آیا دست حلقه انحراف به اغتشاش میرسد؟
خبرگزاری رسا ـ اوایل سال 90 بود که سایت آمریکایی "فارین پالیسی" گزارشی را تحت عنوان "انقلاب آبی" (Blue revolution) منتشر کرد. آمریکاییها در این گزارش که تصاویری از رئیس جمهور احمدی نژاد در آن درج شده بود به پررنگ سازی مقوله اعتراضات اقتصادی و کارگری اشاره و تأکید معنیداری بر ضرورت ادامه یافتن آن داشتند.
اوایل بهمن ماه امسال بود که حجت الاسلام والمسلمین گواهی، مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه محمد رسول الله(ص) تهران در جمع عدهای از معتمدین بازار تهران به توطئه حلقه انحراف برای انتخابات آتی اشاره کرد و گفت: "جریان انحرافی از 15 فروردین مسائلی را در کشور به وجود میآورد."
این صحبتها اگرچه به دلیل عدم پرداخت بیشتر و ناخوانا بودن مفهومی، چندان مورد استقبال رسانهها و عددی از تحلیلگران سیاسی قرار نگرفت اما خبر از واقعیتهایی میداد که هم ناظر به تحلیلی صحیح از وقایع آینده بود و هم از اشراف نهادهای امین کشور همچون سپاه و دستگاههای امنیتی نسبت به رخدادها و نقشههای شومی خبر میداد که قصد دارند در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم؛ دست به ایجاد چالشهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی برای انتخابات بزنند.
صحبتهای حجتالاسلام گواهی البته مدتی بعد نیز توسط عباس عبدی، تحلیلگر زندان چشیده اصلاحطلب و در پاسخ به سوال مکتوب یکی از مخاطبان نشریه اصلاحطلب آسمان اینگونه تکرار شد: "به گمان من از نیمه دوم فروردین تا اول خرداد در ایران اوضاع عجیبی را شاهد خواهیم بود."
اما واقعاً پس از 15 فروردین چه اتفاقی خواهد افتاد؟! آیا منحرفین واقعاً آنقدر متوهم هستند که کف خیابانها را برای طرح مطالبات خود انتخاب کنند و حوادث عجیبی را رقم بزنند؟ آیا آنها واقعاً تا آن اندازه پایگاه اجتماعی برای خودشان متصور هستند که بخواهند برای به خیابان کشاندن مردم نقشههای شوم بکشند؟
*دلایل حلقه انحراف برای نافرمانی خیابانی
در زمینه اینکه آیا واقعاً حلقه انحراف به نافرمانی خیابانی و اغتشاش فکر میکند اما میداند که توان آن را ندارد هیچ شکی نباید داشت.
آنها حیات سیاسی و اجتماعی خود را در فضایی تعریف کردهاند که با اصول شرع و عرف و قانون ما هیچ خوانایی تطبیقی ندارد و به این معادله اگر شهوت فراوان منحرفین برای ماندن در قدرت افزوده شود؛ نتیجهای غیر از تلاش برای مانایی به هر قیمتی بدست نخواهد آمد.
در زمینه اینکه آیا واقعاً حلقه انحراف به نافرمانی خیابانی و اغتشاش فکر میکند اما میداند که توان آن را ندارد هیچ شکی نباید داشت.
آنها حیات سیاسی و اجتماعی خود را در فضایی تعریف کردهاند که با اصول شرع و عرف و قانون ما هیچ خوانایی تطبیقی ندارد و به این معادله اگر شهوت فراوان منحرفین برای ماندن در قدرت افزوده شود؛ نتیجهای غیر از تلاش برای مانایی به هر قیمتی بدست نخواهد آمد.
