۰۸ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۶:۰۳
کد خبر: ۱۵۸۱۰۵
آیت‌الله جوادی آملی:

صبر از شرایط حکومت اسلامی است/ عیب‌جویی پشت سر فرد نوعی بیماری است

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‌الله جوادی آملی گفت: انسان باید در زندگی صابر باشد، صبر یک اصل است، برای این‌که جهان را مطابق میل ما نساخته‌اند، شرایط و سلایق فرق می‌کند، این طور نمی‌شود که انسان با یک حرف عصبانی و از صحنه خارج شود، این با حکومت اسلامی سازگار نیست.
آيت الله عبدالله جوادي آملي
 به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی امروز در درس تفسیر خود در ادامه تفسیر سوره مبارکه لقمان که در مسجد اعظم برگزار شد، گفت: حکمتی که خداوند به لقمان عطا فرمود گوشه‌ای از حکمت‌های است که خداوند به پیامبر(ص) داد، کل قرآن، اول و آخر آن حکمت است، گوشه‌ای از این حکمت به لقمان داده شده است، نه این‌که علم در مقابل حکمت به پیامبر(ص) داده شده است، این موعظه گاهی در مقابل حکمت است و گاه جامع آن است، چه این‌که حکمت نیز گاه مقابل موعظه است و گاه جامع آن است.
وی با اشاره به آیه «وَإِن جَاهَدَاکَ عَلَىٰ أَن تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا» اظهار داشت: هر کس گناهی عمدا می‌کند، از او شرک خفی سر می‌زند، بازگشت هر گناه عمدی به شرک خفی است، اما اگر سهو و مانند آن وجود داشته باشد، شرک نیست، ابتدا در آیات حکمت نظری را مطرح می‌کند و می‌گوید غیر از خدا احدی خالق نیست و نتیجه می‌گیرد از غیر از خدا احدی سمت ربوبیت ندارد، اما در ادامه به حکمت عملی می‌پردازد و می‌گوید «لَا تُشْرِکْ بِاللَّـهِ»، این که فرمود شرک ظلم عظیم است ناظر به این است که این کار فی نفسه ظلمی بزرگ است، زیرا ذات خداوند علی و کبیر است و از این رو شرک به او عظیم می‌شود.
مفسر برجسته قرآن کریم خاطرنشان کرد: اگر ذات اقدس اله غیر خود را در کاری سهیم بداند، در ابتدا یا در انتهای آیه سخن از توحید به میان می‌آورد، در آبه محل بحث می‌فرماید شما و پدرانتان همه به من بازمی‌گردید «إِلَیَّ الْمَصِیرُ» این طور نیست که پدر و مادر سهمی داشته باشند، در آیه بعد هم فرمود «ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» این چنین نیست که اگر گفتیم به پدر و مادرتان نیکی کنید، درباره اهل‌بیت(ع) نیز همین طور است، وقتی می‌فرماید: «أَطِیعُوا اللَّـهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ» نیز موضوع توحید را مطرح کرد، همه جا اگر خدا برای غیر خدا وصفی را قائل شد، فورا از توحید سخن به میان می‌آورد که دیگران اگر این سمت را دارند به فیض الهی و سمت الهی است.
