هستند، این‌ها دین دارند و از دین دم می‌زنند و حرف دین را به میان می‌آورند ولی دین اینان لعقانه و لعوقانه است، قبلا چیزی بود که کودکان می‌جویدند و مانند آدامس بود، دین بسیاری از مردم آدامسی است، در فضای دهان می‌گردد، مادامی که به سود آن‌ها است می‌پذیرند، مادامی که از آن استفاده مادی نمی‌برند، نمی‌پذیرند، دین را در دهان می‌گرداند تا زمانی که در کام آنان شیرین باشد، این ‌که گفتند شما با علم نفس بکشید به دلیل رهایی از این دین لعقانه است، اگر شما بخواهید با جامعه این چنین زندگی کنید خون دل می‌خورد، تأکید بر علم به این دلیل است، فرمودند انسان جایی بنشیند و علم نیاموزد از خداوند دور شده است، از این رو بسیاری از مردم چون رحمتی به آنان بچشانیم، شادمان می‌شوند و چون به آنان ناخوشایندی برسد، ناامید می‌شوند.

حضرت آیت‌الله جوادی آملی ادامه داد: چرا این‌گونه هستید، شما باید ثابت و استوار در دین در راحت و رنج باشید، خداوند می‌فرماید: «وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا یُوعَظُونَ بِهِ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِیتًا» عمل صالح مانند درخت برگ است که درخت از راه برگ نفس می‌کشد، این نفس‌هایی که درخت می‌کشد ریشه درخت را عمیق می‌کند، کسی که عمل صالح انجام دهد مانند این است که برای درخت وجود خود یک ظرف آب بریزد و آن‌گاه ثابت در راحت و رنج می‌شود، منشأ تزلزل این است که عمل صالح انجام ندادند تا ثابت‌قدم نشوند، عمل بد ریشه‌ای نگرفته است، بر روی زمین قرار گرفته است، جثه‌اش توی خاک است و یک فشار دهی می‌افتد، زمین شجره خبیثه را قبول نمی‌کند.

 

 قبض و بسط رزق به دست خدا است

وی با اشاره به آیه «أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّـهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ»، بیان داشت: خیلی موارد دو نفر در کنار هم مغازه دارند اما مشتری‌ها به یک سمت می‌آیند، بسط و گشادگی رزق به دست دیگری است که به عنوان آزمون است، اگر کسی اهل ایمان باشد و مبتلا به شرک نباشد می‌داند که همه این‌ها آزمون است، در سوره فجر هم فرمود ما برای هیچ کس سفره کرامت پهن نکردیم، این نعمت‌های مادی همه‌اش آزمون است، برخی خیال می‌کنند وقتی انسان وضع مادی‌اش خوب شد از کرامت مادی برخوردار است، خیال می‌کنند حالا که وضع مادی‌شان خوب است آنان را گرامی داشتیم، نه برخی را به ثروت مبتلا کردیم و برخی را به فقر مبتلا کردیم، کسانی که سالم هستند مبتلا به سلامت هستند و کسانی هم که در بیمارستان هستند مبتلای به مرض می‌شوند، اگر بسط و قبض برابر و آزمون است، نه بسط خوشحالی دارد و نه قبض نگرانی، هر دو امتحان است.

استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به آیه «فَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ ذَٰلِکَ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّـهِ وَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» اظهار داشت: اگر این آیه در مدینه نازل شده باشد منظور از ذی القربی قربی وجود پیامبر(ص) است، اما اگر در مکه نازل شده باشد، مطلق قربی منظور است، در جریان زکات اگر مصرف فقیر و مسکین و امثال آن باشد، فقر شرط است اما در مواردی مانند ابن‌السبیل، و الغارمین و المؤلفة قلوبهم، فقر شرط نیست، همچنین این کار را برای لوجه الله انجام دهید، یک وقت است انسان برای عاطفه این کار را می‌کند، رسیدگی به نیازمندان در کشورهای کفر و شرک هست، اما کمک آنان از روی مهربانی و عاطفی است، کمیته امداد الهی است، فرمود اگر می‌خواهید به جایی برسید برای خدا بدهید نه برای دلسوزی، صدقه به این معنا است که ایمان فرد را تصدیق می‌کند./914/پ201/ج

ارسال نظرات