چند ماه قبل بود که روزنامه ایران در لابهلای یکی از یادداشتهای تحلیلی خود با تأکید بر اینکه رئیس جمهور احمدی نژاد "شاید"! برود اینطور نوشت:
"شاید احمدی نژاد تا چند ماه دیگر صندلی ریاست جمهوری را تحویل بدهد اما این طبقه و نسل پابرجاست و اگر قرار باشد _ فرض محال _ فردی از غیر این طبقه بر آنها حکومت کند، کاری دشوارتر از هر آن چیزی که در ذهنش خطور کند، در پیش خواهد داشت. آن زمان نیازی نیست احمدی نژادی باشد که دست در جیبش کند. بلکه این طبقه اجتماعی است که ناخالصی ها و انحرافات را تشخیص داده و اشتباهات را به سرعت جبران و تصحیح خواهد کرد."
این تحلیل در حالی در روزنامه وابسته به حلقه اطراف دولت نوشته شد که حدود یکسال قبل از آن نیز و همزمان با انتشار ویژهنامه موهن خاتون در همین روزنامه، تحلیل دیگری درباره پایگاه اجتماعی وابسته به حلقه انحراف و نقش آن برای پایداری این حلقه نوشته شد که در لابهلای آن، به این جمله برخوردیم:
"تضعیف این دولت بزرگترین «ناامیدی روانی مردمی» را رقم خواهد زد در نتیجه مردم ناامید شده از نظام، آماده هر عملی میشوند درست همان طور که دفاع از این عصاره گرانبها در وقت لازم با حضور میلیونی مردم مواجه خواهد شد."
منظور آنها از "دفاع میلیونی از این عصاره گرانبها" و "تصحیح اشتباه توسط یک طبقه اجتماعی" چه بود؟!
حقیقت این است که برای این دو گزاره پرسشی، هیچ پاسخی غیر از "اغتشاش" متصور نخواهد بود.
منظور آنها از "دفاع میلیونی از این عصاره گرانبها" و "تصحیح اشتباه توسط یک طبقه اجتماعی" چه بود؟!
حقیقت این است که برای این دو گزاره پرسشی، هیچ پاسخی غیر از "اغتشاش" متصور نخواهد بود.
این که عدهای مدعی هستند مردم از عصاره گرانبهایی به نام دولت! دفاع میلیونی به عمل خواهند آورد و یا پس از انتخابات رئیس جمهوری غیر از گفتمان دولت فعلی، بلافاصله به صحنه آمده و اشتباه خود را جبران میکنند!!! در واقع نشانگر و مؤید این است که تحلیلگران حلقه انحراف با سرچشمهای که از لیدرهای اصلی خود میگیرند، نگاه ویژهای به مسئله اغتشاش و به خیابان کشاندن مردم دارند.
در عین حال نیز نباید از یاد برد که آنها با سکوتی که در قبال اعمال بد فتنهگران و اوباش و واکنشهای خیابانی آنها در سال 88 از خود نشان میدهند و همچنین با ادعای برخورداری از رأی این افراد؛ در حال بیان ناپیدای این حرف هستند که بدشان نمیآید از نسخه پیچیده شده توسط فتنهگران برای انتخابات و نشاندن حرف خود بر کرسی استفاده کنند.
این در حالی است که در کنار این نشانهها و علامات دیگری نظیر اظهار نظر درباره ضریب انقلابی بودن دولت آینده! و ادامه گفتمان دولت فعلی، باید حقیقت معنادار دیگری را هم دید و آن اینکه حلقه انحراف برای انتخابات آتی و رسیدن به آرزوی خود برای تکیه زدن به قدرت ریاست جمهوری؛ با موانع قانونی بیشماری مواجهاند. نخست آنکه به نظر میرسد چهرههای وابسته به آنها هیچ شانسی برای تأیید صلاحیت توسط شورای نگهبان و حضور قانونی در انتخابات را ندارند و ثانیاً شهوت بی حد و حصر آنها و شنیده شدن اظهار نظرهایی شبیه اینکه این دولت ادامهدار! خواهد بود.
دو نکته اشاره شده که البته برای دولت کنونی به نوعی در دایره "محالات" قرار میگیرند نیز بیان کننده این مسئله است که آنها لاجرم به راهکار "اغتشاش اجتماعی" و "بیثباتسازی داخلی" اندیشیدهاند.
