دومین نشست تخصصی اخلاق در اسلام برگزار شد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، دومین نشست تخصصی اخلاق در اسلام از سلسله نشستهای تخصصی همایش بینالمللی اخلاق و ادیان پنجشنبه دهم اسفند در سالن شماره 2 بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء قم به ریاست علمی حجتالاسلام والمسلمین احمد احمدی، صلاح الحسن و راینهارد هسه برگزار شد.
مقالههای رابطه دین و اخلاق، نقد نظریه اخلاق و معنویت بدون دین، نسبت تجربه دینی با تجربه اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری، عقلانیت، باورهای دینی و التزام اخلاقی، عقلانیت و اخلاق دینی، مبحثی پیرامون پایههای معرفت شناختی اخلاق و ریشههای اختلاف درباره منشأ اخلاق در اسلام در این نشست بررسی شدند.
رابطه دین و اخلاق
مریم لاریجانی
چکیده: ارتباط وثیق دو مقوله «دین» و «اخلاق» که گزارههای مشترک فراوانی دارند از زمره مسائلی است که به طور جدی مطمح نظر اندیشمندان و متفکران بوده است. در این مقاله ابتدا برای احتراز از خلط بحث پارهای از تعاریف فیلسوفان از «دین» و «اخلاق» آورده شده و سپس معنایی که مقصود نویسنده مقاله بوده به روشنی تبیین گشته است. پس از طی این مقدمه رابطه «دین» و «اخلاق» در سطوح چهارگانه ترسیم گشته است که عبارتند از:
سطح اول: ارتباط مضمونی؛ سطح دوم: ارتباط به لحاظ اعتبار و حجیت و ابتناء یکی بر دیگری در این جهت؛ سطوح سوم: کمک دین و اخلاق به اجرا و تحقق خارجی یکدیگر فارغ از دو سقط قبل؛ سطح چهارم: کمک به شناسایی حیطه و مضمون یکدیگر. تفکیک این سطوح ترابط به فهم بهتر رابطه «دین» و «اخلاق» کمک شایانی خواهد کرد که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
نقد نظریه اخلاق و معنویت بدون دین
محمدعلی عبداللهی
چکیده: انسان برای سامان دادن به حیات جمعی و فردی خود چارهای ندارد جز اینکه معلوم کند بر پایه کدام معیارهای اخلاقی زندگی خود را باید سامان دهد و این معیارها از کجا سرچشمه گرفته یا باید بگیرند، از دین، عقل، تجربه و یا چیز دیگری؟ بیشک تبیین و تعیین رابطه دین و اخلاق میتواند به دو نوع حیات اجتماعی سیاسی برای بشر منتهی شود.
جدایی دین از اخلاق یکی از ویژگیهای قطعی عصر روشنگری مدرنیته دانسته شده است. متفکران دوره روشنگری تلاش کردهاند مبنای غیردینی برای اخلاق فراهم کنند. اینان با استفاده از عناصر فلسفی عصر جدید یعنی اصالت انسان، خودبنیادی عقل و اصالت فرد، اخلاق را یکسره بر پایه خرد فردی و جمعی انسان بنیان نهند. این تلاشها در قلمرو مباحث اخلاقی به «اخلاق سکولار» یا «سکولاریزم اخلاقی» در برابر «اخلاق دینی» منتهی شده است.
در این مقاله مدعیات و ادله طرفداران این دو نظام اخلاقی را در برابر یکدیگر نهادهایم و سرانجام با نقد نظر گاهی که مدعی است میان اخلاق دینی و اخلاق سکولار توافق و تفاهم ایجاد کرده است به این نتیجه دست یافتهایم که اخلاق مبتنی بر دین است. همچنین نشان دادهایم که نمیتوان با استفاده از نظریه ناظر آرمانی اخلاق دینی را با سکولاریزم اخلاقی آشتی داد. در حقیقت نظریه ناظر آرمانی مستلزم تقلیل «موجود مطلق» و «علة اولی» به «موجود ناظر» و تقیید «موجود مطلق» به «موجود مقید به قوانین اخلاقی» است. به نظر نگارنده نظریه «ناظر آرمانی» هیچ تفاوتی در عمل و نتیجه با سکولاریزم اخلاقی ندارد.
نسبت تجربه دینی با تجربه اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری
حجتالاسلام علی شیروانی
چکیده: مسأله نسبت میان تجربه دینی با تجربه اخلاقی (وحدت، اتحاد، تمایز، تباین، تعاند و ...) در عین حال که با مسأله نسبت میان دین و اخلاق مرتبط است، اما با آن یکی نیست، و از اینرو میتوان اخلاق را مستقل از دین دانست و در عین حال تجربه دینی و تجربه اخلاقی را واحد یا متحد به شمار آورد.
در این مقاله تلاش شده است با تحلیل و بررسی دیدگاههای شهید مطهری درباره موضوعاتی از قبیل دین، ایمان، پرستش، ارزش اخلاقی و به ویژه نظریه اخلاقی برگزیده ایشان (اخلاق به مثابه پرستش) پاسخ ایشان به پرسش یاد شده به دست آید و نشان داده شود که از نظر ایشان «هر تجربه اخلاقی نابی همواره تجربهای دینی است و با آن اتحاد دارد، و نه تنها منفک از آن نیست بلکه متمایز از آن نیز نمیباشد.»