فیض الهی قطع‌نشدنی است
وی خاطرنشان کرد: خدای سبحان دائم الفیض علی البریه است، دائم الفضل علی البریه است و «کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ» است، یوم نه در برابر لیل است نه مجموع روز و شب، هر لحظه‌ای او ظهور دارد، همه در هر لحظه سائل هستند «یَسْأَلُهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»، هر آن کس که در آسمان‌ها و زمین است از او درخواست امداد دارد و ذات اقدس اله هم دارد هر لحظه به آنان پاسخ می‌دهد، از این رو در هر لحظه در شأن جدید است، منتها برخی علم حصولی می‌گیرند، برخی علم شهودی، برخی هر دو، برخی نظر می‌گیرند و برخی عمل می‌گیرند و مانند آن، آن‌چه که خدای سبحان به عنوان علم شهودی، فعل و اراده و اخلاص عطا می‌کند، مال عقل عملی است، آن‌چه به عنوان تصور و تصدیق و حل مشکلات علمی عطا می‌کند، مال عقل نظری است، چون اگر یک لحظه فیض خدا به آنان نرسد، عالم نابود می‌شود، خدا در هر لحظه‌ای در شأن جدید هستند، خداوند دائم الفیض است، ما باید بدانیم که چه سؤالی بکنیم، «وَآتَاکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ»، اگر چیزهای خوب سؤال کنیم، چیزهای خوب به ما می‌رسد.
حضرت آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به آیه «یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّـهُ»، خاطرنشان کرد: آیه 14 و 15 کلام خدای سبحان است که در میان کلام حضرت لقمان(ع) جای داده شده است، خداوند این دو آیه را به گونه‌ای در میان کلام حضرت لقمان(ع) جا داده است که آیه 16 به این آیه 14 و 15 ارجاع می‌دهد، نه سبکی و نه ریزی سبب می‌شود که عمل مخفی بماند، اگر عمل دور باشد، یا نزدیک باشد در زمین و در تاریکی باشد، یا در دل سنگ باشد خداوند آن را می‌آورد، نه دوری، نه نزدیکی، نه تاریکی و نه حجاب هیچ‌کدام مانع از محاسبه عمل نیست، حبه خردل بسیار سبک است، این حبه خردل اگر در درون صخره محجوب باشد، یا در آسمان‌ها باشد که دور است، یا در دل زمین باشد، خداوند آن را می‌آورد، زیرا قدرت خداوند لطیف است و نفوذ دارد، به همه ذرات دور و نزدیک می‌رسد، علم هم دارد و نه تنها خبیر است، بلکه قدیر هم است و قدرت وی نیز لطیفانه است، زیرا خداوند لطیف است و خبیر است، لقمان در صدد تعلیم و تزکیه بود، می‌خواست فرزند خود را تطهیر کند، این دستور به توحید و پرهیز از شرک هم تعلیم توحید و پرهیز از شرک است.
وی با قرائت آیه «یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَٰلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» خاطرنشان کرد: نماز در تمام ادیان گفته شده است، در این‌جا سخن از اقامه نماز است، نه قرائت نماز ، زیرا نماز در دین به عنوان عمود و ستون مطرح است، اگر نماز را ستون می‌داند باید بگوید نماز را اقامه کن تا حکیمانه سخن گفته باشد، نباید بگوید نماز را بخوان، اگر می‌فرمود نماز را بخوان این با تعبیر الصلوة عمود الدین هماهنگ نبود، «وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ»، معروف یعنی چیزی که پیش عقل و نقل معرفه است، یعنی روایات و عقل آن را به رسمیت شناخت، شارع آن را به رسمیت می‌شناسد و اگر چیزی نزد عقل و نقل به رسمیت شناخته نشده باشد، کشف می‌شود که پیش صاحب شریعت نکره است، یعنی به رسمیت شناخته نشده است و این امر در همه ادیان الهی بوده است، امر به معروف غیر از تعلیم، غیر از موعظه، غیر از نصیحت، غیر از سخنرانی و مانند آن است، امر به معروف امر را در درون خود دارد.
