۰۹ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۶:۱۴
کد خبر: ۱۵۸۲۶۶

رابطه آیه تطهیر با عصمت

خبرگزاری رسا _ کارشناس شبکه وهابی نور و کلمه مدعی شد آیه تطهیر به معنای عصمت نیست.
رابطه تطهير با عصمت

به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا، منصور حسینی کار شناس شبکه وهابی نور وکلمه در برنامه آیات روشنگر با موضوع امامت،به تحریف معنای کلمه تطهیر مدعی پرداخت و مدعی شد که تطهیر به معنای عصمت نیست .


برای اینکه به این شبهه پاسخ داده شود باید دو مقدمه مورد بررسی قرار گیردکه به آنها اشاره می شود:

اولا منظور از اهلبیت در این آیه چه کسانی هستند که خداوند اراده تطهیر انها را کرده است و ثانیا منظور از تطهیر در این ایه چیست آیا به معنای عصمت است یا معنای دیگری دارد؟
در مقدمه باید گفت: در این‎باره ما روایات بسیار داریم که مراد و منظور از «اهل بیت» را مشخص کرده‎اند. در کتاب‎های معتبر اهل سنت و شیعه روایات متعددی وجود دارد که درباره‎ی این موضوع به صراحت بیان داشته‎اند که مراد «از اهل بیت» چه کسانی هستند.
در روایات اهل سنت حدود چهل طریق یافت می‎شود که بر این نکته صحه گذارده‎اند،از کسانی چون ام سلمه، عایشه، ابن سعید حذری، ابن عباس و عبداللّه بن جعفر این روایات نقل شده است.


در روایات شیعه هم از طریق ائمه‌ اطهار (ع) به بیش از سی طریق این روایات نقل شده و در مجموع باید گفت جای هیچ شک و تردیدی باقی نمی‎ماند که مراد و منظور از «اهل بیت»، رسول مکرم اسلام (ص) و علی بن ابی‎طالب (ع) ، فاطمه‌ زهرا (س) و امام مجتبی و امام حسین (ع) می‎باشند.


