آیتالله جوادی آملی:
باید شب و روز شاکر نظام اسلامی باشیم/تنها قرآن و عترت میتواند غرب را نجات دهد
خبرگزاری رسا ـ حضرت آیتالله جوادی آملی گفت: این اروپا از بس کشت و از جنایت خسته شد به دنبال دموکراسی رفت، این که سخن از صلح و دموکراسی میزنند برای این است که از آدمکشی خسته شدند، الان هم دست همه آنان روی ماشه اتم است، اگر جنگ دیگری راه بیفتد، کشتههای بیشتری بر جای میگذارد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی پیش از ظهر شنبه در درس تفسیر خود در ادامه تفسیر سوره مبارکه لقمان در مسجد اعظم گفت: خداوند هر چیزی را اگر چه به قدر خردلی باشد، یا در دل صخره یا در آسمانها و زمین باشد، خداوند میآورد، این مسأله درباره سیئه و حسنه و امثال آن است، مربوط به پاداش و جزای صحنه قیامت است، در ادامه فرمود «إِنَّ ذَٰلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» انسان نباید با یک مورد احترام قرار گرفتن فخورانه زندگی کند و با یک حادثه از جا در برود، فرمود « إِنَّ ذَٰلِکَ» با ضمیر دور فرمود، زیرا صبر دیریاب است و این مطلب نیاز به عزم جدی دارد، همه انبیا دارای عزم هستند، اما از 5 تن تعبیر به اولوالعزم میشود، «فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ»، صبر نیاز به عزم جدی دارد، اگر کسی بداند هر حادثهای پیش بیاید امتحان است فورا صحنه را ترک نمیکند و عصبانی نمیشود و از خود غفلت نمیکند.
وی با اشاره به آیه «وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّـهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ» بیان کرد: خدای سبحان خود را به علی عظیم وصف کرد، وقتی قرآن کلام خدای علی و عظیم است، این قرآن عظیم میشود، هر پیامبری دین و سیره او بر اساس کتابی است که از سوی خداوند آورده است و برابر آن کتاب عقیده و اخلاق دارد، « وَإِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ» درباره پیامبر(ص) وارد شده است که یکی از برجستهترین روشهایی او این بود که با تمام چهره با او سخن میگفت، این طور نبود که نیمرخ نگاه کند، برخی هنگام مصاحبه کردن یک گوشه چشم به مخاطب دارند و یک گوشه چشمش به دوربین، این فرد به دنبال فخرفروشی است و ادب محاوره را رعایت نکرده است.
مفسر برجسته قرآن کریم اظهار داشت: پیامبر اکرم(ص) با مخاطب با تمام رخ صحبت میکرد، این خلق پیامبر(ص) است که از ذات اقدس اله یاد گرفت، خدا وقتی میخواهد جواب کسی را بدهد نیمرخ جواب نمیدهد، زیرا نیمرخ ندارد، بلکه با تمام هویتش به فرد پاسخ میدهد، « وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» خداوند اگر بخواهد چیزی بدهد محترمانه و با دو دست بیدستی میدهد، «یا باسط الیدین بالعطیه» اما منتها گیرنده به اندازه خود جمال الهی را زیارت میکند و به اندازه خود از آن دو دست مبسوط دریافت میکند، آفتاب با تمام چهره بیرون میآید اما آیینهها متفاوت هستند، هر کس خدا را به اندازه خود میشناسد، و پیامبر(ص) نیز همین اخلاق را از خداوند یاد گرفته بود، علت روی گرداندن از مردم به تکبر فخور بودن است، و دلیل خرامان و مستانه راه رفتن بر روی زمین مختال بودن است که این دو موضوع را به ترتیب ذکر نکرد.
نعمتها فراوان است اما استفاده نکردن آن به بدی عمل انسان بازمیگردد
وی با اشاره به آیه « وَاقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِکَ إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ» اظهار داشت: در شرایط عادی گفتند که معتدلانه حرف بزنید، اما در جاهایی مانند لبیک، قرآن خواندن و اذان گفتن اجازه بلند سخن گفتن داده شده است،در شرایط عادی باید آرام سخن گفت، دلیلی برای بلند سخن گفتن وجود ندارد، همه حیوانات صدایی دارند، صدای حمیر از همه بلندتر است، این انکر بودنش برای ارفع بودن و بلند بودن آن است نه برای این است که گوشخراش است، از نظر قرآن اغضض الاصوات اعرف الاصوات میشود و انکر الاصوات، ارفع الاصوات است که صدای حمیر میشود، در اینجا سخن از نغمه خوب و نغمه بد نیست، که بگوییم صدای بلبل زیبا است و صدای حمیر زشت، بلکه سخن از کوتاهی و بلندی است.
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به آیه «أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّـهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً» خاطرنشان کرد: چیزی در عالم و زمین نیست که مسخر انسان نباشد، اما گاه این به وسیله اسباب عادی است، گاه غیرعادی است، اگر این تسخیر عادی باشد، از راه حسی و تجربی و مانند آن است، اما اگر این مسخر شدن غیرعادی و نه خلاف عقل باشد، از سنخ معجزه است، خداوند نعمتهای فراوانی داد، حالا گر کسی نخواست یا تنبلی کرد یا اراده نشان نداد که از نعمتها استفاده کند به بدی عمل خود او باز میگردد، نعمت ظاهری و نعمت باطنی داد و آن را به صورت وفور در اختیار انسان قرار داد.