عقلانیت، باورهای دینی و التزام اخلاقی
زهرا خزاعی
چکیده: به رغم همه تحلیلهایی که از زمان ارسطو تاکنون درباره دلائل التزام و عدم التزام اخلاقی ارائه شده فیلسوفان هنوز در رابطه با چرایی و چگونگی آن به پاسخ مشخصی دست نیافتهاند. تلقی باور و میل به عنوان مهمترین عناصر انگیزشی فاعل و تأکید بر نقش عقلانیت عملی و نظری در اخلاق باعث شده تا ارسطو ناکارآمدی عقل عملی و غلبه عواطف منفی را مهمترین عامل مخالفت با باورهای درست و ترک فعل صحیح تلقی کند. در مقابل، برخی فیلسوفان با انکار کفایت نقش انگیزشی میل و باور، عوامل دیگری را به عنوان عامل ضعف ارادئه مطرح میکنند.
این مقاله افزون بر تحلیل نقش عقلانیت عملی در التزام اخلاقی، نقش انگیزشی باورهای دینی را در این رابطه بررسی میکند تا مشخص شود آیا میتوان باورهای دینی را شرط لازم و کافی برای التزام اخلاقی دانست و فقدان یا ضعف آنها را دلیل عدم التزام؟ پذیرش این رویکرد چه استلزامات معرفتی دارد و ما را با چه مشکلات احتمالی مواجه میکند؟ بیتردید داوری درباره نقش انگیزشی عناصر دینی مثل باور و ایمان و همچنین تأثیر عقل و عواطف در عمل اخلاقی، در تبیین رابطه دین و اخلاق نقش تعیین کنندهای خواهد داشت.
مبحثی پیرامون پایههای معرفت شناختی اخلاق
پروفسور هابیل راینهارد هسه
چکیده: واژه یونانی philosohos به معنای «دوستدار حکمت (حقیقت)» است و نه به معنای «صاحب». «من یک دوست هستم البته تا وقتی که تلاش کنم یک دوست باشم و یک دوست باقی بمانم». بنابراین، فلسفه نه میتواند تلاش خود را در مسیر جستجوی حقیقت متوقف کند (حتی در زمینه نسبیتگرایی پست مدرن) و نه میتواند به حاشیه به اصطلاح امن اصول عقاید پناه ببرد.
ادعای حرکت به سمت حقیقت، با در معرض انتقاد قرار گرفتن نه تنها تضعیف نمیشود که تقویت نیز میگردد. حقیقت سادهای همچون پرسش سؤالات بنیادین که بخشی از ماهیت گریزناپذیر انسان است، در مقام نظر و عمل مصدق اصول بنیادین مجموعه اخلاق کمابیش جهانشمول است؛ بدین معنا که به لحاظ بیانی، انسان نمیتواند بدون اذعان به ماهیت انسانی خود و پذیرش ضرورت وجود رابطه دوسویه بین حقوق و وظایفش، انسان باشد.
ریشههای اختلاف درباره منشأ اخلاق در اسلام
علی مبروک
چکیده: اختلاف در مورد منشأ اخلاق در اسلام اساسا بحثی است پیرامون نقش انسان و نوع حضور او در دنیا. در واقع محوریت بحث پیرامون انسان، نشاندهنده تعاملات سیاسی و فرهنگی در اسلام است. اگرچه سیاست، عرصهای است که شاهد حضور این بحث بوده، ولی این مناقشه خیلی سریع وارد حیطه فرهنگ به ویژه علوم بنیادی (یعنی دو شاخه علم اصول) گردید.
جنگ صفین نماد رویارویی میان قرآنهای بر سر نیزه (به عنوان ابزاری برای مقهور ساختن مردم) و قرآنی بود که زبان تکلم نداشت و این مردم بودند که زبان قرآن شده بودند و ادراک شخصی خود را از قرآن بیان میکردند. این رویارویی حاکی از کشمکش ناپیدای ظرفیت بشری بوده است. در حالی که قرآن به عنوان عرصه نبرد ادراک آدمی، افکار انسانهایی را که ظرفیت عمل و تشخیص دارند را برمیانگیزاند. از اینجاست که این سؤال بنیادین که باعث اختلاف نظر در مورد تفکر اسلامی میشود، پدیدار میگردد که آیا بشر به تنهایی میتواند همه چیز را تشخیص دهد یا نه؟ و آیا اینکه او قادر به تشخیص خوب و بد از همدیگر است یا نه؟
در این مقاله مطلبی را درباره اخلاق مسیحیان پروتستان به عرض میرسانیم. این مقاله به 5 بخش عمده تقسیم میشود. در بخش اول به توصیف ارزشها و اصول بنیادین در حیطه اخلاق مسیحیت میپردازیم که شامل ارزشهایی همچون عشق، عدالت، مسؤولت، امید و ایمان است. بخش دوم مربوط میشود به منشأ این ارزشها که شامل کتب مقدس (کتاب تورات و انجیل)، آداب و سنن مسیحیت، عقل بشر و ایمان میباشد. بخش سوم به شرح روش شناختی چگونگی پیادهسازی اصول اخلاقی در مذهب پروتستان براساس استقراء و همچنین اصول استنتاجی میپردازد. بخش چهارم مربوط میشود به مبحثی پیرامون چندین موضوع اخلاقی که در مسیحیت از اهمیت بالایی برخوردار است، یعنی شکاف بین فقیر و غنی و یا بین کشورهای ثروتمند و فقیر، تخریب گستره زیستمحیطی سیاره ما و مسؤولیت انسان در قبال آن و سرانجام روابط با پیروان سایر ادیان. بخش نهایی مقاله با استفاده از مسائلی همچون ثروت، فقر و محیط نشان میدهد که بشریت به دانش و ایجاد رابطه میان ادیان نیازمند است. /920/پ202/ی