دکتر تیجانی در کتاب «فسئلوا اهل الذکر» سی منبع از منابع معتبر اهل سنت را نقل می‎کند که نزول آیه‎ی تطهیر را درباره‎ی اهل بیت پیامبر (ص) می‎دانند و در پایان اضافه می‎کند که علمایی از اهل سنت که این آیه را مربوط به اهل بیت پیامبر (ص) می‎دانند، زیادند و ما به همین مقدار اکتفا می‎کنیم.
سید هاشم بحرانی در کتاب تفسیر البرهان ج 6، ص 286 ـ 252.، ذیل این آیه‌ شریفه تطهیر، 64 روایت نقل کرده است که 58 روایت آن مربوط به تعیین شأن نزول و مصداق «اهل بیت» می‎باشد و جالب این است که روایات نقل شده از طرق مختلف اهل سنت در این رابطه بیش از روایات رسیده از شیعه است و صاحب این تفسیر 30 روایت را به طرق مختلف اهل سنت نقل می‎کند و 28 روایت را به طرق شیعه. و مطلب دیگر که در این‎باره جلب توجه می‎کند این است که در برخی از این روایات، بعضی از اصحاب کساء خود برای اثبات حقانیت خویش به این آیه استدلال نموده و تمسک جسته‎اند، از این جمله است روایت شماره‌ 24 که امیرالمؤمنین علی (ع) در قضیه‌ جانشینی عمر و در جلسه‌ شورای تعیین خلیفه برای اثبات حقانیت و فضیلت خویش به این آیه استدلال فرموده و خطاب به آنان می‎فرماید: آیا این آیه درباره کسی جز من و همسرم و فرزندانم نازل شده است؟ که آنان در جواب می‎گویند: خیر.
در کتاب‎های حدیث و تفسیر و به خصوص کتب اهل سنت به چهار دسته روایت در این‎باره برخورد می‎کنیم:
1. روایاتی که برخی از همسران پیامبر (ص) نقل کرده‎اند و مفاد آن این است که پیامبر (ص) آنان را از شمول آیه‌ تطهیر خارج کرده است.مانند روایتی که حسکانی درشواهد التنزیل، ج 2، ص 56 آورده است
2. روایاتی که مربوط به حدیث کساء است که در ان پیامبر (ص) اهلبیت را فقط اهل کساء میدانند مانند روایتی که مسلم بن حجاج در کتاب صمیع، ج 4، ص 1883 اورده است.
3. روایاتی که می‎گویند: پیامبر (ص) تا مدتی (شش ماه یا ببیشتر) پس از نزول آیه‌ تطهیر به در خانه ‌علی (ع) و فاطمه (س) و فرزندانش می‎رفت و می‎فرمود: «الصلوه! یا اهل البیت! إنما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یُطهّرکم تطهیرا» مانند روایتی که حسکانی در شواهد التنزیل ، ج 2، از ص 11 تا ص 15 و ص 92 که به طرق مختلف آورده است.
4. روایاتی که از ابو سعید خدری رسیده است که می‎گوید: این آیه درباره رسول خدا (ص) و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) نازل شده است. «نزلت فی خمسه؛ فی رسول اللّه ـ صلّی الله علیه و آله ـ و علیٌ و فاطمه و الحسن و الحسین (ع) »که این روایت را باز حسکانی در شواهد التنزیل ج 2، از ص 24 تا ص 27 نقل کرده است.
در این بخش به روایتی از عایشه اشاره می‎کنیم که ضمن تصریح به این مطلب که مراد از اهل بیت، اهل بیت خاص پیامبر (ص) هستند، زنان پیامبر از جمله عایشه را از شمول آیه‌ تطهیر خارج می‎داند.
ثعلبی در تفسیرش الکشف و البیان ج8 ص43 می‎گوید: هنگامی که از عایشه درباره‌ جنگ جمل و دخالتش در آن جنگ سؤال کردند (با تأسف) گفت: این یک تقدیر الهی بود! و هنگامی که درباره‎ی علی (ع) سؤال کردند چنین گفت: «تسألنی عن أحبّ الناس کان الی رسول اللّه و زوج احبّ الناس کان الی رسول اللّه، لقد رأیت علیاً‌ و فاطمه و حسناً و حسیناً و جمعَ‌ رسول اللّه بثوب علیهم ثم قال: اللّهم هؤلاء اهل بیتی و حامتی فأذهب عنهم الرجس و طهّرکم تطهیر. قالت: فقلتُ یا رسول اللّه أنا من أهلک؟ فقال: تنخیّ فإنکِ إلی خیرٍ» یعنی از من درباره‎ی کسی سؤال می‎کنید که محبوب‎ترین مردم نزد پیامبر بود و همسر محبوب‎ترین مردم نزد رسول خدا بود. من با چشم خود دیدم علی (ع) و فاطمه و حسن و حسین (ع) را که پیامبر آنها را در زیر پارچه‎ای جمع کرده و فرمود: خداوندا! اینان خاندان و اطرافیان من هستند، رجس و پلیدی را از آنها دور کن و از آلودگی‎ها پاکشان فرما! من گفتم: ای رسول خدا (ص)! آیا من نیز از آنها هستم؟ فرمود: تو فاصله بگیر! تو بر خیر و نیکی هستی (اما جزء این جمع نمی‎باشی).
طبرسی در مجمع البیان مجمع البیان، ج 5، ص156 چاپ1995م مؤسسه‌ اعلمی للمطبوعات بیروت،پس از این‎که می‎گوید: امت به تمامه بر این‎که مراد از اهل بیت، اهل بیت پیامبر (ص) هستند می‎گوید: ابن سعید خدری، انس بن مالک، واثله بن اسقع، عایشه و ام سلمه گفته‎اند که این آیه مخصوص رسول‌ خدا (ص) و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) است.و نیز همو تصریح کرده است که بودن ابتدای آیه درباره‎ی زنان پیامبر (ع) دلیل بر این موضوع نخواهد بود که تمام آیه درباره آنان است چه این‎که فصحای عرب نیز عادتشان بر این بوده است که در یک کلام از مطلبی به مطلب دیگر منتقل می‎شدند و دوباره به موضوع پیشین بر می‎گشتند و در قرآن از این‎گونه خطابات بسیار به چشم می‎خورد.


