سطحینگری افراد به موضوعات از دلایل گرفتار شدن به دروغگویی است

حجتالاسلام محمدرضا زنگنه، استاد اخلاق حوزه علمیه قم در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا در پاسخ به پرسشهای «آیا ما در معاشرتهاى روزانه، به هم دیگر به طور کامل راست میگوییم؟ و در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟» به تعریف مفهوم دروغ پرداخت و گفت: در بحث معانی و بیان آمده «اگر فرد با علم به موضوع و واقعیتی آن را از روی عمد برای دیگران به صورتی بیان کند که رخ نداده است در واقع دروغ گفته است».
وی ادامه داد: اگر فرد واقعیتی را برای مخاطب به گونهای بیان کند که در خارج رخ نداده باشد فرد کاذبی به حساب میآید و گرفتار کذب شده است، کذب یک عمل رفتاری در وجود انسان است و باید توجه داشت که اصل اولی در زندگی آن است که افراد از بیان سخنان کذب دوری کنند، البته در موارد بسیار کم استثنا شده و فرد میتواند دروغ بگوید.
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم با بیان اینکه معصومان(ع) در روایات افراد را به شدت از گرفتار شدن به دروغگویی مذمت کردهاند خاطرنشان کرد: در روایتی از معصوم(ع) وارده شده «فرد دروغگو دشمن خداوند متعال است».
حجتالاسلام زنگنه در ادامه به بیان آثار و آفات فردی و اجتماعی دروغگویی اشاره کرد و بیان داشت: در روابط اجتماعی چون تصمیمگیری انسان در برخوردها و رفتار باید براساس بینش باشد، اگر فرد بخواهد آسیبهای حوادث را برطرف کند مستلزم این است که شناخت دقیقی از شرایط مختلف زندگی داشته باشد.
وی افزود: برای نمونه وقتی گروهی بخواهند آسیبهای اقتصادی را برطرف کند باید کاملا آسیبهای اقتصادی موجود در جامعه را شناخته و با ارائه راهکارهای مناسبی آسیبها را رفع کنند؛ اگر ما شرایط جامعه را ندانیم و شناخت کافی نسبت به این مشکلات نداشته باشیم طبیعتا برنامهریزیهای که انجام میدهیم محکوم به شکست خواهد بود.
مخاطب شناسی از راههای نابودی رذائل اخلاقی در جامعه
استاد اخلاق حوزه علمیه قم تصریح کرد: اگر افراد میخواهند نسبت به از بین بردن رذائل اخلاقی در جامعه موفق باشند باید نسبت به آثار و آفات صفات زشت اخلاقی بر روی مخاطبان شناخت کافی داشته باشند و با برنامهریزی مناسب درصدد از بین بردن این رذائل اخلاقی در جامعه باشند.
این استاد حوزه شناخت جایگاه صداقت در زندگی اجتماعی، خانوادگی و فردی را یک اصل مهم و کلی دانست و گفت: هر چند ممکن است صداقت در برخی موارد در ظاهر به ضرر فرد باشد برای نمونه اگر فرد فروشنده به مشتریها بگوید که جنساش فلان عیب را دارد مشتریانش کم شوند ولی باید توجه داشت که راستگویی هماهنگ با نظام هستی و فطرت انسانها است.
سطحینگری افراد نسبت به موضوعات عامل رواج دروغگویی
وی ابراز داشت: همچنین دین اسلام نسبت به راستگویی تأکید فراوانی دارد و به قدری خیر و برکت راستگویی زیاد است که در روایتی از معصوم(ع) آمده «نجات در راستگویی و هلاکت در دروغگویی است».
حجتالاسلام زنگنه سطحینگری، بیتوجهای به آثار و آفات دروغگویی را از دلایل رواج این رذیله اخلاقی در جامعه دانست و گفت: متأسفانه در جامعه ما افراد بیشتر به وسیله وهم و تخیل نسبت به موضوعات شناخت پیدا میکنند، یعنی نگاهها عقلی نیست، قضیهسازیهای تعقلی در جامعه نداریم بلکه نگاهها سطحی است.
وی ادامه داد: وقتی در جامعهای نگاهها سطحی باشد قاعدتا افراد میخواهند زود به نتیجه برسند و فکر میکنند نتیجه آن چیزی است که به ذهنشان آمده است از اینرو در بیان موضوعات به سبب اطلاع دقیق نداشتن از محتوا آن گرفتار کذب میشوند.