استاد برجسته حوزه علمیه قم ابراز داشت: امر به معروف در جایی است که کسی عالما و عامدا دارد معصیت می‌کند و این ولایت را خداوند جعل کرد که «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ»، اگر پدر به پسر بگوید که پاشو نمازت را بخوان و نخواند دو معصیت کرده است، زیرا هم نماز نخوانده است و هم امر به معروف این آمر را عمل نکرده است، امر آمر به معروف واجب الاطاعة است، اگر کسی خیال کند امر به معروف یعنی موعظه، تعلیم و تربیت اشتباه کرده است، امر به معروف چیز دیگری است، «یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ» نه یرشدون، نه یتعلمون باید آمرانه بگوید، و اخلاق یک فن است و فقه یک علم است، فن اخلاق مانند طب است، چگونه می‌شود انسان در برابر یک عیب امر به معروف که بر او واجب است، انجام نمی‌دهد اما پشت سر فرد سخن می‌گوید، منشأ این بیماری را باید بررسی کرد، اگر انسان بیمار نباشد در حضور می‌گوید، اگر کسی بدون حجاب در میان مردم راه می‌رود و مردم با نگاه منزجرانه آن زن را نگاه کنند، آن زن خودش را جمع می‌کند، این خودش را جمع می‌کند، انزجار بدنی و عبوسانه که با چهره تلخناک او را ببیند، اما ضرب و مانند آن وظیفه حکومت اسلامی است و فرق است میان ضرب آمر به معروف و ناهی از منکر ـ که آن هم از جانب دولت است ـ و ضرب و اجرای حد در حکومت است، آمر به معروف و ناهی از منکر از جانب دولت می‌گوید می‌زنم که نکنی، اما در اجرای حد، حد جاری می‌شود به این دلیل که کاری انجام داده است، اگر کسی قصد انتحار دارد، حکومت می‌تواند او را به عنوان نهی از منکر بگیرد.
صبر و بردباری از ویژگی‌های حکومت اسلامی است
وی بیان کرد: این امر به معروف و نهی از منکر صدمه‌ای دارد و ممکن است به تو آسیبی برسد، «وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَکَ» چه در صحنه امر به معروف و نهی از منکر چه در صحنه‌های دیگر زندگی باید صبر کرد، آن‌که عالم را خلق کرد، قسم خورد که انسان را در رنج آفریدم، انسان تا زنده است در امتحان است،‌یا خود یا پدر و مادرش یا فرزندش یا مسائل سیاسی و اجتماعی، کسی در امان باشد در این دنیا جای آن نیست، انسان در همه این امور باید اصلی را تحمل کند و آن صبر است، «وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَکَ»، این یکی از دستورهای حکیمانه لقمان حکیم است، انسان باید در زندگی صابر باشد، صبر یک اصل است، برای این‌که عالم مطابق میل ما نساخته‌اند، و نه این‌که انسان همه مانند هم هستند، افراد مانند زیراکس و فتوکپی هم نیستند، انسان‌ها با هم متفاوتند و حالات مختلفی است، شرایط فرق می‌کند، سلایق فرق می‌کند، این طور نمی‌شود که انسان با یک حرف عصبانی بشود و از صحنه خارج شود، این با حکومت اسلامی بودن سازگار نیست.
حضرت آیت‌الله جوادی آملی خاطرنشان کرد: انسان‌ها فرق دارند و باید صبر داشته باشند، شما صابر باش، انسان بر اساس اراده کار انجام می‌دهد، مگر این‌که خود مصدر فعل نباشد و مورد فعل باشد، در همه کارها انسان تصمیم می‌گیرد اما وقتی کار خیلی مهم شد، گفته می‌شود این کار « إِنَّ ذَٰلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» است، انسان گاه می‌خواهد پیاز و سیب‌زمینی بخرد این زیاد مهم نیست، اما اگر بخواهد زن بگیرد یا خانه بخرد باید دقت کند وگرنه مشکلات فراوان است، دو روز به کام او نیست و دو روز به کام او هست، این عزم امور به این معنا است که «من الامور التی یجب ان یعزم علیها» تهیه خانه و تهیه همسر از امور مهمی است که انسان در آن نیاز به عزم جدی دارد، این صبر و حلم هم از عزم الامور است، اگر خداوند فرمود کسانی که این ویژگی‌های « إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» را دارند خسران نمی‌کنند به این دلیل است./914/پ201/ج
ارسال نظرات