*بوی پخت و پز منحرفین در مشام فتنهگران و گرگهای آمریکایی
اوایل سال 90 بود که سایت آمریکایی "فارین پالیسی" گزارشی را تحت عنوان "انقلاب آبی" (Blue revolution) منتشر کرد.
آمریکاییها در این گزارش که تصاویری از رئیس جمهور احمدی نژاد در آن درج شده بود به پررنگ سازی مقوله اعتراضات اقتصادی و کارگری اشاره و تأکید معنیداری بر ضرورت ادامه یافتن آن داشتند.
اوایل سال 90 بود که سایت آمریکایی "فارین پالیسی" گزارشی را تحت عنوان "انقلاب آبی" (Blue revolution) منتشر کرد.
آمریکاییها در این گزارش که تصاویری از رئیس جمهور احمدی نژاد در آن درج شده بود به پررنگ سازی مقوله اعتراضات اقتصادی و کارگری اشاره و تأکید معنیداری بر ضرورت ادامه یافتن آن داشتند.
منظور آنها از کلمه آبی نیز مفهوم "یقه آبیها" بود که در مدرنیسم به قشر کارگران و قشرهای کمدرآمد اطلاق میشود.
البته باید اعتراف کرد که فارین پالیسی بعدها و وقتی ادعای برخی از مسئولان کشور را به تأثیرگذاری تحریمها بر گرده اقتصاد ایران شنید تا حدی توانست به مقصود خود امیدوارتر شود!
این در حالی بود که ماجراهایی مثل گرانی نرخ ارز و برخی اقلام مورد نیاز مردم که همگی میدانستیم سوءمدیریتها نقش زیادی در بروز آنها دارند، نیز بر عمق این امیدواری میافزود.
خلاصه آنکه اگرچه دشمن نیز در قبال برخی از گرانیها لبخند به لب آورد و ای بسا همچنان نیز به محقق شدن نقشههایی که بهصورت پنهان و در لابهلای گزارش نشریه آمریکایی فارین پالیسی مطرح کرده بود امیدوار باشد اما روی دیگر سکه آن بود که عده دیگری نیز در داخل به این پروژه "بی ثباتسازی" و "ناآرام سازی" امیدوار بودند و سودای شوم آن را در دل میپروراندند.
*میتوانند یا نمیتوانند؟!
تمام آنچه که در بالا اشاره کردیم برآمده از واقعیتهای موجود و حرفهایی است که از دهان حلقه انحراف و جریانات معاند خارجی شنیده شده است.
اما سؤال اساسی اینجاست که آیا حلقه منحرفین واقعاً خواهند توانست با ورود به پروسه پیوند خوردن به جریان فتنه؛ در این عرصه کاری بکنند و احیاناً حوادث سال 88 را در راستای هدف خود تکرار کنند؟!
تمام آنچه که در بالا اشاره کردیم برآمده از واقعیتهای موجود و حرفهایی است که از دهان حلقه انحراف و جریانات معاند خارجی شنیده شده است.
اما سؤال اساسی اینجاست که آیا حلقه منحرفین واقعاً خواهند توانست با ورود به پروسه پیوند خوردن به جریان فتنه؛ در این عرصه کاری بکنند و احیاناً حوادث سال 88 را در راستای هدف خود تکرار کنند؟!
برای پاسخ به این سؤال و در وهله اول باید گفت که حلقه انحرافی قبل از این و درباره چند پروژه دیگر نیز سودای به خیابان آمدن مردم و حمایت طبقات اجتماعی! را در سر میپروراندند اما فقط مشتی خواب موهوم در این زمینه دیدند و تمام.
آنها زمانی در روزنامه ایران از این گفتند که مردم حتماً اقدامات رئیس مجلس در ابلاغ مصوبات به جای رئیس جمهور را تحمل نخواهند کرد و از این گفتند که "معلوم است مردم کار را یکسره میکنند!"