اما مطلب دوم که عصمت اهلبیت چگونه از این ایه استفاده میشود و آیا تطهیر به معنای عصمت است یاخیر؟
واژه‎ی «رجس» که در این آیه آمده در قرآن دو معنا دارد:
الف: به معنای آلودگی ظاهری، همان‎گونه که در آیه 145 سوره‎ی انعام آمده است « ألّا أن یکون میته او دماً مسفوحاً‌ او لحم خنزیر فَإنّه رجسٌ»
ب: به معنای آلودگی معنوی مانند شرک و کفر و آثار گناه و کردارهایناپسند مانند آیه‎ی 125 سوره توبه « أما الذین فی قلوبهم مرض فزادتهم رجسٌ إلی رجسهم...» و نیز آیه‎ی 125 سوره‎ی انعام.
با توجه به این دو معنای رجس در قرآن وهمچنین همراهی الف و لام ـ که برای جنس و عموم و شمول است ـ معنای آن به صورتی عام و گسترده خواهد بود که همه‎ی حالات خبیثه‌ نفس و قذارت و آلودگی‎های آن می‎باشد و تطهیر از این حالت و دوری از این وضعیت روشن است که به معنای دوری از هرگونه آلودگی ظاهری و معنوی خواهد بود.
و مقابل اعتقاد به باطل، اعتقاد به حق و ادراک حقایق در مقام اعتقاد و عمل است و مجهز شدن به سلاح علم و عمل، قهراً‌ منطبق بر عصمت الهی خواهد بود و آن حالتی است که صاحب خود را از اعتقاد به باطل و یا ارتکاب هر رفتار بد نگاه می‎دارد علاوه بر این، تأکیدی که آیه در همین راستا دارد ما را در این برداشت از آیه مصمم‎تر می‎کند، پس از این‎که با ادات تأکید و حصر یعنی «إنّما» و به همراه فعل «یرید» آیه را آغاز می‎نماید، در ادامه می‎فرماید، و یطهرکم تطهیراً.
اضافه نمودن این بخش از آیه خود تأکید معنای آیه را به همراه دارد چه رسد به این‎که با مفعول مطلق آورده شود که به نحوی خاص معنا را تأکید و تأیید می‎نماید. همچنین علاوه بر تاکیداتی که در ایه هست کلمه إنّما هم که در ابتدای آیه‎ی تطهیر آمده است، برای نشان دادن این موضوع مهم بوده که مفاد جمله‎ی بعد از إنّما، محقق است و هیچ شکی در تحقق آن نیست و هم‎چنین نفی می‎کند مفهوم مخالف با آن‎را.


و نکته‎‌ دیگر این‎که اراده خداوند یک اراده‎ خاص و ویژه‎ای است نسبت به اهل بیت (ع) و الّا اگر یک اراده‎ مطلق و همگانی بود، این نیاز به این همه تأکید نداشت چرا که خداوند از هر مکلفی، ترک گناه و انجام اوامر الهی را خواسته است، پس خداوند یک اراده‎ی خاص نسبت به اهل بیت پیامبر (ع) داشته  و این‎گونه اراده‎ای مقتضی مدح و تعظیم است و اگر ما این اراده را یک اراده همگانی و عمومی بدانیم مدحی در بر نخواهد داشت لذا می‎توان گفت: با اثبات این دو موضوع، مسئله عصمت ثابت می‎شود و آن این‎که خداوند تأکیداً و با اراده‎ای خاص، پاکی اهل بیت (ع) از هرگونه زشتی و گناه را اراده کرده است./9161/خ
 

ارسال نظرات