در همایش اقتصاد و حکومت بررسی شد؛
دلالت آیه فیء در قاعده فقهی نفی تداول ثروت
خبرگزاری رسا ـ مقاله دلالت آیه فیء در قاعده فقهی نفی تداول ثروت از سوی حجتالاسلام سیدمهدی معلمی در همایش اقتصاد و حکومت ارائه شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام سیدمهدی معلمی از محققان و پژوهشگران حوزوی در همایش ملی اقتصاد و حکومت که پیش از ظهر امروز در سالن اجتماعات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد، به ارائه مقاله خود با عنوان «دلالت آیه فیء در قاعده فقهی نفی تداول ثروت» پرداخت و اهمیت این موضوع را با اشاره به بخشی از سخنان امام خمینی(ره) که فرمودند «ما امروز مفتخریم که میخواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم ...» تبیین کرد.
وی به عنوان پیشزمینه مقاله خود به جنگ اسلام با یهودیان بنینظیر پس از اینکه یهودیان نقشه ترور پیامبر اکرم(ص) را طرح کردند، اشاره کرد و گفت: براساس سنت جاهلی که اگر یک سپاهی به جایی میرود و جنگ رخ نمیدهد یک چهارم به فرمانده سپاه داده میشود و سه چهارم بین رؤسای قبایل تقسیم میشود، براساس سنت جاهلی رؤسای قبایل آمدند و گفتند که سهم ما را بدهید که آیه 7 سوره حشر نازل شد.
این محقق و پژوهشگر حوزوی افزود: در اینجا دو شبهه اصلی مطرح بود، اینکه این ممنوعیت تداول تنها اختصاص به فیء دارد و این نحوه تقسیمی که خداوند در این آیه فرمود مختص به فیء است، و اینکه آیا میتوان آن را به سایر ثروتها و داراییها جامعه تعمیم داد، لذا بخش اول مقاله را به اثبات قاعده نفی تداول به عنوان یک قاعده عمومی در اقتصاد اختصاص دادیم.
وی در ادامه به واکاوی مفهوم تداول ثروت و تعیین مصادیق آن در اقتصاد امروز برای کاربردی شدن مقاله پرداخت و با بیان اینکه برای تعمیم محتوای آیه فیء به تمام بخشهای اقتصاد از دو روش الغاء خصوصیت و تنقیح مناط استفاده شده است، گفت: روش الغاء خصوصیت آن است که اولا تمام شرایط و احوال نزول و مناسبات کلام را در نظر بگیریم و در مرحله دوم اثبات کنیم که اینها هیچکدام تأثیری نداشته است.
حجتالاسلام معلمی نتیجه گرفت: نفی تداول ثروت به اموال فیء اختصاص ندارد زیرا اگر فعل «یکون»به معنای ناقصه باشد، یعنی حکم تقسیم فیء بدین علت باشد که اموال فیء تداول بین اغنیاء نشود، باز هم توجه به شأن نزول و ظرفیتهایی که در واژگان بکار رفته در این آیه وجود دارد به خوبی لزوم برقراری توازن اقتصادی در بهرهمندی طبقات مختلف جامعه از اموال و داراییها را استنباط کرد.
وی با بیان اینکه تأکید بر کلمه «الاغنیاء» به خوبی بر این نکته دلالت میکند که نفی تداول به سمت ایجاد توازن میان فقرا و اغنیا نشده است، به روش تنقیح مناط اشاره کرد و گفت: در اصطلاح فقه، مناط به معنای هر امری است که حکم شرعی با آن در پیوند باشد و تقریبا مترادف با ملاک به کار گرفته شود، در تنقیح مناط فهم علت سبب تسری و تعمیم حکم به موضوعات دیگر میشود اما در الغای خصوصیت فهم صحیح موضوح حکم سبب میشود که حکم به سایر موضوعات تسری پیدا کند.
این پژوهشگر حوزوی مفوم دقیق تداول ثروت در قرآن کریم را مورد نظر قرار داد و افزود: تداول به معنای انتقال همراه با نوعی چیرگی و تسلط و غلبه است، این واژه کاربردهای مختلفی دارد به عنوان مثال گاهی در جنگ به کار میرود و معنای آن انتقال سپاه از مکانی به مکانی همراه با تغییر در حالت غالبیت و مغلوبیت است، گاهی در مورد واژگان به کار میرود و به معنای غلبه یک واژه بر سایر واژگان و رواج در میان مردم است.
وی با بیان اینکه امروزه منابع طبیعی گستره وسیعی از مباحث اقتصادی را به خود معطوف کرده است به تبیین تسلط ثروتمندان بر منابع طبیعی، تعیین میزان و قیمت کالها و خدمات بازار توسط ثروتمندان، تسلط ثروتمندان بر صنایع بالادستی، سلطه بر جریان اطلاعات اقتصادی، سلطه ثروتمندان بر جریان پول و بانک، سلطه بر بازار نیروی کار از مصادیق سلطه بر اقتصاد پرداخت. /920/پ202/ی
ارسال نظرات