اما مردم هیچوقت کار را یکسره نکردند و تیر آنها به سنگ خورد.
در ماجرای گرانی نرخ دلار و سکه نیز با آنکه در اواسط مهرماه تجمعی جزیرهای و محدود در اطراف بازار تهران درست شد اما باز هم نهتنها قصه بر اساس تحلیلی که حلقه انحراف داشت پیش نرفت بلکه متجمعین شعارهایی را نیز سر دادند که نه تنها موافق که بر ضد حلقه انحراف بود.
در جریان گرانی کالاها نیز اگرچه بر عمق تأثیرگذاری تحریمها توسط عددی از مقامات دولت تأکید میشد و دائماً مقولاتی مثل کمکاری سیستمهای اطلاعاتی، توطئه عدهای در داخل و حضور کشور در شرایط شعب ابیطالب! در کنار عدم رابطه با آمریکا، بعنوان عامل اصلی عدم توانایی در مبارزه با گرانیها مورد اشاره قرار میگرفت اما مردم شهیدپرور ایران در راهپیمایی روز 22 بهمن به صحنه آمده و ضمن اعلام صریح حمایت خود از نظام جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری، بر سیاستهایی که خط مذاکره و سازش با آمریکا را تعقیب میکنند نه بزرگی گفتند.
با تمام این اوصاف، ذکر این حقیقت نیز خالی از لطف نیست که دشمنان خارجی ما نیز فعلاً امیدی به بیرون کشی سیاسی اوباش خود به کف خیابانها و استفاده از جریان فتنه ندارند زیرا آنها تمام تیرهای خشاب خود را در سال 88 شلیک کردند و حدوداً 10 سالی طول خواهد کشید که بتوانند سربازانی مسخ شده و البته نو تولید کنند که احتمالاً و در صورت فراهم شدن همه ابعاد وجودی یک فتنه؛ بتوانند پیجوی مطالبات سیاسی آنها در کف خیابانها باشند.
این واقعیتهای میدانی که هم ما و هم دشمن به آنها آگاهیم، این بُعد از معادله را هویدا میکند که در سال 92 خبری از اغتشاشات تأثیرگذار نخواهد بود.
اعضای حلقه انحرافی اگرچه شاید بتوانند از پس تمام تئوریها و نقشههای خود و با امید بستن به عددی از هواداران جریان فتنه، طرحی موهوم از تجمعات جزیرهای، دیوارنویسیها و حرکات چند نفره را نقش بزنند اما این رخدادهای کوچک نه تنها توانایی "یکسره کردن" و "تصحیح" را نخواهد داشت بلکه نقاب رسوایی را بیش از این از چهره آنها فرو خواهد انداخت.
اعضای حلقه انحرافی اگرچه شاید بتوانند از پس تمام تئوریها و نقشههای خود و با امید بستن به عددی از هواداران جریان فتنه، طرحی موهوم از تجمعات جزیرهای، دیوارنویسیها و حرکات چند نفره را نقش بزنند اما این رخدادهای کوچک نه تنها توانایی "یکسره کردن" و "تصحیح" را نخواهد داشت بلکه نقاب رسوایی را بیش از این از چهره آنها فرو خواهد انداخت.
این در حالی است که باید دانست جلوگیری از تجمعات چند نفره و اغتشاشات کوچک خیابانی اگرچه کاری محال است و در توان هیچ یگان پلیسی و امنیتی در هیچ کجای از دنیا نیست اما نگاهی به توان به آزمون گذاشته شده نیروهای امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی ایران، نوید این را میدهد که انتخابات دولت دوازدهم از کمین منحرفین به سلامتی عبور خواهد کرد.
آنها این بازی را بدون اینکه وارد زمین شوند، باختهاند.
آنها این بازی را بدون اینکه وارد زمین شوند، باختهاند.
مسعود یارضوی
/916/ی701/ع
ارسال نظرات