عضو هیأت علمی جامعة المصطفی مطرح کرد:
تفسیری از رویکرد آیتالله مصباح یزدی در اسلامیسازی علوم انسانی
خبرگزاری رسا ـ عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه(ص) با بررسی بخشی از دیدگاههای آیتالله مصباح یزدی در دینی کردن و اسلامیسازی علوم گفت: از نظر ایشان طرح بحث علم دینی مسألهای انحرافی به شمار میآید.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام عباسعلی شاملی، عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه(ص)، چهارشنبه شب در دومین نشست «روانشناسی اسلامی، واقعیت یا توهم؟» با عنوان «تفسیری از رویکرد آیتالله مصباح یزدی در اسلامیسازی علوم انسانی و اجتماعی»، که در سالن جلسات انجمنهای علمی حوزه برگزار شد، گفت: آیتالله مصباح یزدی از کسانی است که موضوع تحول در علوم انسانی را دنبال میکنند که در این جلسه به بررسی دیدگاه ایشان در این باره میپردازیم و مطالبی که در پی میآید تفسیری از نظرات ایشان محسوب میشود.
وی افزود: در بحث علم دینی، آیتالله مصباح یزدی به توضیح و شرح علم، دین و ترکیب «علم دینی» میپردازند و همچنین سابقه علم را در اروپا بررسی میکنند و در نهایت به این نتیجه میرسند که دینیسازی علوم نیاز به پرداختن به سه موضوع هستیشناختی، معرفتشناختی و انسانشناختی به صورت مبنایی دارد.
عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه(ص) خاطرنشان کرد: از نظر آیتالله مصباح یزدی روش برهانی و تعقلی، روش تجربی و روش تاریخی و نقلی روشهای شناخت در علم و دین محسوب میشود، روش یا متد عقلی یعین بهرهگیری از روش تجزیه و تحلیل عقلی که درا ثبات یک قضیه در علومی از قبیل منطق ریاضیات، متافیزیک و فلسفه الهی کاربرد دارد.
اثبات خدا با تجربه و نقل تاریخی ممکن نیست
وی با اشاره به اینکه روش کاربردی در اثبات قضایای علومی مانند بیوشیمی، شیمی و فیزیک ممکن است، ادامه داد: برخی از مسائل دین را نه با تجربه و نه با نقل تاریخی میتوان اثبات کرد، فرعون میگفت اثبات خداوند تجربی است و من باید خدا را ببینم، اما اثبات خداوند با عقل و روش تعقلی ممکن است.
حجتالاسلام شاملی گفت: سنخ برخی از مسائل دینی به گونهای است که قابل تجربه حسی نیست، اثبات اینکه الان خدا هست یا نه، یا موجودات قابل اثبات هستند، یا نه، اثبات مبدأ فاعلی برای عالم نیاز به روش عقلانی است.
وی ابراز داشت: روشهای شهودی نیز وجود دارد، اما شهود راهی شخصی است و علاوه بر اینکه برای دیگران قابل اثبات نیست، در دسترس همه نیست.
عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه(ص) با بیان اینکه همچنین بخشی از دین وجود دارد که در اثبات آن نه عقل راه دارد و نه حس و نه تجربه، مانند اثبات اینکه نماز صبح دو رکعت است، بیان داشت: تنها راه اثبات دو رکعت بودن نماز صبح است، این روش نقلی برای تجربهگرایان نیز کاربردی ندارد.
وی ادامه داد: همچنین اینکه سرشت و فطرت آدمی پیش از تربیت و تجربه شر است یا خیر و یا قرار داده شده روی نقطه صفر فلسفی با عقل و تجربه قابل اثبات نیست و باید از روش نقلی و تعبدی اثبات شود.
روش شناخت بر اساس عقل از همه روشها معتبرتر است
حجتالاسلام شاملی خاطرنشان کرد: در دیدگاه این فیلسوف باید توجه داشت که روش اثبات در دین یک روش نیست، دین بخشهای مختلفی دارد و هر کدام روش خاصی را ایجاب میکند، بعضی مسائل فقط با عقل، بعضی مسائل فقط با نقل و بعضی مسائلش مشترک است، هم با عقل ثابت میشود، هم با نقل و احیانا شاید با تجربه هم تأیید میشود.
وی گفت: بخش دیگر دین متدهای مختلط و متعدد دارد، مانند اینکه قیامت و معاد هم با عقل قابل اثبات است و هم با وحی، یعنی متد آن مزدوج است و دو راه برای اثبات آن وجود دارد.
عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه(ص) با اشاره به اینکه اثبات میشود که اعتبار روشهای دیگر مرهون روش عقلی است، ابراز کرد: روش عقلی از همه روشهای دیگر معتبرتر است، یعنی تجربه هم تاجایی معتبر است که پشتوانه برهان عقلی داشته باشد، و گرنه تجربه حسی تا وقتی که صرفا مجموعهای از ادارکات حسی است، خطاپذیر است.