پیامبر انواع معرفتشناسیها را محققانه آورد
وی با قرائت آیه « وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّـهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُّنِیرٍ» اظهار داشت: انسان اگر مقلد است باید در تقلید محقق باشد و اگر متبوع است باید در متبوع بودن محقق باشد، انسان اگر بخواهد به گمان و مظنه عمل کند این گمان و مظنه باید پشتوانه یقینی داشته باشد، حجیت ظن به دلیل قطعی بازمیگردد و اگر پشتوانه یقینی نبود، حجت نیست، مردم یا تابع هستند یا متبوع، اگر تابع هستند این تبعیت آنان باید تحقیقی باشد، اگر در تقلید و پیروی و تابع بودن باید محقق باشد، اگر کسی متبوع و مطاع بود او نیز باید محققانه عمل کند، اگر کسی متبوع بود و افرادی از او پیروی کردند باید دلیل داشته باشد و گرنه درقیامت مسؤول خواهد بود.
استاد عالی درس خاج حوزه علمیه اظهار داشت: یا باید وحی به فرد برسد یا باید بفهمد خداوند به پیامبرش چه فرمود که این از راه دلیل عقلی یا نقلی ممکن است، انسان باید یا بشنود یا بفهمد اگر این را فهمید آنگاه حجت بر او تمام است، عقل یعنی عقل و غیر از خیال و قیاس و گمان وهم است، عقل اگر باشد مانند نقل حساب و کتابی دارد، رجال و درایهای دارد و متنشناسی و اصولی میخواهد، اگر با دلیل نقلی یا عقلی فهمید آنگاه باید عمل کند، در فضای حجاز عقیده باطل شرک و معرفتشناسی باطل تقلید کورکورانه حاکم بود، معرفتشناسی آنان تابع گذشتگان بود، اگر میخواستند چیزی را بپذیرند و باور کنند یا رد کنند به گذشتگان مینگریستند.
وی تأکید کرد: دین آمد کل این بساط را عوض کرد، فرمود اگر میخواهید قبول کنید یا رد کنید باید جزم علمی داشته باشید، دو آیه معیار نفی و اثبات را مشخص کرده است: « وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ» و « بَلْ کَذَّبُوا بِمَا لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ» معیار تصدیق و تکذیب را مشخص کرده و آن را علم دانسته است، این میشود، دین، دین پیروی از فرهنگ علمی است؛ پیامبر(ص) کار بزرگی کرد که نظام جاهلی مبتنی بر تقلید کورکورانه را عوض کرد، گفت آیا شما چیزی را که تحقیق نکردید آن را میپذیرید، پیامبر(ص) انواع و اقسام معرفتشناسی محققانه را آورده است از نوع حسی و تجربی تا معرفت شهودی، یعنی از راه حس و تجربه انسان میتواند چیزهایی را بفهمد «فَبَعَثَ اللَّـهُ غُرَابًا یَبْحَثُ فِی الْأَرْضِ لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُوَارِی سَوْءَةَ أَخِیهِ» تا معرفت شهودی که «ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ» اگر میخواهید به معرفتشناسی برسید، این تصدیق و تکذیب شما باید محققانه باشد، این وهم است که شما و خود شما را به عذاب افروخته دعوت میکند، «أَوَلَوْ کَانَ الشَّیْطَانُ یَدْعُوهُمْ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِیرِ».
نظام فرصت های بسیاری را در اختیار ما قرار داده است
حضرت آیتالله جوادی آملی ابراز کرد: آنچه که در جوامع علمی مانده است به برکت تلاشهای پیامبر(ص) و ائمه(ع) است، حوادث سختی از شرق و غرب به این سرزمینها واقع شد، از شرق مغولها وارد شدند و علما و کتابهای بسیاری را سوزاندند، حوزهها را تعطیل کردند، آنان که از اندلس سابق حمله کردند، آن قدر کتابهای اسلامی شهرها و عتبات را سوزاندند و ریختند در دجله که تا مدتی رنگ این دجله، رنگ مرکّب بود، الان ما باید شب و روز شاکر نظام اسلامی باشیم، اولین ثواب را امام(ره) و شهدا میبرند، این خون این قیام اسلام را حفظ کرده است وگرنه نمیشد مطالب علمی را عرضه کرد، اگر شما یک مطلب علمی داشته باشید، امروز بگویید فردا در غرب و شرق هست.
وی خاطرنشان کرد: الان هرجا سخن از حق است محصول کربلا است، الان هم هر جا سخن حقی است به برکت دفاع مقدس است، این بیداری خاورمیانه اگر بیگانه بگذارد محصول خونهای شهدا و اعلامیهها امام(ره) و مراجع است، آن روز این حرفها نبود، اگر کسی بخواهد قدر این نظام شهدا و مراجع را بداند باید در همه علوم کار کند، هم خود عمل کند و هم به دیگران برساند.
حضرت آیت الله جوادی آملی با بیان این که جهان تشنه معارف است، اظهار داشت: از بس آلودگی دیدند خسته شدند، این اروپا از بس کشت و از جنایت خسته شد به دنبال دموکراسی رفت، 70 و 80 میلیون را در مدت کوتاهی کشتند، این که سخن از صلح و دموکراسی میزنند برای این است که از آدمکشی خسته شدند، الان هم دست همه آنان روی ماشه اتم است، اگر جنگ دیگری راه بیفتد، کشتههای بیشتری بر جای میگذارد؛ تنها چیزی که آنان را نجات میدهد قرآن و عترت است که شما انسان هستید و انسان باید فرشتهمنش زندگی کند، آنهایی که از اول دم از دموکراسی زدند رهبران الهی بودند، اما آنکه از بس کشت و کشت و خسته شد و بعد دم از دموکراسی زد، اروپا بود./914/پ201/ج
ارسال نظرات