زیاده طلبی و شهوت طلبی عاملان دروغگویی افراد
مدیر مؤسسه تبلیغ و انفاق امام زمان(عج) زیاده طلبی، شهوت طلبی و منیت را از دیگر دلایل گرفتار شدن یک جامعه به دروغگویی برشمرد و خاطرنشان کرد: شیطان دشمن قسم خورده انسان نیز تمام تلاش خود را میکند که فرد را سوار بر استر توهم کند تا صداقت را زشت و دروغگویی را زیبا جلوه دهد.
وی در پایان افزود: اگر بخواهیم صفت زشت دروغگویی در جامعه از بین برود افراد باید افزونبر شناخت آثار و آفات آن به یکدیگر درباره این صفت زشت تذکر بدهند.
شایان ذکر است، مقام معظم رهبری در دیدار جوانان خراسان شمالی به ارائه فهرستی از آسیبهای سبک زندگی پرداختند و بیست پرسش مطرح کردند، دو پرسش از این پرسشها مربوط به موضوع دروغ بود.
گفتنی است، پرسشهای زیر بخش از پرسشهای مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری است:
چرا فرهنگ کار جمعى در جامعهى ما ضعیف است؟
علت کار گریزی چیست؟
چرا در روابط همسایگىمان رعایتهای لازم را نمیکنیم؟
چرا در زمینهى فرهنگ رانندگی، مردمان منضبطى به طور کامل نیستیم؟
حد زاد و ولد در جامعهى ما چیست؟
الگوى تفریح سالم چیست؟
نوع معمارى در جامعهى ما چگونه است؟ چقدر متناسب با نیازهاى ماست؟
در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟
چرا در برخى از بخشهای کشورمان طلاق زیاد است؟
علت پرخاشگرى و بىصبرى در میان بعضى از ماها چیست؟
چقدر به قانون احترام میکنیم؟ علت قانون گریزی در برخى از مردم چیست؟
انضباط اجتماعى در جامعه چقدر وجود دارد؟
وجدان کارى در جامعه چقدر وجود دارد؟
چرا برخى از حرفهای خوب، ایدههاى خوب، در حد رؤیا و حرف باقى میماند؟
چه کنیم که ریشهى ربا در جامعه قطع شود؟
آپارتماننشینى چقدر براى ما ضرورى است؟
تجملگرایی چیست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدرش بد است؟ چقدرش خوب است؟
چرا در بین بسیارى از مردم ما مصرفگرایی رواج دارد؟
چرا پشت سر یکدیگر حرف میزنیم؟
چرا در برخى از بخشهای کشورمان روى آوردن جوانها به مواد مخدر زیاد است؟
چرا صلهى رحم در بین ما ضعیف است؟
آپارتماننشینى چقدر براى ما ضرورى است؟ چقدر درست است؟
طراحى لباسمان چقدر متناسب با نیازهاى ما و عقلانى و منطقى است؟
آرایش در بین مردان و زنان چقدر درست است؟
آیا ما در معاشرتهای روزانه، به همدیگر به طور کامل راست میگونیم؟
بعضىها با داشتن توان کار، از کار میگریزند؛ علت کار گریزی چیست؟
علت پرخاشگرى و بىصبرى و نا بردباری در میان بعضى از ماها چیست؟
حقوق افراد را چقدر در رسانهها ، در اینترنت و... مراعات میکنیم؟
تولید کیفى در بخشهای مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟
چرا به ما میگویند که ساعات مفید کار در دستگاههاى ادارى ما کم است؟
چرا در بعضى از شهرهاى بزرگ، خانههاى مجردى وجود دارد؟ این بیمارى غربى چگونه در جامعهى ما نفوذ کرده است؟
چه کنیم که طلاق و فروپاشى خانواده، آنچنان که در غرب رایج است، در بین ما رواج پیدا نکند؟
چه کنیم که زن در جامعهى ما، هم کرامت و عزتش حفظ شود، هم وظائف اجتماعیاش را انجام دهد و هم حقوق اجتماعی و خانوادگیاش محفوظ بماند؟
چه کنیم حق همسر، حق فرزندان رعایت شود؟ /993/