وی گفت: تجربه پشتوانه عقلی میخواهد تا کلیت پیدا کند، اما ساینتیستها میگویند که این حرفها را نیفهمیم و تنها تجربه را معتبر میدانیم.
حجتالاسلام شاملی با بیان اینکه روشهای حسی و نقلی نیز اعتبار خود را از روش عقلی میگیرند، ادامه داد: مثلا در تواتر روایت قیاسی نهفته است که پشتوانه آن عقل است، و در تجربه بر اساس آنچه معروف است اتفاقی بودن اکثری یا دائمی محال است که پشتوانه آن یک قیاس عقلانی است.
هیچکدام از آموزههای دینی با حس و تجربه اثبات نمیشود
وی به برخی دیدگاههای آیتالله مصباح یزدی اشاره کرد و افزود: علم در نظر ساینتیستها فقط از راه حس و تجربه اثبات میشود، اما بخشهایی از دین، از راه تعقل و بخشهایی با نقل اثبات میشود و اساس هیچکدام آنها با حس و تجربه نیست، هر چند برخی موضوعات دینی حسی و تجربی است، ولی آنچه دین است مستند به حس و تجربه نیست.
عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه(ص) با مقایسه علم و دین در قلمرو از نظر آیتالله مصباح یزدی، خاطرنشان کرد: علم قلمرو مسائلی است که قابل تجربه است، اگر چیزی قابل تجربه نباشد علم با آن سر و کاری ندارد، بنابراین مسائل متافیزیکی، ماورایی، بعد از مرگ، قیامت و مانند آن از قلمرو علم خارج است، چون دست تجربه حسی به آن نمیرسد، پس قلمرو دین از یک جهت بسیار وسیعتر از قلمرو علم است.
وی گفت: از نظر دیگر علم به چیزهای میپردازد که دین با آن کاری ندارد، هر کس هر نظری در علم داشته باشد میتواند دین خود را داشته باشد، مانند عناصر تشکیلدهنده اتم، عناصر شیمیایی جدول مندلیف و امثال اینها چیزی نیست که با دین سر و کاری داشته باشد.
حجتالاسلام شاملی با بیان اینکه در یک تعریف از دیدگاه آیتالله مصباح یزدی رابطه بین قلمرو دین و قلمرو علم «عموم و خصوص من وجه» است، بیان داشت: یعنی بعضی مسائل هست که هم مربوط به علم است و هم مربوط به دین، بعضی مسائل وجود دارد که فقط مربوط به علم است و مربوط به دین نیست، و بعضی مسائل هم هست که مربوط به دین است ولی مربوط به علم نیست، مسائل و احکام تعبدی به هیچ علمی ربط ندارد.
وی اظهار داشت: اگر بر روی تجربی بودن علم پافشاری کنیم، کل قلمرو دینی جدای از قلمرو علم خواهد بود، زیرا آموزههای دینی بر اساس تجربه اثبات نمیشوند، اما در برخی موارد با مسامحه میتوان بعضی از مسائل دینی مانند ضررهای کمفروشی تجربی است با این تسامح رابطه علم و دین «عموم و خصوص من وجه» است و گرنه با تعریف تجربی بودن علم رابطه آن دو «تباین» است.
برای اسلامیسازی به سابقه دینی کردن علوم نظر داشته باشیم
عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه(ص) خاطرنشان کرد: آیتالله مصباح یزدی نظر دارند که برای اسلامی و دینی کردن علوم باید به سابقه اسلامیسازی و دینیسازی علوم در اروپا و ایران بعد از انقلاب اسلامی توجه کرد، ایشان علوم را به سه دسته توصیفی مانند ریاضی، فیزیک، شیمی و مانند آن، تجویزی مانند اخلاق و تلفیقی مانند روانشناسی تقسیمبندی میکنند.
وی ابراز داشت: ماهیت علوم توصیفی است زیرا برای شناخت وضع شده است و تجویز بعدها اضافه شده است، بعدها نیازهای زندگی اجتماعی افراد را وادار کرده است که به تجویز روی آوردهاند.
حجتالاسلام شاملی افزود: در انقلاب اسلامی نیز ابتدا ستاد انقلاب اسلامی تشکیل شد، و امام(ره) به علامه مصباح یزدی حکم دادند که ستاد همکاریهای حوزه و دانشگاه شکل بگیرد، که این پژوهشگاه کنونی حوزه و دانشگاه دستآورد آن تلاش فرهنگی است.
وی با بیان اینکه یک تصور از اسلامیکردن یعنی تغییر و تحول در محتوای علوم انسانی است، گفت: یعنی روانشناسی نوشته شود که محتوای آن غیر از محتوای روانشناسی حاضر باشد، پیش از این نیز بحثهایی درباره علم دینی در قرون وسطا شده بود با این مضمون که علم با دین هیچگاه سازگاری ندراد.
عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه(ص) خاطرنشان کرد: از دوران رنسانس به بعد تدریجا این فکر پیدا شد که مطالب عهدین با این علوم سازگاری ندارد، یا باید اکتشافات علمی و حرفهای امثال گالیله پذیرفته شود و حرفهای کلیسا کنار گذاشته شود که به تدریج دین به کنار گذاشته شد و آغاز پیدایش سکولاریسم و فردیسازی دین عدم هماهنگی آموزههای دین و حرفهای علمی است.
جدایی دین و علم اولین خطر اسلامیسازی علوم
وی با اشاره به اینکه در نظر آیتالله مصباح یزدی اولین خطری که که در اسلامیسازی علوم حوزه را تهدید میکند، جدایی میان علم و دین است، افزود: در اسلامیسازی در انقلاب نباید به دنبال انتخاب علم یا اسلام بود، در غرب بسیاری از دانشمندان پذیرش علم را ترجیح دادند و زبان دین را تمثیلی، تشبیه، استعاره و امور غیرواقعی دانستند.
حجتالاسلام شاملی بیان داشت: در انقلاب نیز برخی از تعارض علم و دین نتیجهگیری کردند که زبان اسلام زبان واقعنمایی نیست و با زبان علم متفاوت است و به دنبال تشویق و ترغیب است، اما بیان دین در مسائلی مانند ویژگیهای زمین و آسمان و بیان مسائل علمی ناظر به ایجاد زمینه تشویق و ترغیب نیست، بلکه بیان واقعیات است.
وی گفت: رویکردهای مختلفی به اسلامیسازی و دینیسازی علم شکل گرفت که یک رویکرد این است که تولید علم دینی را تکرار همان بحث تعارض و واگرایی علم و دین میداند، در این فضا گفته میشود علم و دین با هم تعارض دارند و باید یکی از آنها را اخذ کرد و در فضای علمی نباید سخنی از دین به میان آورد و علم ربطی به دین ندارد و حرفهای دین هم علمی نیست.
عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه(ص) ابراز کرد: در یک رویکرد دیگر میان علم و دین قائل به عدم تعارض و وجود همگرایی است، در این فضا گفته میشود باید این مشکل علم و دین را حل کرد، علم کشف واقعیاتی است که این واقعیات افعال الهی و مخلوقات خداوند است، دین و علم هر دو یک هدف را دنبال میکنند و آن شناخت افعال الهی است، دین و علم هر دو به دنبال یک هدف هستند، اما راه دین وحی است و راه علم تجربه است، یعنی از طریق تفکیک روش میان علم و دین جمع شده است.
وی گفت: در یک رویکرد دیگر همه علوم را قابل اسلامیسازی دانسته شده است، این علوم اعم از روانشناسی، فیزیک، طبیعیات و مهندسی است، که دینی بودن یا اسلامی بودن آن وابسته به نگاه عالم دانسته شده است، اگر مسائل علمی با نگاه بریدهای از انتساب به خدا بررسی شود، دینی نیست، اما اگر با نگاه فعل خدا و آیه بودن بررسی شود، آن علم دینی است.
طرح موضوع علم دینی مسألهای انحرافی است
حجتالاسلام شاملی با اشاره به اینکه از نظر آیتالله مصباح یزدی این رویکرد سوم نقد جدی دارد، ادامه داد: اگر از این مسیر وارد شویم، تبعات بسیاری در بر دارد، این رویکرد سوم اشتباه است، زیرا هر روز نظریه نو مطرح میشود و نظریههای مطرح شده همچنان مطابق با واقع نیست، اگر در علوم نظرات قطعی و یقینی داشتیم، میتوانیم بگوییم که تفاوت علم و دین به نگاه عالم بازمیگردد، با بحث نگاه عالم نمیتوان اسلامیسازی علوم را انجام داد.
وی افزود: شاید بتوان گفت که اصلا مطرح کردن علم دینی و غیردینی کار درستی نبوده و انحرافی است، به جای بحث دینی و غیردینی بودن علم بحث تحول علوم را مطرح کنیم، باید مطرح کنیم که ترجمه آثار از غرب سبب کمبودهایی در علوم شده است که اگر حوزه بتواند این کمبودها را شناسایی کند و آن را به علم اضافه کند، سبب هماهنگی علم با اغراض اسلامی و حرکت جهان به سمت تولید علم دینی است.
عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیه(ص) خاطرنشان کرد: میتوانیم پیشگام تحول در علوم انسانی باشیم، نخستین قدم برای تولید علم دینی آسیبشناسی علوم موجود است، همانگونه که رنسانس مبدا تحولی در علوم شد، طرح بحث در علوم انسانی نیز زمینهساز تحول علوم انسانی خواهد بود.
وی گفت: از نظر آیتالله مصباح یزدی اگر حوزه علمیه بخواهد قدمی بردارد، فقط میتواند در علوم دستوری و تجویزی وارد شود، چون علوم توصیفی دینی و غیردینی ندارد، زیرا آنان توصیف واقعیت و تلاش برای رسیدن به واقعیت است، اگر کسی میخواهد روانشناسی اسلامی تولید کند باید به سراغ بخش تجویزی و دستوری روانشناسی برود./914/پ201/ع
ارسال نظرات